اخبار ویژه
سند نگرانی اطرافیان روحانی درباره مناظره زنده
دولتی که از انتشار حرفهای خود هراس دارد و آنها را سانسور میکند، چگونه میتواند با مناظره موافق باشد؟
وبسایت مشرق با طرح این پرسش نوشت: حامیان رسانهای دولت یازدهم هراس زیادی از روبرو شدن مستقیم رئیسجمهور با مردم دارند و موارد زیادی اتفاق افتاده که وبسایت دولت سخنان روحانی را سانسور کرده، همین نکته دلیلی است از ترس حضور در مناظره.
مشاوران حسن روحانی اخیرا راهحلی به وی ارائه دادهاند که براساس آن، رئیسجمهور در زمان مناظرههای انتخاباتی که به صورت مستقیم از رسانه ملی پخش میشود، در بین سایر کاندیداها حاضر نشود و یا اگر قرار بر پخش مناظرهای باشد، به صورت زنده روی آنتن نرود.
این پیشنهاد در حالی مطرح میشود کاندیدای پوششی، جهانگیری، نیز علیرغم میل باطنی رئیسجمهور به کاندیداهای انتخاباتی اضافه شد تا به کمک رئیسجمهور بشتابد.
از سوی دیگر کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری که با ریاست وزیر کشور برگزار میشود با پیشنهاد صدا و سیما مبنی بر زنده بودن مناظرات انتخاباتی ریاستجمهوری مخالفت کرد.
نکته مهم این است که حامیان رسانهای دولت یازدهم هراس زیادی از روبرو شدن مستقیم رئیسجمهور با مردم دارند و موارد زیادی اتفاق افتاده است که وبسایت ریاستجمهوری سخنان عجیب رئیسجمهور را به تیغ سانسور سپرده است و همین نکته میتواند نشانهای برای فرار روحانی از مناظرههای زنده تلقی شود و این فرضیه را تقویت کند که رئیسجمهور با برنامه ضبط شده به دنبال حذف اشتباهاتش از مناظرههاست.
در ادامه مواردی را که رئیسجمهور سخنانی به زبان آوردهاند، اما توسط وبسایت رسمی ریاستجمهوری سانسور شده، مشاهده میکنید:
- «امیرالمومنین مشاهده کردند که در فارس شلوغ است و کسی نمیتواند اداره کند و سیاستمدار پختهای را و برخی مواقعی تا حدی قابل قبول بود زیاد بن ابیه را استاندار فارس کرد که وی پدر عبیدالله بن زیاد بود، اما الان دولت یک همچنین فردی را قرار دهد، چه میشود؟ حالا آن امیرالمومنین با آن عظمت، بضاعت و مقام و سیاست است ما کجا و او کجا؟ ما باید خاک پایش را توتیای چشم کنیم.» (همایش «استانداران، فرمانداران و معاونان و مدیران کل سیاسی و انتخابات»، 94/11/1)
- «ما به عنوان دولت اعتدال که باید قانونا بیطرف باشیم، اما دلمان میخواهد معتدلین به مجلس بروند و این آرزوی ما است اما قانونا و عرفا حق مداخله نداریم.» (همایش «استانداران، فرمانداران و معاونان و مدیران کل سیاسی و انتخابات»، 94/11/1)
- « روحانی، دروغ را امالفساد و امالمصائب خواند و یادآور شد: بیان خدمات دولت و تلاش کارگزاران تنها به دولت برنمیگردد و شایسته نیست براساس چیزهای غیرواقعی حرف زد یا دولت را تخریب کرد». (دیدار با علما، ایثارگران و برگزیدگان استان کهگیلویه و بویراحمد، 95/5/24)
- «پیروزی ملت اراده حق بوده و همان خدا هم برای ملت سربلندی و رفاه بیشتر خواهد آورد.» برجام را خدا آورد. روحانی در این مراسم مدعی شد: «میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم.» (مراسم تجلیل از خانواده شهدای هستهای، 94/11/19)
- «ما باید همراه شویم؛ نمیتوانیم در برابر قدرتهای بزرگ بایستیم؛ با شعارهایی که گاهی هم توخالی است.» (مراسم پنجاهمین سال تأسیس شرکت ملی گاز، 95/5/11)
- «رئیسجمهور در نشست مشترک کارگروه ملی مقابله با ریزگردها و شورای اداری با اشاره به اینکه در روایات آمده «اگر معروف را زیر پا گذاشتید و منکر ترویج شد عذاب الهی نازل میشود»، تاکید کرد: برخی از عذابها همینهایی است که ما میبینیم، معروف و منکر فقط نماز و دروغ نیست، منکر دامنهاش خیلی وسیع است هر کار زشت و ناپسند منکر و هر کار شایسته و درست معروف خواهد بود.» (نشست مشترک کارگروه ملی مقابله با ریزگردها و شورای اداری خوزستان، 95/12/5).
سیاست ضدتورمی دولت به رشد اقتصادی لطمه زد
رئیس اصلاحطلبان کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت، سیاست ضدتورمی دولت منجر به عدم رشد اقتصادی شده است.
غلامرضا تاجگردون در گفتوگو با برنامه دستخط سیما، با بیان اینکه دولت در سیاست ضدتورمی موفق بود، گفت: سیاست ضدتورمی خودش یکسری اثرات منفی در جامعه گذاشت، در فاز بعدی و مرحله بعدی رکود را بیشتر میکند. سیاست ضدتورمی خوب بود ولی یک حدی هم دارد نه اینکه منجر به عدم رشد اقتصادی شود.
تاج گردون گفت: این رشد زیبنده اقتصاد ما نیست؛ درست است میگوییم 6، 7 درصد ولی این ناشی از آن پرشی است که در نفت صورت گرفته است.
وی در پاسخ به این سؤال که تیم اقتصادی دولت را منسجم میبینید؟ گفت: تیم اقتصادی دولت، یک مقدار فرماندهیاش مشخص نیست، منسجم است، الان فرمانده کیست یک مقدار مشخص نیست؛ (آقای نیلی است؟) نه نیست. همه دوستان من هستند ولی همه فکر میکنند خودشان فرمانده هستند ]میخندد[
این نماینده حامی دولت همچنین گفته است: بانکها وضع خوبی ندارند، البته یک مقدار سال گذشته به واسطه تسعیر نرخ ارز بدهی بانکها به بانک مرکزی تا حدودی حل شد ولی هم بدهی دولت به بانکها زیاد شده، هم بدهی بانکها به بانک مرکزی.
الان نقدینگی ما چقدر است؟ رئیس کمیسیون برنامه و بودجه در پاسخ این سؤال میگوید: نقدینگی که متاسفانه رشد فزایندهای پیدا کرده از عدد هزار هزار بالا رفت، عدد دقیقش را نمیدانم چون آخرین گزارش را ندارم ولی بالای هزار میلیارد است و این عدد برای اقتصاد خطرناک است؛ در بلندمدت میتواند اثر تورمی خیلی بالایی داشته باشد.
به رئیسی حمله میکنند اما صلاح نیست گذشتة روحانی را شخم بزنند!
شبکه دولتی انگلیس میگوید مواضع حسن روحانی در گذشته تا همین اواخر مانند مواضع سایر نیروهای انقلاب بوده اما اصلاحطلبان از سر مصلحت و به خاطر استفاده از وی، حملاتی را که علیه دیگران مطرح میکنند، درباره او مطرح نمیکنند.
بیبیسی در تحلیلی، با اشاره به حملات چندماه اخیر علیه آیتالله رئیسی به خاطر اعدام منافقین در سال 67 نوشت: در سابقه روحانی نیز نمونههای قابل توجهی وجود دارد. برای نمونه در حالی که دولت روحانی در سالهای اخیر از تلاش برای لغو مجازات اعدام حمایت کرده، او مردادماه 1359 پیشنهاد کرده بود «توطئهگرها را خوب است که در مراسم نمازجمعه بیاورند و بهدار آویزان کنند تا مردم مشاهده کنند و تاثیرش، تاثیر بیشتری باشد.» او در این دوره به طور فعال درگیر پاکسازی گروههای مخالف جمهوری اسلامی بوده است: «مسئله بعدی، مسئله تصفیه بوده است. ما بحمدالله موفق شدیم دو گروه مفسد منافقین و پیکاریها را در صدا و سیما متلاشی کنیم. همه آنها را شناسایی کردم. تمام عوامل مهم آنها دستگیر شدند.»
بیبیسی میافزاید: چنین اظهارنظرهایی از سوی حسن روحانی، صرفا به دهه نخست انقلاب ایران محدود نمیشود. او پس از سرکوب دانشجویان معترض در تیرماه 1378، معترضان را شرور، مزدور، وابسته و فاسد خواند و گفت: «اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم... اگر منع مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد میکردند.» او در بهمنماه سال 1389 هم با ضدانقلابی خواندن تظاهرات جنبش سبز خواستار اقدام قوه قضائیه شد و در دی ماه 1392 راهپیمایی 9 دی که توسط حامیان حکومت علیه معترضان به نتیجه انتخابات انجام شد را نشانه بصیرت دانست و در سال 1394 نیز آن را «روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، نظام و ولایتفقیه و ولیفقیه» توصیف کرد.
به عبارت دقیقتر، او حدفاصل سال 59 تاکنون به طور معمول از سرکوب معترضان و مخالفان حکومت حمایت کرده است. او در اقدامی دیگر، مصطفی پورمحمدی را به عنوان وزیر دادگستری کابینه خود انتخاب کرد و گفت که از حضور او در کابینهاش خوشحال است.
در یک نمونه دیگر، ستایش حسن روحانی از اقدامات خودش در زمینه «طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش» است. او در کتاب خاطراتش تاکید میکند که پس از اجرای موفق این طرح در ستاد ارتش، به اجرای طرح در نیروهای سهگانه تحت نظر ارتش میپردازد: «به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند، اما من قاطعانه گفتم: این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست... به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند.»
آقای روحانی در خاطره دیگری نوشته است که خودش در دوران دبستان در عالم بیداری در حال وضو گرفتن شیئی نورانی مکعب مستطیلی را دیده که «افرادی هم داخل این هودج نورانی نشسته» بودند و به سمت مشهد حرکت میکرده است.
بیبیسی با اشاره به اینکه در موارد مشابه به افراد دیگر حمله میشود، مینویسد: اصلاحطلبان تمایلی برای برجسته کردن چنین مواردی ندارند. آنها بین مواضع کنونی حسن روحانی و خواستههای خودشان همپوشانی بیشتری میبینند و شخم زدن گذشته رئیسجمهور و یا تاکید بر جنبههای خاصی از کارنامه او را ضروری نمییابند. در واقع اصلاحطلبان ترجیح میدهند از این نمونه علیه طیف اصولگرا بهرهبرداری کنند و تمایلی برای اینکه بازخواست از روحانی مطرح شود، نشان ندادهاند.
آنها میدانند که چنین مباحثی میتواند دامن برخی چهرههای مهم اصلاحطلبان را به خاطر اقداماتشان در دوران آیتالله خمینی بگیرد.
شبکه دولتی انگلیس نوشت: نکته مهم دیگر اما به تغییرات رفتاری و گفتاری حسن روحانی برمیگردد او نیز مانند اکبر هاشمی رفسنجانی تغییر کرده است. در ادبیات او اکنون مفاهیمی که معطوف به تامین حقوق شهروندان، آزادی سیاسی و آزادی بیان باشند، برجستگی بیشتری پیدا کرده است.
روحانی در دوگانهای تحقیرآمیز گیر افتاده است
نامزدی اسحاق جهانگیری به عنوان نامزد پوششی، تحقیر مضاعف روحانی است.
وطن امروز در یادداشتی نوشت: از نخستین روزهای انتخاب روحانی ضعف رئیس دولت در اداره جامعه خود را در قالبهای مختلف از جمله عدم استقلال او از شخصیتهایی چون هاشمی نشان داد. اینها البته در کنار نداشتن یک گفتمان سیاسی مستقل بیش از پیش هم به چشم میآمد و حتی تلاش دولتمردان برای آنکه «اعتدال» را یک گفتمان نشان دهند نیز ناموفق بود تا جایی که محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب هم گفتمان خواندن اعتدال را نفی کرد. با نخستین بزنگاه مدیریتی یعنی «توزیع سبد کالا» مشخص شد روحانی نه تنها در حالتی شکننده مدیر اجرایی جمهور شده است بلکه دولتش نیز «ضعیف پایه و شکننده» است و با رفراندوم 97 درصدی مردم در رد ایده دولت درباره یارانهها «دولت تنها» شد.
در انتخابات مجلس خبرگان، هاشمی به جای آنکه او را تقویت کند و در گفتاری در بین اعضای ستاد انتخاباتی، او را کوچک شمرد و گفت: «دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات 92، 3 درصد رای داشت که با حمایت من به بالای 50 درصد رفت.» این در حالی بود که نقدهای جدی از ناکارآمدی موجود از سوی همراهان روحانی به وی هم هر روز بیشتر میشد. مسعود پزشکیان گفت: «مردم و احزاب میتوانند مشتری روحانی باشند که از او شاکی هستند. آن کسی که به من رای داده، مشتری من است و از من انتظار دارد، بنابراین اگر بعد از رای دادن به او توجه نکنم و دنبال کار و زندگیام بروم آنها مجدد از من حمایت نخواهند کرد و ابراهیم اصغرزاده نیز عنوان کرده بود: « آقای روحانی باید متوجه باشد درباره دولت ایشان تصویری از یک دولت فشل، ضعیف و امامزادهای که اصلا معجزه نمیکند در ذهن مردم دارد شکل میگیرد.»
حالا اما در بزنگاه انتخابات از چند ماه قبل اصلاحطلبان به دنبال آن بودند که در کنار روحانی فرد دیگری نیز برای انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند. اگر چه برای آن لقب «ضربهگیر» یا «پوششی» گذاشته شده است اما نقدهای جدی و البته رجوع آنها به نارضایتیهای عمومی که خود را در نظرسنجیها نشان میدهد و روحانی در آنها 40 درصد رای منفی دارد باعث شد فشارها بر آوردن کاندیدایی دیگر در کنار روحانی جدی شود.
جهانگیری کاندیداتوری خود را برای دفاع از روحانی عنوان کرده است اما به نظر میرسد چه او برای یک رقابت جدی آمده باشد و چه برای کمک به او، از فاجعهآمیز بودن این کاندیداتوری برای روحانی چیزی کم نمیکند.
اگر با پیش فرض اصلاحطلبان در نظر بگیریم که به معنای احتمال عدم رایآوری روحانی و داشتن گزینهای جایگزین در هنگام ضرورت است! این یعنی روحانی قابلیت کافی و اطمینانبخش برای رایآوری ندارد و آنها جهانگیری را برای آن آوردهاند که در صورت اضطرار از روحانی عبور کنند. چنانکه شهابالدین طباطبایی میگوید: «کاندیدای حامی هم میتواند تا انتها همانطور پوششی بماند وهم میتواند در شرایط خاص به عنوان کاندیدای اصلی وارد عرصه شود.»
اگر هم با پیش فرض دولتیها و کارگزاران در نظر بگیریم که جهانگیری برای کمک به روحانی آمده است باز هم تحقیر روحانی است، چرا که بدین معنا خواهد بود که روحانی ظرفیت و قدرت دفاع از خود را ندارد!
در هر دو صورت روحانی در دوگانه تحقیرآمیز «عبور از روحانی» یا «روحانی ناکارآمد» قرار دارد.