به بهانه انتشار نخستین تیزر سریال تاسیان
پیشخبر تحریف جدید در پلتفرم قدیمی
محمد حمیدی
این روزها هر از چند گاهی شاهد انتشار اخباری مبنی بر توقیف، اعلامجرم و یا موارد اصلاحی برنامهها و فیلمهای مربوط به شبکه نمایش خانگی یا همان پلتفرمها هستیم، تولیداتی که روزگاری قرار بود برای مردم بهمثابه یک ظرفیت در حوزه سرگرمی باشند نهتنها سرگرمکننده نشدند بلکه بدل به یکی از پر چالشترین مسائل و موضوعات فرهنگ و هنر کشور نیز شدهاند.
از یکسو اقدامات خارج از ضوابط و تولید محتواهای مغایر با مصوبات تعیینشده و از سوی دیگر ترویج و تبلیغ سبکهای زندگی غیر عرفی و غیر ایرانی و یا مسائلی از قبیل خشونت باعث شده است شبکه نمایش خانگی در سومین دهه حضورش در فضای فرهنگی و هنری کشور وضعیت بسیار بغرنجی را در این حوزه به وجود بیاورد.
اما اینهمه داستان نیست و شاید به دیگر سخن باید گفت این رویدادها و اتفاقات تنها لایه سطحی و رویی قصه پر غصه پلتفرمها است. درواقع وقتی با نگاهی عمیقتر و با دقتتر به موضوعات و چالشهای به وجود آمده نگریسته شود بهسادگی میتوان فهم کرد که وضعیت شبکه نمایش خانگی در اغلب موراد نهتنها بسنده به ترویج یک سبک و یا یک موضوع نیست بلکه آنچه مشخص است بهصورت کاملاً هدفمند و سازماندهی شده در حال تکمیل پازلی هستند که هدفش شکلگیری ذهنیتی خاص و طرحریزیشده در اتاقهای فکر در ضمیر ناخودآگاه مخاطبان و بخشی از مردم جامعه است تا با تبلیغ مردم این ذهنیت در تمامی اقشار گسترش یابد.
تنها کافی است یکبار دیگر مروری داشته باشیم به تولیدات چند سال اخیر برخی سکوها تا از کنار هم چیده شدن آثارشان به این پاسخ مهم رسید که هدف از ساخت و پخش و حتی مهمتر از همه مقاومت در مقابل نظارت نهادها و دستگاههای مسئول چیست؟!
بهعنوان نمونه و در آخرین مورد پیگیری شده خبر ساخت و پخش سریالی به نام «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان در خروجی یکی از سکوها قرارگرفته است؛ وقتی کمی عمیقتر به همان خلاصه یکخطی نگاه شود میتوان خواننده و مخاطب را با یک کلیدواژه مهم آشنا سازد و آن حکایت و روایت قصه عاشقانه در مهر 56 است.
اما چرا مهر 56 کلیدواژه مهمی است؟ اساساً تاریخنگاران و علاقهمندان به حوزه سیاست و تاریخ سیاسی ایران سال 56 را یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین سالها در پیروزی انقلاب اسلامی میدانند؛ سالی که اگر ریزتر نیز بخواهیم به آن بپردازیم قطعاً مهرماه سال 56 را میبایست یکی از مهمترین و قابلتأملترین ماهها در ایام منتج به پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دانست و همین یک خط کافی است تا شاخکهای هر فرد دغدغمندی را به تحرک وادارد که روایت قصه و فیلمی با موضوع مهر 56 یعنی پرداختند به موضوعی که در سرنوشت انقلاب اسلامی بسیار مهم و قابلتوجه است. حال اگر یک قصه عاشقانه نیز به آن گنجانده شود که دیگر بهقولمعروف نورعلی نور میشود؛ اما بهراستی چرا مهر 56 را باید جزو روزهای مهم در تاریخ سیاسی ایران دانست؟
دقیقاً و درحالیکه 17 ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی در مهرماه سال 56 نخستین تحرکات هدفمند در اقشار مختلف مردم با اعتصاب دانشجویان در دانشگاههای کشور کلید زده میشود و پس از فراگیر شدن آن در دانشگاهها شاهد آغاز اعتصابات سراسری در کل کشور هستیم. از همین رو مهر 56 را باید بهنوعی آغاز رسمی تحرکات اقشاری مردم دانست تحرکاتی که ضربه نهائی را به رژیم پهلوی وارد کرده و درنهایت در بهمن 57 نیز به سرانجام میرسد.
حال برگردیم به قصه و سریال، آنچه بر اساس پیگیریها مشخصشده است قصهای عاشقانه بین دختری دانشجو و یک نیروی ساواکی است! همین یک خط نیز موضوع دیگری از سریال را مشخص میکند، سریالی که با توجه سوابق کاری کارگردان آن بهسادگی میتوان فهم کرد که مخاطبان در تاسیان نهتنها با یک روایت عاشقانه بلکه یک داستان سیاسی روبهرو هستند، آنهم درحالیکه تینا پاکروان بهعنوان کارگردان در سریال خاتون نیز علاوهبر تحریف تاریخ به سود بلوک غرب، با پرداخت به موضوع سیاسی در پوشش قصهای عاشقانه رسماً فتنه زن و زندگی، آزادی را برای نخستین بار در فضای هنری کشور مطرح کرد. و این در حالی است که همسر کارگردان این سریال که یک تهیهکننده هم هست یعنی علی اسد زاده با به اشتراک گذاشتن پستها و استوریهای خاص علناً و عملاً شروع به تمسخر جبهه مقاومت کرد و حتی در مواردی پا را فراتر نهاد و به شهدای این جبهه طی یک سال گذشته زبان به توهین گشود.
اما همانطور که بیان شد با کلیدواژه مهر 56 و قصه عاشقانهای که قرار است حول محور دو شخصیت دانشجو دختر و مرد ساواکی آنهم در بستر دانشگاه و داستانکهایی که حول شخصیتهای مرکزی قصه رخ دهد و درگیریهای صورت گرفته در آغاز اعتصابات دانشگاهها و سپس فراگیری آن در کل کشور بهسادگی میتوان فهم کرد که بازتعریف شخصیت ساواکی، در این سریال قرار است شاهد یک مرد عاشق و اصطلاحاً شخصیت مثبت قصه باشیم شخصیتپردازی که با توجه به شائبه نسبت فامیلی کارگردان با یکی از نظامیان بلندپایه رژیم پهلوی یعنی سرلشکر حسن پاکروان رئیس رکن دو ستاد ارتش که با برکناری سپهبد تیمور بختیار بهعنوان رئیس ساواک منصوب شد این فرضیه را بسیار و بسیار پررنگ میکند.
درباره پاکروان، ارتشبد فردوست در کتاب «ظهور و سقوط پهلوی» بهتفصیل توضیح داده است که دارای چه مناصب مهم نظامی در کشور بوده اما قطعاً یکی از مهمترین مناصب این شخصیت بلندپایه نظامی حضور بهعنوان وزیر اطلاعات در کابینه هویدا و ریاست ساواک بوده است؛ موضوعی که اگر منطبق بر واقعیت باشد باید منتظر پخش سریالی باشیم که قرار است از نیروهای وحشی و اقدامات غیرانسانی یکی از مخوفترین سازمانهای امنیتی در دوران پهلوی افرادی عاشق و مثبت در اذهان مردم ساخته شود. طرح و نقشهای که چندی پیش با گفتوگوی پرویز ثابتی، یکی از شکنجهگران بلند پایه سواک کلید خورد و اکنون تکه دیگر آن پازل قرار است توسط یک کارگردان و یک فیلم در پلتفرمی خاص چیده شود.
اما در کنار این موضوع سوابق کارگردان سریال نیز جای تأمل دارد، در کنار فعالیتهای ریزودرشت پاکروان بدون شک حضور در مجله سینمایی گزارش فیلم در پرونده کاری و حرفهای پاکروان بسیار گلدرشت است آنهم مجلهای که مدیرمسئول و صاحبامتیاز آن فردی به نام کریم زرگر بود. زرگر بنیانگذار مؤسسه راه معرفت که در ایران به تبلیغ و ترویج عرفان اکنکار مشغول بوده و نهایتاً نیز دستگیر و به اعدام محکوم میشود. فرقه اکنکار که توسط فردی نظامی به نام پال توئیچل در سال 1965 تأسیس شد و بهنوعی معجونی از آموزههای عرفانهای مختلف است را فرزند نامشروع سازمان سیا باید نامید که در مدت فعالیتش علیرغم برخوردهای جدی آمریکا با سایر فرقهها و عرفانها با این یک فرقه هرگز برخوردی صورت نگرفته است صدالبته که توضیح و تفسیر این فرقه در مجال این یادداشت نمیگنجد.
اما آنچه مشخص است پاکروان شروع و آغاز فعالیت فرهنگی و هنری خود را مرهون کریم زرگر از مورجین این فرقه میداند و همانطور که پیشتر نیز درباره سوابق کاری و تولیدات ایشان بیان شد به جرأت میتوان عنوان کرد که سریال تاسیان آخرین اثر پاکروان نیز در زیستبوم اعتقادات سیاسی وی صورت خواهد گرفت و قطعاً خبر از یک تحرک جدید در فضای هنری کشور خواهد بود.
اما نکته مهم و قابلتوجه اینکه با توجه به سیاستهای مشابه که طی چند سال گذشته توسط پلتفرم سازنده این اثر صورت پذیرفته پر بیراه نیست که چالشهای به وجود آمده طی چند روز گذشته در مورد دو محصول سکوی مورد اشاره برنامهای برای سرگرم کردن ساترا بهعنوان نهاد نظارتی در حوزه شبکه نمایش خانگی باشد تا با توجه به موارد ذکرشده درخصوص این سریال عملاً سیاستگذران این مجموعه بتواند سریال تاسیان را در یک حاشیه امنی نگهداشته تا تمرکزها و توجهها بهسوی دو برنامه نهچندان مهم این پلتفرم جلب شده و رسماً دست این نهاد نظارتی را برای عدم مجوز ببندد.
بااینحال باید منتظر ماند و دید مسئولینی که خروجی این اثر را زودتر از انتشار میبینند چه تصمیمی برای صدور مجوز آخرین کار تینا پاکروان خواهند گرفت. اثری که بدون شک قرار است مقدمه و یا به اصطلاح پیش خبر فتنه جدید باشد همانطور که خاتون پیش خبر «زن زندگی آزادی» شد.