مروری بر زندگی و مبارزات شهید سید محمد کاظم قریشی خمینی
شهیدی مظلوم قبری غریب
سعید پارسا ارسنجانی*
در شهر مقدس قم و جوار کریمه اهل بیت علیهمالسلام آرامستانی وجود دارد که میزبان مشاهیر زیادی از دانشمندان عالم تشیع است. کسانی که سالها از عمر گرانمایه خود را به تحصیل علوم دینی پرداختند تا بتوانند سبک زندگی اصیل دینی را به مردم بیاموزند. یکی از این فرهیختگان که برای دفاع از عزت ایران و ایرانی درمقابل ظلم رژیم دست نشانده پهلوی در حمایت از قیام امام خمینی رحمه الله به پا خاست، شهید عالیقدر حجتالاسلام والمسلمین سید محمد کاظم قریشی خمینی است.
سید محمد کاظم قریشی خمینی در سال ۱۳۱۸شمسی در شهر خمین زادگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی
رحمهًْاللهعلیه در خانوادهای روحانی و اهل علم و تقوا چشم به جهان گشود.1
وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی با عشقی که به آموختن علوم دینی داشت در 15سالگی وارد حوزه علمیه خمین شد و با هجرت به قم در زمره شاگردان امام خمینی رحمهًْاللهعلیه درآمد.
وقتی که لایحه ننگین کاپیتولاسیون توسط مجلس شورای ملی تصویب شد، یکی از کسانی که در مخالفت با این لایحه و به پشتیبانی از امام خمینی رحمهًْاللهعلیه قیام کرد سید کاظم قریشی بود. این لایحه با اعطای مصونیت قضایی به مستشاران آمریکایی، عزت ایرانیان را نشانه رفته بود و منزلت آنان را از حیوان هم کمتر کرده بود و روحانیت شیعه که هیچ وقت حاضر نبودند مردم خود را زیر بار ذلت بیگانگان ببینند، این بار هم به دفاع از عزت مسلمین به پا خاستند که حکومت دست نشانده آمریکایی پهلوی عاری از مهر، پاسخ این عزت خواهی را با حبس و تبعید و شکنجه و... داد.
وقتی این سید گرانقدر، توسط ساواک دستگیر میشود، با شجاعت تمام میگوید:
اینجانب از قانون مصونیت مستشاران آمریکایی (کاپیتولاسیون) و تبعید آقای خمینی تنقید نموده و برای آقای خمینی دعا کردهام و این تنقید را وظیفه اجتماعی خود میدانم.
مامور بازجویی در گزارش خود مینویسد که سید محمد کاظم قریشی در صورت آزادی باز هم علیه مصالح ملی (مصالح خیالی حکومت دیکتاتوری) سخن میگوید.2
در این جا بود که این روحانی عزت طلب را در حبس میکنند و بدون هیچگونه محاکمهای تحت سختترین و سهمگینترین شکنجهها (تنقیه با آب جوش) قرار میدهند. حال دیگر این سید که مانند شیر علیه سفیهان و سفاکان پهلوی غُرّش میکرد، از درون سوخته و تبدیل به جسدی ناتوان و بیتحرک شده بود.
مبارزی مشهور
شهید سید محمد کاظم قریشی در عرصه مبارزات سیاسی و طاغوتستیزی بسیار جدی و فعال بود و از چهرههای شاخص و مشهور مبارزه شناخته میشد و کمتر مبارزی است که در سالهای 42 تا 44 نام او را نشنیده بود، چنان که سید محمد کاظم بجنوردی، مؤسس حزب ملل اسلامی، که در آن ایام برای شناسایی و برقراری ارتباط با روحانیون مبارز به قم رفته بود از دوستانش میخواهد که طلبههای انقلابی را به او معرفی کنند و سید محمد کاظم قریشی نخستین آنان بود.3
هرکس در آن سالها در حوزه علمیه قصد مبارزه علیه رژیم پهلوی را داشت، میدانست که باید به حجره سید محمد کاظم قریشی برود، چون آنجا کانون مبارزه با شاه و رژیم فاسد او بود. سید محمد کاظم نترس بود. در آن روزگار خفقان که همه از ساواک میترسیدند و حتی مبارزین انقلابی در امر مبارزه بسیار احتیاط میکردند، سید کاظم بدون کوچکترین ترسی در منبرهایش علیه پهلوی سخنرانی میکرد و کسانی که پای منبر او مینشستند از صحبتهای ایشان به لرزه میافتادند و مسجد را ترک میکردند.4
چهره فعال در تنظیم اعلامیهها
سید کاظم قریشی یکی از فعالترین چهرههای مبارزه علیه رژیم ستم شاه در امضا کردن، تهیه و تنظیم اعلامیهها و بیانیههای انقلابی و پخش و توزیع آنها بود. از جمله این بیانیه و نامهها یکی مربوط به 1342/5/19 و دیگری تلگرافی به زندان قصر در تاریخ 1342/10/11 بود. اولی با عنوان محضر مقدس مرجع عالی قدر عالم تشیع حضرت آیت اﷲ العظمی آقای خمینی اطال اﷲ ظلّه العالی و دومی برای حضرت آیت اﷲ طالقانی بود. در نامه اول عید سعید میلاد حضرت ختمی مرتبت را به امام تبریک گفته و تصریح شده است که برای چندین بار پشتیبانی و اطاعت خود را از آن مرجع عالی قدر مذهب جعفری و موفقیت نهایی تمام آیات عظام را خواسته عموم مسلمین است از خداوند قادر متعالی خواستاریم.5
جوان نترس
آیت اﷲ علی اکبر مسعودی خمینی از شهید قریشی با تعبیر هم چون جوان نترس یاد میکند.وی میگوید: شهید قریشی را با یک پسر بچهای دیدم. گفت:عازم تهران هستم. گفتم: بچه را کجا میبری. گفت: وقتی بازگشتم جزئیات را میگویم. رفت، مأموریتش را انجام داد و بازگشت. بعدگفت: اعلامیه امام را در جیب آن بچه گذاشته بودم که به من مظنون نشوند. انصافاً آقا سید کاظم مجاهد نستوه و واسطه خوبی بین قم و تهران در مبارزات بود و تأثیر بهسزایی در نهضت داشت.6
عرصه مبارزه با طاغوت
وی در زمره مجاهدان راستین و از یاران و مریدان امام خمینی رحمهًْاللهعلیه بود و همیشه به اطاعت از امام مقّید بود و نادیده گرفتن رهنمودهای دینی و سیاسی ایشان را روا نمیدانست. در دوران تبعید امام رحمهًْاللهعلیه مبارزاتش علیه طاغوت و رژیم طاغوتی پهلوی جدیتر و شدیدتر بود.7 او در مبارزات، پل ارتباطی حوزه علمیه قم و روحانیون خمین بود و تحولات حوزه و امواج انقلاب نوپای اسلامی را به خمین انتقال داد. روحانیون وارسته و انقلابی را به خمین دعوت میکرد، اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام را به میان مردم خمین میبرد و خلاصه، تنور انقلاب را در این شهر گرم نگه میداشت. او به جرم حمایت از امام دوبار دستگیر شد. دفعه اول در اولین سالگرد حادثه 15 خرداد1342 بود که پس از تحمل شکنجههای فراوان پس از حدود 2 ماه آزاد شد. علی رغم ناتوانی جسمی که بر او عارض شده بود فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی خود را تعطیل نکرد.8
دوستان مشهور شهید قریشی خمینی
برخی از دوستان این شهید گرانقدر و موثر در انقلاب اسلامی به شرح ذیل است:
حضرت آیت اﷲ سید علی خامنهای (رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی)؛ ایشان ازهمحجرهایهای شهید در مدرسه آیت اﷲ بروجردی (خان) و از همرزمان و دوستان مبارزاتی او به شمار میآمدند. حضرت آقا همیشه از ایشان به عنوان فردی شجاع، خوش خلق و شهیدی متعهد و وارسته یاد میکرده و او را از استوانههای نهضت انقلاب اسلامی که با وجودشان درخت تنومند انقلاب آبیاری گردیده، میدانند و میشناسند.9
آیت اﷲ سید محمد خامنهای (برادر مقام معظم رهبری). سید محمود دعایی؛ وی از هم حجره ایهای شهید قریشی در مدرسه خان در قم بود و درباره شهید میگوید: آقای قریشی انسانی خوش سیرت و برخوردار از اخلاقی متعالی بود.10
سید محمد تقی درچه ای؛ که در توصیف این شهید چنین میگوید: سید محمد کاظم قریشی در فعالیتهای مبارزاتی الحق و الانصاف نقش عمده و برجسته داشت و صداقت خاص و معاشرت هدفمند و مطلوبش زبانزد خاص و عام بود.11
حجتالاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان؛ ایشان که از دوستان مبارزاتی شهید قریشی بود حجره ایشان در مدرسه آیت اﷲ بروجردی (خان) را به عنوان ستاد تهیه و توزیع تراکت و اعلامیههای انقلابی معرفی میکرد. به گفته وی، سید کاظم قریشی در مبارزات علیه طاغوت نقش اساسی و فعالی داشت و به همت او در نوروز 1343ش. به همراه دیگر هم حجرهایها و هم مبارزاتیاش صدها هزار نسخه کارت تبریک مزین به عکس امام خمینی رحمهًْاللهعلیه علاوهبر قم در همه ایران پخش و توزیع گردید.12
شهادت
آقای محمد علی شهبازی که از هم بندهای شهید قریشی بوده ساعات پایانی زندگی دنیایی حجتالاسلام قریشی را چنین توصیف میکند: آن مرحوم (شهید قریشی)، قبل از فوت، اوضاعش آن قدر بد بود که چشمش باز نمیشد و نصف بدنش هم فلج شده بود؛ ضمن این که اختیار ادرار خودش را هم نداشت. دکتر افتخارزاده هم که آنجا بود، میگفت سکته کرده است. ما این قدر به در زندان زدیم و گفتیم بابا، این سید افتاده، در حال موت است؛ که بعد از مدتی آمدند چند تا قرص سفید به او دادند. بعد ما رفتیم ناهار بخوریم و بیاییم که دیدیم سید نیست گفتند او را بیرون بردند. من رفتم از لای درز در آهنی هشتی زندان شماره دو قصر نگاه کردم. دیدم که سید در پتویی پیچیدهاند و یک عده پاسبان هم دور او راه میروند، متلک میگویند، مسخره میکنند و میخندند. بعدها یک پاسبان از آن پاسبانهای خوب و حلال زاده به نام امینی –که اخبار را برای ما میآورد– به من گفت: این سید را به طرف درمانگاه بردند، ولی چون سریع به دکتر نرساندند، با این که اکسیژن هم وصل کردند، تمام کرده بود.13
آری این شهید در 6 مرداد 1344 در اوج غربت به شهادت رسید و با تشییع با شکوه در تهران و قم که لرزه براندام رژیم سفاک پهلوی انداخت، به لقای پروردگار خود شتافت تا برگی زرین بر تاریخ انقلاب اسلامی خمینی کبیر باشد و دژخیمان رژیم را با خون خود رسوا کند. بهدلیل اهمیت نقش این شهید در مبارزات، تا مدتها زیارت قبر این شهید هم ممنوع بود.
نکته پایانی
با اینکه این شهید والامرتبه نقش مهمی درانقلاب اسلامی ایران داشته است و به فرموده مقام معظم رهبری ایشان از استوانههای انقلاب هستند، با تاسف باید گفت که در رسانهها کمترین یاد و نام از این شهید نمیشود و قبر این شهید عزیز در آرامگاهی که روبهروی حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها (آرامستان ابوحسین، مقبره العلماء)قرار دارد، در نهایت غربت و با وضعی نامطلوب به حال خود رها شده و کسی از این قبر و تاریخ درخشان شهید قریشی خمینی اطلاعی ندارد و این زیبنده نظام اسلامی نیست. نظامی که هم اسلامیت و هم جمهوریت خود را مدیون چنین شهدایی است.
زندگینامه این شهید گرانقدر را در کتاب ستارگان حرم: اختران حریم معصومه سلام الله علیها جلد 31ص242 با عنوان « پیشاهنگ جهاد» مطالعه بفرمائید.
سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا.
*پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم
________________
1. اسناد بنیاد شهید انقلاب اسلامی شهرستان خمین، به شماره 1/44/9 و تاریخ 1376/11/21ش.
2. اسناد ساواک به روایت تاریخ، سندهای شماره ۸ و ۹؛ بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، پرونده انفرادی سید کاظم قریشی.
3. خلاصه نامه نوشته شده از زندگی شهید، سید مهدی قریشی، ص2 به نقل از ستارگان حرم: اختران حریم معصومه سلام الله علیها جلد 31ص247.
4. اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ش، ص ۹۳.
5. بازوی توانای اسلام آیت اﷲ سید محمود طالقانی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۹، ج ۱، تهران، ۱۳۸۱ ش، ص ۴۶۸.
6. خاطرات آیت اﷲ مسعودی خمینی، تهران، تدوین جواد امامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۸۱ش، ص ۳۰۵.
7. رخدادهای انقلاب اسلامی در خمین، محمد جواد مرادی نیا، تهران، نشر عروج، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش، ص ۸۳.
8. خمین در انقلاب، محمد جواد مرادی نیا، ص ۸۴.
9. خاطرات برادر شهید از دیدار با مقام معظم رهبری مدظله العالی به نقل از ستارگان حرم: اختران حریم معصومه سلام الله علیها جلد 31ص247.
10. از ستارگان حرم: اختران حریم معصومه
سلامالله علیها جلد 31ص247.
11. خاطرات ۱۵ خرداد، دفتر نهم، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ ه-. ش۹۳.
12. حدیث رویش، خاطرات و یاداشتهای محمد حسین رحیمیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ ش، ص ۸۲.
13. خاطرات آقای محمد علی شهبازی از مراسم تشییع جنازه شهید قریشی در تهران؛ رخدادهای انقلاب اسلامی در خمین، ص ۸۷.