اخبار ویژه
گریه تروئیکای اروپایی بر سر قبر بدون جنازه
اعلام تعطیلی اینستکس پس از چند سال فراموشی آن، عزاداری اروپا بر سر قبر خالی است.
روزنامه وطن امروز با اشاره به انتشار خبر تعطیلی اینستکس از سوی اروپاییان نوشت: در بیانیه مشترک انگلیس، فرانسه و آلمان درباره انحلال «اینستکس» سازوکار مالی تجارت با ایران (INSTEX) آمده است ۱۰ سهامدار اینستکس (بلژیک، آلمان، فنلاند، دانمارک، فرانسه، هلند، نروژ، اسپانیا، سوئد و انگلیس) تصمیم به انحلال آن گرفتهاند. در این بیانیه که وزارت امور خارجه انگلیس آن را منتشر کرده، ادعا شده است: «اینستکس توسط فرانسه، آلمان و بریتانیا سال ۲۰۱۹ راهاندازی شد تا تجارت قانونی بین اروپا و ایران بهویژه در زمینه کالاهای بشردوستانه را تسهیل کند. در طول ۴ سال گذشته، اینستکس بهطور مداوم تلاش کرد مبادلات تجاری بین اروپا و ایران را تسهیل کند اما بهدلایل سیاسی، ایران از انجام فعالیت اینستکس جلوگیری کرد».
سال 2018 میلادی، پس از خروج رسمی دولت ترامپ از توافق هستهای با ایران و بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا، اروپاییان در بیانیهای موسوم به «بیانیه 11 مادهای بروکسل» مدعی شدند با تامین منافع جمهوری اسلامی ایران و بهرهمندسازی ایران از جمله در مبادلات انرژی و حوزه پتروشیمی، انتقال پول، کشتیرانی، بیمههای تجاری و... ایران را در برجام حفظ خواهند کرد. پس از مدت کوتاهی، اروپاییان از تشکیل سازوکار مالی ویژه SPV خبر دادند که بهواسطه آن بتوان «برخی» مبادلات کلان تجاری با ایران را انجام داد اما این سازوکار جنبه عملیاتی پیدا نکرد و متعاقبا، در ذیل عنوان دیگری به نام «اینستکس» تبلور یافت! این فعل و انفعالات بیش از یک سال به طول
انجامید!
پس از تولد ساختاری نامرئی و انتزاعی به نام «اینستکس»، مقامات اروپایی از جمله هایکو ماس، وزیر وقت خارجه آلمان مدعی شدند میتوان در ذیل این ساختار، نیازهای ایران را (وفق سند برجام) تامین کرد! تقلیل مرحله به مرحله کارایی اینستکس به فروش اقلام بشردوستانه نشان داد اروپاییان اینبار نیز به ایران دروغ گفتهاند! فراتر از آن، حتی در دوران پاندمی (شیوع کرونا) نیز این ساختار کمترین کمکی به ایران در راستای تامین اقلام دارویی نکرد.
اکنون مقامات اروپایی مرگ اینستکس را اعلام کردهاند! آنها مرگ ساختاری را اعلام کردهاند که اساسا متولد نشده و مدتهاست برای جمهوری اسلامی ایران محلی از اعراب ندارد. با این حال، آنها (تروئیکای اروپا) بهصورت ناخواسته مرگ دیپلماسی اروپایی را اعلام کردهاند.
مقام صهیونیست: ضعف آمریکا و اسرائیل موجب شد عربستان سمت ایران برود
مقامات فعلی و سابق رژیم صهیونیستی یکدیگر را مقصر توافق اخیر میان ایران و عربستان برای احیای روابط معرفی میکنند.
روزنامه تایمز اسرائیل نوشت: یک مقام عالیرتبه اسرائیل دولت نتانیاهو، توافق اخیر بین ایران-سعودی را ناشی از ضعف بایدن، و دولت قبلی اسرائیل (بنت-لاپید) میداند.
این مقام ارشد در هیئت همراه نتانیاهو در سفر ایتالیا کوشید اتهام توافقی که میان عربستان سعودی و ایران برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک منعقد شد را ترکیبی از ضعف دولت پیشین اسرائيل و دولت بایدن عنوان کند. او تصریح کرد که مذاکرات در دوره ائتلاف پیشین، هنگامی که ایالات متحده برای ورود مجدد به قرارداد هستهای با ایران آماده میشد آغاز شده؛ اما، مذاکرات در دوره صدارت نتانیاهو آغاز شد. البته لاپید ادعای فوق را مضحکه خواند.
این مقام ارشد رسمی اسرائیل در گفتوگو با خبرنگارانی که همراه با نتانیاهو به سفر ایتالیا رفتند گفت «ضعف آمریکا و اسرائیل احساس میشد، در نتیجه عربستان سعودی به سمت کانالهای دیگر چرخید.»
این مقام رسمی مدعی شد مذاکرات میان ریاض و تهران در دوران کوتاه دولت اتلافی نفتالی بنت و یائیر لپید، هنگامی که دولت جو بایدن متمایل به ورود دوباره به قرارداد هستهای ایران بود، آغاز شد. در نتیجه، عربستان سعودی نیز به چین روی آورد، که وزنهای در مقابل قدرت ایالات متحده بهشمار میآید، و میانجی توافقی شد که روز جمعه اعلام گردید.
تایمز اسرائیل با رد ادعای مقام مذکور میافزاید: اما دولت بنت-لپید در ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ تشکیل شد، و مذاکرات میان ریاض و تهران در واقع در آوریل آن سال، هنگامی که هنوز نتانیاهو در رأس دولت بود، آغاز شده بود. ساعاتی پیش از آنکه مقام مذکور ادعای خود را مطرح کند، بنت و لپید ایجاد روابط حسنه میان عربستان سعودی و ایران را تقصیر نتانیاهو دانستند و گفتند این در نتیجه غفلت دیپلماتیک وی، ضعف کلی، و مناقشات داخلی کشور از هنگام روی کار آمدن دولت کنونی است که در ۲۹ دسامبر زمام امور را به دست گرفت.
تایمز اسرائیل در پایان نوشت: «این سخنان علامت حمله مستقیم دفتر نخستوزیر به بایدن است که با وعده ورود دوباره به قرارداد هستهای ایران روی کار آمد اما با توجه به همکاری نظامی تهران با روسیه در طول سال گذشته و اعتراضات سراسری دامنهدار علیه رژیم در جمهوری اسلامی، از این تصمیم بازگشت. این مقام ارشد رسمی اسرائیلی، به ادعاهای معطوف به مسئولیت دولت کنونی در توافق مزبور اعتنا نکرده، و علیرغم آن ادعای او باطل است، مدعی شد اعضای دولت پیشین میبایست از خود بپرسند چرا ارتباطات ابتدایی در دوران دولت ایشان آغاز گردید».
تعجب مهاجرانی از همآوایی اصلاحطلبان با اسرائیل و اپوزیسیون
رویکرد مبتذل و دشمنوار برخی محافل اصلاحطلب نسبت به توافق ایران و عربستان، صدای وزیر ارشاد دولت اصلاحات را درآورد.
مهاجرانی در جریان فتنه شکست خورده سبز (سال 1388) ریاست «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» را در لندن برعهده داشت، در یادداشتی که از سوی روزنامه اطلاعات منتشر شده، مینویسد: «گرچه اخبار مربوط به مسمومیّت فرزندان ایران بهویژه در مدارس دخترانه کامها را تلخ کرده بود، و آشوبطلبان دورخیز کرده بودند تا آب رفته را به جوی برگردانند و موج مرده انقلاب ژینا! را با تنفس مصنوعی و پلاستیکی زنده کنند. با سفر گروسی به ایران و نشانهها و آثار مثبت سفر، از جمله عدم انتشار بیانیه شورای حکام، که فضای مناسب و مثبتی ایجاد کرده بود؛ ناگاه خبر درجه اول تجدید روابط عربستان و ایران، بعد از اجلاس سه جانبه در پکن، مثل بمب در ایران و منطقه بلکه جهان صدا کرد! خبر آن چنان حائز اهمیت بوده است که اتحادیه اروپا بیانیه داد، آمریکا نتوانست موضوع را نادیده بگیرد، موج مثبت فراگیری در کشورهای اسلامی و عربی و در میان مفسران و تحلیلگران منطقه برخاست و همه از آثار و عوارض مثبت و تعیینکننده بازسازی روابط ایران و عربستان سخن گفتند، و اما یک امّای بزرگ!
یکم: اسرائیل نتوانست خشم خود را پنهان کند. نفتالی بنت، سیزدهمین نخستوزیر سابق اسرائیل که یک سال و ۱۷ روز نخستوزیری کرد، نتانیاهو را که لای در مانده است و این روزها احوال خوشی ندارد، شماتت و ملامت کرد، که تو نتوانستی مانع این پیروزی بزرگ ایران بشوی!
دوم: عناصر برانداز هم از بُهت خبر یا به کما رفتند و به چشم خود دیدند، همان سمت درست تاریخ که تکیه داده بودند، لرزان است و دارد تاریخ مصرفشان در شنزارهای عربستان فرو میرود و گم میشود! معالوصف شروع کردهاند به نکتهگیری که بله شما که میگفتید، عربستان کذا، پس این آخرین جام زهرتان است که زهرمار میکنید! گفت، خدا از دلتان خبر دارد که چگونه مثل سیر و سرکه میجوشد و با سیلی رخساره را سرخ میکنید.
سوم: غریبتر از اسرائیل و براندازان، افرادی در درون ایران هستند که شروع کردند به نکتهگیری و ملا لغتی یا ملا نُقَطی بازی که: «برقراری روابط ایران و عربستان خارج از چارچوب دولت انجام شد!» شما که مدام میگفتید و میگویید: «دولت یک دست است و دیگر بین دولت و خارج دولت فاصلهای نیست.» افزون بر آن مگر رئیسجمهور، رئیس شورای عالی امنیت نیست، اگر دبیر شورای عالی امنیت، مذاکرات برقراری روابط را در پکن هدایت کرد، معنیاش این است که دولت در حاشیه مانده است؟ مگر این مذاکرات منفک از مذاکرات در عراق و عمان بوده است؟ آقای محترم دیگری فرمودهاند: «چین ملحد است! چرا بایست بین دو کشور اسلامی چین واسطه شود!» این نکتهگیریها، به قول قدما، ملا نقطی یا ملا لغتی بازی است. بایست به مصلحت نظام و ایران و ملت ایران و به افقهای روشن آینده نگاه کرد. هر گام مثبت را بایست با سماحت و تحسین، تشویق کرد، تا فضای جامعه به سوی تعادل و آرامش در حوزههای مختلف گرایش یابد. میگویند روزی ملا نقطی از یکی پرسید: «قورمه را با قاف مینویسند و یا با غین؟» آن فرد که نکتهدان بود، گفت: «اخوی، با گوشت تازه بره مینویسند!» اکنون میبایست دولت و رئیسجمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی را تشویق کرد و با روی باز از این ابتکار تقدیر. نه اینکه پروندههای کینههای کهنه را زنده و احقاد قدیمی را تازه کرد، که یادتان است، کیهان چی تیتر زده بود؟ یادتان است فلانی چه گفت؟ یادتان است در سخنان امام یا رهبری این جمله بود؟ این رویکرد، رویکرد کسانی است که نمیخواهند بپذیرند که میبایست با نگاه به افقهای روشن آینده، و نگاه به مصالح ملی، از نکتهگیری بپرهیزند».
تفاوت زمین تا آسمان نگاه غرب و غربگرایان به برنامه موشکی ایران
در حالی که محافل آمریکایی و اروپایی نسبت به انتقال موشکهای فوق مدرن ایران به روسیه اظهار نگرانی میکنند، روزنامه غربگرای شرق نوشت: اگر برجام احیا نشود لغو محدودیتهای موشکی برای ایران بعید است (!)
این روزنامه در تحلیلی واپسگرایانه و عقبمانده از واقعیتهای میدانی به قلم کوروش احمدی نوشت: «طبق بیانیه مشترکی که بعد از سفر رافائل گروسی منتشر شد، طرفین از رسیدن به توافقاتی در دو مورد خبر دادند: 1- «اعلام آمادگی ایران برای ارائه اطلاعات و دسترسی بیشتر» درباره سه مکان ادعایی و 2- دادن اجازه به آژانس برای «اجرای فعالیتهای راستیآزمایی و مانیتورینگ مناسب بیشتر». همچنین در بیانیه تصریح شده که جزئیات اجرائی در نشست فنی در تهران معلوم
خواهد شد.
سؤال این است که این اختلافنظرها و نگرانیها آیا از اتخاذ یک تصمیم راهبردی برای حل مسئله مانع خواهد بود یا خیر. درصورتیکه پاسخ به این سؤال مثبت باشد، ممکن است با خاتمه نشست جاری شورای حکام به سر خانه اول بازگردیم و انعکاس آن را در مذاکرات فنی ببینیم. در چنین صورتی، مذاکرات فنی یا به تعویق خواهد افتاد یا رسیدن به توافق در آن دشوار خواهد شد.
میتوان درک کرد که در شرایط بیسابقهای که سیاست داخلی و خارجی ایران با آن مواجه است، دعوت از گروسی برای سفر به تهران و ملاقات با رئیسجمهور یک اقدام روابطعمومی شایسته و مناسب بوده و تأثیر مثبتی نیز تاکنون در داخل و خارج داشته؛ اما این تأثیرات مثبت تنها در صورتی قابل دوام خواهد بود که اقدامات عملی متناسبی نیز بر این سفر مترتب شود تا نظرات کسانی را که مدعی تلاش ایران برای وقتخریدن است، خنثی کند. در غیاب اقدامات عملی، روند سوء پیشین با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت.
از طرفی، باید توجه داشت که آژانس و شورای حکام مشکل اصلی ایران نیستند. ارجاعدادن یا ندادن پرونده ایران به شورای امنیت برخلاف اواخر 1384 امر مهم و تعیینکنندهای نیست؛ چراکه موضوع هستهای ایران همچنان در دستور کار شورای امنیت قرار دارد. و ارجاع پرونده به شورای امنیت تنها اثرات تشدیدکننده خواهد داشت و میتواند به رسیدن به اجماع بیشتری در سازمان ملل علیه ایران کمک کند.
نکته مهم در این زمینه این است که 18 اکتبر سال جاری سررسید بند غروب بعدی در برجام است که برداشتن محدودیتهای موشکی علیه ایران را مقرر کرده است. اگر برجام تا آن تاریخ احیا نشود، بسیار بعید است که غرب لغو این تحریمها را از طریق عدم توسل به مکانیسم ماشه اجازه بدهد. به عبارت دیگر، ایران یک فرصت هفتماهه برای تعیین تکلیف مسائل برجامی و نیز مسائل با آژانس دارد.
با این حال، دو نظر بدبینانهتر نیز وجود دارد: اول اینکه ممکن است غرب با توجه به تحولات چندماهه اخیر و برداشتی که درباره شرایط عمومی کشور در مقطع کنونی دارد، مطالباتی فراتر از برجام و مسائل هستهای، ازجمله درمورد اوکراین، نیز داشته باشد و بهراحتی اجازه لغو تحریمهای موشکی در اکتبر را ندهد. دوم اینکه با توجه به بند غروب بعدی که مربوط به تحریم هستهای و الغای قطعنامه 2231 در سال 2025 و خروج ایران از دستور کار شورای امنیت است، امکان دارد اساسا غرب احیای برجام را در این مقطع زمانی به سود خود نداند. این امر ضمن اینکه درایت و هوشمندی و مآلبینی مذاکرهکنندگان ایرانی برجام را بار دیگر نشان میدهد، ممکن است بیشازپیش راهحلی در قالب توافق موقت و کم در برابر کم را برجسته کند».
تحلیل این دیپلمات غربگرا در حالی است که محافل غربی در حوزه تسلیحاتی معتقدند پهپادهای پیشرفته ایران (فروخته شده پیش از جنگ) سرنوشت جنگ اوکراین را تغییر داد و به طریق اولی، خرید موشکهای پیشرفته از ایران توسط روسیه میتواند کار غرب را در این جنگ یکسره کند. با این وجود عجیب است که روزنامه غربگرا و تحلیلگر آن، نگران لغو نشدن محدودیتهای موشکی برای ایران هستند.