نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامه مدعی اصلاحات تریبون جاسوس فراری شد
سرویس سیاسی-
روزنامه مدعی اصلاحات که عنوان جمهوری اسلامی را یدک میکشد، دیروز یادداشتی را از کاوه مدنی، جاسوس فراری که در پوشش معاون سازمان محیطزیست در دولت دوم روحانی به برخی مراکز اداری نفوذ کرده بود، منتشر کرد.
اتهام اصلی کاوه مدنی، حضور و مشارکت در یک شبکه بزرگ جاسوسی در پوشش محیطزیست است. عباس جعفریدولتآبادی، دادستان وقت تهران پس از بازداشت شماری از اعضای این شبکه گفته بود؛ «متهمان پرونده با هدایت افسران اطلاعاتی سیا و موساد مأموریتهای سهگانهای را شامل موضوعات زیستمحیطی، نفوذ در جامعه علمی ایران و جمعآوری اطلاعات از اماکن حساس و حیاتی کشور ازجمله پایگاههای موشکی کشور، دنبال میکردهاند» و «برخی متهمان به انجام سفرهای متعدد به سرزمینهای اشغالی ازجمله بهمنظور شرکت در کنفرانس منارید که با حضور افسر اطلاعاتی موساد در رژیم صهیونیستی برگزار شده، اقرار و اذعان کردهاند.» طبق توضیحات جعفری دولتآبادی، اعضای این شبکه در برخی از مناطق استراتژیک کشور تعدادی دوربین در ظاهر برای رصد امور زیستمحیطی نصبکرده بودند که درواقع پوششی برای رصد فعالیتهای موشکی کشور بوده و تصاویر و اطلاعات ثبتشده را برای بیگانگان ارسال میکردهاند.
فرار کاوه مدنی از کشور که خبر آن در فروردین 97 منتشر شد، در حالی بود که وی در روند تحقیقات قضایی درباره این پرونده جاسوسی قرار داشت. دولتآبادی گفته بود: «اگر عدهای فرار را بر قرار ترجیح میدهند، ناشی از اهمیت تحقیقات مقدماتی در پرونده است و اگر امروز در برخی از سایتها میخوانیم که فلان آقا از کشور خارج شده است، به پیش رفتن تحقیقات برمیگردد؛ چراکه برخی متهمان فهمیدهاند که در حال نزدیک شدن به آنها هستیم، حال اگر کسی از کشور خارج شده است، بالاخره روزی برمیگردد و بهقول معروف، دیروزود دارد اما سوختوسوز ندارد.»
پیشازاین روزنامههای مدعی اصلاحات کاوه مدنی را تطهیر میکردند اما روزنامه جمهوری اسلامی یادداشتی از وی منتشر میکند. حال، با توجه به اینکه وی متهم به جاسوسی است و تحت تحقیق قضایی قرار داشته، دستگاههای قضایی و امنیتی میتوانند ارتباط کاوه مدنی با عناصر رخنه کرده در این روزنامه را مورد بررسی قرار دهند.
کاوه مدنی در بخشی از این یادداشت در جهت تطهیر خود، انتقاد کرده که چرا مشکلات بخش آب بر گردن خشکسالی و تغییر اقلیم و دشمن و نفوذی و جاسوس و ابردزد میافتد؟! وی که قبلاً نیز ادعا کرده که جاسوس نبوده، چرا ناگهان فرار میکند؟ اکنون نیز چرا به کشور خود سفر نمیکند تا به خدمت خود ادامه دهد؟
دولت روحانی با ارز 4200 تومانی طبقهای از رانتخواران ایجاد کرد
روزنامه شرق در شماره دیروز خود مصاحبهای را که با یکی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس قبل انجام داده منتشر کرد.
این مصاحبه بهصورت خاص اصلاحات ارز ترجیحی را که دولت رئیسی در پیش گرفته هدف قرار داده است. فلاحتپیشه از نمایندگان دوره قبل (مجلس دهم) در این گفتوگو به شرق گفته است: «متأسفانه همانگونه که تخصیص ارز ترجیحی در دولت روحانی طبقه ویژهای از رانتخواران را بین مسئولان ایجاد کرد، اکنون هم حذف این ارز از طرف دولت رئیسی با این شکل اجرایی میتواند طبقه رانتخوار دیگری را برای چپاول درآمدهای حاصل از حذف ارز ترجیحی ایجاد کند.»
این نماینده مجلس قبل در ادامه مدعی شده: «از آن مهمتر من معتقدم برجام تحتالشعاع جنگ اوکراین قرار گرفت و روسها احیای برجام را به این جنگ فروختند. درعینحال به باور من در وزارت امور خارجه دولت رئیسی بهجای حضور دیپلماتهای کارکشته با «سیاستمداران غیر دیپلمات» مواجهیم که بیش از آنکه کار تجربی در حوزه حساسی مانند مذاکرات هستهای داشته باشند، بیشتر یک بولتننویس هستند. با بولتننویسی نمیتوان مذاکراتی در سطح 1+5، آنهم درخصوص پرونده فعالیتهای هستهای را پیش برد. مؤیدش هم توقف مذاکرات است. در کنارش از آغاز دولت سیزدهم، وزارت امور خارجه بهجای آنکه یک سازوکار مشخص و دقیق برای مدیریت احیای برجام داشته باشد، مرتباً دست به اتخاذ موضع سیاسی زده و پیگیری مذاکرات را به روسها سپرد؛ روسها هم از این وابستگی ایران نهایت سوءاستفاده را بردند.»
موضوع جالبتوجه اعتراف فلاحتپیشه به این موضوع است که دولت موردحمایتشان (دولت تدبیر و امید) چگونه با سیاست ارز ترجیحی و عدم نظارت بر چگونگی واگذاری آن طبقهای از رانتخواران را پدید آورد اما نکته حیرتانگیز آن است که این فرد مدعی میشود درآمد حاصل از حذف ارز ترجیحی طبقه دیگری از رانتخواران را پدید میآورد...»
البته این نماینده سابق توضیح نداده که چگونه عدم تخصیص ارز ترجیحی و آنچه او درآمد حاصل از آن عنوان کرده طبقهای از رانتخواران را پدید میآورد؟! باید به این نکته توجه کنیم که عدم تخصیص ارز ترجیحی که درآمدی ایجاد نمیکند بلکه تخصیص ارز ترجیحی یک هزینه در سبد هزینههای دولت است که با حذف آن از هزینههای دولت کاسته میشود نه اینکه بهخودیخود این عدم تخصیص درآمد ایجاد کند و متأسفانه این را گویا نه روزنامه شرق میداند و نه فلاحتپیشه.
نکته تأسفآور ادبیات منفی این نماینده سابق و روزنامه شرق در مورد دیپلماتهای کشورمان است که به شکلی زشت با تمسخر و تحقیرآمیز سخن گفت و بولتننویس خطاب کردن دیپلماتهای فعلی کشورمان درصدد ترور شخصیت آنها هستند. از این جماعت باید پرسید دوستان همقبیله شما در دوره تدبیر و امید که آنها را سرداران دیپلماسی خطاب میکردید نتیجه کارشان چه شد؟! توقف بخشهای مهمی از صنعت هستهای، بتن ریختن در قلب رآکتور آبسنگین اراک، افزایش نفوذ در بدنه دستگاههای اجرایی، به باد رفتن اطلاعات حساسی از کشور و... و عدم لغو تحریمها (بلکه افزایش آنها تا دو برابر) و «دستاورد تقریباً هیچ برجام» آنها برای اقتصاد کشور.