گزارش خبری تحلیلی کیهان
نگرانی آمریکا و جیغ غربگرایان از سفر ضدتحریمی رئیسی به آفریقا
هرچه دولت سیزدهم در سیاست خارجی به توفیقات بیشتری نائل میشود، نگرانی آمریکاییها بیشتر و بر حجم تخریبها و هجمههای جریان غربگرا نیز افزوده میشود.
سرویس سیاسی-
آیتالله ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران در حالی چهارشنبه گذشته نخستین سفر فشرده آفریقایی خود را با هدف تعامل برد-برد به این قاره انجام داد که مخالفان همیشگی توسعه ایران سعی کردند به تحریف واقعیتهای این سفر بپردازند و نهتنها دستاوردی را برای آن درنظر نگیرند بلکه در نهایت وقاحت رویه تخریب و تمسخر را در پیش بگیرند.
این جریان از همان ابتدا پیشبینیهای متضادی از این سفر روایت میکردند و نسبت به انجام آن عکسالعملهای منفی نشان میدادند، اما دستاوردهایی که این سفر کوتاه با تقویت همکاریها و تبادلات متقابل با این سه کشور آفریقایی ایجاد کرد نشان داد تا چه میزان این روایت مسموم و در راستای تحریفهای دائم و سیاهنماییهای رسانههای بوده است.
دستاوردهای سفر رئیسی به آفریقا
از غربیها اصرار از غربگرایان انکار!
در واقع این سفر که سفر بالاترین مقام رسمی ایران پس از ۱۱ سال به آفریقا بوده، از قضا در این مدت کوتاه ۲۱ سند همکاری میان ایران و طرفهای آفریقایی امضاء شده که ثابت میکند خوشبختانه راهبرد همبستگی بین کشورهای آفریقایی به همراه تدبیر دولت جدید ایران برای ایجاد همگرایی با آنها میتواند موجب شکست سیاستهای دشمنان شود.
قابل توجه اینکه این دستاوردها درحالی حاصل شد که جمهوری اسلامی ایران همچنان تحت فشار تحریمهای ظالمان غرب به سرکردگی آمریکا علیه ملت ایران است و برای همین هم بود که شبکه آمریکایی «سی ان ان» در گزارشی سفر آیتالله رئیسی به این سه کشور و استقبال گرم از او را گامی مهم برای بیاثر کردن تحریمها دانسته و از نتایج این سفر نیز ابرار نگرانی کرد.
اعتراف رسانههای غربی در این زمینه جالب است؛ رسانههای غربی از جمله خبرگزاری آسوشیتدپرس آمریکا، المانیتور، رویترز و فرانس پرس با پرداختن به ابعاد مختلف این سفر آفریقایی، آن را در راستای تلاش ایران برای کم اثر کردن تحریمها و تعمیق همکاریها با کشورهای مختلف در سراسر جهان ارزیابی کردند.
گرا دهندگان تحریم
و جیغ کشیدن برای اقدامات ضد تحریمی دولت
با این حال اما شبکه همکار غرب در داخل یا همان جریان غربگرا که روزگاری گرای به غربیها گرای تحریم میدادند، ضمن انکار اثر بخشی اقدامات ضد تحریمی دولت سیزدهم، به نیابت از آنها جیغ میکشند.
شاید این نگرانی غربیهای از نتایج این سفر و مشابه آن بیمورد هم نباشد، چون دولت سیزدهم در چنین شرایط تحریمی توانست راهبرد گسترش تعاملات اقتصادی با جهان را در راس اولویت سیاست خارجی خود قرار دهد و ابتدا با انجام سفرهای دیگر به کشورهای همسایه و آمریکای لاتین، این بار هم کشورهای آفریقایی را برای پیگیری و پیشبرد برنامههای راهبردی خود هدف قرار داد.
درواقع به دلیل همین شرایط تحریمی است که سفر رئیسجمهوری به آفریقا در راس یک هیئت بلندپایه متشکل از برخی وزرا و مقامات از وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، کار، تعاون و رفاه اجتماعی و همچنین معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان، خودش یک دستاورد مهم است که در چشم رسانههای غربی نیز با اهمیت جلو کرد؛ چون صرف نظر از دستاوردهای مضاعفی که این سفر در آینده در راستای تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و ایجاد زمینههای همکاریهای سیاسی و اقتصادی خواهد داشت، توانست خشم و نگرانی غربیها در این شرایط تحریمی را برانگیزد.
حمله به راهبرد دلار زدایی دولت
با کلیدواژه تهاتر نفت با غذا
در چنین شرایطی طی روزهای گذشته، جریان غربگرا با کلیدواژه «تهاتر نفت با غذا» یک هجمه رسانهای علیه سفر رئیسجمهور به آفریقا و سیاست دولت در بیاثر کردن تحریم ایجاد کردهاند که آخرین مورد آن به توافق «تهاتر محصولات پتروشیمی ایران با کالای اساسی آفریقا» مربوط میشود.
طبق راهبرد دلارزدایی، ایران به عنوان یک صادرکننده نفت و مشتقات نفتی باید بتواند با تنوعبخشی مبادی واردات به گونهای تراز تجاری خود با کشورها را بازسازی کند که کمترین نیاز به تراکنش دلاری ایجاد شود.
در این راهبرد ضروری است ایران محصولات نفتی خود را به مقاصدی صادر کند که بتوانند نیاز ۱۵ میلیارد دلاری او به کالای اساسی را تامین کنند تا تجارت بین دو کشور با مدل تهاتر و بدون نیاز به تراکنش دلاری شکل بگیرد.
در گذشته مبادی واردات کالای اساسی ایران تنها به چند شرکت تحت نفوذ آمریکا محدود شده بود که ایجاد وابستگی ایران به این شرکتها باعث اثرگذاری تحریم شده است.
در مدل تهاتر تنها تغییری که رخ میدهد حذف وابستگی به تراکنش بانکی دلاری برای انجام مبادلات اقتصادی است. درواقع در سازوکار تهاتر، درآمد ارزی کشور از صادرات نفتی و غیرنفتی دقیقا صرف واردات همان کالایی میشود که حتی اگر تحریم نیز نبودیم وارد کشور میشد.
اما شبکه همکار غرب در داخل یا همان طیف غربگرا که ظاهرا از پیشبرد پروژه دلارزدایی و بیاثر شدن تحریم ناراحت شده با تیترهای تحریفگونه و واژهسازیهای دروغین به تخریب و تمسخر این راهبر اثرگذار و مهم دولت دست زدند.
از تحسین و تقدیس اینستکس روحانی
تا تمسخر دلارزدایی رئیسی
در همین رابطه روزنامه «هممیهن» به دستاورد سفر ابراهیم رئیسی به آفریقا واکنش نشان داده و گفته «تهاتر کالا با برخی از کشورها، دیگر دستاورد نیست بلکه عقبگرد نگرانکننده است».
این روزنامه در تیتر نخست خود با عنوان «تهاتر نفت و کالا رسمی شد» نوشته «رئیسدولت سیزدهم توافق بر سر تهاتر نفت و کالا را از دستاوردهای مهم سفر خود به سه کشور آفریقایی دانسته و گفته آفریقا سرزمین فرصتهاست.»
روزنامه «هممیهن» به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی در این مطلب نوشته «زمانی این تهاتر با کشورهایی همچون روسیه و چین بود، اما این روزها تهاتر ایران با بسیاری از کشورها گسترش یافته است. برای نمونه ایران با عراق تهاتر کالا و تأمین کالای اساسی به جای دریافت ارز حاصل از صادرات برق دارد. حال دامنه تهاتر ایران به کشورهای آفریقایی نیز رسیده است».
در این گزارش گفته شده کشورهای آفریقایی «خودشان در اداره امورشان با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند...و دلیل اصلی افزایش مبادلات تجاری به شیوه تهاتر در اقتصاد ایران در کنار تحریمها، ورود ایران به لیست سیاه FATF است».
نکته قابل تامل اینکه جریان غربگرا که با کلید واژه تهاتر به راهبرد دلار زدایی دولت سیزدهم حمله میکنند، در دولت قبل و زمانی که تشت رسوایی برجام از بام افتاد و دولت ترامپ به صورت یکطرفه از این توافق خارج شد، ملتمسانه سمت کشورهای اروپا دست دراز کردند در نهایت به بسته توخالی و توهینآمیز با عنوان « اینستکس» (مبادله پول نفت دیگر کشورها با غذا و دارو توسط اروپا) رسیدند و رسانههای این جریان برای بزک این بسته حقارتآمیز به خط شدند.
به عنوان نمونه روزنامه ارگان دولت روحانی در مهان مقطع در گزارشی با عنوان «استقبال بخش خصوصی از اینستکس» نوشت: «ثبت کانال مالی ویژه ایران و اروپا خبر خوشی برای فعالان بخش خصوصی است چرا که میتوانند از این طریق سازوکار مالی خود را تغییر داده و به جای آنکه به کشورهایی چون ترکیه سود 10 و 11 درصدی بدهند تا جابهجایی پول انجام شود، واردات کالاهای مورد نیاز و غیرتحریمی را بهصورت مستقیم از اروپا انجام میدهند.»
روزنامه همشهری نیز که در آن مقطع تحت مدیریت مدعیان اصلاحات بود در مطلبی نوشت:«ساز و کار مالی جدید با عنوان INSTEX...به عنوان یک گشایش حقوقی و سیاسی در روند تجارت ایران و اروپا کارساز خواهد بود.»
روزنامه جمهوری نیز در مطلبی نوشت:«راهاندازی سازوکار مالی مورد نظر اتحادیه اروپا با ایران موسوم به «اینستکس»، شکست جدیدی برای آمریکا در راه مقابله با جمهوری اسلامی ایران ارزیابی شده است».
دنیای اقتصاد هم با ادعای اینکه اینستکس، رنج مردم ایران را کاهش میدهد، نوشت: «اینستکس سازوکار محتاطانهتری است و بهطور عمده از سوی شرکتهای کوچک اروپایی که کمترین میزان آسیبپذیری در برابر تحریمهای واشنگتن را دارند- حداقل در کوتاهمدت- مورد استفاده قرار بگیرد تا کالاهای بشردوستانه مانند دارو و غذا را به ایران صادر کنند. البته تحریمهای آمریکا بهطور مستقیم این موارد را شامل نمیشود. به این ترتیب اینستکس با تمرکز بر تجارت این اقلام موجب ممانعت از هرگونه تقابل با واشنگتن خواهد شد. اما سیستم بانکی بهطور کلی از تراکنشهای مالی برای خرید ایران جلوگیری میکند و از اینرو این ابزار مالی میتواند نقش مهمی را در کاهش رنج مردم ایران در اثر تحریمها ایفا کند.»
همچنین سایت مدعی اصلاحات «انتخاب» نیز در مصاحبه با «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق نوشت: «در مسئلهسازوکار مالی ویژه اروپا، همصدایی دلواپسان با آمریکاییها، هم جای تعجب دارد، هم تاسف»!
30 درصد تجارت جهانی
در قالب تهاتر انجام میشود
طرفداران برجام برای تخریب سیاست دولت در جهت دلارزدایی، در حالی از کلیدواژه «تهاتر نفت در برابر غذا» آن را به تمسخر گرفتهاند، در حالیکه طبق گفته علیرضا پیمانپاک معاون قائممقام وزیر جهاد کشاورزی، تهاتر یکی از روشهای جایگزین کانالهای مالی غرب برای تجارت است. وی در این باره توضیح میدهد: هماکنون ۳۰ درصد تجارت جهانی در قالب تهاتر انجام میشود و کشورهایی مانند ترکیه، چین و پاکستان و سایر کشورهای دنیا براساس تهاتر عمل میکنند؛ این درحالیاست که این کشورها تحریم نیستند.
وی با طرح این پرسش که چرا کشورهایی که تحریم نیستند، بر اساس تهاتر معاملات خود را انجام میدهند، تصریح کرد: تهاتر نهتنها زمینهساز کم کردن هزینههای نقل و انتقال مالی است بلکه صادرکننده خود بازاریاب کالاهای ما در بازارهای دنیا میشود.
همچنین طبق آمار گمرک، 5 محصول غیرنفتی صادراتی ایران با بیشترین ارزش در فصل بهار شامل پروپان مایع شده، گاز مایع، بوتان مایع شده، متانول و قیر نفت هستند که حتی این محصولات غیرنفتی نیز در واقع نفتی محسوب میشوند. یعنی به طور کلی ایران کشوری است که صادرکننده محصولات نفتی و واردکننده کالاهای اساسی است که این موضوع در شرایط غیرتحریمی نیز برقرار بوده و طبیعی است که در سازوکار دلارزدایی نیز این معادله برقرار خواهد بود و موضوع عجیبی نیست.
همچنین احسان صالحی دبیر شورای اطلاعرسانی دولت با اشاره به جوسازی اخیر در رابطه با توافق تهاتر محصولات پتروشیمی ایران با کالای اساسی از آفریقا در صفحه توئیتر خود نوشت: کشور سالی ۱۵ میلیارد دلار واردات کالای اساسی دارد و محدود کردن مبادی واردات از چند شرکت تحت نفوذ آمریکا از غفلتهای راهبردی در سالهای گذشته است. دولت فعلی برای پایداری امنیت غذایی در تلاش برای متنوعسازی مبادی واردات کالای اساسی از چین و روسیه گرفته تا آفریقا و آمریکای لاتین است.
وی ادامه داد: یکی از دستورکارهای سفر آفریقا این مسئله مهم و مرتبط با سفره مردم بود که رئیسجمهور نیز در بازگشت، از انجام توافق با مدل مطلوب تهاتر صادرات محصولات پتروشیمی ایران با کالای اساسی آفریقا خبر داد. اما جریان تحریف داخلی که به مثابه بال دیگر رسانههای ضدایرانی عمل میکند. تیتر «نفت در برابر غذا، دستاورد سفر رئیسی» را برای تحقیر این کار مهم انتخاب کرد. دولت امروز با جریان سازمانیافتهای از تخریب و تحریف مواجه است که به صورت روزانه، سوژهها و عملیات آن همپوشانی کامل با رسانههای ضدایرانی دارد. هدف مشترک، تخریب هر نشانه امید و پیشرفت است.
همچنین یک کارشناس اقتصادی نیز در واکنش به جوسازی ایجاد شده علیه راهبرد دلارزدایی با روش تهاتر با انتشار تصویری در صفحه توئیتر خود نوشت: از نظر برخی برجامیون، اگر ارز نفتی مملکت را بدهید و از آمریکا که دشمن کشور است سویا و گندم بخرید، اقدام درستی است ولی اگر محصول پتروشیمی را به کشورهای دوست آفریقایی صادر کنید و در ازای آن، با قیمت بهتری غلات مورد نیاز وارد کنید، این موضوع میشود «نفت در برابر غذا» و امر مذمومی است. دلارزدایی دوستان آمریکا را خیلی ناراحت میکند.
حذف نیاز به تراکنش دلاری
دلیل اصلی هجمه جریان غربگرا
به دستاوردهای سفر آفریقا
در مجموع، طرفداران برجام درحالی نسبت به راهبرد جدید دولت در تامین نیاز اساسی کشور انتقاد میکنند که تا قبل از این نیز ایران صادرکننده بزرگ نفت و محصولات نفتی و واردکننده کالاهای اساسی بوده است و تنها اتفاقی که در سازوکار تهاتر با کشورهای غیرهمسو رقم خورده است، حذف نیاز ایران به تراکنش دلاری و کاهش وابستگی به شرکتهای تحت نفوذ آمریکا برای تامین کالای اساسی است.