kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۱۶۷۱
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۰
رسانه‌ها و ترویج اسراف و زیاده‌خواهی در جامعه اسلامی (گروه گزارش)

تخریب منابع انرژی با ترویج مصرف‌گرایی توسط رسانه‌های غربی

 

بخش نخست
با فرارسیدن روزها و شب‌های سرد، مصرف زیاده از حد منابع انرژی، منجر به عاملی در بی‌عدالتی در استفاده از این نعمت‌ها و محرومیت بخش‌هایی از جامعه می‌شود. به همین دلیل هم دراین ایام، هشدار نسبت به این مسئله را بیشتر می‌شنویم. اما به واقع، مصرف گرایی و زیاده روی، فقط به منابع انرژی محدود نمی‌شود و امروز به یک معضل در سبک زندگی بسیاری از ما ایرانیان تبدیل شده است.
وقتی عملکرد رسانه‌ها و محصولات فرهنگی هنری – به ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای، فضای مجازی و فیلم‌های سینمایی- را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که آنها نقش موثری در ترویج عادت‌های منفی در مصرف دارند. طوری که می‌توان یکی از مأموریت‌ها و کارویژه‌های اصلی رسانه‌های معاند بیگانه را نیز ترویج مصرف‌گرایی و اسراف دانست.
متأسفانه برخی از رسانه‌های داخلی نیز گاهی در پاره‌ای موارد و بعضی از محصولات و برنامه‌هایشان، مروج این کژتابی رفتاری هستند. این درحالی است که از رسانه‌های داخلی و به ویژه صداوسیما انتظار می‌رود که مقابله با مصرف‌گرایی و اسراف را در اولویت قرار دهند.
اما جای سؤال است که رسانه‌های معاند و فرهنگ مهاجم بیگانه، چرا مردم ایران را به مصرف زیاد و به ویژه اسراف منابع انرژی – مثل آب و گاز- ترغیب می‌کنند؟ ابزارها و روش آنها برای نیل به این هدف چیست؟ رسانه‌های داخلی چگونه می‌توانند با این بلیه مقابله کنند؟
در این گزارش تلاش داریم تا به این پرسش‌ها پاسخ دهیم. با ما همراه باشید.
مصرف به مثابه اعتیاد
درعصر حاضر که ما درآن زندگی می‌کنیم تحولات بسیار سریع اتفاق می‌افتد و شیوه‌های مختلف زیستی و رفتاری خیلی سریع گسترش پیدا می‌کنند. باید دانست که یکی از دلایل اصلی این موضوع رسانه‌ها هستند که به واقع در همه زمینه‌ها امروزه حرف اول را می‌زنند و کشورهای آگاه توانسته‌اند از این موضوع برای پیشبرد اهداف خود به خوبی استفاده کنند.
امروزه به همگان اثبات شده است که رسانه‌هایی مانند اینترنت و فضای مجازی، شبکه‌های ماهواره‌ای و سینما قدرت زیادی در تنویر یا تخریب افکار عمومی دارند. کشورهای صنعتی با در اختیار داشتن غول‌های رسانه‌ای سعی می‌کنند تا به شدت افکار عمومی را تحت تاثیر قرار ‌داده و مطابق منافعشان برای جهانیان فرهنگ‌سازی می‌کنند.
به کارگیری عناصر و موضوعات جذاب و توجه به مخاطب و فاکتورهای شست و شوی فکری باعث شده است که خواه‌ناخواه بعضی از مردم به مثابه مخاطب به سمت آنها جلب شده و چاره‌ای جز پذیرفتن همه یا بخشی از موضوعات را نداشته باشند. در واقع در بعضی موارد این رسانه‌ها همانند هیپنوتیسم عمل می‌کنند و ذهن مخاطب دچار نوعی القای ناخواسته می‌شود؛ به ویژه رسانه‌هایی مانند سینما، اینترنت و تلویزیون و شبکه‌های ماهواره‌ای که مانند رگبار ذهن مخاطب خود را آماج اطلاعات و مفاهیم رنگارنگی می‌کنند. طوری که مخاطب دچار نوعی اعتیاد نسبت به آنها شده و این اعتیاد، اصلی‌ترین زمینه برای ویرانی فرهنگ‌های اصیل و بومی کشورهاست.
فرزاد میرحمیدی، کارشناس فرهنگی در این باره به گزارشگر کیهان می‌گوید: «همواره یکی از ترفندهای استعمار، یا به تعبیر درست‌تر نظام سرمایه‌داری در ابعاد سیاسی- اقتصادی، ترویج اعتیاد و معتادسازی افراد جامعه برای بهره‌کشی اقتصادی همراه با سلطه سیاسی و فرهنگی بوده است. برای مثال جنگ استعماری میان انگلستان و چین، موسوم به جنگ تریاک که منجر به گسترش وسیع تریاک و مواد افیونی در چین اواسط
قرن 19 میلادی شد، نمونه‌ای بارز از سیاست استعماری نظام سرمایه در معتادسازی افراد جامعه هدف و سعی در اسارت، منفعل و بی‌هویت نمودن آنان است.»
وی درباره تعاریف و ابعاد مصرف‌گرایی و چرایی تعبیرش از این مقوله با عنوان «اعتیاد» توضیح می‌دهد: «اعتیاد در مفهوم کلی به معنای مصرف بیمارگونه هر شیء، کالا یا حتی هر الگوی مادی و غیر مادی است و از آن جهت یک ناهنجاری اجتماعی- فرهنگی محسوب می‌شود که به مقوله مصرف و نیاز، ابعادی بیمارگونه و کاذب می‌دهد. بیمارگونه و کاذب از آن رو که فرد معتاد هر روز بیش از پیش خود را محتاج به مصرف، کالا یا الگو و مُد فکری و فرهنگی می‌بیند که در حالت عادی و روند طبیعی و به صورت آزاد و مستقل، نیازی به مصرف آن ندارد. نتیجه چنین مصرف بیمارگونه‌ای، از خود بیگانگی فردی و اجتماعی، سطحی شدگی عادات و تکرار ‌اندیشه کذب و واساخته‌ای است که بیش از پیش فرد را در اسارت و بی‌هویتی فکری و فرهنگی نگاه می‌دارد و پس از مدتی فرد معتاد، آزادی فکر، ‌اندیشه و عمل خود را از دست داده، به زعم آلتوسر؛ تبدیل به «سوژه فراخوانده» و شخصیتی منفعل در دستگاه فکری غالب و نظام فرهنگی سلطه می‌گردد. بدیهی است همانند تجارت افیون- به معنای تولید، توزیع و ترویج مواد مخدر و خلسه‌آور- در سیستم فرهنگی جوامع غربی و بسیاری از جوامع نیز، نظام ایدئولوژیک غالب با تسلط و به‌کارگیری ابزاری تکنولوژیک- و به ویژه در بخش رسانه- با تولید، توزیع و ترویج همه‌جانبه و هرجایی مُدهای فرهنگی و الگوهای فکری، سبب وابستگی و مصرف بیمارگونه و کاذب می‌گردد.»
میرحمیدی همچنین می‌گوید: «همان‌گونه که سوداگران مرگ و باندهای گسترده و لابی‌های پیچیده و تو در توی مواد مخدر، با تولید، توزیع و ترویج وسیع و همه جایی مواد افیونی منجر به سطحی‌سازی، تکرار و ساخت نیازهای کاذب، پیش‌پا افتاده و اصولاً غیر واقعی و غیرطبیعی می‌شوند؛ نظام فرهنگی و ایدئولوژی غالب برجهان نیز با شدت بخشیدن در مفهوم مصرف به واسطه تکنولوژی، یا ابزار رسانه، افراد را دچار نوعی عادت، نیاز و پیش‌پاافتادگی غیرطبیعی می‌نماید که هویت و استقلال فکر و‌اندیشه را از مردم سلب می‌کند. در این حالت، در وضعیت فکری و فرهنگی غیر طبیعی و غیر واقعی و در مصرف بیمارگونه مدها و الگوها، فرد دیگر نه انسان آزاد و مختار در ‌اندیشه و عمل، که خود به سان یک معتاد- که غالباً از بیماری خود بی‌خبر است- و مهره‌ای سوخته و منفعل در لابی‌های تو در تو و پیچیده تجارت، با مصرف بیش از پیش و روزافزون، بی‌هویتی و بیماری آشکار و نهان خویش را فراموش می‌کند.»
یک توطئه برای گسترش مشتری
اما فراتر از رسانه‌های جهانی، چرا شبکه‌های فارسی‌زبان وابسته به غرب در پی ترویج مصرف‌گرایی در ایران هستند؟ این موضوع هزینه‌های بسیاری برای دنیای غرب دارد اما همین موضوع سلطه رسانه‌ای باعث شده که آنها دست به این هزینه‌ها بزنند.
دکتر محسن همتی‌نژاد یک مستندساز و فعال رسانه‌ای می‌گوید: «وقتی بحث رسانه‌های بیگانه مطرح می‌شود منظورمان یک آرایش نظامی رسانه‌ای برای تحت تأثیر قرار‌ دادن مخاطبان و یک جنگ علنی به صورت رسانه‌ای است که این جنگ نوعی رفتار‌سازی را انجام می‌دهد. بخشی از این جنگ، تحت تأثیر
قرار ‌دادن مخاطبان برای ضربه زدن به منابع انرژی است. همان طور که در یک جنگ نظامی، زیرساخت‌های انرژی یک کشور هدف تخریب قرار می‌گیرد، در جنگ رسانه‌ای هم این اتفاق می‌افتد؛ یکی از روش‌های از بین بردن منابع انرژی در یک کشور این است که مردم آن کشور به سوءمصرف انرژی ترغیب شوند، چون موجب بالا رفتن مصرف انرژی و در نتیجه نیاز به تولید انرژی بیشتری می‌شود که آن هم به وابستگی و افزایش هزینه می‌انجامد و در نهایت آن کشور از نظر اقتصادی فلج می‌شود. اگر می‌بینیم دشمنان از طریق رسانه‌های معاند روی ترویج اسراف تمرکز می‌کنند هدفشان همین است تا از این طریق به زیرساخت‌های انرژی در کشور ضربه بزنند.»
ترویج قناعت در آن‌سو
و ترویج مصراف‌گرایی در این‌سو!
نکته مهم این است که فرهنگی که امروزه دنیای رسانه‌ای غرب سعی در گسترش آن در کشورهای جهان سوم دارد فرهنگی است که درجوامع غربی دیگر ترویج داده نمی‌شود، چرا که خود فهمیده‌اند این برش فرهنگی به درد جوامع انسانی نمی‌خورد اما می‌بینیم که سعی دارند آن را به خورد جوامع جهان سوم به ویژه جوامعی که از ایدئولوژی خاصی برخوردارند مانند جامعه مذهبی ما بدهند.
دکتر زهره السادات نبوی، مدرس دانشگاه فرهنگی در برنامه رادیویی امواج شبهه در این باره می‌گوید: «غربی‌ها ابتدا ترویج مصرف گرایی را در کشورهای خودشان شروع کردند اما با توجه به اینکه منابع انرژی شان‌اندک و بعضا در حد صفر است به این نتیجه رسیدند که باید کشورهای هدفشان را تغییر دهند. درنتیجه به این سمت رفتند که از طریق تبلیغات و بسته‌های فرهنگی، شهروندان خودشان را به قناعت و تلاش بیشتری سوق دهند، چرا که با قدرت رسانه‌ای و غول‌های تبلیغاتی که در اختیار دارند به راحتی اهداف خود را از طریق کشورهای در حال توسعه تأمین می‌کنند. بنابراین با قدرت به این جهت حرکت کردند که ما را به سمت مصرف گرایی، تأمین منافع سرمایه‌داری و برآوردن تفکرات اومانیستی تغییر دهند و در مقابل ما بسیار ضعیف و بدون برنامه هستیم!»
بازگشت به خویشتن توسط رسانه‌ها
اما رسانه‌های داخلی چگونه می‌توانند با بلای مصرف‌گرایی مقابله کنند؟
دکتر زهره السادات نبوی مدرس و کارشناس ارشد فرهنگی معتقد است: «ما برای مقابله با هر موضوعی ابتدا باید آسیب‌شناسی کنیم؛ مثلا باید ببینیم که رسانه‌های غربی و هر پدیده‌ای که ما را از سبک زندگی مطلوب دور کرده چه چیزی را نشانه رفته‌اند. یکی از کارهای این رسانه‌ها این است که اول فرد را از اعتقادات و باورهایش که به او شخصیت می‌بخشند خالی می‌کنند و چنین فردی بهترین مورد برای دریافت ضدارزش‌هاست. حقیقت این است که رسانه می‌تواند انسان‌ها را با خودشان آشتی دهد. بسیاری از ما از خودمان تهی شده‌ایم و نمی‌دانیم وجودمان چه هدفی دارد. معمولا افرادی به زندگی لاکچری برای فخرفروشی رو می‌آورند که از وجود متعالی خالی شده‌اند و فکر می‌کنند زندگی لاکچری آنها را شخصیت می‌آورد. اما اگر جایگاه متعالی انسان برای بسیاری از مردم و جامعه بشری تثبیت شود، ارتقاء شخصیتی و کرامت انسانی می‌تواند یکی از راهکارهای بلند برای مقابله با این مسئله باشد.»
همتی‌پور نیز می‌گوید: «ما دارای یک فرهنگ غنی هستیم که هم ایرانی است و هم اسلامی که همه دستورالعمل‌ها در آن وجود دارد. با مراجعه به آنها حتما موفق می‌شویم. حتما هم لازم نیست منتظر بمانیم تا رسانه‌ها این کار را انجام دهند اگر چه رسانه یکی از بخش‌هایی است که می‌تواند موثر باشد، اما نباید فقط به آن محدود ماند. بلکه اصناف، صنایع، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، خدمات دهندگان و خدمات گیرندگان باید دستورالعمل‌های سبک زندگی اسلامی- ایرانی را سرلوحه خودشان قرار دهند. اگر این رعایت شود، نه تنها هیچ شبکه خارجی و دشمنی نمی‌تواند به ما نفوذ کند و ما را تحت تأثیر قرار دهد بلکه ما می‌توانیم دیگر فرهنگ‌ها را تحت تأثیر قرار دهیم و فرهنگمان را صادر کنیم.»
باید توجه کرد که ماچاره‌ای نداریم جز سرمایه‌گذاری عظیم در این بخش به ویژه در بخش‌های سیاسی و فرهنگی باید موضوعات و مطالبی قوی را فراموش نکنیم روانشناسی مخاطب همیشه این موضوع را به صراحت مشخص کرده است که ذهن مخاطب به دنبال چیزهای نو و جذاب و جالب
باشد.