اخبار ویژه
سخنان ظریف درباره افراطیون اصلاحطلب و افتادن برجام از چشم مردم
محمد جواد ظریف گفت: جناح چپ در انحصارطلبی دست جناح راست را از پشت میبندد. او همچنین گفته است در انتخابات سال ۱۴۰۰ اگر جهانگیری و لاریجانی تایید میشدند هیچ کدام رأی نمیآوردند. از بهار ۹۷ مردم هم علیه برجام حرف میزدند.
اخیرا یک فایل صوتی دیگر از محمدجواد ظریف در فضای مجازی منتشر شده که اگرچه بخشهایی از آن مثل همیشه اتهامات ثابت نشده و توهینهای ظریف به چهرههای منتقد خود است، اما قسمتهایی دیگر از آن حاوی اعترافات و نکات جالب آقای ظریف درباره طیف متبوع خویش است.
ظریف استقبال جریان چپ از خودش برای نامزدی ریاستجمهوری را صرفا یک تاکنیک برای کسب قدرت عنوان میکند و میگوید: درسته که من پیرارسال بالاترین رای رو آوردم در جبهه اصلاحات واسه رئیسجمهوری. ولی اونم نه به خاطر عشق به من بود، به خاطر این بود که باور داشتن تنها کسی که شانس رایآوری داره، منم.
محمد جواد ظریف درباره رادیکالیسم چپهای مدعی اصلاحات میگوید: جریان اصلاحات در سال ۷۸ رفت به سراغ حذف. یعنی گفتش که من میخوام «قانون اساسی» رو عوض کنم. بعد از این که انتخابات، مجلس ششم بود. معلومه توی حذف شما اگه بیای، اینجا قواعد رئالیستی حاکمه. وقتی شما بقای یک طرف رو تهدید میکنید، اون هم میآد بقای شما رو تهدید میکنه. اگر نه، بین ۷۶ تا ۷۸، واقعا زمینه برای پیشرفت بود... یعنی اشتباهات خودمون رو به پای اشتباه دموکراسی نذاریم. به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت میبنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیقهای شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ میگفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرالتر شدن، هنوز هم با ما مخالفن.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش میگوید: واقعیت امر اینه که ما تا با نگاه واقعگرایانه به انتخابات نگاه نکنیم، به کشور نگاه نکنیم، تغییر حاصل نمیشه. اون که گفتم آرزومندیم، آره، ما آرزو کردیم که اگر در انتخابات شرکت نکنیم، یه کسی صدای ما را بشنوه. خب این یه کس کیه؟ شما هم بگین این کسی که قراره صدای شما رو بشنوه، کیه؟... حالا شما به من بگید. حالا حربهتون رو استفاده کردین دیگه. سه دوره هم هست که دارین این حربه رو استفاده میکنید. کی پیامتون رو گرفته؟ ... ابزار مدنی، رای دادنه. ابزار مدنی، رای ندادن نیست. پریروز هم تو دانشکده حقوق یک نفر اومد جلوی من و خیلی با عصبانیت که ما از تو این قدر دفاع کردیم که تو بری رای بدی نبویان؟ گفتم بابا من رای ندادم به نبویان، شما رای دادین به نبویان، با رای ندادن. من که رفتم به «علی عباسپور» رای دادم. راست هم هست. ولی یه آدم عاقلیه. من از جوانی میشناسمش. آدم بره به چهار تا آدم عاقل رای بده. حق داریم دیگه، نوکر علی مطهری نیستیم که.
(یکی از حضار: الان همین ۱۴۰۰ پزشکیان تایید میشد، ریاست جمهوری به نظر من رای میآورد. مردم میومدن رای بدن یا مثلا من حتی میگم جهانگیری که تو تیمش گفته بود من «جنیدی» و «جلاییپور» رو میذارم هم باز اونم به نظر من...)
ظریف: جهانگیری رای نمیآورد. اشتباهی که اینا کردن، این بود که جهانگیری و لاریجانی را رد صلاحیت کردن. هیچ کدومشون رای نمیآورد. (یکی از حضار: آقای همتی سرخود ثبتنام کرد، درسته؟) سرخود ثبتنام کرد. دیگران باهاش صحبت کرده بودن که بره ثبتنام کنه ولی آقای روحانی باهاش برخورد کرد که چرا بدون هماهنگی رفتی. برکنارشم کرد ولی خب به همان اندازه هم واسه من چیز کرد. تبریک گذاشت که منم ثبتنام کنم.
ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش درباره دولت خاتمی گفت: مردم در سال پایانی آقای خاتمی میگفتن خیانت کرده، چرا کنار نمیکشه فلان دیگه. (یکی از حضار: اگر اشتباه نکنم، سال ۷۸ همون موقع بحث سنگر به سنگر، سنگر بعدی، سنگر بعدی بحث صداوسیما شد؛ اینو از صداوسیما بگیریم، اون رو بگیریم). ظریف: اینا این کارا رو کردن. همهشون بودن. ببینید! مشکل اینه که مردم هم امید دارن. مثلا چرا، یکی از دلایلی که من نمیخوام کاندید بشم، اینه که چرا مردم از بهار ۹۷ شروع کردن میگفتن «برجام» هم که پایهای نداشت. مردم میگفتنا! حاکمیت هم میگفت ولی مردم هم میگفتن. آخه شما یه قرارداد بخوایین در شرایط عادی. آقای جهانگیری میگفت قرارداد فولاد مبارکه که ما نه تحریم بودیم، نه هیچی، دو سال مذاکرهاش طول کشید.
حضرتی: فراکسیون امید را خود اصلاحطلبان به توپ بستند
مدیر روزنامه اعتماد و عضو فراکسیون امید در مجلس دهم میگوید تندروهای اصلاحطلب، نه فقط در انتخابات اخیر تندروی کردند، بلکه در دوره مجلس دهم نیز به فراکسیون اصلاحطلبان حمله کردند و آن را از خاصیت انداختند.
الیاس حضرتی در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: ما برای مجلس دوازدهم یک فراکسیون خالص ۳۰ نفره داریم که میتواند با برخی طیفهای اعتدالی و مستقل و همچنین برخی اصولگرایان میانهرو به ۶۰ نفر هم برسد. اگر همان فراکسیون
۳۰ نفره را بتوانیم خوب هدایت کنیم، اتفاقا میتواند منشأ اثر باشد. اتفاقا یکی از ایرادات و مشکلاتی که باعث شد مجلس دهم نتواند اثرگذاری مطلوب خود را داشته باشد، به دلیل تخریبهایی بود که از همان روز اول مجلس دهم علیه فراکسیون امید شکل گرفت. من خودم عضو فراکسیون بودم، از همان آغاز به کار مجلس دهم همین دوستان اصلاحطلب توپخانه خود را علیه فراکسیون گرفتند؛ بله در زمان انتخابات از آنها حمایت سیاسی و رسانهای شد و به این فراکسیون رأی داده بودند، اما از همان روز اول مجلس دهم رویه به کل تغییر کرد و همین دوستان اصلاحطلب علیه فراکسیون امید ایستادند؛ بنابراین اگر ما تخریبی علیه این فراکسیون ۳۰ نفره مجلس دوازدهم نداشته باشیم و بتوانند با ائتلاف، یک فراکسیون ۶۰ نفره را تشکیل دهند، میتوانند کارهای خوبی را انجام دهند.
حضرتی افزود: ما در انتخابات مجلس دهم یک لیست 270 نفره داشتیم که نهایتا به یک لیست ۱۰۵ تا ۱۱۰ نفره رسید که به مجلس راه یافت. قرار شد که اولین اقدام در مجلس برای انتخاب رئیس مجلس باشد. وقتی یک فراکسیون ۱۱۰ نفر عضو دارد، میتواند با ائتلاف با دیگر جریانها نامزد خود، یعنی آقای محمدرضا عارف را به عنوان رئیس فراکسیون به ریاست مجلس معرفی کند. اما چنین نشد. چرا؟ من به شما میگویم. در همان زمان توپخانه سیاسی خود اصلاحطلبان علیه آقای عارف و فراکسیون امید که من هم در آن حضور داشتم، شروع به کار کرد. اولین لابیهای اصلاحات در مجلس دهم علیه آقای عارف شروع به کار کردند. آن زمان این سؤالات را مطرح کردند که چرا باید عارف رئیس مجلس بشود؟! اصلا او جایگاه رئیس مجلس شدن را ندارد. من نمیخواهم از افراد اسم ببرم، اما شخصیتهای بسیار محبوبی از درون جبهه اصلاحات با لاریجانی دیدار داشتند و تصمیم گرفتند که از لاریجانی برای ریاست مجلس حمایت کنند.
وی میگوید: احزاب اصلاحطلبی که نمایندگان آنها در فراکسیون امید بودند با آقای لاریجانی لابی کردند و نهایتا نگذاشتند که آقای عارف رئیس مجلس شود. بعدا هم که این روند ادامه پیدا کرد. به سه ماه نکشید که انتقادها علیه فراکسیون امید و آقای عارف شروع شد که این فراکسیون در مجلس چه کار کرده است؟ آنقدر آتش تهیه و هجمههای سیاسی علیه فراکسیون امید زیاد شد که من هم که به تنهائی میخواستم وزیر وقت اقتصاد را استیضاح کنم، فراکسیون امید روحیهای برای حمایت از من در جهت استیضاح وزیر نداشت. کار به جایی رسید که من به تنهائی وزیر اقتصاد را استیضاح کردم و برکنار شد. در صورتی که درست آن بود که وقتی فراکسیون امید وارد مجلس شده است، ساختار مشخصی هم در بیرون از مجلس به وجود آید تا ضمن حمایت مداوم و پیوسته سیاسی و رسانهای برای نمایندگان و اعضای این فراکسیون درون مجلس خوراک تهیه کند و آنها را هدایت کند تا به وظایف خود درست عمل کرده و وعدههای دادهشده به مردم را عملی کنند. اما این اتفاق نیفتاد. شما خودتان روزنامهنگار هستید، بروید ببینید که در یک ماه اول، سه ماه اول و شش ماه اول مجلس دهم چه آتش سنگینی از سمت دوستان اصلاحطلب و رسانههای همسو علیه آقای عارف و فراکسیون امید شکل گرفت تا جایی که اعضای این فراکسیون در ادامه تمایلی نداشتند که خود را عضو آن بدانند.
جورج فریدمن: نه بایدن و نه ترامپ قادر به مهار بحران در آمریکا نیستند
رئیس اندیشکده آمریکایی «ژئوپلیتیکال فیوچرز» (GPF) تاکید کرد آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به بحران نزدیک میشود و هیچ یک از نامزدها نمیتوانند اوضاع را آرام کنند.
جرج فریدمن در تحلیلی که از سوی اندیشکده GPF منتشر شده، نوشت: ما به تازگی در مورد تهدید چین، توانایی روسیه برای شکست اوکراین، وضعیت اقتصادی اروپا و جنگهای خاورمیانه تحلیل کردهایم. همه اینها بسیار مهم هستند، اما هیچکدام به اندازه مسائل ایالات متحده، بهعنوان کشوری با بزرگترین اقتصاد جهان و ارتشی که اگر بهطور کامل مورد استفاده قرار بگیرد، میتواند تعیینکننده باشد، حیاتی نیستند. ممکن است برخی از شما مدل چرخههای ما را به یاد بیاورید که نشان میدهند مشکلات شدید سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آمریکا تا انتخابات سال 2028 ادامه خواهد داشت، زمانی که رئیسجمهور جدید انتخاب میشود و بدون توجه به خواستههای او، وضعیت کشور را به طرز چشمگیری تغییر خواهد داد.
چند ماه پیش، به این فکر کردم که لزومی ندارد تا سال 2028 منتظر بمانیم و انتخابات 2024 ممکن است نشاندهنده این تغییر باشد. اما این اتفاق نخواهد افتاد یا بهطور دقیق، مدل تاریخی تغییر 50 ساله است. آخرین دوران گذار دوره ریاستجمهوری ریگان بود که 43 سال پیش آغاز شد. برای درک تغییرات آینده، فکر کردن به آخرین چرخه تغییر در دهه 1970 مفید است. آن دهه با جنگی همراه با تحریم نفتی همراه بود که تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد آمریکا داشت. ریچارد نیکسون به پیوند بین دلار و طلا پایان داد و بیکاری گسترده، تورم چشمگیر و نرخهای بهره فوقالعاده بالا به وجود آمد. صادرات از ژاپن، خودروسازان داخلی را شوکه کرد. خشم مرتبط با جنگ ویتنام منجر به درگیری اجتماعی در ایالات متحده شد. درگیری نژادی به شورش در دیترویت در اواخر دهه 1960 تبدیل شد، و در سال 1970، شورشهای دانشگاه در ایالت کنت با تیراندازی دانشآموزان توسط گارد ملی خونین شد. در نهایت رئیسجمهور برای جلوگیری از استیضاح و احتمال رفتن به زندان، از سمت خود استعفا داد. هرج و مرج در دهه 1970 گسترش یافت، اما این وضعیت اقتصادی بود که باعث آن شد و هرج و مرج در اقتصاد ریشه داشت.
در دوران رکود بزرگ، فرانکلین روزولت سعی کرد مالیات بر ثروتمندان و شرکتها را افزایش دهد و سعی کرد پول را به سمت فقرا هدایت کند. این اقدام به علاوه جنگ جهانی دوم و مشاغلی که ایجاد کرد، به بحران پایان داد. با این حال، ادامه این مدل در دهه 1970، مشکل جدیدی ایجاد کرد و آن کاهش سرمایهگذاری بود. تنها راهحل تحول، انتقال بار مالیاتی از طبقه سرمایهگذار به طبقات متوسط و پایین بود. این روش فروش شرکتها و تقاضا برای کارگر را افزایش داد.
جیمی کارتر و حزب دموکرات با این معکوس شدن مدل روزولت مخالفت کردند. بنابراین از قدرت کنار رفته و در سال 1980 رونالد ریگان رئیسجمهور شد. ریگان تنها گزینه باقیمانده را دنبال کرد و آن تغییر کد مالیاتی بود. این اقدام جواب داد، اما اکنون آن چرخه کامل شده است. نزدیک به 50 سال میگذرد و انتقال به یک مدل و چرخه جدید، اجتنابناپذیر است. درست همانطور که بحران اقتصادی در نیمه دوم دهه 1970 به اوج خود رسید و نبردها از راه رسیدند، همین موضوع در حال حاضر در دهه 2020 شکل میگیرد و تا انتخابات 2028 شدیدتر خواهد شد.
ترتیب کامل نبردها هنوز مشخص نیست. البته بحران اقتصادی ناشی از ایجاد پول اضافی توسط دولت و تورم ناشی از آن کاملاً بدیهی است. صرفنظر از اینکه چه کسی بهعنوان رئیسجمهور انتخاب میشود، خشم و ترس در افکار عمومی وجود خواهد داشت. همانطور که در سال 1980 وجود داشت و رایدهندگان هنرپیشهای را انتخاب کردند که دشمنانش معتقد بودند یک ابله است. اما در حقیقت، رئیسجمهور تنها ریاست میکند. او حکومت نمیکند. واقعیت است که رؤسایجمهور را مجبور به اقدام میکند. رئیسجمهور جدید فشار را احساس کرده و واکنش نشان خواهد داد. مهم این است که روی شخص رئیسجمهور تمرکز نکنیم، بلکه بر درک مشکل تمرکز کنیم.
درحالیکه ما به دنبال رهبری مناسب هستیم باید گفت که هیچیک از نامزدهای ریاستجمهوری نمیتوانند اوضاع را آرام کنند. من قبلاً در مورد این صحبت کردهام، اما اکنون به بحران نزدیک میشویم.
گرگیجه سایت غربگرا: همزمان با بایدن و ترامپ مذاکره کنیم(!)
یک سایت غربگرا در ادامه فضاسازی این طیف به نفع طرف آمریکایی، خواستار مذاکرات همزمان غیر رسمی با بایدن و ترامپ آن هم ده مانده به تشکیل دولت جدید در آمریکا شد. عصر ایران البته توضیح نداده که عایدی این مذاکره موازی برای ایران چیست و عبرتهای گذشته در این میان چه میشود؟!
ترامپ سال 1397 ضمن زیر پا گذاشتن تعهدات دولت آمریکا، از برجام خارج شد و بایدن هم با وجود انتقاد دموکراتها از کار ترامپ، حاضر به احیای تعهدات آمریکا نشد. هر دو دولت ترامپ و بایدن در یک ویژگی مشترک بودند؛ گرو نگه داشتن تعهدات نیم بندشان درباره تعلیقها و مطالبه امتیازات فرا برجامی برای انجام تعهدات برجامی!
چند سال پس از این دهن کجی آشکار دو دولت آمریکا به برجام، رسانههای غربگرا در ایران ماموریت دارند با راه انداختن ترامپ هراسی، بازار ارز را دچار شوک تورمی کنند و این در حالی است که همانها در جریان مذاکرات برجام، کلا تهدید ترامپ برای توافق هستهای را انکار میکردند.
سایت «عصر ایران» بدون اشاره به سوابق مذاکره با آمریکا و عبرتهای آن نوشت: به همان اندازه که ترامپ قدرت آسیب رسانی بیشتری به منافع ایران دارد مذاکره با او بیش از هر رئیسجمهور دیگری در آمریکا، راحتتر و برای ایران میتواند پرثمرتر باشد. بهترین راه برای دفع شر بزرگ احتمالی ترامپ علیه مردم ایران، آغاز مذاکرات غیررسمی – غیرعلنی با ترامپ و جو بایدن قبل از انتخابات آینده آمریکاست.
اگر بایدن دوباره پیروز شود، ریاستاش ادامه مییابد. اگر ترامپ موفق شود بعد از جدایی 4 ساله به کاخ سفید باز میگردد تا مسیر نیمه کاره را ادامه دهد.
براساس واقعگرایی، با کنار گذاشتن احساسات و حساسیتها و برای حفاظت از منافع کشور و مردم ایران، طرف ایرانی تلاش کند هم اکنون و تا قبل از انتخابات آینده آمریکا، با دولت جو بایدن به توافق جامع درباره هستهای و غیرهستهای به ویژه رفع تحریمهای اساسی (مالی، بانکی، نفتی، حملونقل و...) دست یابد.
بهتر است این مذاکرات در قالب مذاکرات گذشته ایران و آمریکا در عمان یعنی به صورت غیررسمی - غیرعلنی انجام شود.
بایدن برای رقابت با ترامپ، به این توافق نیاز دارد در نتیجه احتمال انعطاف و امکان امتیازگیری از او بیشتر میشود. همزمان مسئولان ایرانی خود را برای دولت ترامپ هم آماده میکنند. اگر جو بایدن پیروز شد توافق با او به صورت طبیعی ادامه مییابد. اما اگر ترامپ به قدرت بازگشت و وی خواهان لغو توافقات قبلی، مذاکرات مستقیم و توافق جدید شد با او نیز مذاکرات جدید و توافق جدید دنبال میشود.
عصر ایران در ادامه تحلیل فانتزی خود بیاعتنا به واقعیتهای تاریخی برجام مینویسد: ویژگی توافق با ترامپ این خواهد بود که به صورت برد- برد، توافق بزرگتر از توافق با جو بایدن با تمرکز بر بخش اقتصادی و سرمایهگذاری، جلب سرمایهها و شرکتهای آمریکایی به بازار اقتصادی ایران دنبال شود و دو کشور از منافع اقتصادی توافق جدید بهره مند شوند.این توافق هم به کارنامه اقتصادی ترامپ و هم به کارنامه اقتصادی دولت ایران خواهد افزود. به همان اندازه که ترامپ قدرت آسیبرسانی بیشتری به منافع ایران دارد مذاکره با او بیش از هر رئیسجمهور دیگری در آمریکا، راحتتر و برای ایران میتواند پرثمرتر باشد. متاسفانه مسئولان ایرانی فرصت حضور ترامپ در قدرت در سالهای قبل را برای مذاکرات و امتیازگیری حداکثری از آمریکا از دست دادند(!)