کد خبر: ۳۲۲۷۱۲
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۷
«امید و شکست» خاطرات سال‌ها فعالیت اطلاعاتی- امنیتی یعقوب نیمرودی برای اسرائیل- ۴۷

گردشگری با بوی نفت کویتی

بارها درباره عملیات‌هایی گفته‌اند که من در آنها مشارکت داشته‌ام، برخی از آنها منتشر شدند و برخی از آنها هنوز مخفی‌اند و زمان‌شان، یعنی جدول زمانی سیاسی و دولتی آنها نرسیده است. 
زمانی که اکثریت جامعه اسرائیلی فقط شروع به هضم توافق اسلو و آغاز دوران جدید با فلسطینی‌ها کرد، من چهارنعل به پیش می‌رفتم. 
در روزهایی که نخست‌وزیر اسرائیل، زنده یاد اسحاق رابین دستان رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین، یاسر عرفات را در محوطه کاخ‌سفید می‌فشرد، من در کویت نخستین مهمان اسرائیلی بودم که با او ملاقات شد و در ملأعام دستان مقامات ارشد آن کشور را فشردم.
 وقتی که هنوز صلح یک واژه جدید بود، من به آن به عنوان واقعیتی تاریخی اشاره کردم. 
چه چیزی برای عصر جدید مناسب‌تر از هواپیماهای مملو از زائران مسلمان است که در اسرائیل فرود می‌آیند و چه چیزی مناسب‌تر است از نفت کویتی که مستقیم به پالایشگاه‌های حیفا و از آنجا با ‌تانکرها به سوی اروپا سرازیر می‌شوند. 
این چشم‌انداز جهانی من است: صلح یک اصل است و تجارت چسبی است که آن را از فروریختن حفظ می‌کند.
 فقط مایه تأسف است کسانی که قرار بود آینده را همچون من ببینند بصیرت را از دست دادند. 
ابتکار عمل من که قرار بود اسرائیل را به پیش ببرد، بارها با مقامات خاکستری مواجه شد که قدر زمان را نمی‌فهمند.
آگوست 1993 اقدامات ما در چارچوب شرکت «زیارت» انگیزه دلگرم‌کننده‌ای دریافت کرد. 
شریکم در شرکت، میر کپلان، مرا با احمد عزالعرب، تاجر کویتی آشنا کرد که ساکن قاهره بود و آنجا نمایندگی شرکت «شروق‌ایر»، شرکت هواپیمایی مشترک مصر و کویت را داشت. 
ایده میر کپلان درخشان بود: با شرکت «شروق‌ایر» مشارکت کنیم و زائران مسلمان را از کویت، کشورهای خلیج [فارس] و دیگر کشورهای مسلمان مانند نیجریه به اورشلیم بفرستیم.
میر کپلان به ابزارهای بسیاری برای متقاعدسازی احتیاج نداشت. آن روزها، اولین روزهای خوشی پس از امضای توافقنامه اسلو میان اسرائیل و فلسطینی‌ها بود. 
وزیر امور خارجه، شیمون پرز درباره خاورمیانه جدید صحبت کرد و همه ما موعد تاریخی را احساس کردیم و بر این باور بودیم که تمام جهان عرب در حال گشایش پیش‌روی ماست یعنی پنجره فرصتی برای بازرگانان و کارآفرینان پر از ایده. من با برنامه موافقت کردم و به آن چراغ سبز 
نشان دادم. علاوه‌بر میر کپلان در این طرح ویلیام نورثروپ از نسل خانواده تولیدکنندگان هواپیماهای مشهور در ایالات‌متحده و شخصی متخصص در صنعت دنیای هواپیما، پروفسور یوسف گینات از مرکز آکادمی اسرائیلی در قاهره که برای ما بسیار کمک خوبی بود و توصیه‌های سودمندش را همیشه درمی‌یافتیم و همین‌طور سرتیپ (نیروی ذخیره) شلومو عینبار و دیگران به من کمک کردند.
شروع نویدبخش بود. از طریق «شروق ایر» رابطه‌ای با ولیعهد نیجریه، جفری نانی ایجاد کردیم که می‌خواست صدها زائر مسلمان را از کشورش با پروازهایی که از مسیر قاهره می‌گذرند به اورشلیم بیاورد. ولیعهد به میر کپلان مراجعه کرد و ادامه کار از سوی ما به ویلیام نورثروپ و از سوی شرکت «شروق‌ایر» به احمد عزالعرب واگذار شد. 
سفیر اسرائیل در نیجریه، موشه گیلبوآ را به صحنه وارد کردیم و او در پیشبرد برنامه به ما کمک کرد.
ارتباط تجاری با «شروق‌ایر» به سرعت شکل گرفت. شرکت مصری- کویتی حاضر بود تا پروازها را انجام دهد و عزالعرب که نماینده شرکت در قاهره بود اجازه داشت تا به عنوان نماینده شرکت «زیارت» در پایتخت مصر خدمت کند. 
از پروازها از نیجریه راضی نبودیم. هدف ما گشایش خط سازمان‌یافته‌ای بود که به طور ثابت گردشگران را از کشورهای مسلمان با هواپیما به اورشلیم بفرستد. 
احساس کردم که من نباید این فرصت را از دست بدهم. به طور موازی در چند حوزه کار کردم. 
به سازمان‌های هواپیمایی در اسرائیل- مدیر هواپیمایی کشوری و مدیر فرودگاه عتروت- و به وزارتخانه‌های خارجه و گردشگری مراجعه کردم. 
برنامه‌ها را برایشان توضیح دادم و اجازه آنها را خواستم تا پروازها از فرودگاه در عتروت انجام گیرد. 
نماینده‌مان در قاهره، عزالعرب به همین نحو به سازمان‌های مصری مراجعه کرد، زیرا هواپیماها قصد داشتند در بین راه در قاهره توقف کنند.
پایان سپتامبر 1993 خبری دریافت کردم مبنی بر اینکه فرودگاه عتروت حاضر است پروازها را از قاهره و کویت برعهده بگیرد و اینکه شرکت «شروق‌ایر» تصمیم گرفته شرکت «زیارت» را به نمایندگی خود در اسرائیل منصوب کند. 
اما برای انجام بی‌نقص کار تصمیم گرفتم به کویت سفر کنم. تنها آنجا می‌توانستیم تمام جزئیات معامله را منعقد کنیم و تمام مجوزهایی را که می‌خواهیم، دریافت کنیم. رئیس هیئت‌مدیره «شروق‌ایر»، اسماعیل شریف به ما پیشنهاد کرد تا ابوابراهیم، یکی از صاحبان کویتی «شروق ایر»، نزدیک به خانواده سلطنتی و یکی از خانواده‌های مهم در کویت را ملاقات کنیم. شریف به ما گفت: «او یک تاجر قوی و کارآمد است. 
دقیقاً شخصی است که می‌تواند همکار مناسبی برای پروژه باشد.»