kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۰۷۳۴
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۶
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ری‌شهری- جلد اول- ۳۳

عزل بنی‌صدر پس از خیانت به جمهوری اسلامی

 
 
 
فصل‌ هفدهم‌: فرار بنی‌صدر
در سال‌هاي‌ آغاز پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌، جريان‌هاي‌ ضد انقلاب‌ به‌ سركردگي‌ و رهبري‌ آمريكا، اميد زيادي‌ به‌ ارتش‌ داشتند و از راه‌هاي‌ مختلف‌ تلاش‌ مي‌كردند كه‌ ارتش‌ را به‌ انجام‌ يك‌ كودتاي‌ نظامي‌ وادار كنند، از اين‌ رو كودتاي‌ نوژه‌ اولين‌ و آخرين‌ توطئه‌ عليه‌ انقلاب‌ نبود و با اين‌كه‌ در جمهوري‌ اسلامي‌ تشكيلات‌ اطلاعاتي‌ منسجمي‌ وجود نداشت‌، هرچند گاه‌ يك بار، توطئه‌اي‌ در ارتش‌ كشف‌ مي‌گرديد و آنچه‌ قابل‌ طرح‌ در جامعه‌ بود، در رسانه‌ها منتشر مي‌گرديد و در ارتباط‌ با چگونگي‌ برخورد با اين‌ جريان‌ها، پيش‌ از انتخاب‌ بني‌صدر، اين‌جانب‌ مرتب‌ خدمت‌ امام‌ (ره‌) مي‌رسيدم‌ و گزارش‌ مي‌دادم‌ و بر اساس‌ رهنمودهاي‌ ايشان‌ عمل‌ مي‌كردم‌.
ارجاع‌ امام‌ به‌ بنی‌صدر
 پس‌ از انتخاب‌ آقاي‌ بني‌صدر به‌ رياست‌ جمهوري‌ و واگذاري‌ فرماندهي‌ كل‌ قوا از سوي‌ امام‌ به‌ وي‌، امام‌ امور مربوط‌ به‌ ارتش‌، از جمله‌ برخورد با توطئه‌هاي‌ درون‌ ارتش‌ را به‌ وي‌ ارجاع‌ مي‌داد. از جمله‌ اين‌كه‌ روزي‌ خدمت‌ امام‌ رسيدم‌ و گزارشي‌ در رابطه‌ با توطئه‌اي‌ را تقديم‌ ايشان‌ كردم‌. امام‌ مرحوم‌ حاج‌ احمد آقا را همراه‌ من‌ فرستاد تا نزد بني‌صدر برويم‌ و ايشان‌ از جانب‌ امام‌ به‌ وي‌ تأكيد كند به‌ اين‌ موضوع‌ رسيدگي‌ شود. حاج‌ احمد آقا كنار راننده‌ نشست‌ و من‌ در صندلي‌ پشت‌ قرار گرفتم‌. در راه‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ ايشان‌ ابراز احساسات‌ مي‌كردند. با هم‌ به‌ دفتر رياست‌ جمهوري‌ رفتيم‌. پيش‌ از ارائه‌‌ گزارش‌، مرحوم‌ حاج‌ احمد آقا، به‌تفصيل‌ از من‌ تعريف‌ كرد از جمله‌ اين‌كه‌ «ايشان‌ حزبي‌ نيست‌» چون‌ بني‌صدر به‌شدت‌ از حزب‌ جمهوري‌ اسلامي‌ عصباني‌ بود، پس‌ از آن‌ من‌ مطالب‌ خود را گفتم‌ و خداحافظي‌ كرديم‌.
 موضع‌ بنی‌صدر نسبت‌ به‌ دادگاه‌ ارتش‌
 بني‌صدر در آغاز رياست‌ جمهوري‌ تا جايي‌ كه‌ احساس‌ مي‌كرد دادگاه‌ انقلاب‌ ارتش‌، ابزاري‌ است‌ در دست‌ فرماندهان‌، براي‌ ايجاد انضباط‌ نظامي‌، با اين‌ دادگاه‌ مخالفتي‌ نداشت‌ و گاه‌ در جلسه‌ با سران‌ ارتش‌، مرا خودماني‌ تلقي‌ مي‌كرد و گاه ‌گله‌هايي‌ مطرح‌ مي‌نمود؛ از جمله‌ هنگامي‌ كه‌ دانشجويان‌ پيرو خط‌ امام‌ لانه‌ جاسوسي‌ آمريكا را تسخير كردند، او در جلسه‌اي‌ با حضور رئيس‌ ستاد مشترك‌ ضمن‌ حمله‌ به‌ دانشجويان‌، از اقدام‌ آنان‌ به‌ عنوان‌ يك‌ دكان‌ ياد مي‌كرد... اما هنگامي‌ كه‌ متوجه‌ شد كه‌ من‌ علاوه‌ بر تلاش‌ براي‌ ايجاد انضباط‌ در ارتش‌ و برخورد با توطئه‌هاي‌ درون‌ آن‌، براي‌ روي‌ كار آوردن‌ نيروهاي‌ ارزشي‌ در ارتش‌ فعال‌ هستم‌، به‌تدريج‌ به‌ مخالفت‌ با دادگاه‌ ارتش‌ و مسئول‌ آن‌ برخاست‌ و دو تن‌ از سران‌ ارتش‌ كه‌ به‌ او متمايل‌ شده‌ بودند نيز در همين‌ مسير قرار گرفتند، در صورتي‌كه‌ من‌ شخصاً براي‌ فرماندهي‌ يكي‌ از آنان‌، به‌ عنوان‌ يك‌ نيروي‌ ارزشي‌ تلاش‌ كرده‌ بودم‌.
 فاصله‌ گرفتن‌ از نظام‌ 
 ارتباط‌ پنهاني‌ بني‌صدر با مخالفين‌ نظام‌ اسلامي‌، به‌تدريج‌ او را وادار كرد كه‌ مواضع‌ خود عليه‌ نظام‌ را آشكار كند و از سوي‌ ديگر با توجه‌ به‌ موقعيتي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ فرماندهي‌ كل‌ قوا داشت‌، تلاش‌ مي‌كرد با موضع‌گيري‌ عليه‌ تصميمات‌ امام‌ (ره‌)، جايگاه‌ خود را در نيروهاي‌ مسلح‌ تقويت‌ نمايد. از اين‌ رو دستگيري‌ جمعي‌ از نظاميان‌ كه‌ در كودتا دخالت‌ داشتند و پاكسازي‌هايي‌ كه‌ در ارتش‌ براي‌ جدا كردن‌ عناصر انقلاب‌ صورت‌ مي‌گرفت‌، سوژه‌‌ خوبي‌ براي‌ او جهت‌ حمله‌ به‌ دادگاه‌ انقلاب‌ ارتش‌ بود و روي‌ اين‌ حساب‌، رسماً به‌ تعدد زندان‌ها در كشور اعتراض‌ كرد، پاكسازي‌ در ارتش‌ را محكوم‌ و دادگاه‌ انقلاب‌ ارتش‌ را به‌ شكنجه‌ زندانيان‌ متهم‌ نمود كه‌ اينجانب‌ ضمن‌ مصاحبه‌اي‌ در تاريخ‌ 2/9/1359 به‌ انتقادهاي‌ وي‌ پاسخ‌ دادم‌. 
رفراندوم‌ براي‌ تغيير قانون‌ اساسي‌
 حدود 11 ماه‌ قبل‌ از فرار بني‌صدر از طريق‌ برخي‌ از همكارانش‌ مطلع‌ شديم‌ كه‌ او قصد انجام‌ رفراندوم‌ براي‌ تغيير قانون‌ اساسي‌ را دارد كه‌ اين‌ موضوع‌ بعداً در جرايد افشا شد. هدف‌ او از اين‌ اقدام‌، تحت‌ امر خود درآوردن‌ قوه‌‌ قضاييه‌ و محاكمه‌‌ مقامات‌ جمهوري‌ اسلامي‌ و در رأس‌ آنان‌، مرحوم‌ دكتر بهشتي‌، رياست‌ شوراي‌ عالي‌ قضايي‌ بود. 
سوءاستفاده‌ از فرماندهي‌ 
 بنی‌صدر براي‌ اجراي‌ مقاصد خود تا آنجا كه‌ مي‌توانست‌ از موقعيت‌ فرماندهي‌ كل‌ قوا سوءاستفاده‌ كرد، از جمله‌ بازگرداندن‌ سرهنگ‌ معزي‌ خلبان‌ مخصوص‌ شاه‌ به‌ ارتش‌ بود كه‌ بر اساس‌ گزارشي‌ كه‌ شهيد دكتر چمران‌ براي‌ دادگاه‌ ارتش‌ فرستاده‌ بود، در تاريخ‌ 5/5/1359 از ارتش‌ اخراج‌ شد، ولي‌ بعداً توسط‌ بنی‌صدر به‌ كار گمارده‌ شد و آخر كار با همين‌ خلبان‌، همراه‌ رجوي‌ فرار كردند.
پيغام‌ تهديدآميز بنی‌صدر به‌ نگارنده‌
 در خرداد ماه‌ سال‌ 1360، روزي‌ آقاي‌ غفوري‌، استاندار وقت‌ خراسان‌، از من‌ وقت‌ ملاقات‌ خواست‌ و پس‌ از هماهنگي‌، به‌ محل‌ سكونتم‌ (واقع‌ در پادگان‌ دوشان‌‌تپه‌) آمد و گفت‌: «همراه‌ آقاي‌ بنی‌صدر با هواپيما به‌ تهران‌ مي‌آمديم‌، هنگامي‌ كه‌ به‌ قله‌‌ دماوند رسيديم‌، بنی‌صدر رو به‌ من‌ كرد و گفت‌: «به‌ ري‌ شهري‌ بگو: به‌ همين‌ روشني‌ كه‌ اكنون‌ قله‌‌ دماوند را مشاهده‌ مي‌كنيم‌، مي‌بينم‌ كه‌ عمامه‌ات‌ را بر گردنت ‌‌انداخته‌اند و در خيابان‌هاي‌ تهران‌ او را مي‌گردانند».
 اين‌ پيغام‌ نشان‌ مي‌داد كه‌ او در جريان‌ كودتايي‌ عليه‌ نظام‌ است‌ و اطمينان‌ به‌ موفقيت‌ آن‌ كودتا دارد، من‌ تلفني‌ اين‌ ماجرا را به‌ آقاي‌‌ هاشمي‌ رفسنجاني‌ اطلاع‌ دادم‌.
گزارش‌ پيغام‌ بني‌صدر به‌ امام‌ 
 اهميت‌ موضوع‌ ايجاب‌ مي‌كرد كه‌ هرچه‌ زودتر پيغام‌ بني‌صدر را به‌ اطلاع‌ امام‌ برسانم‌، به‌ دفتر امام‌ رفتم‌ـ ظاهراً ـ همين‌ وقت‌ بود كه‌ شهيد باهنر(رضوان‌الله‌ تعالي‌ عليه‌) نيز در دفتر امام‌ بود و ضمن‌ گفت‌وگو راجع‌ به‌ تغيير موضع‌ بيت‌ امام‌ نسبت‌ به‌ بني‌صدر مطالبي‌ اظهار كرد. باري‌ چند روزي‌ پس‌ از اين‌ پيغام‌، خدمت‌ امام‌ رسيدم‌ و پيغام‌ بني‌صدر به‌ خود را به‌ اطلاع‌ ايشان‌ رساندم‌، اما احساس‌ كردم‌ كه‌ گويا امام‌ باز هم‌ مي‌خواهد با او مدارا كند. آنچه‌ در خاطر دارم‌ اين‌ است‌ كه‌ فرمود: «نگران‌ نباشيد اگر اصلاح‌ نشد در نيم‌ روزي‌ مشكل‌ را حل‌ 
خواهم‌ كرد».
بركناري‌ بني‌صدر 
از فرماندهي‌ نيروهاي‌ مسلح‌
 پس‌ از گزارش‌ پيغام‌ بني‌صدر به‌ امام‌ (ره‌) طولي‌ نكشيد ـ شايد يكي‌، دو روز بعدـ ايشان‌ بني‌صدر را از فرماندهي‌ كل‌ قوا بركنار كرد. متن‌ حكم‌ بركناري‌ وي‌ كه‌ در تاريخ‌ 20 خرداد 1360 صادر شد چنين‌ است‌: 
 «بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌:
 ستاد فرماندهي‌ مشترك‌ نيروهاي‌ مسلح‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌، آقاي‌ ابوالحسن‌ بني‌صدر از فرماندهي‌ نيروهاي‌ مسلح‌ بركنار شده‌اند.
 روح‌الله‌ الموسوي‌ الخميني‌»
 عزل‌ بنی‌صدر از رياست‌ جمهوري‌ 
 10 روز پس‌ از بركناري‌ بنی‌صدر از فرماندهي‌ كل‌ قوا، مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ در تاريخ‌ 31/3/1360 با حضور 190 نفر، عدم‌ كفايت‌ وي‌ را براي‌ رياست‌ جمهوري‌ در دستور كار قرار داد و با 177 رأي‌ موافق‌، يك‌ رأي‌ مخالف‌ و 12 رأي‌ ممتنع‌ به‌ عدم‌ كفايت‌ وي‌ رأي‌ داد و روز بعد توسط‌ امام‌ خميني‌ (ره‌)، از رياست‌ جمهوري‌ عزل‌ شد. متن‌ حكم‌ چنين‌ است‌: 
 «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ 
 پس‌ از رأي‌ اكثريت‌ نمايندگان‌ محترم‌ مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ مبني‌ براين‌كه‌ آقاي‌ ابوالحسن‌ بني‌صدر براي‌ رياست‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ كفايت‌ سياسي‌ ندارد، ايشان‌ را از رياست‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌ عزل‌ نمودم‌.
 اول‌ تير ماه‌ 60
 روح‌ الله‌ الموسوي‌ الخميني‌»