مقابله با هجوم اقتصادي غرب با راهبرد «حمایت از تولید ملی»
مهدی جبرائیلی تبریزی
اندیشه استعماری طی قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی همواره به دنبال چپاول سرمایههای کشورهای مستعمره بوده است. سرزمینهای استعمارزدهای مانند آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی و جنوبی که منابع مواد خام و نیز بازارهای پرجمعیت خویش را به راحتی با تقویت روحیه غربزدگی حاکمان و دولتمردان آنها و شیفتگی متحیرانه نسبت به تمدن غرب و در نتیجه نگهداشتن ملل استعمارزده در جهل و ممانعت از رسیدن به خودکفایی در عرصه تولید و به تدریج با جایگزین کردن محصولات غربی به جای کالاهای داخلی، شرایط را برای یک وابستگی طولانیمدت و تمامعیار، مهیا میکردند. کشورهای اسلامی یکی ازگزینههای استعمارگران دراین پروژه غارتگرانه بوده و در این میان، علمای بزرگ اسلام، پرچمدار جهاد علیه این خیزش سلطهگرایانه. این تقابل از بدو باز شدن پای آنها به سرزمینهای اسلامی به ویژه ایران آغاز شد. این امر مهم و سرنوشتساز را باید در متن و ذات آموزههای سلطهستیز اسلام و نیز هوشیاری، احساس مسئولیت و غیروابسته بودن این طبقه جستوجو کرد.
راهبرد تحریم اجناس خارجی و نیز همکاری با نیروهای آنها، یکی از رویکردهای علما با هدف تقابل و مبارزه با استعمارگران بوده است.
«تفکر تحریم به نوعی رابطه ضروری و علّی با بافت شیعی و رابطه مقلِّد و مقلَّد در جامعه ایران داشته و در صورت حفظ این ارتباط به نتایج چشمگیری در مسیر مبارزه با سلطه غرب نائل میشده است. محور تحریم در این اعلامیهها، تحریم البسه و امتعه اروپایی، بانکهای خارجی به خصوص بانکهای روس و انگلیس، پارچههای فرنگی، قند و چای و انواع خوراکیها، کاغذهای مارکدار و به طورکلی هر کالا و صنعت و متاعی بوده است که در ایران حتی به درجه ضعیف یافت میشده است و چنانچه حتی مشابه ایرانی نیز نداشته است اگر ضرورت حیاتی و اقتصادی نداشته مصرف آن منع میگردیده است».1
الف) نمونههایی از تقابل علما با استعمارگران
میرزای شیرازی
میرزای شیرازی درپاسخ به استفتای شیخ فضلالله نوری با اشاره به ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد کفر به داخل ایران، آن را مایه خرابی« دین و دنیای مسلمین» دانسته و در ادامه مینویسد: «به هر وسیلهای که ممکن باشد رفع این مفاسد باید بشود» و پس از توضیحاتی در مورد نقش دولت و ملت در این زمینه، آن را از باب سیاسات و مصالح عامه دانسته و بر منع ورود این اجناس تأکید مینمایند».2
حاج آقا نورالله اصفهانی
«ازجمله راهبردهاي علماي شيعه در مقابله با هجوم اقتصادي غرب، تقويت اقتصاد داخلي بوده است. يكي از اقدامات در اين زمينه، تشويق و حمايت از تأسيس شركتهاي اقتصادي داخلي است. مهمترين مصداق اين حركت، تأسيس شركت اسلاميه اصفهان درسال 1316ق، يعني قريب 7 سال پس ازقيام تنباكو دراصفهان است. اين شركت با همت دو مجتهد بزرگ اصفهان، مرحوم آيتالله آقانجفي اصفهاني و برادرش شهيد حاج آقا نورالله اصفهاني تأسيس شد. پس از قيام تنباكو، و بروز فوايد بي شمار آن، اين دو بزرگوار اينگونه برنامهريزي ميكردند كه علاوه برحضور نداشتن كالاها و منسوجات خارجي در زندگي مردم، امكانات داخلي را براي توليد بسيج نموده و با ابتكار ايراني، به توليد بپردازند و ملت را براي حمايت از آن تشويق كنند و تحريم كالاهاي بيگانه را بعد اثباتيِ عملي ببخشند. از اينرو، مرحوم آقانجفي پس از مراسم نماز جماعت در مسجد جامع سلطاني (مسجد شاه) طي سخنراني مبسوط و مهمي با استناد به آيات و روايات، از مردم خواست از مصرف كالاها و منسوجات خارجي خودداري كنند و به مصرف كالاهاي داخلي روي آورند. ايشان در نامهها و اعلاميههاي بعدي، مردم را به استفاده از كالاهاي اسلامي تشويق ميكرد».3
فصول گوناگون اساسنامة شركت مذکور و اهداف تعيين شده حاكي از ديد وسيع و متفكرانة اين عالم ديني و توجه دقيق وي به معضلات و مشكلات اقتصادي جامعة زمان خود است كه براي حل اين مشكلات، اقدام به تأسيس اين شركت نمود. در اساسنامة اين شركت، اهداف كلي تأسيس شركت اينگونه ذكر شده است:
«-دسترسي به سود بيشتر اقتصادي از طريق راهاندازي كمپاني و شركت در نسبت با كار تجارت فردي؛
- خروج از ذلت احتياج به امتعة خارجي؛
- تثبيت و تقويت هرچه بيشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه؛
- جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور؛
- جلوگيري از مهاجرت نسلهاي آينده به خارج از كشور براي مزدوري و كارگري نزد بيگانگان؛
- تسهيل درامر معيشت مردم به علت ارزانتر بودن منسوجات و مأكولات داخلي نسبت نوع خارجي آنها؛
- ارائة الگويي تجاري براي آيندة ملت و دولت؛
- جلوگيري از رواج معاملات ربوي بيگانگان».4
روزنامة حبلالمتين در رابطه با نقش آقانجفي اصفهاني در اين باره مينويسد:
«حضرت حجهًْالاسلام حاج شيخ محمدتقي [آقانجفي] ـ مدظلهالعالي ـ عنوان مفصلي را من باب ترك منسوجات و مصنوعات خارجه در ترويج امتعه و اقمشة داخله و 27 مورد در قرآن، كه منع از معاشرت خارجه است، بياني خيلي مفصل و عنواني بسيار عامفهم، ارشاد فرمودهاند... علماي اسلام در اين شركت مقدس، شخصاً شركت ماليه نمودهاند و از بذل نصايح و تشویق عموم به امتعة اسلامي و دوري از استعمال امتعة خارجه، دقيقهاي فروگذار نميكنند... حضرت حجهًْالاسلام آقاي نجفي و بندگان ثقهًْالاسلام [حاج آقا نورالله] و جناب آقايان علماي اسلام
ـ سَلّمَهم اللهُتعالي ـ در راه اين شركت مقدس، از هستي خود گذشتهاند».5
ایشان در تایید این اقدام مینویسد:
«اميدوارم اول كسي كه تأسي به آن هيئت محترمه نمايد اين جانب و هركس بستگي به اين جانب داشته باشد، بوده باشند و رفتهرفته امتعة داخله رواج و احتياجات از خارجه بالمرّه مقطوع و ثروت مملكت زياد و شوكت و اقتدار و عزت اسلام و مسلمين فوقالعاده بشود و توازن صادرات و واردات ايران
كاملاً بشود».6
پانوشتها:
1-اندیشه تحریم و خودباوری، ص80.
2-همان، ص82-81.
3-انديشه سياسي و تاريخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهاني، صص61-59.
4- مهدي ابوطالبي، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، سال دهم، شماره دوم، پياپي 35، پاييز و زمستان 1392.
5- نقش علماي شيعه در حمايت از توليد ملي و كار و سرماية ايراني، ابوطالبي، مهدي، مجله تاریخ اسلام در آیینه پژوهش، سال دهم، شماره دوم، پياپي 35، پاييز و زمستان 1392. به نقل از روزنامه حبل المتين، ش 20، ص 9.
6- علما و رژيم رضاشاه، ص293-292.