kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۷۲۶۶
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۴
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- 48

نسخه خطرناک برای دموکراسی

 
 
 
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
برنهام، شخصی بود که در مسیر خود خود از سوسیالیسم به راست، به راحتی و با سرعت تمام از مرکز میانه‌رو پرش کرد. او دیگر تحمل آن مرد چپ بی‌دل و جرئت را نداشت. «ما به خودمان اجازه داده‌ایم که با حرف‌های خودمان به دام بیفتیم و زندانی شویم-ثابت شد که [زدن] حرف‌های چپی به مثابه [خوردن] طعمه زهراگین برای ما خواهد بود. کمونیسم زرادخانه گفتمانی ما را ربوده و پایمان را با شعار‌های خودمان گرفته است. مرد مترقی «چپ غیرکمونیستی» در برابر کمونیست واقعی دائما رعشه بر تن دارد و احساس گناه می‌کند. کمونیست‌ها با گفتمانی مشابه به جهت‌دهی اذهان می‌پردازند و حرف می‌زنند، اما شجاعانه و قاطعانه عمل می‌کنند، آن‌ها در برابر یک مرد چپ غیر کمونیستیِ مانند خودش بسیار باجرئت ظاهر می‌شوند». 
آن هنگام که برنهام آنجا ایستاد و چپ‌های غیر کمونیستی را سخت به باد انتقاد گرفت، برخی نمایندگان از خود پرسیدند که: نسخه سیاه یا سفید جهان که توسط راست‌ها پیچیده می‌شود (با استناد به این سخن کاستلر که برگرفته از کتاب مقدس بود) هنگام سخن فقط بله یا خیر بگویید [و چیز دیگری بر زبان نیاورید]1 شاید به اندازه نسخه‌ای که توسط چپ‌های افراطی ارائه می‌شود برای دموکراسی خطرناک باشد. 
هیو ترِوِر-روپر از لحن تحریک‌آمیز کاستلر و سایر سخنرانان بهت زده شد. او به یاد می‌آورد: «مباحث جدی بسیار کم بود». «آن جلسه از نظر من اصلا نخبگانی نبود». «من دریافتم که این نشست پاسخی به همان سبک، به کنفرانس صلح شوروی می‌باشد. آن‌ها به همان زبان صحبت می‌کردند. من انتظار داشتم و امیدوار بودم که دیدگاه‌های غربی مطرح و از آنها دفاع شود، زیرا [این رویکرد] جایگزین بهتر و ماندگارتری بود. آن‌ها فقط مشغول بدگویی [از کمونیست‌ها] بودند. [جلسه] آنچنان تاثیرش منفی بود که گویی ما جز زدن [حریف] چیزی برای گفتن نداشتیم. فرانتس بورکِناو بسیار خشن و در واقع تقریبا پرهیجان به ایراد سخن پرداخت. او به زبان آلمانی صحبت کرد. من متاسفم که بگویم هنگامی که من گوش می‌کردم و هنگامی که صداهای زوزه‌های تایید از ناحیه حضار را می‌شنیدم احساس می‌کردم خب، این‌ها همان مردمی هستند که هفت سال پیش احتمالا به همین طریق به تمجید سخنان دکتر گوبلز (وزیر تبلیغات هیتلر) در نکوهش کمونیسم در اسپورتس پَلاست2 می‌پرداختند. من فکر کردم، خب، از ما چه انتظاری دارند. این بزرگ‌ترین شوک بر من بود. من یک لحظه در کنفرانس احساس کردم از ما دعوت شده است که برای شکست شیطان از بعل الذباب3 استمداد بطلبیم.»
سیدنی هوک به دفاع از کاستلر پرداخت. اما می‌بایست اعتراف می‌کرد که دوستش «واقعیات جدول ضرب را به گونه‌ای می‌گوید که موجب تکدر خاطر برخی از او می‌شود». او همچنین عادت آزاردهنده [دیگری هم] داشت، او هرگاه در بحث [بر رقیب] چیره می‌شد پوزخندی [شیطنت‌آمیز] مانند گربه چشایر4 می‌زد. سیلونه بسیار انعطاف پذیر بود، او می‌گفت: روح مسیحیِ اصلاحات سیاسی و اجتماعی در غرب به خودی خود آتش کمونیسم را از خدای کمونیسم خواهد ربود. آندره فیلیپ نیز دیدگاه معتدلی مطرح کرد: او از [اتخاذ]یک راه میانه بین روسیه و آمریکا سخن گفت: «اروپا امروز بعد از یک [دوره] بیماری طولانی و دردناک، ضعیف و ناتوان است. آمریکایی‌ها برای درمان این بیماری به ما پنی‌سیلین می‌فرستند و شوروی به ما میکروب می‌فرستد. طبیعتا هر دکتری ترکیبی از این دو را ترجیج می‌دهد. اما وظیفه ما اروپایی‌ها باید این باشدکه هرچه زودتر با میکروب مقابله کنیم تا دیگر نیازی به دارو نداشته باشیم».
این حمایت برابر، از نظر تندرویان چیزی جز از بدعت نبود. «بیطرفی، ایده و جنبشی بود که از طرف شوروی حمایت می‌شد». ملوین لاسکی با استناد به فریاد رابرت مونتگمری اعلام کرد: «در اتاق آزادی هیچ گوشه بیطرفی وجود ندارد». هیئت بریتانیایی تمایلی به پیوستن به این جنگ صلیبی گفتمانی نداشت، آنها جملگی به این موعظه تالیران باور داشتند که «بالاترین چیز نداشتن تعصب زیاد است». هیو تروِر-روپر سخن خود را این‌گونه پایان داد: «من نمی‌توانم درک کنم چرا برای پاک کردن گناه شخصی افرادی مثل بوکنارو و کاستلر، جهانی باید به آتش کشیده شود».
پانوشت‌ها:
1- Let your yea be yea; and your nay, nay
2- Sports Palastنام یک سالن ورزشی در برلین :
3- Beelzebub یکی از نام‌های شیطان:
4- Cheshire cat از شخصیت‌های داستان «آلیس در سرزمین عجایب»