نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شیفتگان آمریکا خواب چه چیزی را هم نمیدیدند؟!
سرویس سیاسی -
روزنامه زنجیرهای بهار در سرمقاله روز گذشته خود با عنوان «مسئله کوچک برجام؟!» به نوعی تلاش کرده است تا با نقد اظهارات رئیس ستاد کل نیروهای مسلح درباره اظهارات رئیسجمهور درمناظره دوم، برجامی را مسئلهای مثلا بزرگ و با اهمیت جلوه دهد که منتقدان جدی آن امروز، دولتمردان منصوب روحانی هستند و وزیر امور خارجه نیز اخیرا به نقض متن و روح آن اذعان کرده است.
اما نکته قابل تامل این نوشتار آنجاست که نویسنده سند برجام به عنوان یک نسخه دیپلماتیک با فرجامی نامعین که بارها و بارها از سوی طرف بدعهد و دشمن کینه توز نقض شده و عایدی کشورمان تا به این لحظه از آن تقریبا هیچ است و حتی توان حفظ خود را هم نداشته را همتراز اقتدار دفاعی و توان موشکی کشورمان قرار داده و نوشته است: «به نظر میآید چه آنان که میخواهند توانمندیهای قابل افتخار کشورمان در حوزه دفاعی را کوچک و بیاهمیت جلوه دهند و چه آنان که توانمندیهای افتخارآمیز دیپلماتهای جمهوری اسلامی را حقیر جلوه میدهند دو لبه یک قیچی هستند. اقتدار ایران و منافع ملی کشور ایجاب میکند که این دوبال پرواز را قدر بدانیم و مراقب باشیم که ناهماهنگیهایی از جنس آن چه آقای رئیس جمهور به درستی در مناظره انتخاباتی گفته است در چنین حوزههایی سببساز اتفاقاتی ناگوار نشود.»
این درحالی است که بنا به اذعان همه ناظران و تحليلگران سياسي این اقتدار و توان دفاعی کشور بود که استکبار جهانی را پای میز مذاکره کشاند. ضمن اینکه در مراحل پایانی مذاکرات هستهای و سنگاندازی و زیاده خواهیهای آمریکا، اعضای تیم مذاکره کننده با ارسال پیام به تهران، خواستار بهرهگیری از پشتوانه قدرت دفاعی میشوند تا با استفاده از دیپلماسی اقتدار، سنگاندازی آمریکاییها خنثی گردد حال آنکه انتقاد بیسابقه به توان دفاعی کشور که از سوی رسانههای غربی «خود- زنی» رئیسجمهور کنونی تعبیر شد و با استقبال صهیونیستها و سعودیها همراه بود.
تخریبگر توسعه یا نامزد ریاست جمهوری!
روزنامه وقایع اتفاقیه در سرمقاله روز گذشته خود با عنوان «تخریبگر توسعه یا نامزد ریاست جمهوری» نوشت: «... باور کنید این انتخابات روزی به پایان میرسد آنوقت ما میمانیم و مردم بزرگوار سرزمینمان. چگونه میتوانیم در مقابل آنها با رفتارهایی که این روزها داریم، سر بالا بگیریم. اگر مردم ما را به عنوان آدمهایی بشناسند که اخلاق را رعایت نکردیم و یا برای ریاست به دروغ برای آنها خواستههای الوان ساختهایم، آیا میتوانیم به سادگی در کنار آنها با آرامش زندگی کنیم؟» شاید باورش برای مخاطبان کمی سخت باشد اما نویسنده در این نوشتار در حال دفاع از رفتار رئیسجمهور و معاون اول وی و انتقاد از رقبای اوست. حال آنکه فارغ از هرگونه جانبداری این نوشتار بیش از آنکه انتقاد از رفتار رقبای روحانی باشد، نقد رفتارهای ساختارشکنانه و تند شخص روحانی است که با طرح ادعای مضحک و تکراری دیوارکشی در پیادهروها و نسبت دادن آن به رقبای خود و یا زیر سوال بردن خدمات 38 ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی بهدنبال رقیب هراسی است و مصداق بارز تخریبگر توسعه است.
زنجیرهایها به دنبال گشت ارشاد برای مقابله با فساد
در حالی که در چهار سال گذشته فساد اقتصادی از حقوقهای نجومی گرفته تا فساد چندهزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و دهها فساد ریز و درشت دیگر رسانهای شده و دولت جواب درستی به افکار عمومی نداده است. روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود و در گزارشی به لزوم برپایی گشتهای ارشاد برای مقابله با فساد پرداخت!
روزنامه شرق در گزارشی به مراسم ورزشگاه شهید شیرودی که در آن حسن روحانی نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سخن گفت پرداخت و به نقل از یکی از حاضران نوشت: گشت ارشاد براي دخترانمان نميخواهيم، گشت ارشاد براي مبارزه با فساد ميخواهيم.
فارغ از این که مدعیان اصلاحات خود در دهه شصت با جوانان و زنان و کودکان این میهن چه میکردند و چرا افرادی مانند اکبر گنجی به اکبر پونز معروف شده بودند باید گفت، ادعای مبارزه با فساد از سوی دولت یازدهم و حامیانشان قابل باور نیست چرا که در چهار سال گذشته یا در مقابل فسادهای هزاران میلیاردی سکوت و یا از عاملان این فسادها حمایت کردهاند. حقوق های نجومی و فساد عظیم صندوق فرهنگیان در این راستا می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد.
دستاورد تقریبا هیچِ برجام، سوغات بزککنندگان آمریکا
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «انعطاف، تعامل و اعتدال. این شعار حسن روحانی بود؛ چه در سال92 و چه اکنون... نتیجه ای مثل تحفهای به نام برجام، که برای ایران به ارمغان آورد. گشایشهای سیاسی و بینالمللی رخ داد و دروازههای گفتوگو به روی جهان غرب باز شد. اتفاقاتی در این چهارسال درعرصه سیاست خارجه روی داد که در این چهار دهه انقلاب در خواب هم نمیدیدیم. چه کسی فکرش را میکرد روزی روزگاری وزرای خارجه دو کشور ایران و آمریکا پشت یک میز بنشینند و باهم مذاکره کنند... مخالفین دولت حتی از کلام صلح جویانه حسن روحانی و تیم وزارت خارجه اش بارها بانام دیپلماسی التماسی یادکردند؛ تا به جای تشویق به نکوهش رابطه متمدنانه با غرب و شرق بپردازند. اما روحانی راه خودش را رفت. راهی که کامیابی هایی داشت».
در حالی که دغدغه افکار عمومی پس از توافق هستهای، رفع تحریمها بود، شیفتگان آمریکا همچنان قصد دارند با به حاشیه بردن اصل هدف برجام و موضوع رفع تحریمها، هدف اصلی را شکستن تابوی رابطه با آمریکا معرفی کنند. این جریان خاص که روزنامهها و رسانههای زنجیرهای در حکم تریبون و بعد رسانهای آن عمل میکنند فارغ از حفظ منافع ملی و اجرای تعهدات از سوی غرب (تعهدات مندرج در برجام) صرفاً سودای ارتباط با آمریکا را در سر میپرورانند و فارغ از حساب و کتاب و بدون هیچ هزینه و فایده ارتباط با آمریکا را بزرگترین هدفی میدانند که دولت باید پیگیری کند.
از دیدگاه این جریان، مهمتر از برجام و منافع ملی، همان ارتباط صوری و فرمالیستی با آمریکاست و مهمتر از شکستن دیوار تحریمها همانا شکستن دیوار طویل بیاعتمادی نسبت به استکبار جهانی است. اما در نهایت سوغات بزککنندگان آمریکا، چیزی نیست جز همانند دستاورد تقریبا هیچِ برجام.
کشوری ویران شده تحویل دولت داده شد!
روزنامه های حامی دولت نیز همانند دولتمردان یازدهم همان خط فرافکنی در ایام تبلیغات انتخابات را به هر طریق ممکن پیگیری می کنند.
روزنامه اعتماد در ستون «نگاه روز» در یادداشتی با عنوان «ساختن سخت تر از تخریب است» همچنان به توجیه عملکرد ضعیف دولت بی کارنامه پرداخته است آن هم با این عنوان که 8سال کشور در حال تخریب بوده است.
اعتماد نوشته است: «كشوري كه هشت سال با بيتدبيري شكافهاي بسياري را ميان مزد و معيشت جامعه ايجاد كرده، به سرعت نميتواند به نقطه پيش از بيتدبيري بازگردد. هشت سال تخريب كشور زمان برد و طبيعتا ساختن آنهم حداقل هشت سال زمان ميبرد، در نتيجه بايد راه منطقي را ادامه داد و باور داشت، بهبود معيشت مردم در ميان مدت حاصل خواهد شد به شرطي كه با منطق و تدبير پيشروي شود.»
این روزنامه ها چنان وانمود میکنند که گویی در 8سال گذشته (پیش از دولت یازدهم) کشور درگیر جنگ مخربی بوده است و پس از آن به دولت یازدهم تحویل داده شده است. سوال این است که اگر چنین بوده چرا رئیس دولت وعده حل مشکلات را در 100روز داد؟ آیا این مصداق وعده برای جمع آوری رای نیست؟
رفتار گزینشی دولتمردان و حامیانشان!
روزنامه اعتماد همچنین در صفحه 3 «در واکنش به طرح پرونده فرزند وزیر» آموزش و پرورش به سخنان سخنگوی دولت پرداخته و از قول او تیتر زده است: «چرا قبل از تعیین تکلیف قانونی حیثیت افراد را می برید؟»
البته نوبخت پیش از این نیز از یکی از نجومیبگیران و دخترش حمایت کرده و او را «امانتدار» و «ذخیره نظام» خوانده بود. اما نکته جالب توجه اینجاست که این روزنامه حامی دولت که این تیتر را برگزیده و مدعی است که نباید پیش از تعیین تکلیف قانونی این پرونده مطرح میشد در صفحه اقتصادی به سخنان رئیس بانک مرکزی پرداخته و نوشته است: «دقيقتر كه نگاه كنيم بانكي را ميبينيم كه متعلق به شهرداري است و آن طور كه وليالله سيف ميگويد تخلفات در اين بانك نيز قابل مشاهده است.» معلوم نیست که آنچه سیف به صورت کلی از آن با عنوان تخلف یاد کرده و جزئیات ارائه نداده در کدام محکمه تعیین تکلیف شده که حالا از آن نام برده می شود؟!
سؤال از برجام اذهان عمومی را مشوش میکند!
با وجود اینکه تشت رسوایی برجام از بام افتاده و هر روز که میگذرد، خسارت محض آن بیش از پیش عیان میشود، عدهای هنوز هم حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند. آنان به این دلیل که برجام را تنها دستاورد دولت ـ البته دستاورد خسارت بار ـ میدانند، تحمل نقد آن را ندارند و برای حمایت از روحانی در انتخابات، هنوز هم برجام را بزک میکنند.
روزنامه ایران در سرمقاله خود به قلم علیرضا رحیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به تعریف و تمجید از برجام پرداخت و نوشت: «در تشریح دستاوردهای این توافق بینالمللی به موارد متعددی میتوان اشاره کرد اما اجمالا میتوان گفت که فضای «ایران هراسی» در سایه برجام تبدیل به «ایران گرایی» شده است. چهره شکننده و تصویر نادرستی که هر روز از ایران در دنیا انعکاس مییافت، در لوای مذاکرات هستهای و ارتباط دیپلماتهای خبره ایرانی با همتایان خارجی خود و بخصوص ارتباطات رسانهای و حضور در برنامهها و همایشهای مختلف بینالمللی تغییر یافت و منجر به آن شد که دنیا با چهره واقعی مردم ایران آشنا شود. در حوزه تجاری، حمل و نقل، توسعه بازارهای انرژی، افزایش تولید نفت و... تحولات بسیار مثبتی رخ داده است».در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «بدون تردید از فواید و امتیازات حاصل شده تنها دولتمردان یا طرفداران دولت بهره نمیبرند بلکه همه از مزایای آن استفاده میکنند. بر همین اساس هم باید گفت که ضرورت حفظ برجام یک ضرورت ملی است. مایه تأسف است که برخی نامزدهای انتخاباتی یا جریانهای سیاسی همسو با آنها که خود نیز همانند همه ایرانیان از فواید این توافق بهرهمند شدهاند، آن را دستمایه سیاه نمایی انتخاباتی کنند و با طرح سؤالهای بیاساس اذهان عمومی را مشوش کنند».
البته مایه تأسف اینجاست که عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که میبایست اشراف و آگاهی کافی نسبت به توافق موسوم به برجام و تبعات آن داشته باشد، بدون کوچکترین اشارهای به دستاورد تقریبا هیچ و خسارت محض این توافق، دستاوردهای ناچیز و بعضا خیالی و نادرست را برای آن برمیشمرد.
نویسنده ظاهرا فراموش کرده که طبق وعده روحانی، قرار بود در همان روز نخست اجرای برجام، تمام تحریمها بالمره برداشته شود. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه تحریمهای دیگری نیز افزوده و پولهای بلوکه شده هم غارت شد. ضمنا معضلات اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم بیشتر و بیشتر شد و بیکاری، گرانی، رکود و تعطیلی کارخانهها و کارگاهها رو به افزایش رفت. نکته نهایی آنکه ادعای بهرهمند شدن همه مردم از برجام درحالی است که آخرین نظرسنجیها نشان داده حدود 75 درصد مردم اعتقاد دارند برجام هیچ تأثیری بر زندگی آنها نداشته است.