آمریکا در پیچ تاریخی بایدن در بنبست چندطرفه!(یادداشت میهمان)
١- شرایط و فضای سیاسی- اقتصادی و رسانهای- امنیتی در جهان و منطقه و بهخصوص در ایران نشان میدهد جمهوری اسلامی با تثبیت اقتدار خود در این حوزهها، مغلوب جریان امپراطوری رسانهای صهیونیست جهانی نشده و از پیچ تاریخی عبور کرده و اکنون این آمریکاست که با گرفتار شدن در سلطه امپراطوری رسانهای صهیونیستی و ضعیفتر شدن هر روزه در یک پیچ تاریخی پیچیدهتر قرار گرفته و بایدن با توجه به انتخابات ریاست جمهوری دور بعد گرفتار یک بحران ناتوانی و حیثیتی سیاسی و بنبست عجیبی شده است. در این خصوص اولا بایدن برای پیروزی در انتخابات آتی از یکسو به رای صهیونیستها و لابی داخلی آمریکا که مقابله با ایران پیششرط آن است، نیاز دارد و از سوی دیگر براساس وعدههای انتخاباتی خود به برجام نیاز دارد که با سیاستهای منطقی و اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی،
پیش شرط آن پذیرش مطالبات ایران میباشد. لذا نمیداند در این بنبست چه باید بکند؟! ثانیا بایدن و همفکرانش از رایدهندگان به تحریمهای ایران در کنگره و سنا بودهاند و خود در دولت اوباما دستورات تحریمی بیشتری علیه ایران تصویب و اعمال کردند و بهدلیل نیاز به دوسوم رای نمایندگان، اکنون اگر هم بخواهند نه توان لغو تحریمها را دارند و نه فضای سیاسی داخلی آمریکا به آنها اجازه چنین اقدامی را میدهد، چرا که تمام حیثیت سیاسی و عملکرد گذشتهشان زیر سؤال میرود. لذا این تناقض و چالش نیز بنبست بایدن را سختتر کرده است. ثالثا اکنون بهجای اقتصاد ایران، اقتصاد آمریکا و همچنین کشورهای اروپایی بهدلیل بحران افزایش قیمتها به سرنوشت برجام گره خورده است. بایدن و دنبالهروهای اروپاییاش که دچار بحران بیسابقه غذایی و انرژی بهخصوص بعد از جنگ اوکراین شدهاند، از یکسو نیازمند نفت ایران و غلات روسیه هستند که پیششرط آن لغو تحریمها میباشد و از سوی دیگر نتیجه اصرار بر ادامه تحریمها و سیاست تقابلی با جمهوری اسلامی و دیگر کشورها ادامه افزایش قیمت نفت و انرژی و اعتراضات داخلی است.
٢- بایدن با توجه به این بنبستها و تناقضهای حیثیتی نیازمند حفظ پرستیژ سیاسی ظاهری خود است و تنها راه باقی مانده برای او بازی با افکار عمومی میباشد که نهتنها برایش دستاوردی ندارد بلکه بر دامنه تناقضات او نیز میافزاید و بنبستهای بیشتری در پی دارد. در این بازی اولا در داخل آمریکا القا میکند که «ایران از خواستههایش عقبنشینی و واشنگتن شروط اصلی ایران را رد کرده...». ثانیا تلاش میکند در افکارعمومی داخل ایران، فضای گره زدن اقتصاد کشور به برجام را احیا کند که در این راستا نفوذیها و رسانههای جریان اصلاحات آمریکایی فضاسازی میکنند «توافق نهایی شده اما...»، «آمریکا به درخواستهای ایران برای برجام پاسخ داد، اما...»،
«توافق برد، برد است به شرطی که....» تا با متهم کردن جمهوری اسلامی القا کنند که این ایران است که توافق را امضاء نمیکند! برخی نیز به نقل از رسانههای آمریکایی- صهیونیستی برای امضای توافق و احیای برجام، تاریخ آخر شهریور را مشخص و حتی برای تحت تاثیر قرار دادن مردم ادعا کردند «خطوط قرمز نظام رعایت و تحریم نهادهای وابسته به رهبری لغو شدند»! ثالثا در فضای بینالملل هم ادعا میکنند
«اگر این توافق را به دستآوریم فقط برخی از تحریمها را لغو میکنیم، اما ایران باید برنامه هستهای و ذخیره اورانیوم غنیشده ۲۰ و ۶۰ درصدی را از بین ببرد و سانتریفیوژهای پیشرفته را حذف کند». مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی را هم به خدمت گرفتهاند و او ادعا کرده «تا زمانی که ایران نگوید، تجهیزات و اورانیوم یافت شده در سایتهای هستهای را به کجا منتقل کرده، هیچ پروندهای درباره ایران بسته نخواهد شد».
٣- حال براساس این تناقضات فراوان و تناقضات بیشتر در خبرهای راست و دروغی که هر روز منتشر میکنند، به نظر میرسد که اکنون از توافق و یا لغو همه تحریمها خبری نباشد و احتمالا مذاكرات برجام طولانیتر از آنچه که القا میکنند، خواهد بود. لذا براساس واقعیت موجود و برخلاف فضاسازیها، میز مذاکره به یک «میز پینگپنگ از راه دور» تبدیل شده که یک طرف پیشنهادی ارائه و طرف دیگر رد و پیشنهاد دیگری را ارائه میدهد، و نه تیم ایرانی حاضر است از حقوق ملت کوتاه بیاید و در چاله دیگری بیفتد و نه آمریکا حاضر است دست از تحریمهای ظالمانه خود بردارد.در نتیجه قبل از خبر پاسخ آمریکا به پیشنهاد ایران و برعکس، محتوا و نتیجه پاسخها مهم هستند!
٤- سیرک مخالفتهای اسرائیل و فضاسازیهای صهیونیستها هم فقط برای ترساندن کشورهای عرب منطقه و امتیازگیری از آنهاست، چراکه لاجرم با بیاثری ابزارهایشان در مقابل جمهوری اسلامی، از مرحله ترساندن ملت ایران عبور کردند و همین امر باعث شد آنطور که تلویزیون رژیم صهیونیستی گفته، تلاشهای تلآویو برای گفتوگوی تلفنی لاپید و بایدن درباره پرونده هستهای ایران ناکام بماند! اما براساس تحولات سریع منطقه کشورهای عربی نیز دریافتهاند که اگر بخواهند در آینده منطقه حضور داشته باشند، راه آن همراهی با دشمنیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران نیست. سیانان هفته گذشته در برنامهای با اشاره به اعلام کویت و امارات مبنی بر برگرداندن سفرای خود به تهران پس از هفت سال و تاکید بر رساندن روابط دیپلماتیک خود با جمهوری اسلامی به سطح عالی و همچنین اشاره به مذاکرات ریاض- تهران، تاکید کرد «کشورهای عربی در بحبوحه ابهامات در مورد مذاکرات هستهای روابط خود با تهران را بهبود میبخشند». لذا موضوع برقراری روابط ایران با کشورهای عربی در کنار گسترش روابط با همسایهها و کشورهای دیگر جهان نیز ازدیگر بنبستهای بایدن در اثربخشی تحریمها و فشارهای سیاسی است.
۵- نکته مهم این است که اکنون جماعت برجامی با بیاعتباری خود نزد افکارعمومی، خود را پشت افراد دیگری پنهان کردهاند. در این خصوص اولا این جماعت بهکار گرفتهشده در خیمهشببازی برجامیان، با ادعای اینکه چون تیم مذاکرهکننده هستهای هیچ خبری از مذاکرات منتشر نمیکند، پس نمیتواند برجام را احیا نماید، و یا اینکه هرگونه توافقی بدون اطلاع مردم فاقد وجاهت قانونی است، تلاش موذیانهای را شروع کردند تا شاید تیم مذاکرهکننده و دولت را وارد حاشیهها و براساس آن بتوانند دوباره فضای کشور را دوقطبی، اقتصاد را شرطی و وابسته به برجام القا کنند، البته تاکنون نتوانستهاند و تیم مذاکرهکننده هم با درک درست این که نتیجه مذاکرات برای مردم مهم است
نه جزئیات آن، وارد زمین بازی اصلاحات آمریکایی نشده است. ثانیا تلاش دولت برای لغو همه تحریمها و عمل به تعهدات برجامی آمریکا و اروپاییها و البته با تضمین کافی است و قرار نیست اتفاق جدیدی بیفتد، چراکه مذاکرات برای احیای قرارداد قبلی است که همگان و حتی دانشآموزان نیز در جریان برجام هستند و صدالبته جزئیات مذاکرات اخیر نیز به اطلاع نمایندگان مردم رسیده و موضوع محرمانهای وجود ندارد که دولت و یا تیم مذاکرهکننده آن را پنهان کرده باشند. بهطور منطقی با توجه به بدعهدیها و فریبکاریهای آمریکا و خروج این کشور از برجام برای دولت ایران بسیار غیرعقلایی است که بدون تامل و چشمبسته همچون دولت گذشته و بدون گرفتن یک ضمانت اجرایی محکم بخواهد مجددا قراردادی را بپذیرد که تبعاتی برای ملت ایران داشته و خواهد داشت. تیم هستهای در تلاش است و باید باشد تا در توافق جدید تکلیف قوانینی همچون «كاتسا»، «اينارا» و «ایسا» و... که با رای اکثریت نمایندگان و سناتورهای دموکرات و جمهوریخواه به تصویب کنگره رسیدند، مشخص شود. همچنین باید «لغو کامل تحریمها با تضمین کافی»، «حفظ توانمندیهای هستهای در سطح فعلی و نگهداری میزان اورانیومهای غنیشده موجود و سانتریفیوژهای نسل جدید» و «اعلام پایان نهایی ادعاهای فعالیتهای احتمالی نظامی هستهای کشور» به روشنی و ملموس محقق شود تا آمریکا نتواند از این پیچ تاریخی و بایدن از این بنبستها بدون پرداخت مابه ازایی خارج شود. و اما، در این میان برخی افراد که ادعاهایی از جمله اضطرار احیای برجام به هر قیمتی را مطرح میکنند، بیشتر برای کسب شهرت و فضاسازی جهت از رونق نیفتادن تجارت برجامی خودشان است تا بیان واقعیت میز مذاکره! کما اینکه پس از برطرف شدن غبار فضاسازیها نیز مشخص میشود که بسیاری از آن اظهارنظرها بدون پشتوانه عقلانی و سیاسی از منظر منافع ملی بوده است! همانگونه که پیش از این نیز شماری از آنها در حالی از برجام دفاع میکردند که به اعتراف خودشان هرگز متن آن را نخوانده بودند! از این روی به نظر میرسد، بسیاری از اظهارنظرهای آنها قبل از آنکه برخاسته از فهم موضوع باشد، حاصل دستورات حزبی است که به آنان دیکته شده است.
دکتر محمدحسین محترم