در ستایش از برنامه «قند پهلو»
عقیقی از گنجینه شادی حقیقی
آرش فهیم
به خنده واداشتن مخاطب توسط یک محصول فرهنگی، به دور از همه سبک کاری ها و هجوها، کار سخت و سترگی است. کمتر دیده ایم که یک أثر به دور از همه آلودگی ها و لودگی ها و با شخصیتی کاملا پاکیزه بتواند مخاطب خود را به اوج شادمانی برساند. اما این شب ها، تلویزیون در حال پخش برنامهای است که علاوه بر اهدای ارمغانی گرانبها به نام ادبیات فارسی، سراسر نشاط و خنده دارد. «قند پهلو» نام این برنامه است که مجبورم بگویم، یکی از بهترین برنامههای کنونی سیماست. برنامهای که هر شب از شبکه آموزش پخش میشود و طرفداران زیادی هم بین مردم پیدا کرده است.
اهمیت برنامه «قند پهلو» ابتدا با سنجش شرایط و موقعیتی که در آن متولد شده و درحال حرکت است جلا مییابد. صداوسیما دچار بحران مالی است؛ این مسئله پوشیدهای نیست و دیگر بر همه عیان شده است. طبیعتا در چنین شرایطی رسانه ملی دچار محدودیت است و کمبود بودجه، دست آن را بسته و قدرت مانورش در تولید را گرفته. در این وضعیت آنچه به کمک صداوسیما میآید، خلاقیت و نوآوری است؛ رو کردن دست آوردهای بکر و ناب، ورود به وادیهای کمتر دیده شده و به تماشا گذاشتن دیدنیهای کمتر دیده شده. درواقع اگر رادیو و تلویزیون ما به سمت قالب شکنی شکوفا و نمایش برنامههای خارج از عادت برود، تهدید تحدید مالی تبدیل به یک فرصت عالی و خوشحالی فضای برنامهها خواهد شد.
اتفاقا در این مقطع، هر از گاهی شاهد بروز خلاقیتهای خوشایندی هم هستیم که نمونه بارزش همین برنامه «قند پهلو» است. برنامهای که به خوبی با استفاده از ظرفیت بی منتهایی به نام شعر فارسی، آن هم از نوع طنزش و ترکیب آن با میزانسن یک مسابقه مدرن تلویزیونی، شیرین شده است. در همه دورانی که تلویزیون در این کشور فعالیت میکرده، انواع و اقسام مسابقات به رخ بینندگان کشیده شده است. حتی مسابقات تلویزیونی ادبی، از سنخ مشاعره هم بارها و بارها به نمایش درآمده. اما این اولین بار است که یک مسابقه تلویزیونی با محوریت شعر طنز به نمایش در میآید.
حتما چنین برنامهای بیش از هر چیز یارای گوهر عزیز و دوست داشتنی ادبیات فارسی است. و بخش کمتر توجه شده میراث فرهنگ مکتوب ما، یعنی شعر طنز را بیش از پیش معرفی میکند. برای نسلهای گذشته که یکی از سرگرمی هایشان در محافل و مهمانی ها و گعده ها، خواندن اشعار طنز بود، این پدیده آشناست. اما برای بچههای امروز که وسط تکثر و وفور سرگرمی ها و رسانه ها و محصولات مختلف، زندگی میکنند –حتی در روستاها- بیشتر لازم است که با این نوع سرگرمی هم آشنا بشوند و شاید به فکر ذوق آزمایی بیفتند و از همین مسیر، در آینده طنازان دیگری هم ظهور پیدا کنند.
اما جدای از این ها یکی از کارکردهای اصلی برنامهای همچون «قند پهلو» تأمین نیاز مهمی به نام سرگرمی سالم است. شاید سال ها پیش و تحت تأثیر برخی از مدیران چپ زده و نخبه گرایی که در بخشهای مختلف فرهنگ و رسانههای ما بر مصدر امور بودند، سرگرمی و سرگرم سازی یک امر مذموم محسوب میشد. این طیف از مدیران حتی به صراحت مخاطب عام و تفریح طلب را تحقیر کرده و در گفتارها و نوشتارهایشان، از حضور تماشاگران تخمه شکن در سینما ابراز نارضایتی میکردند. نتیجه این تفکر هم خلوت شدن روز افزون سینماها و سلطه بحران مالی در هنر هفتم ما بوده است. خوشبختانه مدیران فرهنگی و رسانهای کنونی کمتر دچار چنین تفکراتی هستند و میدانند که سرگرمی نه تنها با فرهنگ و فرهیختگی در تضاد نیست که یک برنامه یا محصول سرشار از سرگرمی ناب و پاکیزه و دارای جهت گیری متعالی و نرم افزار اخلاقی، میتواند جامعه را به روشنایی سوق دهد. برنامه تلویزیونی «قند پهلو» هم نمود چنین رویکردی است؛ برنامهای است که نوع جدیدی از هیجان و ضرباهنگ رسانهای را برملا ساخته است. به طوری که کمتر بینندهای یافت میشود که چند دقیقهای از آن را نبیند و دلباخته اش نشود.
اما اهمیت دیگر «قند پهلو» به نسبتش با فرهنگ اصیل و ادبیات بومی ما بر میگردد. ادبيات و به ويژه شعر كلاسيك ایرانی از يك طرف ارزنده ترين و زنده ترين ميراث فرهنگي ماست و از طرف ديگر، ملهم و برآمده از فرهنگ و انديشه ناب معنوی و دینی است. ضمن اينكه اين بخش از فرهنگ ما، برخلاف قالب هاي هنري وارداتی با فطرت انسانی همخوانی بيشتري دارد. شعر كلاسيك ايراني قادر به پالايش روح انساني بوده و يكي از كارآمدترين درمانگرهاي رواني است. به خصوص که در روزگار سلطه ماشین و گرفتاریهایی مثل آلودگی هوا و ازدحام ترافیک و هیاهوهای زندگی جدید به سر میبریم. در چنین زمانهای، به پنجرههایی چون «قند پهلو» که دمی ما را از روزمرگیهای کلافه کننده رها سازند و آرامشی واقعی ببخشند، خیلی نیاز داریم؛ عقیقی است از گنجینه شادی حقیقی.
پیشنهادی که میتوان به این برنامه داد این است که خودش را به طنزسراهای کهنه کار و پیشکسوت محدود نکند و مفری هم برای آزمون جوان ترها فراهم کند. میتوان به بها و به بهانه «قند پهلو» زمینهای برای کشف استعدادها و پرورش شاعران طنز در میان آینده سازهای این عرصه هم فراهم کرد.