kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۰۴۴۴
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۱
در ساحت هنر کیفیت‌ها را از یاد نبریم

به جای آمارهای کمی، دستاوردهای کیفی را فراموش کرده‌ایم


سعید سجادی

مسئولان فرهنگی و هنری در برابر یک سوال ؛ چرا باید نوشته‌های یک منحرف آمریکایی این همه مورد توجه قرار بگیرد؟!
از قول یکی از مدیران هنری دولت یازدهم در خبرگزاری‌هایی که با هزینه بیت‌المال اداره می‌شوند، آمده بود: «در تهران چیزی به نام مشکل کمبود سالن اجرای تئاتر نداریم.»
تا یک بار دیگر به اثبات برسد، نگاه مدیران دولتی به جای کیفیت صرفا در بردارنده آمارهای کمی است، آمارهایی که در این مجال اندک، قصد بحث درباره اصالت و صحت آنها را نداریم، که پرداختن به این مسئله فرصتی و مجالی فراخ‌تر و بلندتر می‌طلبد.
نخستین انتظار و توقع از مدیران کشوری که انقلاب اسلامی مردمش معادلات سیاسی و اجتماعی در خاورمیانه و فراتر از آن معادلات جهانی را برهم زده است، کشوری که هشت سال در جریان دفاع مقدس با رویکردی انقلابی رودرروی دنیا ایستاده است، کشوری که انواع تحریم‌ها را تجربه کرده و  می‌کند، این است که مدیران آن آماری ارائه کنند که متضمن نگارش و یا اجرای نمایشنامه‌های ارزشی در ساحت تئاتر و سینما باشد. اینکه تئاتر به چنان تشخصی رسیده باشد که بازیگران حتی تازه کار آن، گروه‌گروه جذب فیلم های سیاه و سریال‌های غیرارزشی شبکه خانگی نشده باشند و بگذریم از چهره‌های شاخص تئاتر که حضور آنها در این‌گونه سریال‌ها تبدیل به غم نامه شده است.
اینکه مردم را جذب تئاترهای ارزشی کنیم، در حالی که در طی این سالها شاهد زخمهای عمیقی بر پیکره تئاتر بوده‌ایم. از اجرای حرکات موزون بر صحنه تئاتر و در حضور حتی مدیران فرهنگی و هنری کشور بگیر تا هجوم طیف شبه روشنفکر بی‌ریشه به تئاتر. به‌گونه‌ای که بارها شاهد جولان کسانی در تئاتر بوده‌ایم که، در کارنامه‌هایشان نه سابقه سالها تجربه و ممارست در عرصه‌های بازیگری، کارگردانی والخ است و نه تجربه آکادمیک. به گونه‌ای که هر از چند گاهی گروهی از اهالی سینما و سریال‌های تلویزیونی و چند چهره که هیچ نسبتی با اسلام و انقلاب ندارند به گردهم می‌آیند تا به طور مثال یکی از نوشته‌‌های «تنسی ویلیامز» نویسنده منحرف و معتاد آمریکایی را به صحنه ببرند.
نویسنده‌ای که در کلیه نوشته‌هایش علاوه بر تئوریزه کردن آموزه‌های روان‌شناسی «فروید»، نمایشنامه‌هایش فقط مربوط به روان پریشی‌های جنسی است و آنوقت با کمال تاسف همین نوشته‌ها در ساحت سینما، نیز سخت، مورد توجه بوده است تا آنجا که در بروشورهای تبلیغاتی تئاترها و تیتراژهای فیلم‌ها با صراحت نوشته می‌شود:
با نگاهی آزاد به نمایشنامه... نوشته‌‌ «تنسی ویلیامز»
و از خویش می‌پرسی چگونه می‌توان این پارادوکس دردناک را تحلیل کرد؟!
اینکه در عرصه تئاتر و سینمای یک کشور انقلابی که می‌باید بستر رشد و شکوفایی رشیدترین استعدادها در زمینه نگارش، بازیگری و کارگردانی آثار انقلابی باشد، امروز جولانگاه نوشته‌های امثال «تنسی ویلیامز» نویسنده آمریکایی منحرف و معتاد به الکل و دیگر مواد مخدر، شده است. نویسنده‌ای که در همان آمریکا هم تاریخ مصرفش به پایان رسید، چنان که در بدترین شرایط به پایان راه زندگی رسید.
در حالی که بسیاری بر این باورند که او دست به انتحار زده و خودش را از زندگی پر از نکبتش رها کرده است.
بی‌تردید ساختن سالن‌های سینما و تئاتر جای خسته نباشید گفتن دارد. اما مسئله این است که یکی از شعارهای اصلی دولت یازدهم دوری از تمرکزگرایی در تهران و توجه به شهرستان‌های دور افتاده بود، آن هم در شرایطی که بسیاری از شهروندان شهرهای مرزی براحتی می‌توانند حتی بدون تجهیزات ماهواره‌ای از رسانه‌های دیداری و شنیداری کشورهای همسایه استفاده کنند، در حالی‌که اگر همین سالن‌های سینما و نمایش در شهرهای مرزی ساخته می‌شد، موجبات جلب و جذب جوانان بسیاری را فراهم می‌آورد و به مثابه سدی بازدارنده در برابر انحرافاتی که دشمن آ‌نها را عامدا بر سر راه جوانان قرار داده، عمل می‌کرد.
 این در حالی است که حتی بسیاری از شهرهای مراکز استان مثل بوشهر، اهواز، بندرعباس، گرگان، زاهدان و... از داشتن سالن‌‌های تئاتر استاندارد محرومند از حیث داشتن سالن‌های سینما هم از وضع مطلوبی برخوردار نیستند. در شرایطی که در تهران بویژه در مناطق بالای شهر شاهد رشد آمار سالن‌های سینما و تئاتر با عنوان «پردیس» یا مجتمع‌های فرهنگی و هنری چند منظوره هستیم در حالی که مسئله اولویت‌های فرهنگی و هنری ایجاب می‌کند در شرایط حاضر مناطق دور افتاده و محروم را از یاد نبریم، در کنار  تهران به شهرستان‌ها هم توجه دولت معطوف شود.