تقدیر از «گاندو2» ادای دین به قهرمانان گمنام
سیده رقیه آذرنگ
فصل دوم سریال «گاندو» به مراتب از فصل اول آن بهتر بود. سکانسهای عملیاتی تو در تو و لایه لایه، عمده این تفاوت را نمایان
میساخت.
فصل اول با یک شروع و اوج خوب توانست اذهان جامعه را به تفکر وادارد و آنها را برای ورود به فصل دوم بیتاب کند.
استقبال کمنظیر مخاطبان صدا و سیما
از یک سریال با محتوای امنیتی و اجتماعی باعث شد تا سازندگان آن در گام دوم آنها را با پروندههایی که حاصل تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) بود آشنا کنند.
بدون شک تلاش دوچندان تهیهکننده و عوامل این سریال به پاس استقبال مخاطبانی بود که با شخصیت اصلی سریال(محمد) همراه و همقدم شده بودند.
ضربآهنگ این فصل با التهاب بیشتری شکل گرفت، حاشیه نساخت بلکه از حاشیهها پرده برداشت، ریتم قصه با تمام کش و قوسهای عملیاتی آنچنان در سریال اوج گرفته بود که مخاطبان با زندگی شخصی کاراکترهای عملیاتی ناآشنا ماندند و خصوصیات خانوادگی آنها بخش گمشده خط داستان بود.
قطعا اگر بنا باشد ضعف اصلی سریال را انتخاب کنیم باید به بیخبری مخاطبان درخصوص خانواده شخصیتها
اشاره کنیم.
شخصیت اصلی فیلم(محمد) با بازی خوب وحید رهبانی بسیار به نقش یک نیروی امنیتی زبده و
با اخلاص نزدیک و همتراز شد.
قهرمانی مردمی که به جنگ قضا و قدر میرود و برای امنیت کشورش از جان خویش مایه میگذارد.
او جوانی است پرشور که در خلال صحنهها مطالبه جوانان امروز را هم از پیران باتجربه این عرصه بر زبان میآورد. از این جهت او توانست به خوبی حماسهسازی باشد که با مخاطبان خود ارتباطی قوی برقرار کرد به طوری که با اتفاقی که در سکانس پایانی سریال با آن مواجه شد ذهن بسیاری از مخاطبان را ملتهب و آشفته ساخت و آنان را در یک دو راهی قرار داد که: «آیا محمدِ قهرمان ما به شهادت رسیده و یا زنده است.»
این سریال با فضاسازی جذاب و صحنهپردازی نشان داد که دشمن چگونه با بکارگیری شخصی مثل کاراکتر «شارلوت» میتواند به امنیت یک کشور ضربه بزند.
ویژگی بارز این سریال محتوای غنی و جذابیت در قالب و فرم بود.
در کل سریال «گاندو۲» با یک غرور حماسی همراه بود که تلاش و زحمات دلاورمردان گمنام امنیت ایران اسلامی را در قاب تلویزیون به
تصویر کشید.