تقسیم غنائم در فدراسیون فوتبال سرعت گرفت! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال، یعنی آنهایی که از بد روزگار و از بدبختی این فوتبال مظلوم و به لطف جریانات مخرب و به سبب برخی از کودتاهای خزنده سالهای اخیر و حمایتهای بدخواهان این ورزش و این مملکت، تصمیم گیران یک رشته محبوب و مردمی لقب گرفتهاند، کوچکترین ارادهای برای تغییر وضع موجود از خود نشان ندادهاند و بر عکس، آنچه که از عملکرد آنها دیده ایم، تلاش فزایندهای برای ادامه چسبیدگی شان به آن میز و صندلیها بوده است.
وقتی اینان برای سقوط نکردن از برج عاجی که ساختهاند، هر وسیلهای را توجیه میکنند، دیگر چه انتظاری میتوان داشت؟ انتظار ایجاد تغییرات و اصلاحات از این جماعت، تحمیق خودمان و جامعه است. این گروه نیز همچون بزرگترشان- همان شهابی که ناگهان از آسمان بر فوتبال ایران افتاد و رئیسفدراسیون شد- مردود هستند و باید بروند زیرا آبرو و اعتبار فوتبال کشور- که بهاندازه کافی خدشه دار شده- برایشان کمترین ارزشی ندارد.
جلسه پشت جلسه برگزار میکنند اما نه برای پیشبرد اهداف متعالی فوتبال بلکه برای آویزان ماندن خودشان به این مناصب. فرد متهم به کلاهبرداری را، از محل بازداشتش به صورت آنلاین در جلسه هیات رئیسه شرکت میدهند تا ظاهرا از تجربیات -تجربیات نداشته- او بهره ببرند(!) اما در واقع این اقدام که نمیدانیم چگونه و با کدام نامه نگاری و با دستور چه کسی محقق شده، برای ماندگاری خودشان و مغلوبه نشدن در جنگ قدرت زشت و منزجرکننده این روزها صورت گرفته است. وای به حال فوتبالی که اینگونه برایش تصمیم گیری شود.
جلوی دوربین سیما - همان سیمایی که به جای پرداختن به جریانات فرصتطلب و مخرب و پشت پرده فوتبال و اشاره دقیق به اسناد ریخت و پاشهای میلیاردی فدراسیون فوتبال، همنوا با سرپرست فدراسیون فریاد میزند چرا مجلس و دولت به فدراسیون بودجه نمیدهند- به دنبال دریافت پول و امکانات هستند، منتهی فقط به نام تیم ملی و تدارک آن و در واقع برای حیف و میل کردن و ریختن به پای برخی حامیان رسانهای و غیر رسانهای خود. حرف از جام جهانی و حضور آبرومندانه و عزتمندانه میزنند اما نه حرفی که نیت خیر در پس آن باشد؛ یک مشت شعار تکراری و... جام جهانی برای اینها ابزاری شده تا خودشان را در آن ساختمان حفظ کنند.
این افراد که تا چند سال قبل خواب ورود به عرصه فوتبال با عنوان مدیر یک باشگاه دسته چندمی را نمیدیدند، اکنون تصمیم سازان سطح اول فوتبال شده و با خود عهد بستهاند که تا سر حد امکان از این چند صباح بودن و از این جایگاه که به ناحق صاحبش شدهاند بهره ببرند. در همین کوتاه زمانی که از عمر مدیریتی آنان میگذرد ابوالمشاغلهای جدید رو شدهاند. نمونه اش فردی که بدون پیشینه و مدرک روشن مربیگری، نفر اول کمیته آموزش شده و چند پست دیگر، مرتبط با بحث مربیگری و آموزش، در کنار سرپرستی تیم امید را از رفیق شفیق خود هدیه گرفته است. یا آنکه پای رفقای فرا فوتبالی آقایان به حوزه ریاست باز میشود و...
این وسط، جریانات آشنای دلالی و بهویژه آن رسانه معلومالحال فضای سایبری، که نامش با دلالی و واسطهگری عجین شده، از قبل چنین آشفتگی و جنگ و جدلهایی بیشترین بهره را میبرند و خون این فوتبال را با کاور زیبای ژورنالیسم میمکند و از این حال خراب فوتبال لذت میبرند. چهره منتخبشان هم که دست به سینه نشسته تا بدهی خود به این جریانات را تصفیه کند که با توجه به جایگاهی که اینها برای آن فرد درجه چندمی ساختهاند، بعید است که آن بدهیها حداقل تا بعد از جام جهانی صاف شود.
وزیر ورزشی ورزش هم که اخیرا به خود زحمت داده و اعلام کرده از شرایط فوتبال راضی نیست، همچنان منفعلانه نظاره گر این صحنه است، البته جناب سجادی قبلا و در ماجراهای به مراتب ساده تر، نشان داده که اهل برخورد چکشی با جریانات مخرب نیست؛ نمونه اش فدراسیون وزنه برداری که ماههاست در بلاتکلیفی به سر میبرد و رئیسآنکه قرار بود با یک خداحافظی، جامعه وزنه برداری را خوشحال کند، سفت و محکم روی صندلی اش نشسته و به ریش دلسوزان این رشته میخندد و...
در این وانفسا تنها میتوان به ورود نهادهای دیگر، خارج از فضای ورزش امیدوار بود که البته تا امروز چنین بحثی در حد همان امیدواری باقی مانده است. نهادهایی که اگر اراده کنند، میتوانند فوتبال را از لوث وجود جریانات فاسد و فرصتطلب و همپالکیهای رسانهای شان پاک کنند.