خودزنی در فوتبال (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
از سهشنبه گذشته (۲۷ مهرماه) چرخهای لیگ برتر فوتبال به گردش و حرکت درآمد و عملا و رسما فصل جدید فوتبال ایران(۱۴۰۱-۱۴۰۰) آغاز شد. بیست و یکمین دوره لیگ برتر در حالی کار خود را شروع کرده است که تیم ملی فوتبال ایران در راه رسیدن به مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۲۲(قطر) در صدر جدول گروه خود در رقابتهای مرحله دوم مقدماتی قرار دارد و با توجه به کیفیت تیم ملی و نمایشی که در مسابقات اخیر برابر حریفان داشت میشود درباره قطعیت صعود این تیم به مرحله نهایی جام جهانی با جرات بیشتری پیشبینی کرد، هر چند که خوب میدانیم پیشبینی کردن درباره نتایج و سرنوشت مسابقات ورزشی چندان کار عاقلانه و منطقیای نیست! چرا که دهها حادثه و ماجرا در کمین نشسته تا همه آن پیشبینیها را باد هوا کند.
با این وجود حداقل درباره کیفیت قابل قبول تیم ملی و نتایجی که در چهار بازی اخیر خود در راه صعود به جام جهانی گرفته، میتوان با قاطعیت نظر داد و به آینده امیدوار بود. از طرف دیگر سوت آغاز رقابتهای باشگاهی فوتبال ایران در حالی در ورزشگاههای ما طنینانداز شده است که نمایندگان فوتبال ایران در رقابتهای باشگاهی آسیا یکی پس از دیگری از گردونه رقابتها حذف شده و آخرین آنها تیم پرسپولیس بود که همین هفته گذشته در مرحله یک چهارم نهایی با قبول شکست مقابل حریفی نامآشنا از کشور عربستان از دور مسابقات کنار رفت و امسال هم مثل سی سال گذشته فوتبال ایران در رده باشگاهی دستش از رسیدن به یک جام معتبر آسیایی کوتاه ماند.
تیمی که پرسپولیس را حذف کرد (الهلال) همان است که در مرحله قبلی استقلال، دیگر نماینده فوتبال ایران را هم از دور مسابقات خارج کرده بود. درباره این تیم عربی میگویند تیمی است که حسابی دستش به دهانش میرسد و در استخدام بازیکنان خارجی مورد نیاز از نظر مالی کوچکترین مشکلی ندارد و با تکیه بر این واقعیت سعی میکنند که ناکامی نمایندگان فوتبال ایران در برابر این حریف و در کل در رقابتهای آسیایی را توجیه نمایند. حال آنکه با نگاه به واقعیات بدون تردید این نتیجه عاید ما میشود که بدون اینکه بخواهیم زحمت و تلاش حریفانی مثل الهلال را لوث کنیم، عامل برتری این تیم و شکست نمایندگان فوتبال ما فقط دلارهای نفتی و ستارگان خارجی نیستند، بلکه باید دلایل اصلی و ریشهایتر این ناکامیها را درون فوتبال خودمان و شرایط مدیریتی حاکم بر آن و بالاخره در نحوه رفتار و معامله خودمان با سرمایههای کمنظیر این فوتبال مثل پرسپولیس و استقلال و... جستوجو کنیم.
یک بار دیگر دو بازی اشاره شده به ویژه استقلال- الهلال را به تماشا بنشینیم. آیا دلیل برتری۲-۰ حریف در آن بازی چربش تاکتیکی و قدرتنمایی ستارگان خارجی این تیم به ویژه در خط حمله (گومیس و موسی مارگا که در آن بازی ناآماده و به ویژه... سنگین و خسته مینمودند) بود یا در همریختگی تیمی و ضعف آرایش و اشتباه در چینش و ارنج اولیه تیم خودی بود که دوگل باد آورده را تقدیم حریف کرد؟! به این نکته که به طور مختصر به آن اشاره شد اضافه کنید وضعیت مدیریتی تیم استقلال را که در آن مقطع در اوج اختلاف و درگیری با کادر فنی خاصه سرمربی خود به سر میبرد. اگر ما در آن شب به روال معمول «خودزنی» نمیکردیم، با توجه به عبور پرسپولیس از خاکریز نماینده تاجیک در مرحله یکچهارم، دو تیم ایرانی به مصاف هم میرفتند وشانس رسیدن یکی از دو نماینده ما به فینال هم بیشتر میشد.
بازی پرسپولیس- الهلال را دوباره به تماشا بنشینیم. در حالی که الهلال کمی بیش از یک ماه بعد از بازی استقلال، بسیار آمادهتر و هماهنگتر مینمود و حتی دو مهاجم سیاهپوست خارجی این تیم کاملا از نا آمادگی بازی استقلال فاصله گرفته و سخت آماده و با انگیزه نشان میدادند باز ما معتقدیم این تنها قوت و آمادگی تیم حریف نبود که شکستی تلخ و سنگین را بر نماینده فوتبال ما تحمیل کرد بلکه اینجا هم ضعفهای درون عامل موثرتری بود. مثلا در حالیکه در فاصله مراحل قبلی حریفانی مثل الهلال خود را از حیث بازیکن و عوامل فیزیکی و روانی تقویت کرده بودند در اینجا نماینده ما بازیگردان اصلی و موثر خودرا که مغز متفکر این تیم در سالهای اخیر محسوب میشد (احمد نوراللهی) درقلب میدان از دست داد و...
همین مسئله بدون اغراق به انسجام و تسلط این تیم درمیانه میدان به شدت ضربه زد و از حیث فنی دلیل عمده شکست پرسپولیس و برتری حریف را در همین جا باید جستوجو کرد. این ضعف در بازی قبلی مقابل حریف تاجیک (استقلال) هم به چشم آمد منتهی گل دقیقه آخر پرسپولیس موقتا بر آن مرهم نهاد.
علاوهبراین نکته که به نظر ما خیلی مهم و فقط یک مثال و نمونه است، اضافه کنید بحث مدیریتی و در واقع عدم ثبات و بالاخره فقدان مدیریت در این تیم آن هم در آستانه برگزاری یک دیدار حساس آسیایی که بدون هیچ توضیحی نحوه رفتار و معامله ما را با سرمایههای کمنظیر و نمایندگان پر افتخار فوتبال و ورزش ایران نشان میدهد. غرض اینکه فوتبال ایران همانطور که در رده ملی وضعیت قابل قبولی دارد و درمصاف با حریفان آسیایی خاصه غرب آسیا با اقتدار عمل میکند در رده باشگاهی هم میتواند اینگونه باشد به شرط آنکه دست از «خودزنی» برداریم و مدیریت ورزش ما آن چنانکه به ویژه درپنج، شش سال اخیر با عملکرد غلط خود به کلیت ورزش ما از جمله استقلال و پرسپولیس گاهی اوقات با دوستی «خاله خرسه»وار خود ضربات هولناک وارد کرده است، از این پس و با توجه به تغییرات مدیریتی در سطح کلان و ارشد آن اگر نمیتواند خیری به این تیمها برساند حداقل شر نرساند! در این صورت شک نداریم که ظرفیت وتوان ذاتی این فوتبال و جوانان هنرمند آن در اندازهای هست که در مصاف با تیمهای مونتاژی و گرانقیمت منطقه «کم» نیاورند و در یک مصاف شرافتمندانه حداقل به «خود» نبازند در ورزش و فوتبال برد و باخت طبیعی است بهترین تیمهای دنیا هم میبازند و ضعیفترین آنها هم مزه برد را چشیدهاند آنچه تلخ و آزاردهنده است این است که باختها و ناکامیها بیش از آنکه معلول برتری حریفان باشد ریشه در ضعفهای درونی و اشکالات قدیمی و حل نشدنی داشته باشد. به گمان ما اغلب ناکامیهای فوتبال ما از جمله ناکامی اخیر چنین وضعیتی دارند و برای درمان آن، مدیریت ورزش و فوتبال باید یک بار به طور دلسوزانه و قاطع وارد عمل شود و اراده کند به وظیفه خود در قبال این تیمها به درستی عمل نماید و به جای اینکه «بار خاطر» آنها و فوتبال باشد «یار شاطر» باشد...!