اخبار ویژه
نتانیاهو در نقشه بزرگ ایران برای نابودی اسرائیل بازی میکند
وزیر خارجه اسبق اسرائیل تاکید کرد نابودی اسرائیل فقط شعار ایران نیست بلکه یک برنامه است و ایران به نقشه فرسایش اسرائیل عمل میکند.
وبسایت پروجکت سندیکیت، وابسته به اندیشکده آمریکایی کوئینسی، یادداشتی را به قلم شلومو بن عامی منتشر کرد که درآن به برنامه فرسایش اسرائیل توسط ایران پرداخته شده است. بن عامی مینویسد: شاید کسانی تصور کنند شعار ایران برای نابودی اسرائیل فقط یک شعار برای بسیج افکار عمومی داخلی و جهان اسلام است. اما با طولانی شدن جنگ غزه و احتمال گستردهتر شدن آن، بسیاری در اسرائیل از جمله ایهود باراک، نخستوزیر پیشین، به وجود یک برنامه عملی از سوی ایران اشاره میکنند. افراد زیادی در ایران میگویند امروز زمان مناسب برای تحقق هدف مقدس نابودی اسرائیل است. آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران، سال ۲۰۲۰، اسرائیل را غده سرطانی خواند که قطعاً ریشهکن و نابود خواهد شد. حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اواخر سال گذشته بعد از حمله اسرائیل به دمشق که باعث کشتهشدن یک ژنرال ارشد ایرانی شد، وعده داد که اسرائیل را از عرصه وجود حذف کند.
جمهوری اسلامی بارها محتاط بودن خود را نشان داده و ثابت کرده که ایدئولوژیک بودن به معنای غیرمنطقی و انتحاری بودن نیست. ایران به دنبال یک مواجهه تاریخی، چه هستهای و چه متعارف نیست، بلکه به نظر میرسد دنبال یک جنگ فرسایشی بلندمدت با اسرائیل است. جنگ غزه، استراتژی ایران را در محاصره اسرائیل با شبکهای از نیروهای نیابتی، شامل حزبالله در لبنان، حماس در غزه، جهاد اسلامی در کرانه باختری، حوثیها در یمن و شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه به تصویر کشید. هدف اصلی، تضعیف و استهلاک اسرائیل، بدون نیاز به مواجهه مستقیم است.
تصمیم اخیر ایران برای افزایش فشار به اسرائیل از طریق گروههای نیابتی، نتیجه ظرفیت غافلگیرکننده حماس برای منزوی کردن اسرائیل و نمایان کردن ضعفهایش بود. ایران نمیتوانست نادیده بگیرد که حمله ۷ اکتبر حماس باعث بایگانی شدن پرونده پیوستن عربستان سعودی به توافقهای ابراهیم و عادیسازی روابط با اسرائیل شد.
این جنگ موجب شد تا چشمانداز جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای ایجاد یک ائتلاف سُنی- عربی با اسرائیل که ایران آن را یک تهدید موجودیتی تصور میکرد، به محاق برود. علاوهبر این بر اساس برآورد مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، ایران بهتازگی پیشرفت نگرانکننده و بیسابقهای به سمت یک برنامه نظامی هستهای به دست آورده است. این بدان معنا نیست که ایران نخستین بمب هستهای را روی تلآویو میاندازد، بلکه ایران زیر چتر اتمی به تلاشهایش برای تضعیف اسرائیل از طریق ابزارهای متعارف ادامه خواهد داد تا زمان سقوط اسرائیل فرا برسد.
در این میان، کلیدیترین عامل پیشرفت برنامه جنگ فرسایشی ایران، خود دولت اسرائیل است. هدف غیرعاقلانه نتانیاهو برای رسیدن به پیروزی قطعی در غزه، در واقع به نفع برنامه ایران برای کشیدن پای اسرائیل به منازعههای بدون پایان همزمان با برنامهریزی بلندمدت برای نابودی کشور یهودی [صهیونیستی] است. دولت نتانیاهو با طولانیتر کردن غیرضروری جنگ و عدم پذیرش نقش تشکیلات خودگردان در اداره غزه، اسرائیل را منزوی کرده، روابطش را با آمریکا تضعیف نموده و بازدارندگی استراتژیک خودش را از بین برده است.
معلوم شده که تنها نتانیاهو و متحدان فاشیستی او هستند که همچنان قاطعانه بر مداخله در جنگ آخرالزمانی در غزه و لبنان مُصر هستند. درحالیکه شمال اسرائیل از طولانیترین دوران بارش راکتهای حزبالله میسوزد و جمعیت آن تخلیه شدهاند، اوریت استروک، وزیر شهرکها و عملیاتهای ملی از حزب صهیونیست مذهبی میگوید «زمان معجزهها» برای شهرکهای کرانه باختری فرا رسیده است. اشاره استروک به باورش به اراده خدا برای نابودی دشمنان اسرائیل و تصرف زمینهای آنان است. این توهمات با همکاری کامل نتانیاهو بیان میشوند. اینها حتی بیش از توانایی ایران، به پروژه نابودی پروژه ملی یهود کمک میکنند.
برجام مرده اما مکانیسم تهدید آن برقرار است(!)
در حالی که حامیان برجام میگویند این توافق مرده است، یک روزنامه زنجیرهای عنوان کرد که سازوکار ضدایرانی برجام سر جای خود باقی است و سایه آن بالای سر ایران قرار دارد.
هممیهن بیآنکه به ابطال برجام از سوی طرف آمریکایی اشاره کند، به مکانیسم ماشه (یکی از موارد خسارتبار تعبیهشده در برجام) اشاره میکند و مینویسد: «روابط ایران و اتحادیه اروپا بهویژه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در سالهای پس از انقلاب در ایران فراز و نشیبهای فراوانی را طی کرده است؛ با این حال در همه این سالها، بهصورت معمول سیاست این کشورها در قبال جمهوری اسلامی ایران، همواره تابعی از سیاست ایالاتمتحده در قبال ایران بوده است. هر زمان تنش در روابط تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده، اروپا نیز نهتنها تمایلی برای توسعه روابط از خود نشان نداده بلکه به کاخسفید در خصومت خود علیه تهران پیوسته است.
دور جدید تنش میان ایران و اروپا که از سال ۱۴۰۱ رقم خورده، اما نقطه عطفی در تاریخ این روابط است چراکه اینبار در حالی که پس از بنبست رخداده در مذاکرات احیای برجام، آمریکا در تلاشهایی چندباره، اراده خود را برای مدیریت تنش با ایران نشان داده است، سه کشور اروپایی برای افزایش ابعاد تنش، مصمم بودهاند. در نمونه اخیر این تفاوت دیدگاه میتوان به آخرین نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره کرد که این تروئیکای اروپایی بود که قطعنامه ضدایرانی را روی میز اعضا گذاشت و تلاش کرد ایالاتمتحده را نیز با خود همراه کند.
در طول رقابتهای انتخاباتی، مسعود پزشکیان در جریان میزگرد سیاسی که با همراهی محمدجواد ظریف و مهدی سنایی در آن شرکت کرده بود، در تشریح برنامههای دولتش در حوزه سیاست خارجی از مدیریت و کاهش تنش با غرب سخن گفت و پس از آن در مناظرههای تلویزیونی نیز از این سیاست دفاع کرد.
با انتخاب عراقچی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزرای خارجه تروئیکای اروپایی در تماسهای تلفنی جداگانه درخصوص دغدغههای روابط دوجانبه با وزیر امور خارجه گفتوگو کردند.
امروز دولت چهاردهم در روابط خود با سه کشور اروپایی عضو برجام در نقطهای قرار دارد که اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، مهرماه سال آینده به پایان میرسد و عدم توافق میان تهران و تروئیکای اروپایی در غیاب ایالاتمتحده که براساس فرمان دونالد ترامپ، از برجام خارج شد، به منزله استفاده یک یا هر سه این کشور از مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران تا پیش از موعد پایان قطعنامه خواهد بود که در نتیجه آن تمامی تحریمهای شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد را بازمیگرداند. حالا دستگاه دیپلماسی آماده میشود تا در شرایطی که ایالاتمتحده آماده برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در ماه نوامبر است، ابتدا روند تعامل مثبت را با اروپا کلید بزند، هرچند در این مسیر با چالشهای عدیدهای روبهرو خواهد بود.»
روزنامه هممیهن توضیح نداده است که با وجود پایمال شدن حقوق ایران در برجام و بیعملی و همراهی تروئیکای اروپایی با آمریکا در دو برابر کردن تحریمها، چرا کشور ما باید مجددا با طرف بیاراده اروپایی مذاکره کند و درباره چه چیزی توافق کند؟! در عین حال گزارش هممیهن نشان میدهد برجام چگونه شاهکار افتضاحی بوده که حقوق ایران به سادگی میتواند پایمال شود و حتی طرف آمریکایی توافق را لغو کند اما در عین حال سایه تهدید برجامی بالای سر ایران باشد! حقا باید به آقای ظریف و روحانی درباره چنین شاهکاری تبریک گفت! هرچند که خروج آمریکا، حربه مکانیسم ماشه را از دست طرف غربی گرفته و ضمنا تحریمی هم نمانده است که علیه کشورمان در شش سال گذشته اعمال نشده باشد.
خود اوکراین هم ارسال موشک از ایران به روسیه را تأیید نکرد
نخستوزیر اوکراین گفت، کییف هیچ اطلاعاتی در مورد انتقال موشک از ایران به روسیه و استفاده از آنها توسط نیروهای مسلح روسیه در اختیار ندارد.
درحالیکه اتحادیه اروپا مدعی اطلاعات موثق مبنی بر ارسال موشک بالستیک از ایران به روسیه شده، نخستوزیر اوکراین «دنیس شمیگال» روز گذشته گفت که کییف هیچ اطلاعاتی در مورد انتقال این موشکها و استفاده از آنها توسط نیروهای مسلح روسیه در اختیار ندارد.
او در ادامه مدعی شد که «درعینحال، اطلاعات مبنی بر این که دشمن (روسیه) همچنان ممکن است که آنها را دریافت کند، نگرانکننده است».
پیشتر، کاخ سفید هم گفته بود که نمیتواند گزارشها را تأیید کند؛ بااینحال، وزیر خارجه آمریکا «آنتونی بلینکن» ضمن تکرار این ادعای بیاساس، گفت که تحریمهای جدیدی بهعنوان پاسخی علیه تهران به دلیل همکاری با روسیه معرفی خواهد شد.
موج جدید علیه ایران در حالی است که سخنگوی ریاستجمهوری روسیه «دیمیتری پسکوف» در نشست خبری گفت که چنین اطلاعاتی با واقعیت مطابقت ندارد و سخنگوی وزارت خارجه ناصر کنعانی هم در نشست خبری تأکید کرد ایران بخشی از جنگ و بحران اوکراین نیست و راهکار سیاسی را بهترین راهکار برای حل این موضوع میداند. وی تأکید کرد «این اتهامات را قویاً رد میکنیم، بهویژه اینکه اتهام زنندگان به ایران از کسانی هستند که جزو بزرگترین صادرکنندگان جنگ به یک طرف (اوکراین) هستند و نقش بسزایی در تشدید بحران و جنگ داشتهاند».
جان کربی، سخنگو و هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید نیز روز دوشنبه به وقت محلی در پاسخ به پرسش خبرنگاران گفت که گزارشهای اخیر درباره تحویل موشکهای بالستیک از سوی ایران به روسیه را تأیید نمیکند.
به گزارش ایرنا، سخنگوی دولت جو بایدن اضافه کرد که واشنگتن نمیتواند گزارشها را مبنی بر اینکه ایران موشکهای بالستیک به روسیه داده است، تأیید کند.
پیش از این، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی در پاسخ به سؤالی درباره گزارشهای ادعایی مبنی بر ارسال موشک بالستیک از ایران به روسیه در جنگ با اوکراین، گفت: ما بسیار نگران این گزارشها هستیم. هرگونه ارسال موشک از ایران به روسیه، یک تشدید تنش جدی و همچنین تشدید قابل توجه حمایت ایران از تهاجم روسیه به اوکراین خواهد بود.
این مقام وزارت خارجه آمریکا افزود: ما و شرکایمان در گروه ۷ و ناتو به صراحت بیان کردهایم که آماده اعمال عواقب قابل توجه این اقدامات هستیم.
او گفت: ما از زمان آغاز تهاجم روسیه به اوکراین از افزایش همکاری دفاعی ایران و روسیه ابراز نگرانی کرده بودیم و به این روابط از نزدیک توجه خواهیم کرد.
پاتل تصریح کرد: مسعود پزشکیان رئیسجمهور ایران بارها به گسترش روابط خود با جهان و همچنین بهبود اقتصاد ایران اشاره کرده است. ایران نمیتواند چنین انتظاری داشته باشد و در همین حال اقداماتی انجام دهد که صلح و نظم بینالمللی را تهدید میکند. بنابراین ما ایران را بر اساس اعمال آن قضاوت خواهیم کرد.
فارن افرز: ایران در حال ترسیم نقشه خاورمیانه جدید است
نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد که ایران با تدابیر ویژه خود در حال ترسیم نقشه خاورمیانه جدید است.
فارن پالیسی در تحلیلی که از سوی سوزان مالونی (مدیر پروژه سیاست خارجی در بنیاد بروکینگز) به نگارش درآمده، نوشت: جو بایدن پس از حمله ۷ اکتبر از اسرائیل، متحد مهم واشنگتن حمایت کرد. اما اکنون، این جنگ به یک بن بست جهنمی تبدیل شده ماهها عملیات گسترده تلآویو در نوار غزه هنوز نتوانسته موجب نابودی حماس شود. دخالت مجدد در امور خاورمیانه ریسکهایی را برای بایدن به همراه دارد، به ویژه در شرایطی که وی درگیر رقابتهای انتخاباتی با ترامپ است که از منتقدان سرسخت هزینههای انسانی و اقتصادی آمریکا در عراق و افغانستان به شمار میرود و از جمله همین انتقادات سبب شد تا در انتخابات سال ۲۰۱۶ وی بر هیلاری کلینتون پیروز شود. در نظرسنجی مؤسسه کوئینی پیاک که سه هفته پس از حمله ۷ اکتبر انجام گرفت، ۸۴ درصد شهروندان آمریکایی نسبت به کشیده شدن پای ایالات متحده به یک مداخله نظامی مستقیم در جنگ خاورمیانه ابراز نگرانی کرده بودند. اما ریسکهای ناشی از ترس و بیعملی بیشتر است. مشخصا یک بازیگر منطقهای از تعلل و عدم مداخله واشنگتن منتفع میشود و آن ایران است. در حقیقت باتلاق کنونی خاورمیانه فرصتی برای پیشبرد استراتژی ۴ دههای تهران و تضعیف یکی از قویترین دشمنانش یعنی اسرائیل را فراهم میکند تا از این طریق ضمن تحقیر ایالات متحده نفوذ خود را در منطقه به نحو چشمگیری افزایش دهد.
هدف ایران، الهامبخشی به جنبشهای مذهبی مشابهی است که پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران رخ داد. عقل متعارف در واشنگتن اغلب بر این عقیده بوده که ایران، مهار و حتی منزوی شده. اما این گزاره هرگز حقیقت نداشته است. ایران یک استراتژی حساب شده را برای تقویت نیروهای نیابتی ایجاد کرده وعملیات نفوذ در منطقه را سامان داده است، طرحی که تاثیرگذاری آن با دامنه ویرانگر حمله حماس و حملات بعدی نیروهای نیابتی ایران در عراق، لبنان و یمن به اثبات رسید.
چشم انداز استراتژیک در خاورمیانه پس از حمله ۷ اکتبر، چشم اندازی است که تا حدود زیادی توسط ایران ایجاد شده و به نفع این کشور عمل میکند. تهران در وضعیت آشفته و پر آشوب فرصتهای بسیاری میبیند. سران ایران در حال بهرهبرداری از این شرایط هستند تا اسرائیل را تضعیف و از آن مشروعیت زدایی کنند، منافع آمریکا را تضعیف نماید و به نظم منطقهای جدید شکل ببخشند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران اکنون در جایگاهی بهتر از هر زمان دیگر برای تسلط بر خاورمیانه قرار دارد.
گسترش قابل توجه نفوذ ایران، تاثیر مخربی بر اسرائیل و منطقه خواهد داشت. برای ایجاد اختلال در روند تقویت نفوذ و قدرت ایران، بایدن باید به صورت فوری یک استراتژی روشن را برای حفاظت از شهروندان فلسطینی در برابر اقدامات اسرائیل اتخاذ و به اجرا بگذارد، جلوی استراتژی جنگ نیابتی تحلیل برنده ایران را بگیرد و تواناییهای همدستان تهران را تضعیف نماید. دستیابی به این اهداف نیازمند اقداماتی دشوار از سوی واشنگتن است و این در حالی است که شهروندان آمریکایی از پذیرش هزینههای نظامی، اقتصادی و انسانی تعهدات کشورشان در خاورمیانه بر حذر هستند. اما هیچ قدرت جهانی جز ایالات متحده از توانایی لازم برای ناکام گذاشتن جاهطلبیهای ایران از طریق مهار تبعات ویرانبار بلندمدت درگیری اسرائیل و حماس برخوردار نیست.
دولت بایدن باید با اسرائیل و متحدان منطقهایاش جهت تضعیف توانمندی حماس برای انجام یک حمله شوکهکننده دیگر علیه اسرائیل و در عین حال تضمین دسترسیهای بشردوستانه شهروندان فلسطینی و طراحی نقشه راهی برای آینده پس از جنگ همکاری نماید. تا اواخر مارس ۲۰۲۴، واشنگتن همچنان در تلاش برای دستیابی به توافقی بوده که حزبالله را ملزم به خروج نیروهایش از مرز لبنان و اسرائیل کند و بازگشت هزاران اسرائیلی که خانههایشان از 7 اکتبر تحت بمباران حزبالله قرار داشته را تسهیل نماید. ایران در حال حاضر دارای یک مزیت پیشفرض بر ایالات متحده است، زیرا نیازی نمیبیند که در کوتاه مدت به هدف مهمی دست پیدا کند. صرف شرایط فعلی منطقه خود برای ایران یک پیروزی است. در عوض، انتظار از آمریکا برای دستیابی به یک موفقیت بالاست.