«تولید دانشبنیان» راهی برای عبور از اقتصاد نفتی
استحکام درونی کشور در مسائل مختلف از جمله اقتصاد که مهمترین چالش کشورمان در یک دهه اخیر میباشد، ضرورتی است که تحقق آن همّت جوانان و فعالان اقتصادی را میطلبد. تجربه تلخ دولت سابق اثبات کرد ما برای حل مشکلاتمان باید روی ظرفیتهای خودمان حساب کنیم. اگر چشمها و دلها به بیرون از مرزها باشد، دشمنان مردم ایران هر لحظه به هر بهانهای میتوانند کشور را به عقب برگردانند. همان کاری که فاجعه برجام با معیشت مردم کرد و سالها اقتصاد کشور را معطل امضای این و آن نگه داشت.
از نیمه دوم سال گذشته رویکرد اعلامی و اعمالی دولت سیزدهم، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی اقتصاد کشور را فعالتر کرده و تعامل با همسایگان و دیگر کشورها و همچنین تکیه بر ظرفیتهای داخلی، کشور را از بنبستهای خودساخته سابق خارج نموده است.
دولت در همین مدت کوتاه نشان داده اراده جدی بر حل مشکلات اقتصادی از طریق اجرای سیاستهای کلی نظام دارد. سیاستهایی که بیش از یک دهه است تأکیدش بر مقاوم نمودن اقتصاد بوده و تولید را محور اصلی تحقق این سیاست میداند.
اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی را میرود؟
آیا در قرن جدید و سال 1401، اقتصاد ایران در مسیر حل مشکلات و رفع چالشها و ایجاد گشایش در رفاه و معیشت مردم حرکت خواهد کرد یا مردم همچنان در سال نو و اولین سال از قرن جدید شاهد افزایش مشکلات اقتصادی و بیشتر شدن تنگناهای معیشتی خواهند بود؟
یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه در یادداشتی در این باره مینویسد: «اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته را طی خواهد کرد و بر همین اساس در سال ۱۴۰۱ امید فراوان برای گشایش در معیشت مردم وجود دارد. ممکن است سؤال شود که منطق این ارزیابی و پیشبینی چیست؟ برای فهم منطق این ارزیابی و پیشبینی و همچنین تأیید یا رد این منطق باید روند حرکت اقتصاد ایران در یک صد سال گذشته را بررسی کرد. در نیمه اول قرن گذشته و در دوران رژیم پهلوی، اقتصاد ایران از بنیان و اساس گرفتار مشکلات ساختاری شد و خروجی آن در انتهای این رژیم شکلگیری یک اقتصاد نفتی و دولتی وابسته بود. با انقلاب اسلامی اگرچه تحول اساسی در سطح زندگی، رفاه و معیشت مردم پدید آمد، ولی به دلیل وارد نشدن تفکر و اندیشه و مدیریت انقلابی به حوزه اقتصاد مشکل اساسی و بنیادین و ساختاری اقتصاد ایران، یعنی اقتصاد نفتی و اقتصاد دولتی نهتنها حل نشد؛ بلکه این دو مشکل تولیدکننده دهها مشکل دیگر از قبیل رانت، فسادهای اقتصادی و فاصلههای طبقاتی، تبعیض و بیعدالتی شد.»
او میافزاید: «این هزینههای سنگین در حالی به نام جمهوری اسلامی و جریان انقلابی در ۴۳ سال گذشته فاکتور شد که عمدتاً مدیریت اصلی اقتصاد کشور به ویژه پس از جنگ در دست جریان با تفکر غیر انقلابی و غربگرا بود. الگوهای پیشرفت اقتصادی در دولتهای مرحومهاشمی، آقای خاتمی و آقای روحانی، دارای مبانی و اصول یکسان بود و این الگوها در اجرا با سیاستهای کلان نظام در حوزه اقتصاد همخوانی لازم را نداشت. اگر در سالهای پس از جنگ سیاستهای اقتصادی اعلامی نظام و به ویژه سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی دولتها جدی گرفته میشد، به طور قطع بسیاری از مشکلات کشور در حوزه اقتصاد حل شده بود. دلیل اصلی جدی گرفته نشدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی و شعارهای سال در دولتها فاصله داشتن دولتمردان و کارگزاران اقتصادی کشور با تفکر، اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی بود.»
جوانی در ادامه تأکید میکند: «مردم با توجه به همین تجربه پر هزینه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با وجود تبلیغات فراوان علیه جریان انقلابی به این جریان اعتماد کرده و اکنون دولت سیزدهم با برخورداری از رئیسجمهوری با اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی قوه مجریه را در اختیار دارد. برجستهترین این ویژگی عناصر اصلی این دولت و به ویژه رئیس آن تعهد به اجرای سیاستهای کلان نظام و به ویژه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، مبارزه با مفاسد اقتصادی در هر شکل آن و پیادهسازی شعارهای سال است. همراهی و همدلی دو قوه مقننه و قضائیه با دولت از یکسو و آنچه از رفتار و اقدامات و تصمیمات دولت سیزدهم در هشت ماه گذشته مشاهده شد از دیگر سو نشان میدهد، این دولت از انگیزهها و تواناییهای لازم برای جهت دادن اقتصاد کشور به راه درست طبق تدابیر سیاستها و فرامین رهبر حکیم انقلاب اسلامی برخوردار است.»
فرهنگ دانشبنیان
ظرفیتها و جهت گیری مسئولان کشور نشان میدهد؛ بسترها برای تولید باکیفیت و پرتیراژ در حوزههای مختلف فراهم است. اما به گفته جامعه دانشگاهی کشور مهمترین ویژگی تولید دانشبنیان، بومیسازی تولید متناسب با مسائل جامعه و جدا شدن از فرهنگ اقتصاد نفتی است.
دکتر سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور در این باره به پایگاه KHAMENEI.IR
میگوید: «دانشبنیان پیش از هر چیزی یک فرهنگ است، که این فرهنگ در هر بخشی باید مدنظر قرار بگیرد. در حوزه تولید من همیشه گفتم یک فرقی هست بین کارخانه و صنعت. صنعت جایی است که ما در آن طراحی میکنیم، ماشینسازی میکنیم.
صنعت جایی است که خطوط تولید را خودمان میسازیم. اینکه ما یک خطّ تولید را از خارج از کشور بیاوریم و یک جنسی را خلاصه در داخل تولید بکنیم این احتیاج به دانشگاه ندارد. هر کسی پول داشته باشد یک مقدار هم همت داشته باشد میتواند این کار را انجام بدهد.
وقتی داریم راجع به صنعت صحبت میکنیم راجع به ساختاری داریم صحبت میکنیم که زایش دارد، نوآوری در آن متبلور میشود و یک اتفاقاتی در حوزه استفاده از نیروی متخصص و بقیه این موارد اتفاق میافتد. آنجاست که آدمها مهم میشوند. بخشی که تحقیق و توسعه دارد و هزینه سنگینی را روی پژوهش انجام میدهد این میشود صنعت. وگرنه به غیر از این باشد میشود کارخانه. و بارها راجع به بحث خودروسازی با من صحبت کردند که چرا خودروسازی ما این طور است. خودروسازی ما کارخانه است صنعت نیست. وقتی راجع به تولید دانشبنیان داریم صحبت میکنیم تولید دانشبنیان تولیدی است که طراحیهایش برای خودمان است، تحقیق توسعهاش متعلق به خودمان است. محصول را خودمان بومیسازی میکنیم برای مردم خودمان. و این تحقیق و توسعه نوآوری در آن جریان دارد به عنوان یک اصل. این میشود تفاوت آن تولید دانشبنیان، با این تولیدی که داریم راجع به آن صحبت میکنیم.»
به گفته ستاری؛ «ما نیروی انسانی فوقالعادهای داریم. الان تعداد شرکتهای دانشبنیانمان بیش از ۶۴۰۰ شرکت است. هر جایی که این شرکتها تعدادشان از لحاظ کمی و کیفی بالا بوده ما توانستیم با تحریم مقابله کنیم. مثلاً یکی از جاهایی که ما خیلی ضعیفیم بخش کشاوزی است. تعداد شرکتهای دانشبنیان حوزه کشاورزی یک درصد کل شرکتهای دانشبنیان ما هم نیست. ما قریب به 4 میلیون دانشجو داریم. ما در کشورمان بیش از 14، 15 میلیون نفر آدم تحصیلکرده داریم. راهی جز این نداریم که به این سمت برویم. برای حفظ و جذبشان، برای اینکه اقتصادمان را از این سلطه نفت رها کنیم، به تولید دانشبنیان نیاز داریم. خود نفت مهم نیست، مهم فرهنگ نفتی است. که این فرهنگ نفتی باعث شده که ما یک دولت چاق، اینقدر بروکراسی، اینقدر قوانین متناقض و محیط کسبوکار نامناسب برای کارآفرینی داشته باشیم.»
تجربه شیرین اداره کشور بدون نفت
در دوران تحریم تجربه کردیم که بدون نفت هم میشود اقتصاد را اداره کرد. اگر تحریم نبودیم بسیاری از شرکتهای دانشبنیان وجود هم نداشتند.
معاون علمی رئیسجمهور در این باره تأکید میکند: «تغییر رفتار بازیگران بزرگ اقتصاد، مثل وزارتخانههای نفت، نیرو و جهاد کشاورزی خیلی میتواند در توسعه حوزه دانشبنیان مؤثر باشد. این تغییر رفتار به ماهیت خود این وزارتخانهها هم برمیگردد. ما هدفگذاری کردیم که با تصویب قانون جهش تولید در تمام حوزههای دانشبنیان 30 درصد رشد حداقل داشته باشیم. البته در بحث درآمدها قطعاً عدد بالاتر از این است. ما سال ۱۴۰۰ نسبت به ۹۹ هم قریب به دو برابر رشد داشتیم. انتظار داریم که امسال تعداد شرکتهای دانشبنیانمان به مرز 9 هزار شرکت برسد.»
دکتر سعید سرکار، دبیر ستاد ویژه توسعه فناوری نانو هم در این باره میگوید: «دانشبنیانها مراکزی هستند که با فعالیتهای بهروز علمی خود و حرکت در مرز دانش میتوانند به عرصههای جدید ورود کنند و با خلاقیت و نوآوری دانشهای فنی را توسعه دهند که در دنیا بینظیر است. این ظرفیت در کشور ما وجود دارد. انتظار داریم که یک مقدار در این زمینه رویکرد دانشگاهها و پژوهشگاههای ما بهسمت فعالیتهای کاربردی تغییر کند و هدفگذاری شود. باید از دانشگاه، فناوری و دانش فنی زاییده شود و شرکتهای دانشبنیان از مؤسسات آموزش عالی اعم از دانشگاهها و پژوهشگاهها زایش شوند؛ یعنی اینها محل زایش فناوری و شرکتهای دانشبنیان باشند و رویکردشان این باشد که جوانهای این مملکت را دانا و توانا تربیت کنند و جوانان ما فقط با یک مدرک و چند مقاله فارغالتحصیل نشوند.»
او میافزاید: «ما باید زیستبوم رشد و فعالیت دانشبنیان را ایجاد کنیم. خیلی از فناوریها و محصولات دانشبنیانی که وارد میشود ما ظرفیت ساختشان را داریم. این راهبرد باید جدی گرفته شود؛ اما متأسفانه در عین حالی که این همه ظرفیت در کشور داریم هنوز هم خیلی از بنگاههای وابسته به دولت و بدتر از آن بنگاههای خصولتی نگاهشان به مقوله واردات است. آنچه کشش تکنولوژی ایجاد میکند و فضا را برای دانشبنیانها ایجاد میکند، بازار است. ما باید بیشتر به بازارها و فناوریهای داخلی بها بدهیم.»
لزوم هدایت سرمایهگذاریها
به سمت اقتصاد دانشبنیان
در یک دهه اخیر مشکلات اقتصادی، بزرگترین مشکل کشور است. به اعتقاد کارشناسان تا زمانی که سرمایهگذاری در بازار ارز و سکه و ملک ایمن و کمخطر و پرسودتر باشد، اجازه نمیدهد سرمایهگذاری در حوزه اقتصاد دانشبنیان اتفاق بیفتد.
با بازار بسیار متلاطم کشور و تصمیمهای ناگهانی مثل بیثباتی در سیاستهای ارزی، اصلاً نمیتوان در این اقتصاد کاری انجام داد. به همین خاطر، اقتصاد ما اینهمه ضربه خورده است.
دکتر علیرضا میرباقری، مؤسس و مدیرعامل شرکت دانشبنیان نوآوران رباتیک و پزشکی سینا در گفتوگویی اظهار میدارد: «اگر یک تصمیم بد اقتصادی کامل انجام شود، بهتر از این است که هر روز تغییرش دهیم. حداقل افراد میتوانند برای کارهایشان برنامهریزی کنند، ولی این اتفاق متأسفانه بههیچوجه در کشور ما نمیافتد و اقتصاد شکننده را بهوجودآورده که به تصمیمات کلان و اقتصاد دانشبنیان کشور ضربه میزند. مشکل عمده و اصلی اشتغالآفرینی ما نبود یک اقتصاد باثبات و سالم و برنامهریزی شده است.»
او میافزاید: «من در سن ۲۳ سالگی در این حوزه شروع بهکار کردم و برگ برندهام این بود که زیر نظر چند استاد باتجربه کار میکردم. حداقل تجربه من برای جوانترها این است که کارکردن با بزرگان حوزه خودم خیلی به من کمک کرد. در گلوگاهها و جاهایی که دیگر کار خیلی سخت میشد آنها میتوانستند کمک کنند. استفاده از تجربه بزرگان در هر حوزهای میتواند کمککننده باشد. خیلی خطرناک است که جوانها در هیئتمدیرهشان آدمهای باتجربه نداشته باشند و فقط به قدرت جوانی خودشان اکتفا کنند.»
دکتر میرباقری درباره شعار امسال میگوید: «نگاهی که پشت این نامگذاری بوده دقیقاً به این نکته اشاره دارد که ما دیگر باید از اقتصاد نفتی عبور کنیم. البته اقتصاد نفتی پول و ثروت بسیار هنگفتی دارد و ارزش نفت بسیار زیاد است؛ مثلاً، تکنولوژی جراحی رباتیک که طی 20 سال درست شد، ارزشگذاریاش در دنیا 100 میلیون دلار است. 100 میلیون دلار ارزش فروش نصف روز نفت ایران است؛ یعنی 20 سال کار 40 جوان، معادل نصف روز فروش نفت ایران است. چقدر شرکتهای پیشرفته باید تلاش کنند تا معادل این نصف را ایجاد کنند. ما باید بدانیم که نفت چقدر باارزش است، ولی میتوان با ارزشتر از نفت را هم درست کرد و نفت را به تکنولوژی تبدیل کرد.»