فتنههای اجتماعی عامل شفافیت صفوف
محمدباقر حسینی
فتنه، کوره ذوب است تا فلز از خاک و سره از ناسره جدا شود. از نظر قرآن، فتنههای اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین جلوهها و مصادیق آن، موجب جداسازی حق از باطل، طیب از خبیث، مؤمن از کافر و منافق میشود. در فتنهها است که امکان جداسازی جامعهستیزان و هنجارشکنان از جامعه گرایان و هنجارگرایان آشکار میشود. از همین رو یکی از سنتهای بزرگ الهی، سنت فتنه است تا حباب باطل، همچون کفی روی آب آشکار شده و در کوره فتنه بترکد و نابود شود و حقیقت بر جا ماند.
سیاست قرآنی در برابر فتنههای اجتماعی، صبر و شکیبایی است تا همگان با چهره واقعی افراد آشنا شوند و فتنه گران متاع قلیل خویش را بر گیرند و چهره باطنی خود را آشکار کنند. از نظر قرآن تا صفوف حق و باطل در فتنه به شکل کامل آشکار نشود، ممکن است باطل همچنان در نهان بماند و به عنوان جریان نفوذ، ضربات خطرناکی را به مسلمانان وارد سازد؛ اما شکیبایی و صبر و حلم در برابر فتنه گران این امکان را به امت میبخشد تا دوست را از دشمن و طیب را از خبیث باز شناسند و جریان نفوذ و نفاق چون احساس میکند که شرایط زیستی مناسبی برای نابودی امت و دولت ولایی به دست آوردهاند، با جرات و جسارت بیشتر وارد میدان میشوند تا جایی که رهبران نهان کار آنها نیز نقاب از چهره بر میدارند و در میدان وارد میشوند و رسوا میشوند. هر چه فتنه از نظر زمانی طولانیتر شود، فرصت بروز و ظهور فراهمتر میشود و ریزش و رویشهای جدید رخ میدهد و مرزبندیها شفافتر میشود.
در نوشتار حاضر نویسنده با استناد به آیات قرآن فتنههای اجتماعی را عاملی برای شفافیت صفوف مؤمنان و منافقان دانسته و بر اهمیت صبر و حلم در اینگونه فتنهها برای رسوا شدن دشمنان تاکید کرده است.
سیاست امهال و استدراج در فتنههای اجتماعی
یکی از سنتهای مهم الهی، سنت امهال و استدراج است که خدا در آن به همگان بهویژه کافران و مشرکان و منافقان این فرصت را میدهد تا همچنان به فعالیتها و اعمال ضد الهی خویش ادامه دهند، بلکه حتی بر اساس سنت امهال و استدراج خدا نه تنها نسبت به آنان سختگیری نمیکند، بلکه اجازه میدهد تا هر کاری که میخواهند انجام دهند و حتی امکانات و ابزارها و اموال و قدرت بیشتری به آنان میدهد تا از خدا و آخرت غافل شده و به دنیا بیشتر بپردازند.(اعراف، آیات 183 و 184؛ قلم، آیات 44 و 45)
برای اتمام حجت لازم است تا از سنت امهال و استدراج استفاده شود. این سنت نوعی «کید» الهی است تا اینگونه دشمنان داخلی و خارجی گمان کنند که شرایط برای سلطه بر جریان اجتماعی فراهم شده است.(قلم، آیات 44 و 45)
بر اساس سنت امهال، به این افراد مهلت داده میشود تا در آینده مدعی آن نشوند که اگر مهلت داشتند، حق را میشناختند و بدان گرایش مییافتند. مهلتدهی نسبت به این افراد موجب میشود تا اتمام حجت به تمام کمال انجام شود.
استدراج الهی نیز به معنای فراهمآوری روز افزون امکانات از اموال و قدرت برای دشمنان برای آن است تا آنان در شرایطی قرار گیرند که همه بغض و کینه خویش را آشکار کنند و به مخالفت با دین اسلام و رهبران و نظام الهی ولایی بپردازند تا جایی که دیگر نتوانند مدعی خطا و اشتباه شوند و بگویند که اگر شرایط برای توبه و استغفار فراهم بود ما ایمان میآوردیم.
از نظر آموزههای قرآن، سیاست الهی بر این اساس است که دشمنان بتوانند در بهترین شرایط قرار گیرند و هر گونه که خواهند عمل کنند.(انعام، آیه 135؛ هود، آیه 93؛ زمر، آیه 39) اما این بدان معنا نیست که آنان تحت مراقبت شدید نامحسوس الهی نیستند؛ بلکه در همه حال آنان تحت مراقبت شدید قرار داشته و رفتارها و اعمال آنان مهار و مدیریت میشود تا نتوانند از خطوط اصلی بگذرند و خطرات اساسی و بنیان کن ایجاد کنند.
از نظر قرآن همان طوری که خدا دشمنان را تحت مراقبت شدید قرار میدهد، رهبران نظام اسلامی از پیامبر(ص) و امامان(ع) نیز آنان را تحت مراقبت دارند. مؤمنان الهی نیز اینگونه در اجتماع عمل میکنند و دشمنان خویش را تحت مراقبت شدید دارند و اگر اجازه میدهند تا هر کاری میخواهند انجام دهند، ولی این اجازه بیحد و بیپایان نیست، بلکه در جایی ناگهان آنان را میگیرند و مهر باطل شد بر پیشانی آنان میزنند و آنان را به عنوان ظالمان از صحنه اجتماع حذف میکنند.(حج، آیه 48؛ هود، آیه 93؛ توبه، آیه 105؛ زمر، آیات 39 و 40)
از نظر قرآن، مؤمنان باید چنان مراقبت شدید داشته باشند که هیچ چیز بر آنان مخفی و نهان نباشد، بلکه با بصیرت و بینایی دقیق همه اعمال و رفتارهای دشمنان داخلی و خارجی تحت مهار و مدیریت باشد تا نتوانند ضرباتی سهمگین بر مردم و نظام اسلامی وارد سازند؛ یعنی همان طوری که خدا اینگونه عمل میکند، مؤمنان نیز میبایست از بصیرت برخوردار باشند و اجازه ندهند تا دشمن اعمالی را به دور از چشم و مهار و مدیریت آنان انجام دهند.(همان؛ فصلت، آیه 40)
مؤمنان و نظام اسلامی میبایست دشمن و حرکات فتنهگران را چنان زیر نظر بگیرند که دشمن گمان کند که هیچ کسی آنان را تحت مراقبت ندارد و شرایط برای هر گونه فتنه و آشوب آماده است تا اینگونه با بهرهگیری از سنت استدراج، دشمن خودنمایی کند و کینهها و بغض درونی خود را آشکار کند؛ زیرا اگر شرایط مطلوب برای رشد ویروس شیطانی نباشد، فتنهگران به ویژه سران خود را آشکار نمیکنند و همچنان در سوراخهای نفاق مخفی میمانند و از آنها بیرون نمیآیند؛ اما وقتی شرایط فراهم شود و بر اساس سنت استدراج وضعیت مناسبتر برای رشد بیابند خود را از سوراخ نفاق بیرون آورده و کفر و شرک خویش را آشکار میکنند و بغض و کینه شان را نسبت به امت اسلام و نظام الهی ولایی بروز میدهند و خباثت درونی خود را آشکار میکنند.
فتنهها، بستری برای شفافیت مرزبندیها
براساس آموزههای قرآن، فتنهها بهترین شرایط را برای رویشها و ریزشها و شفافیت صفوف فراهم میکند؛ زیرا در شرایط فتنه است که هنجارشکنان ترسو، ترس را کنار میگذارند و ذات خبیث خویش را نشان میدهند؛ چنانکه در شرایط فتنه است که مؤمنان استعدادهای خود را در زمینه صبر و حلم بروز میدهند.
شرایط فتنه که همگان به عنوان یک سنت الهی با آن مواجه هستند(عنکبوت، آیات 2 و 3) شرایط بسیار مناسبی برای هر دو گروه مؤمن و منافق فراهم میآورد تا هر کسی هر آنچه در خود دارد آشکار سازد. مؤمن حلم و صبر و صلح و نوعدوستی خویش را آشکار میکند و منافق، بغض و کینه خود نسبت به مؤمنان را؛ یعنی منافق نشان میدهد که چگونه تابعیت شیطان را دارد و در ظاهر تابعیت اسلام و مسلمین را فریاد میزند. در شرایط فتنه است که خبیث از طیب و نیک سیرتان از زشت سیرتان جدا میشوند.
خدا در قرآن بیان میکند که بسیاری از مردم به ظاهر اهل دین و نماز و هنجارهای الهی و ارزشی هستند و بازی نماز و دینداری را در میآورند؛ اما وقتی شرایط فتنه ایجاد میشود ظاهر سازان خود را نشان میدهند و بغض و کفر و شرک نهان را آشکار میسازند. آنان اموال خود را برای نابودی اسلام به کار میگیرند و راه را بر مؤمنان میبندند تا اینگونه بغض خویش را آشکار سازند.
از نظر قرآن، مؤمنان میبایست بسیار صبور و حلیم باشند و آن را در فتنهها به نمایش بگذارند؛ زیرا شرایط فتنه مقتضی آن است که انسان صبر و حلم ورزد تا خاک و خاشاک از فلزات نابی چون زر و سیم و مس و آهن جدا شود و چون کفی بترکد و از میان برود. شرایط فتنه نه تنها رسواگر جریان نفاق و نفوذ است و آنان را رسوا میکند، بلکه نابودگر آنان است؛ زیرا شرایط فتنه همچون کوره عمل میکند و حقیقت نفاق و نفوذ را همچون کف و حبابی روی آب میآورد و میترکاند.
شرایط فتنه اجتماعی بهترین شرایط برای رویشها و ریزشها است تا مؤمن حقیقی از منافق باز شناخته شود. شرایط فتنه همچون سوپاپ اطمینان زودپزها است که هواهای مخرب و اضافی را خارج میکند و امنیت را به اجتماع باز میگرداند.
فتنهها از جمله فتنههای اجتماعی عاملی مهم در شناسایی صادقین از کاذبین است؛ زیرا بسیاری از مردم اهل حرف هستند و کمتر اهل عمل. بنابراین، وقتی فتنهای ایجاد میشود به خوبی روشن میشود چه کسی مرد میدان عمل است و با رفتار صادقانه خویش قولش را تصدیق میکند.(عنکبوت، آیات 2 و 3)
برخی از کسانی که در دام کید و مکر الهی میافتند گمان میکنند که زمان به نفع آنان است و اگر رهبران الهی میتوانستند کاری کنند حتما انجام میدهند؛ این در حالی است که صبر و شکیبایی و حلم آنان برای نجات مردمان و اتمام حجت است. دشمنان داخلی میگویند اگر میتوانید کاری کنید عجله کنید؛ پس اگر کاری نمیکنید نشان میدهد که نمیتوانید، در حالی که استعجال در این امور نیست بلکه این صبر و حلم است که میدانداران را موفق میکند. خدا با فضل خویش بر آن است تا مردم نجات یابند، اما وقتی این افراد فرصت سوزی میکنند، در شرایطی قرار میگیرند که نهانهای درون سینههای خویش را آشکار میکنند. این همان چیزی است که رهبران الهی در انتظار آن هستند.(نمل، آیات 71 تا 74)
خدا به مؤمنان میفرماید روزگار همواره در حال گردش و چرخش و تغییر است و هر از گاهی آسیبی(قرح) به مؤمنان میرسد تا مؤمنان واقعی و حقیقی از کافران و منافقان و اهل نفوذ باز شناخته شوند. بنابراین، ضرر و زیانی که به مؤمنان وارد میشود بر اساس برنامه و سنت الهی است تا اینگونه مؤمنان از منافقان بازشناخته شوند؛ زیرا این منافقان با ظلم و ستم خود چهره خویش را آشکار میکنند و نشان میدهند تا چهاندازه اهل عدالت و صلح هستند و در این امر راستگو. از نظر قرآن آنان دروغگویانی هستند که در میدان عمل نشان میدهند تا چهاندازه ظالم و ضد عدالت هستند.(آل عمران، آیه 140) هر چیزی که به مؤمنان از ضرر و زیان میرسد بر اساس حکمت و اذن الهی و از پیش تعیین شده و مقدر و مقرر است تا منافقان به میدان عمل آیند و چهره نفاق خویش را نشان دهند.(آل عمران، آیات 166 و 167)
اصولا اگر شرایط فتنه نباشد نمیتوان رویشها و ریزشها و شفافیت صفوف را دید. خدا میفرماید ما گاه شرایط را به گونهای رقم میزنیم که شخص به آسانی بتواند عمل خلاف قانون و هنجاری را انجام دهد. از همین رو اگر در شرایط معمولی صید در دسترس نباشد، در هنگام فتنه الهی صید در دسترس قرار میگیرد تا معلوم شود چه کسی واقعا مؤمن و چه کسی منافق و هنجارشکن است.(مائده، آیه 94) در داستان اصحاب السبت، در روز شنبه برای مردمان ماهی فراوان میآمد تا معلوم شود که به حکم الهی عمل میکنند یا نه؟ اما معلوم شد که بسیاری از آنان اگر شرایط برای گناه و هنجارشکنی و قانونگریزی فراهم باشد، حاضر هستند بوزینه شوند ولی به قانون عمل نکنند. آنان کسانی بودند که با هنجارشکنی نشان دادند که هیچ اعتقاد واقعی به قانون و هنجارهای اجتماعی مکتوب ندارند.(اعراف، آیات 163 تا 165)
از نظر قرآن، گاه به شیاطین جنی و انسی اجازه داده میشود تا القای امری کنند که موجب فتنه مردمان میشود. فتنه جویان به سوی باطل میروند و در دام آن میافتند و چهره کریه و زشت نفاق خویش را آشکار میکنند و قلبهای بیمار و قسی خود را نشان میدهند.(حج، آیه 53) در فتنههای اجتماعی است که چهره نفاق از چهره مؤمنان بازشناخته میشود. (عنکبوت، آیه 11)