7 نکته خواندنی از عملیات 7 اکتبر
عملیات طوفانالاقصی چگونه نقشه اسرائیل را نقش بر آب کرد؟
سرویس خارجی-
عملیات «طوفانالاقصی» که امروز یکساله میشود، مهمترین عملیات نظامی-اطلاعاتی مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی، و از سوی دیگر مهمترین شکست این رژیم لقب گرفته است. عملیاتی که به قول رهبر انقلاب، صهیونیستها را 70 سال عقب انداخت!
درست یک سال پیش و در 7 اکتبر سال 2023، چیزی حدود 1200 عضو حماس -600 نفر در میدان و 600 نفر خارج از میدان-طی طرح و نقشهای پیچیده، دقیق و بینقص -که فقط تعداد بسیار اندک و انگشت شماری از جزئیات آن آگاه بودند- ضرباتی به صهیونیستها وارد کردند که تبعات و پس لرزههای آن در منطقه و دنیا هنوز ادامه دارد. مغز متفکر و طراح این طرح را «محمد ضیف» و فرمانده میدانی حال حاضر آن را «یحیی سنوار» گفتهاند. در این باره گفتنیهای شنیدنی هست که از نظرتان میگذرد:
1-پروتکل هانیبال
یکی از اتهامات دروغینی که پس از حماسه 7 اکتبر توسط رسانههای صهیونیستی و غربی به طور گستردهای پخش میشد کشتار وسیع ساکنین اشغالی توسط حماس بود که طی تحقیقات بعدی مشخص شد که رژیم صهیونیستی از عوامل اصلی کشتار آنهاست. بعدها گزارشهای متعددی از رسانههای عبری منتشر شد که نشان میداد، صهیونیستها برای مقابله با مبارزان حماس، خیلی از خودیها را کشتهاند.
ماجرا از این قرار است که رژیم صهیونیستی که حسابی غافلگیر شده است، در همان ابتدای صبح 7 اکتبر برای مقابله با مبارزان حماس و جلوگیری از دستگیری صهیونیستها دستور فعال شدن «پروتکلهانیبال» را فعال میکند و همین پروتکل موجب کشتار شماری از نظامیان و شهرکنشیان اراضی اشغالی میشود.
«پروتکل هانیبال» یکی از اصول ارتش رژیم صهیونیستی است که از سال 1986 به اجرا درآمد. بر اساس این پروتکل، اگر یک نظامی یا غیرنظامی صهیونیست بهدست دشمن اسیر شد، فرماندهان اجازه دارند برای جلوگیری از اسارت وی دست به هر اقدامی بزنند، حتی اگر این اقدام، جان آن فرد بهاسارت درآمده را با خطر اندازد. از سال 1986 و بعد از اینکه چند نظامی صهیونیست توسط حزبالله لبنان اسیر شدند پروتکل هانیبال توسط ارتش رژیم صهیونیستی برای جلوگیری
از اسارت صهیونیستها کلید خورد و عملیاتی شد.
چند سند از منابع عبری و غربی
به عنوان مثال روزنامه عبری «هاآرتص» در این زمینه مینویسد: «تحقیقات انجامشده با استناد به صحبتهای نظامیان و افسران ارشد ارتش اسرائیل، نشان میدهد که این ارتش از ساعات اولیه حمله حماس تا بعدازظهر 7 اکتبر 2023، در نقاط مختلف در اطراف نوار غزه از پروتکل هانیبال استفاده کرده است. این تحقیقات نشان میدهد که ارتش دستوری صادر کرده بود تا از بازگشت خودروها به نوار غزه در 7 اکتبر جلوگیری شود و به این ترتیب پروتکل هانیبال فعال میشود، که منجر به کشتار شماری از نظامیان و شهرکنشینان زیادی در آن روز شد. در صبح روز 7 اکتبر همه فهمیدند که دستوری برای جلوگیری از بازگشت هر وسیله نقلیهای به شهرکهای نوار غزه صادر شده است، در آن زمان ارتش هنوز از گستردگی عملیات حماس و تعداد اسرایی که این جنبش گرفته بود، اطلاعی نداشت، اما میدانست که تعداد اسرا زیاد است، بنابراین کاملاً مشخص بود که چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه سرنوشتی در انتظار این اسرای اسرائیلی خواهد بود.»
وبسایت «میدل ایست آی» نیز درباره کشتار صهیونیستها در روز 7 اکتبر مینویسد: «شهادتهای جدید از شاهدان عینی در ۷ اکتبر نشان میدهد که نیروهای ارتش اسرائیل، در تلاش برای مهار حمله غیرمنتظره، بیتفاوت به سمت شهروندان خودی شلیک کردهاند و از سلاحهای سنگین استفاده کردهاند که منجر به کشته شدن احتمالی تعداد زیادی از مردم بر اثر آتش دوستانه شده است.»
«یاسمین پورات» یکی از ساکنین فلسطین اشغالی در این باره میگوید: «در جریان درگیریهای شدید، نیروهای
ویژه اسرائیلی به طور قطعی همه گروگانهای باقیمانده و همچنین دو نیروی تسلیم شده حماس را با استفاده از گلولههای تانک و تیراندازی شدید کشتند و...»
روزنامه عبری «یدیعوت آحارونوت» هم طی گزارشی مینویسد: «خلبانها متوجه شدند که تمایز دادن بین رزمندگان حماس و سربازان رژیم صهیونیستی یا غیرنظامیان در پستهای اشغالی و شهرکها بسیار دشوار است و نرخ آتشباری علیه هزاران نیروهای حماس در ابتدا بسیار زیاد بود. خلبانهای هلیکوپترهای آپاچی اعتراف کردهاند که بدون اطلاعات دقیق از اهداف، بهطور مداوم شلیک میکردند و...
2- برترین تکنولوژیها هم اسرائیل را نجات نداد
حماسه 7 اکتبر هنگامی رخ داد که رژیم صهیونیستی از هرگونه امکانات و تکنولوژی نوین که امکان رصد مردم غزه و حماس را فراهم میکرد بهره میبرد. با این حال حماس توانست بدون اطلاع نهادهای اطلاعاتی – امنیتی رژیم این عملیات بزرگ و تاریخی را رقم بزند.
بیبیسی جهانی در این باره مینویسد: «پنج گروه فلسطینی شامل تیپهای ابوعلی مصطفی، گردانهای شهدای الاقصی، نیروهای عمر القاسم، جهاد اسلامی فلسطین و تیپهای مجاهدین فلسطین که در 7 اکتبر فعال بودند در تمرینهای مشترک نظامی پس از سال 2020 به حماس پیوستند. این گروهها تمرین مشترکی را در غزه انجام دادند که شباهت زیادی به تاکتیکهای 7 اکتبر داشت. آنها در طول این تمرینات، گروگانگیری، حمله به مجتمعها و شکستن خطوط دفاعی اسرائیل را تمرین کردند که آخرین آن تنها 25 روز قبل از حمله برگزار شد. در 29 دسامبر 2020، اسماعیل هنیه اولین رزمایش از چهار رزمایش به نام ستون قوی و با رمز «پیام قوی و نشانه وحدت» میان جناحهای مختلف مسلح غزه اعلام کرد. رزمایش 2020 اولین تمرین از چهار رزمایش مشترک بود که در طول 3 سال برگزار میشد. دومین رزمایش مشترک تقریباً یک سال بعد برگزار شد و [شهید] ایمن نوفل یکی از فرماندهان گردانهای عزالدین القسام [نام رسمی شاخه مسلح حماس] گفت که هدف از رزمایش در 26 دسامبر 2021 «تأیید وحدت جناحهای مقاومت» بود. وی گفت: این رزمایش «به دشمن خواهد گفت که دیوارها و اقدامات مهندسی در مرزهای غزه از آنها محافظت نخواهد کرد». بیانیه دیگری از حماس اظهار داشت که «مانورهای نظامی مشترک» به منظور «شبیهسازی آزادسازی شهرکهای نزدیک غزه» طراحی شدهاند، که این همان اصطلاحی است که این گروه برای اشاره به جوامع اسرائیلی استفاده میکند. این تمرین در ۲۸ دسامبر ۲۰۲۲ تکرار شد و تصاویر تبلیغاتی از جنگجویانی که تمرین پاکسازی ساختمانها و تسلط برتانکها را در چیزی شبیه به یک پایگاه نظامی نشان میداد، منتشر شد تا این رویداد را برجسته کند. این تمرینها در اسرائیل گزارش میشد و نیروهای دفاعی رژیم صهیونیستی (IDF) هم پیشتر حملات هوائی را برای مختل کردن فعالیتهای آموزشی حماس انجام داده بودند. حتی آوریل ۲۰۲۳ [حدود 5 ماه قبل از عملیات 7 اکتبر] آنها سایتی را که برای اولین مانور «ستون قوی» استفاده شده بود، بمباران کرده بودند. در سال ۲۰۲۲، نیروهای حماس تمرین حمله به یک پایگاه نظامی شبیهسازیشده را انجام دادند که تنها ۲.۶ کیلومتر از گذرگاه اِرز که تحت کنترل اسرائیل بود صورت گرفت.» نکته جالبی که بیبیسی به آن اشاره میکند این است که در حمله 7 اکتبر حماس از پاراگلایدر و موتورسیکلت استفاده میکند اما در تمرینات آموزشی حماس پس از سال 2020 هیچ وقت چنین تمرینی دیده نشده بود و این یک غافلگیری عظیم را برای رژیم ایجاد کرده بود.
3-نابودی نقشههای خطرناک «آبراهام» و «آیمک»
دو هفته قبل از حمله طوفانالاقصی در 22 سپتامبر 2023 بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره «خاورمیانه جدید» سخنرانی کرده بود. او به قدرت و جایگاه رژیم به عنوان مجری امنیت منطقه میبالید. او نقشهای هم در دست داشت که پروژه بزرگ کریدور هند-خاورمیانه- اروپا (imec) که از هند شروع میشد و به کشورهای خلیجفارس میرسید و در ادامه به حیفا و در آخر به اروپا متصل میشد را نشان میداد. این پروژه خطرناک با حمایت کامل آمریکا شکل گرفته بود.
وبسایت «میدل ایست آی» در این زمینه مینویسد: «برای حداقل یک دهه، ایالات متحده به دنبال تغییر جهت استراتژی امنیت ملی جهانی خود از خاورمیانه به چین بوده است اما در خاورمیانه که یکی از حیاتیترین مناطق برای منافع آمریکا است با این حال به دلیل تغییر استراتژی ترجیح داده حضور نظامی خود را کاهش دهد و نقش تامین منافع خود و حفظ ثبات را به دو تن از قابل اعتمادترین متحدان خود یعنی اسرائیل و عربستان واگذار کند. به همین خاطر دولت ترامپ توافقنامه آبراهام را میان چند کشور عربی و اسرائیل امضا کرد؛ این ایده در دولت بایدن نیز ادامه داشت و هدف اصلی آن عادیسازی روابط میان اعراب و اسرائیل بود. بر اساس این قرارداد، اسرائیل امیدوار بود که قدرت خود را در منطقه به نمایش بگذارد، جایگاه خود را در سراسر جهان اسلام ارتقا بخشد و تصور خود را به عنوان هژمون منطقه تأیید کند. اما این طرح پس از حمله 7 اکتبر حماس نابود شد.» اندیشکده اروپایی مدیترانه (IEMED) هم در گزارشی جذاب مینویسد: «حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و تخریب غزه به طور اساسی موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر داده است. فرآیند عادیسازی روابط بین اسرائیل و جهان عرب، که با امضای پیمانهای آبراهام در سال ۲۰۲۰ سرعت گرفته بود، قربانی اصلی این تغییرات است.»
4- پایان پروژه صهیونیسم
روندی که رژیم صهیونیستی این روزها در غزه و لبنان دنبال میکند از نظر بسیاری منجر به پایان پروژه استعماری «صهیونیسم» میشود. «نائومی کلین»، ستوننویس یهودی روزنامه گاردین میگوید: «صهیونیسم یک بت دروغین است که ایده سرزمین موعود را گرفته و آن را به سند فروش برای یک دولت نظامیگرای قوممحور تبدیل کرده است.» وی در آخر خواستار جدایی از صهیونیسم و برگشت به یهودیت میشود که بسیار متفاوت از صهیونیسمی است که امروزه در سرزمینهای اشغالی دیده میشود.
در همین رابطه «ایلان پاپه»، تاریخنگار و فعال اجتماعی یهودی در گزارشی، 6 شاخص را که نوید دهنده پایان صهیونیسم است بررسی کرده است: «حمله حماس در ۷ اکتبر را میتوان به زلزلهای تشبیه کرد که یک ساختمان قدیمی را لرزانده است. تَرَکها پیش از این هم شروع به ظاهر شدن کرده بودند، اما اکنون در خودِ پایههای آن نمایان هستند. بیش از ۱۲۰ سال از آغاز این پروژه میگذرد؛ آیا ممکن است پروژه صهیونیستی در فلسطین – یعنی ایده تحمیل یک دولت یهودی بر کشوری عرب، مسلمان و خاورمیانهای – اکنون با چشمانداز فروپاشی مواجه شود؟ از لحاظ تاریخی، عوامل متعددی میتوانند باعث فروپاشی یک دولت شوند. این فروپاشی میتواند بهدلیل حملات مداوم کشورهای همسایه یا جنگ داخلی مزمن رخ دهد. همچنین میتواند بهدنبال فروپاشی نهادهای عمومی که قادر به ارائه خدمات به شهروندان نیستند، صورت گیرد. اغلب این فروپاشی بهصورت یک فرآیند تدریجی آغاز میشود که به تدریج سرعت میگیرد و سپس در مدت زمانی کوتاه، ساختارهایی را که پیشتر استوار به نظر میرسیدند، سرنگون میکند.»
ایلان پاپه در ادامه میافزاید: «ما شاهد بودن یک فرآیند تاریخی هستیم که به احتمال زیاد به سقوط صهیونیسم منتهی خواهد شد. و اگر تشخیص من درست باشد، پس ما همچنین وارد یک مقطع بهویژه خطرناک میشویم. زیرا وقتی اسرائیل از ابعاد بحران آگاه شود، نیرویی بیرحمانه و بیپرده را برای کنترل آن آزاد خواهد کرد، همانگونه که رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در روزهای پایانی خود چنین کرد.»
وی اولین شاخص فروپاشی را شکاف در جامعه یهودی رژیم اشغالگر میداند. از نظر وی «در حال حاضر این جامعه به دو جناح رقیب تقسیم شده است که قادر به یافتن نقطه مشترکی نیستند. این شکاف ناشی از تناقضات تعریف یهودیت به عنوان ملیگرایی است. یک جناح را میتوان «دولت اسرائیل» نامید. این جناح شامل یهودیان سکولارتر، لیبرال و عمدتاً (اما نه منحصراً) طبقه متوسط اروپایی و نسلهای بعدی آنها است. آنها نقش کلیدی در تأسیس دولت [جعلی] اسرائیل در سال ۱۹۴۸ داشتند و تا پایان قرن گذشته در این دولت هژمونیک بودند. اشتباه نکنید، حمایت آنها از «ارزشهای دموکراتیک لیبرال» تعهد آنها به سیستم آپارتاید را که بهطور گوناگون بر تمامی فلسطینیهای ساکن بین رود اردن و دریای مدیترانه تحمیل شده است، تحت تأثیر قرار نمیدهد. خواسته اصلی آنها این است که شهروندان یهودی در یک جامعه دموکراتیک و پلورالیستی زندگی کنند که از اعراب مستثنی باشد. جناح دیگر «دولت یهودا» است که در میان شهرکنشینان کرانه باختری اشغالی شکل گرفته است. این جناح حمایت فزایندهای در داخل کشور دارد و پایگاه انتخاباتی است که پیروزی نتانیاهو در انتخابات نوامبر ۲۰۲۲ را تضمین کرد. نفوذ این جناح در سطوح بالای ارتش و سرویسهای امنیتی اسرائیل بهطرز چشمگیری در حال افزایش است. دولت یهودا خواهان تبدیل اسرائیل به یک حکومت دینی است که بر سراسر فلسطین تاریخی تسلط یابد. برای رسیدن به این هدف، آنها مصمم هستند که تعداد فلسطینیها را به حداقل ممکن برسانند و حتی به ساختن معبد سوم در محل مسجدالاقصی فکر میکنند. آنها باور دارند که این کار به آنها امکان میدهد دوران طلایی پادشاهیهای کتاب مقدس را دوباره احیا کنند. برای این جناح، یهودیان سکولار به اندازه فلسطینیها کافر محسوب میشوند. این دو جناح قبل از ۷ اکتبر شروع به درگیری خشونتآمیز کرده بودند. در چند هفته اول پس از حمله، به نظر میرسید که در برابر دشمن مشترک اختلافات خود را کنار گذاشتهاند. بیش از نیم میلیون اسرائیلی که نماینده جناح «دولت اسرائیل» هستند، از زمان اکتبر کشور را ترک کردهاند؛ این نشانهای است که کشور
توسط جناح «دولت یهودا» بلعیده میشود. این یک پروژه سیاسی است که جهان عرب و شاید حتی جهان بهطور کلی، در بلندمدت آن را تحمل نخواهند کرد.»
وی در ادامه مینویسد دومین شاخص بحران اقتصادی است که رژیم به آن دچار شده؛ وضعیت اقتصادی رژیم صهیونیستی که به دلیل جنگ اصلا وضعیت مناسبی ندارد. سومین شاخص از نظر پاپه «افزایش انزوای بینالمللی رژیم صهیونیستی است» که موجب شده دیوان بینالمللی دادگستری و دادگاه کیفری بینالمللی مواضع بیسابقهای را در قبال این رژیم اتخاذ کنند. چهارمین شاخص تغییرات اساسی در میان جوانان یهودی در سراسر جهان است. این تغییرات منجر شده بسیاری از یهودیان در کشورهای دیگر آمادهاند ارتباط خود را با رژیم اشغالگر و صهیونیسم قطع کنند و در جنبشهای همبستگی با فلسطین شرکت کردهاند. این روند منجر به تضعیف لابیهای قدرتمند رژیم در آمریکا میشود. پنجمین شاخص از نظر این تاریخ نگار وضعیت ارتش رژیم است. وی اظهار میکند «اکنون، بیش از هر زمان دیگری، پروژه صهیونیسم به تحویل سریع مقادیر عظیمی از تجهیزات از سوی آمریکاییها متکی است؛ تجهیزاتی که بدون آنها حتی قادر به مبارزه با یک ارتش کوچک چریکی در جنوب نخواهد بود. اکنون در میان جمعیت یهودی اسرائیل درک گستردهای از عدم آمادگی و ناتوانی کشور در دفاع از خود وجود دارد.
این مسئله فشار زیادی برای لغو معافیت نظامی برای یهودیان ارتدکس افراطی – که از سال ۱۹۴۸ برقرار بوده – و شروع به فراخوان هزاران نفر از آنها به خدمت نظامی ایجاد کرده است.» و آخرین شاخص از نظر پاپه تجدید انرژی در میان نسل جوان فلسطینی است که بسیار متحدتر و آگاهتر نسبت به چشم انداز خود هستند. در آخر این متن ایلان پاپه مینویسد: «فروپاشی اسرائیل اکنون قابل پیشبینی شده است زیرا مردم متوجه میشوند که تلاش صد ساله، ابتدا توسط بریتانیا
و سپس توسط آمریکا، برای تحمیل یک دولت یهودی در یک کشور عربی به آرامی در حال پایان یافتن است.»
5- ذبح دموکراسی و اخلاق
معیارهای دموکراسی غربی برای رژیم صهیونیستی هیچ اعتباری ندارد و این رژیم مجاز است هر قوانین حقوق بشری و آزادی بیان را ذبح کند. این شرایط برای متحدین کشورهای غربی این رژیم نیز مجاز است تا با هر کسی یا هرچیزی که به گونهای از فلسطین حمایت کرده است برخورد کنند.
جنایتهای رژیم به حدی رسیده است که طبق گزارش «کمیته حفاظت از روزنامهنگاران (cpj)» حداقل 128 روزنامهنگار توسط رژیم صهیونیستی کشته شدهاند. این سازمان اشاره میکند که «از زمان شروع جنگ در غزه،
روزنامهنگاران بیشترین هزینه یعنی جان خود برای گزارش خود پرداختهاند.» کارلوس مارتینز مدیر کمیته حفاظت
از روزنامهنگاران میگوید: «روزنامهنگاران غیرنظامی هستند و توسط قوانین بینالمللی محافظت میشوند. هدف
قرار دادن عمدی غیرنظامیان جنایت جنگی است.»
خبرنگاران حامی فلسطین در کشورهای غربی نیز در امان نبودند و دهها خبرنگار توسط رسانههای غربی اخراج شدند. خبرگزاری آناتولی مینویسد: «سازمانهای رسانهای پیشرو غربی بر کارکنان خود فشار میآورند تا روایت فلسطینیها را سانسور کنند و جنایات اسرائیل را پنهان کنند. خبرنگارانی که صدای خود را علیه اقدامات رژیم صهیونیستی بلند میکنند، مجبورند بین وجدان و شغل خود یکی را انتخاب کنند.»
اما برای کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا اخراج روزنامهنگاران کافی نبود و در صدد فیلتر کردن نرمافزار تیکتاک برآمدند زیرا تیکتاک مانند اینستاگرام محتوای در مورد فلسطین را سانسور نمیکرد.
6- نفرت جهانی
نسلکشی رژیم صهیونیستی در فلسطین و این روزها لبنان و نمایان شدن چهره کریه این رژیم آن برای جهانیان منجر شد تا محبوبیت این رژیم کاهش شدیدی پیدا کند. بزرگترین اعتراضات دانشجویی از زمان جنگ ویتنام در آمریکا علیه رژیم اشغالگر و در حمایت از فلسطین شکل گرفت و هزاران دانشجو در آمریکا و دیگر کشورهای غربی با تعلیق، اخراج و دستگیری روبهرو شدند. موج اعتراضات اما تنها به دانشگاهها ختم نشد و در سراسر جهان و دهها کشور ازجمله در کشور آمریکا و اروپایی اعتراضات مردمی در حمایت از فلسطین شکل گرفت.
رژیم صهیونیستی همیشه در سطح جهانی با کمک رسانههای غربی نقش قربانی را بازی میکرد و با تبلیغات رسانهها خود را دولتی دموکراتیک در سطح جهان معرفی میکرد اما عملیات طوفانالاقصی و جنگ بعد از آن جنگ چهره کریه این رژیم را نشان داد. مرکز آماری مورنینگ کانسالت طی نظرسنجیهای که در سطح جهانی انجام داد؛ در وبسایت خود نوشت: «از زمان آغاز جنگ غزه، حمایت از رژیم صهیونیستی در سراسر جهان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. محبوبیت خالص- درصد افرادی که رژیم را مثبت میبینند پس از کسر درصدی که به رژیم نگاه منفی دارند- در سطح جهانی به طور متوسط 18.5 درصد کاهش یافته است که در 42 کشور از 43 کشور مورد نظرسنجی کاهش یافته است. چین، آفریقای جنوبی، برزیل، و چندین کشور دیگر در آمریکای لاتین همگی از نگاه مثبت به اسرائیل به منفی تبدیل شدند...»
7- هوا شدن ابزار هولوکاست
افسانه «هولوکاست»، از جمله ابزارهای تاریخی صهیونیستها برای مظلومنمایی بوده است. بعد از عملیات طوفانالاقصی، و شروع جنگ غزه و لبنان، «مظلومنمایی» دیگر در قامت این رژیم خونخوار نمیگنجد و بعید است این رژیم بتواند از این پس، از این افسانه کمافیالسابق، سوءاستفاده کند.