مهرورزی و کارکردهای آن از نگاه قرآن
فرشته محیطی
واژه فارسی مهر بیانگر عناصری از حرارت،گرما، نور و روشنایی است. مهربان کسی است که حافظ این عناصر ارزشی است؛ چرا که زندگی بیگرما و روشنایی بیمعناست. فرد مهربان با مهرورزیاش، همانند شمع فروزانی همه را به سوی خودجذب میکند و تاریکی را میزداید و روشنایی را به ارمغان میآورد و گرما را به زندگی میبخشد.
در آموزههای قرآنی، این معنا با واژگانی که هر یک بار معنایی خاصی را نیز حمل میکنند و مرتبهای از مراتب این عشق و احساس درونی را روشن میسازند، بیان شده است. محبت، مودت، شفقت، رأفت، عطوفت و رحمت، تنها شماری از این واژگان به کار رفته در قرآن است.
از نظر خداوند، مهر و محبت چنان در جایگاه مهمی قرار دارد که نمیتوان، چیز دیگری را در ردیف آن قرار داد؛ چرا که هستی به عشق و مهر بنیاد گذاشته شده و عدالت و احسان تنها نشانههایی از رحمت ابدی و ازلی الهی در حق آفریدگان است؛ زیرا همه آفرینش بر رحمت رحمانی الهی، صورت واقعیت به خود گرفته و تحقق حقیقی یافته است.
نویسنده در مطلب حاضر با مراجعه به آیات قرآن نقش و جایگاه مهر و مهرورزی و گوشههایی از کارکردهای تربیتی، اخلاقی و اجتماعی آن را تبیین کرده است.
***
رحمت الهی، خاستگاه مهر انسانی
مهر و محبت واژگان زندگانی است؛ چرا که بنیاد زندگی بر عواطف و احساسات پاک و زیبایی است که تشتت اجزا را به تجمع درمیآورد و فتق امور را به رتق میرساند. زیباترین تجلی عواطف و احساسات انسانی را میتوان در مهر و محبت جست؛ چرا که خاستگاه آن رحمت رحمانی الهی است که بر همه آفریدهها سایه افکنده و موجبات پدیداری آنها را فراهم آورده است. اگر رحمت الهی نبود، هرگز موجودی آفریده نمیشد. از این رو در برخی از روایات از عشق الهی سخن به میان آمده که موجب شده تا خداوند در مظاهر اشیاء و آفریدههایش ظهور و بروز کند.
براساس آموزههای قرآن، قلب انسان، حقیقت انسانی است. از این روست که آن را مرکز عواطف و احساسات، ادراک و شناخت دانسته است و بر حفاظت قلب به عنوان مهمترین ماهیت بخش انسانی تأکید شده و از تخریب و تضعیف آن با عوامل درونی و بیرون باز داشته شده است. (بقره، آیات 7 و 10 و 74 و 88 و 98 و 118).
رحمت الهی که خاستگاه لطف و مهربانی بشر است (آل عمران، آیه 159؛ مریم، آیه 13؛ روم، آیه 21 و نیز حدید، آیه 27)، قلب آدمی را مرکز مهربانی و رأفت و جایگاه ادراک، شناخت حق و باطل و مرکز انسانیت قرار داده است. اینجاست که عقل و عشق در یک مرکز به نام قلب جمع میشود و آدمی را به کمال تمام میرساند.
رحمت الهی، در مظهر انسانیت، نخواسته تا تنها عقل حاکم بر جان آدمی باشد؛ لذا عشق را در آنجا قرار داد تا انسان به چنان کمال شایسته و لایقی برسد که برازنده خلافت الهی و مظهر ربوبیت خداوندی شود.
اگر رحمت الهی دایره مدار خلقت الهی است و خلقت بر مدار رحمت میگردد، عشق الهی در کنار عقل در آینه قلب آدمی، مظهر آن رحمت میشود. این گونه است که قلب آدمی، ماهیت انسانیت و متاله بودن را برمیتابد.
ارزش و جایگاه قلب در انسان، چنان مهم و اساسی است که خداوند در آیاتی از جمله 27 سوره حدید، خود را گرداننده و متصرف دلهای آدمی بر میشمارد که به سوی رأفت و مهربانی میکشاند.
ارزش و اهمیت مهربانی
با توجه به مطالب پیش گفته میتوان ارزش و اهمیت مهربانی و مهروزی را در آموزههای قرآن دانست. اما افزون بر آن میتوان ارزش و جایگاه بلند مهرورزی را در تشویق و ترغیب خداوند به مهرورزی و بیان آثار و کارکردهای آن نیز به دست آورد.
خداوند در قرآن، مهربانی و مهرورزی را از آیات الهی برمیشمارد (روم، آیه 21) و ارزش انسان را در برخورداری وی از روحیه رأفت و عطوفت میداند. (توبه، آیه 128 و مریم،آیه 13)
بنابراین، میتوان گفت که ارزش انسان براساس آموزههای قرآنی، بر داشتن رأفت و رحمانیت و رحیمیت است. به این معنا که هر چه انسان مظهر رحمانیت رحیمی خداوند باشد، به همان اندازه بر ارزش خود افزوده است؛ چرا که انسان کامل و متاله است که در مظهریت اسمای الهی و تحقق آن در خود به تمام و کمال برسد. پس هر کسی رحمانیت و رحیمیت خداوند را تجلی دهد به خدایی بودن نزدیکتر است و میتواند مظهریت کامل و تمامتری از خداوند داشته باشد.(همان آیات)
خداوند در آیات بسیاری بر محوریت رحمانیت تأکید میکند که بازتاب آن در انسان با اشکالی از محبت،مودت، شفقت، خوشرویی، خوشخویی و مانند آن نمود مییابد. به این معنا که هر چه انسان، خوشخوتر و
نیکخلقتر باشد، مظهریت کاملی از خداوند نشان میدهد و میتواند آینه کمال خداوندی باشد. از اینرو خداوند به مومنانی که خواهان ربانی شدن هستند، توصیه میکند تا با خوشخویی و خوشرفتاری و شفقت، مظهریت و متاله بودن خود را به نمایش بگذارند.(آل عمران، آیه 159 و بلد، آیه 17)
اینکه خداوند پیامبر(ص) را مظهر اکمل و اتم خود بر میشمارد، به سبب آن است که وی به خلق عظیم (قلم، آیه 4) دست یافته است و در رفتار اجتماعیاش آن را به نمایش گذاشته (آلعمران، آیه 159) به گونهای که به سبب همین خلق عظیم و خوشخوییاش، منافقان و دشمنان، وی را به عنوان «اذن» معرفی میکنند و خداوند ضمن تأیید این معنا میفرماید که این اذن بودن ایشان،برای انسانها حتی دشمنان و کافران، خیر است؛ چرا که مظهر رحمت الهی است و خداوند به همگان از جمله دشمنان خویش، رحمت خود را شامل میکند. پس مظهر خداوندی نیز اینگونه است و رحمت او واسع و دربرگیرنده حتی دشمنان و کافران میشود.(توبه، آیه 61)
اذن به معنای گوش، در اینجا به معنای حرفشنوی و پذیرش سخنان دوست و دشمن است. خداوند در این آیه به تبیین رحمهًْللعالمین بودن پیامبر(ص) اشاره میکند (انبیاء، آیه 107) چرا که پیامبر(ص) مظهر اتم و اکمل خداوندی است و متاله و عبده میباشد. (اسراء، آیه 1 و نجم، آیات 1 تا 17) پس اقتضای مظهریت در رحمت الهی این است که نسبت به همه آفریدهها مهربان باشد و در رفتار اجتماعی حرف هر کسی را میشنود.(توبه، آیه 61)
مظهریت اکمل و اتم از خداوند از سوی پیامبر(ص) او را آینه خلق عظیم الهی کرد و شفقت و لطف و رحمت ایشان شامل همه جهانیان گشت.(انبیاء، آیه 107)
این آیات به خوبی روشن میکند که تا چه اندازه ظهور و بروز صفاتی چون محبت و مودت و رأفت و شفقت در آدمی بیانگر تجلیات الهی در شخص میباشد و چرا اموری چون خوشخویی و خوشرفتاری، از ارزش و اهمیت بسیاری در آموزههای قرآنی برخوردار است.
آثار و کارکردهای مهرورزی
مهرورزی آثار دنیوی و اخروی به جا میگذارد که خود میتواند بیانگر جایگاه، اهمیت و ارزش مهربانی در زندگی بشر باشد. خداوند یکی از عوامل دستیابی به آرامش را مودت و مهربانی بر میشمارد. بیگمان، ملات و نرمافزاری که سختافزارهای انسانی را به هم پیوند میدهد، عواطف و احساسات انسانی است که مودت و عشق و محبت، جلوههایی از آن است.
قرآن در آیه 21 سوره روم، آرامش خانواده و میان همسران و پایداری آن را در پرتو مودت و مهربانی دانسته میفرماید که خداوند برای اینکه میان دو مرد و زن، پیوندی لطیف برقرار کند، میان ایشان رحمت و مودت را قرار داد.
نقش نرمافزاری رحمت و مودت در ایجاد پیوند میان زن و مرد و بقای خانواده در سایه مودت و مهربانی،عنایت خاص الهی به بشر است. از اینرو آرامش برخاسته از مهربانی و مودت و رحمت میان زن و شوهر را از آیات خود معرفی میکند.(همان)
از مهمترین کارکردهای محبت و مهربانی هدایت انسان و اصلاح جامعه است.
اصولا ایمان در گرو شناخت و عواطف است؛ چراکه ایمان عقد قلبی همراه با شناخت عقلانی است که بر رفتار آدمی تاثیر میگذارد. شناخت عقلانی صرف یا عواطف محض نمیتواند ایمان کامل را ایجاد کند. نگرشهای انسانی، همواره مبتنی بر شناخت و عواطف است که در رفتار تجلی مییابد. بنابراین، از مهمترین کارکردهای محبت آن است که عواطف و احساسات بشری را متاثر میسازد و آمادگی برای پذیرش سخنان دیگری را فراهم میکند. از اینرو خداوند دعوتهای هدایتگرایانه پیامبران را مبتنی بر رفتارهای محبتآمیز دانسته است.(بقره، آیه 54؛ آلعمران، آیه 159 و نیز یونس، آیات 84 و 85)
از آیات نخست سوره حمد برمیآید که تربیت و مدیریت دیگران باید با مهربانی و عطوفت همراه باشد تا تاثیر مناسب و در ست خود را بهجا گذارد. از اینرو خداوند در بیان نقش پروردگاری و ربوبیت خود به دو صفت رحمان و رحیم توجه میدهد تا بیان کند که رحمت و مودت و محبت تا چه اندازه در پرورش و تربیت دیگران موثر است.
اصولا اصلاح رفتار نابهنجار و فاسد در انسان و جامعه، نیازمند مهرورزی و مهربانی است. از اینرو پند و اندرزی که همراه با مهربانی و محبت باشد تاثیر خوبی بهجا میگذارد(لقمان، آیات 13 و 16 و یوسف، آیه 39) در این آیات شیوه پند و اندرز حضرت یوسف(ع) و حضرت لقمان(ع) بیان شده است. بهعنوان نمونه تلطف و شفقت نسبت به فرزند با واژهای چون پسرم، پند را جهت دیگری میبخشد و اجازه میدهد تا ارتباط عاطفی و احساسی میان دو نفر ایجاد شود و پند تاثیر مثبت خود را بهجا گذارد.
هرگونه پند و اندرز و حتی انتقاد باید همراه با اظهار مهربانی و عطوفت باشد تا تاثیر مثبت خود را بهجا گذارد؛ لذا منتقد، نخست باید جنبههای مثبت موضوع را بیان کند و سپس به انتقاد بپردازد. ایجاد رابطه معنوی و احساسی با مخاطب موجب میشود تا مخاطب هنگام شنیدن پند و یا نقد، موضعگیری نکند و خود را در صف مقابل نبیند.
خداوند در آیاتی از جمله 29 سوره فتح، رحمت و دلسوزی مومنان به یکدیگر در معاشرت را عاملی مهم برای بهرهمندی آنان از فضل و رضای الهی برمیشمارد. این بدان معناست که دستیابی به برخی از امدادهای الهی و عنایات خداوندی، نیازمند نوعی رحمت دستهجمعی است. در این صورت است که خداوند برکات خویش را بر جامعهای سالم فرو میفرستند و همکاری افراد جامعه و شهروندان را به همدلی یعنی امت تبدیل میکند و جامعه را از جمعیت همکار به جمعیت همدل تبدیل میکند و لذا از تاثیرات شگرف مودت جمعی امتسازی است.
از نظر خداوند، مهربانی و شفقت میان امت، ابزار و وسیلهای برای جلب و تجمع مردم به شکل همدلانه در کنار هم است که امت از آن ساخته میشود(آلعمران، آیه 159) از اینرو خداوند در این آیه امت و امام را به استفاده از ابزار مهم و باارزش مهربانی در رفتارهای اجتماعی دعوت و ترغیب میکند؛ چراکه اصولا دستیابی به امنیت کامل و آرامش مطلق در خانه و جامعه، به همدلی برخاسته از محبت و مودت بین افراد جامعه یا خانواده بستگی دارد.(فتح، آیه 29 و نیز روم، آیه21)
خداوند در آیه 17 سوره بلد مومنان را به رحمت و شفقت و مهرورزی نسبت به یکدیگر دعوت میکند، چراکه ساختار جامعه ایمانی افزون بر همکاری در رسیدن به فلسفه جامعه و دولت، همدلی و انسجام باطنی است که موجب میشود تا مومنان بهعنوان امت، در حد ایثار و احسان و گذشت و عفو عمل کنند و حتی از حقوق مسلم خویش برای رسیدن به کمال جمعی و اجتماعی بگذرند.
در ایجاد چنین جامعه و خانواده آرمانی و بسترسازی برای آن باید تلاش و کوشش خاصی از سوی همگان صورت گیرد. از اینرو خداوند در آیه 34 سوره فصلت سفارش میکند که مومنان، بدیها و خطاهای دیگران را به بدی پاسخ ندهند، بلکه بدی را با خوبی پاسخ دهند تا ریشه هرگونه دشمنی خشکانیده شود.
از نظر قرآن، مهربانی و محبت، نقشی بسزا در تربیت و اصلاح خطاکاران دارد(هود، آیه 90) این لطف و محبت به خویشاوندان و نزدیکان تشدید میشود و از رحمت رحمانی به رحمت رحیمی بدل میگردد تا آثار مهر و محبت و نور و روشنایی و گرمای آن در نزدیکان بیشتر خودنمایی کند.(نساء، آیه 1 و مجمعالبیان، ج3 و 4، ص6) از اینروست که محبت خاص به والدین(اسراء، آیات 23 و 24) و فرزندان(هود، آیه 22 و یوسف، آیه 5 و لقمان، آیات 13 و 16) مورد تاکید قرار گرفته است.
انسان میبایست از هرگونه تکبر و فخرفروشی پرهیز کند؛ زیرا افزون بر اینکه موجب خشم الهی و محرومیت از محبت او میشود(نساء، آیه 36)، باعث میشود انسان نسبت به دیگران عواطف و احساسات را بروز ندهد و نتواند از حقیقت انسانیت خود بهرهمند شود.
گزارشهای قرآن بیانگر این معناست که همه پیامبران در اوج ملاطفت و مهربانی با امت برخورد میکردند و پیوندهای میان آنان مبتنی بر دوستی و مهر و محبت بوده است.(اعراف، آیات 59 و 61 و 73 و 79؛ عنکبوت، آیه 25 و هود، آیات 61 تا 64)
از آیات قرآن به دست میآید که بنیاد امت اسلامی بر رحمت و محبت نهاده شده است و از اینروست که رابطه میان امت و امام را ولایت ایجاد میکند که بر دوستی و سرپرستی عاشقانه و مهرورزانه است.
نکتهای که بدیهی مینماید اینکه هرچند مهرورزی و مهربانی یک اصل در روابط انسانی است اما در قبال دشمنان انسانیت و اسلام مهرورزی عین حماقت است و باید در برابر آنان سرسختانه و با صلابت ظاهر شد.
چنانکه آیه قرآن میفرماید: «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم».(فتح، آیه 29)