واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش نود و یکم
یک سفارش گلدرشت دیگر برای جشنواره کن!
سعید مستغاثی
در سال 2016 (1395) هم مانند سالهای پیش از آن، جشنواره کن به طرز به اصطلاح گلدرشتی، فیلمهای سفارشی (اغلب ضعیف) را در بخش مسابقه خود گنجانید. در نظر گرفتن یکی از رویکردهای اصلی دو سال اخیر سینمای غرب وهالیوود، یعنی پرداختن به تعرضات و تجاوزات جنسی برای عبور از علت اصلی آنها یعنی «سبک زندگی
بیبند و بارانه غرب» و رسیدن به موضوعی حاشیهای به نام «تبعیض جنسیتی»، باعث تسلیم شدن این جشنواره در مقابل تعدادی از فیلمهای سفارشی شد که از سوی کمپانیهای وابسته به اتحادیه اروپا مانند Les Films du Fleuve یا کمپانی «Memnto» و لابیهای قدرتمند سیاسی/فرهنگی غربی/عربی همچون «انستیتو فیلم دوحه» سفارش ساخت آنها صادر شده و بودجهشان تامین گردیده بود. از همین روی فیلمهایی همچون «او» ساخته پال ورهوفن، «دختر ناشناس» به کارگردانی برادران داردن، «فارغالتحصیلی» ساخته کریستین مونجیو و... وارد بخشهای رقابتی جشنواره شده و بعضا جوایزی هم دریافت نمودند.
کار به آنجا رسید که این جشنواره فیلم «فروشنده» را با همان موضوع سفارشی تجاوز و تعرض جنسی پس از اتمام مهلت دریافت فیلمها و حتی بعد از بسته شدن جدول فیلمهای بخش مسابقه و در نسخهای ناقص که گویا هنوز برخی امور فنی مانند صدا و موسیقی و اصلاح رنگ آن باقی مانده بوده، پذیرفت و به عنوان فیلم بیست و یکم
(در حالی که معمولا تعداد فیلمهای بخش مسابقه اصلی این جشنواره 20 فیلم است) وارد رقابت اصلی جشنواره کرد!!
جشنوارهای که پایبندی سخت برگزارکنندگان آن به قواعد و قوانین خودشان در میان جشنوارههای دیگر معروف بود و از جمله محدودیت زمان دریافت فیلمها را به شدت رعایت میکرد به طوریکه حتی یک ساعت هم فراتر نرفته و پس از پایان آن به هیچوجه فیلمی ولو قویترین اثر تاریخ سینما هم پذیرفته نمیگردید و یا پذیرش فیلمها براساس دریافت نسخه کامل آنها بود که حتی در مورد کمترین و سادهترین امور فنی یک فیلم هم اغماض به عمل نمیآمد و آن فیلم اساسا مورد بازبینی قرار نمیگرفت. برخلاف جشنواره فیلم فجر که مثلا فیلمها تا زمان نمایش در روزهای پایانی هم پذیرفته شده و بارها جدول آثار بخش مسابقه جابه جا گشته و یا فیلمی تنها با یکی دو سکانس یا به صورت نسخه بدون صدا و یا حتی به صورت راف کات به نظر هیئت انتخاب رسیده و برای بخش اصلی پذیرفته میشد!
اما گویا جشنوارههایی همچون کن هم علیرغم تمامی شعر و شعارهای شداد و غلاظ، چندان با جشنواره فیلم فجر خودمان تفاوتی نداشته و آنگاه که پای سفارش و پارتی بازی به میان بیاید، همه قواعد و قوانین و ضوابط به سهولت شکسته میشود!
همانطور که پیشبینی میشد!
فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی(که با نام «مشتری» به نمایش درآمد)، جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را از شصت و نهمین جشنواره کن دریافت کرد. این در حالی بود که اغلب نشریات و منتقدان سینمایی حاضر در این جشنواره، فیلم «فروشنده» یا «مشتری» را نسبت به کارهای قبلی فرهادی، سطح پایینتر دانسته و تاکید کرده بودند که این فیلم چیزی بر فیلمهای قبلی وی نیفزود!
اما آنچه بیش از پیش احتمال کسب جایزه را برای فیلم «فروشنده» تقویت کرد، پرداختن به موضوع تعرض و تجاوز جنسی بود که در زندگی یک زوج بازیگر اتفاق میافتاد. تعرض و تجاوزی که به کارگیری غیرت و تعصب در قبال آن، (در این فیلم) خشونت طلبی و نکوهیده تلقی میشد!
این درحالی بود که برخی فیلمهای مهم دیگر جشنواره شصت و نهم کن مانند «او» ساخته پال ورهوفن، «دختر ناشناس» به کارگردانی برادران داردن (فیلمسازان محبوب جشنواره کن که چندین بار جوایز این جشنواره را دریافت کرده اند)، «فارغالتحصیلی» ساخته کریستین مونجیو (که جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد) و... نیز به همین موضوع روابط پنهانی و تعرضات جنسی میپرداختند. موضوعی که در سال 2016 از عمدهترین سوژههای فیلمهای سفارشی سینمای غرب بود و برروی آن مانور بسیار داده شد. چنانچه برخی از مطرحترین فیلمهای اسکار 2016 نیز به همین موضوع تعرضات و تجاوزات جنسی پرداخت و در میان بهت و حیرت ناظران و کارشناسان، فیلم برنده اسکار بهترین فیلم، «اسپات لایت» بود که همین موضوع را در کادر دوربین خود قرار داد!!
تم اصلی فصل جوایز 2016
به نظر رسید همچنانکه همواره سینما در غرب با چالشهای سیاس/اجتماعی روز آن مرتبط است، این بار نیز این بازتاب عظیم معضل تجاوزات جنسی در جامعه امروز غرب، برای یک زمینهسازی دیگر فکری و ذهنی باشد.
نکته جالب آنجا بود که در اغلب فیلمهایی از این دست، راهکار انتقام و افشاء و برملا کردن تعرضات و تجاوزات جنسی، مطلوب و مثبت تلقی شد مانند فیلم «اسپات لایت» که گروه مطبوعاتی بوستون گلوب، همه تشکیلات کلیسای کاتولیک را حتی به قیمت سرخوردگی مؤمنین از مسیحیت، به هم ریخته و له کردند و یا در فیلم «او» که در همین جشنواره کن به نمایش درآمد، شخصی که مورد تجاوز قرار گرفت، به دنبال انتقام، همه موانع را پشت سر گذارد و مورد تشویق هم قرار گرفت.
اما در فیلم «فروشنده»، تلاش برای دفاع از شرافت و غیرت خانوادگی، تعصب و خشونت تلقی گردید و ناشی از غلبه اخلاق و رفتار سنتی و دینی بر تفکرات و منش روشنفکرانه نشان داده شد! ضمن اینکه هرگونه دفاع از حریم خانه و خانواده نیز نامشروع جلوه کرد!! این درحالی بود که نه تنها از مدافعین غربی بلکه حتی از متجاوزین آمریکایی و تروریستهایی همچون کریس کائل در فیلمهایی مثل «تک تیرانداز آمریکایی» قهرمان ساخته شد و مورد تجلیل و تحسین قرار گرفتند!
فقط میتوان گفت بازهم شبه روشنفکری ما فریب فضاهای وارونه و کج و معوج غرب را خورد و حیثیت و شرافت ملی و دینی خود را در پای شعارهای پوچ و توخالی آنها قربانی کرد. فرهادی در کنفرانس مطبوعاتی پس از نمایش فیلمش، موضوعاتی مانند حریم خانوادگی و آبرو و حفظ غیرت را موجب بروز رفتارهای خشونتآمیز در جوامعی مانند ایران دانست که حتی تمایلات روشنفکرانه را هم قربانی کرده! و رشد این خشونت را در چنین جوامعی تا حد تروریسم و جنایات داعش بالا برد و گفت موضوع فیلمش با اوضاع امروز تروریسم میخواند!
لازم به یادآوری است فیلم قبلی فرهادی نیز یک فیلم سفارشی بود که هزینه ساخت آن برای اولین بار از سوی اتحادیه اروپا به کمپانی «ممنتو» پرداخت گردید تا فیلمی درباره مشکلات و بزهکاریهای مهاجران مسلمان در فرانسه ساخته شده و خطر نزدیکی و وصلت با آنها گوشزد شود که متاسفانه فیلم «گذشته» با چنین مضمونی و البته با اطلاق تهمتهای ناروا به جامعه ایرانی و مسلمان خارج کشور ساخته شد.
فیلم «فروشنده» نیز با همان سفارش و سرمایه کمپانی «ممنتو» جلوی دوربین رفت، با این تفاوت که این بار پولهای انستیتو فیلم دوحه نیز پشت ساخت فیلم قرار گرفت!