مدعیان اصلاحات روی رزمآرا را سفید کردند! «بدون غرب نخ لباس هم نمیتوانیم تولید کنیم»
سرویس سیاسی-
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی با عنوان «مصائب اقتصاد بسته» نوشت: هفته گذشته با شروع قطعی برق در کشور، شبکههای اجتماعی پر شد از اخبار و انتقادات به وضعیت به وجود آمده. یکی از این پیامها، تبلیغ یخچال نفتی بود که به دهه ۱۳۳۰ برمیگشت و توصیه میکرد از این نوع یخچال استفاده کنید. این تبلیغ ازآنجا شایع شد که این یخچال هنگام قطعی برق همچنان کار میکند! این عقب رفتن در تاریخ ازآنروست که دولت قادر نیست حداقل خدماتی را که جامعه در دنیای امروز به آن نیازمند است بهطور کامل ارائه دهد. نشانی واضح از پسرفت اقتصاد و رفاه ایرانیان؛ اما چرا این اتفاق رخ داده است؟ بگذارید به مثال تاریخی دیگر از این عقبگردهای رفاه مردم اشاره کنیم.
دنیای اقتصاد نوشت: در رومانی کمونیستی، چائوشسکو برای تحقق جیرهبندی بنزین، طرح بازگشت به حملونقل اسبی را ارائه داد... در دهه ۱۹۸۰ وضعیت به آنجا رسید که دولت نمیتوانست کالاهای موردنیاز همین برنامه را هم تأمین کند و صف بود که جلوی مغازهها تشکیل میشد. فلاکت مردم رومانی از چه روی بود؟ چائوشسکو بر آن بود کشور خودکفا و خودوابسته باشد. تجارت بسیار محدود بود و هرچند رومانیها میتوانستند با خارجیها صحبت کنند، اما تا ۲۴ ساعت بعد باید به اطلاع مسئولان میرساندند و البته تجربه به مردم نشان داده بود که همان بهتر با کسی در ارتباط نباشند! کدام تجارت در این فضا میتوانست شکل بگیرد؟ ارمغان در خود فرورفتن اقتصاد رومانی با بستن درهایش به روی جهان آزاد، مرگ و گرسنگی برای شهروندانش بود. آنهم در یک کشور اروپایی که حاصلخیزترین زمین را داشت و میتوانست قطب صادرات مواد غذایی شود؛ اما در تأمین غذای مردم خودش نیز مانده بود.
در ادامه مطلب آمده است: میتوان فهرست بلندبالایی را برای عقبگرد اقتصاد و رفاه مردم ارائه کرد، اما هسته اصلی به نوع تفکری بازمیگردد که بر آن است استقلال را در بسته بودن درهای اقتصاد، به استقبال تحریم رفتن، عدم ارتباط با دنیا و توهم تأمین همه کالاهای موردنیاز تعریف کند. همچنانکه اگر از فردا صبح قصد کنید، چایی را که مینوشید خود به عمل آورید، نخ لباسی را که به تن دارید خود از پشم گوسفندانی که پرورش میدهید تأمین کنید و کفشی را بپوشید که خود دوختهاید، ابداً امکانپذیر نیست.
دنیای اقتصاد نوشت: بستن درهای کشور و محدود شدن تجارت و بدتر از آن افتخار به تولید همه کالاهای مورد نیاز نیز، رفاه میلیونها ایرانی را به قهقرا میبرد. همچنانکه در این سالها شاهدش بودیم. بیش از این اقتصاد را دندهعقب نرانیم.
به گمان مدعیان اصلاحات، عدم ارتباط با آمریکا و رژیم صهیونیستی مساوی است با قطع ارتباط با دنیا. اصلاحطلبان بااینکه در سیاست خارجی تجربه، شکستخورده و بارها نیرنگ و جفای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی علیه ایران را به چشم دیدهاند اما بازهم ساز سازش و سرسپردگی در قبال دشمن را کوک میکنند. اصلاحطلبان پیشازاین در واکنش به تصویری که تحقیر «الکساندر ووچیچ» رئیسجمهور صربستان مقابل ترامپ را نشان میداد نوشتند که او «سرافراز و متعهد به منافع ملی» است و اگر منافع ملی یک کشور اقتضا کند، زانو زدن رئیسجمهور در برابر آمریکاییها را هم میتوان «عقلانیتی سیاسی» دانست!
حرفهای مدعیان اصلاحات مبنی بر اینکه «بدون غرب نخ لباس هم نمیتوانیم تولید کنیم» تداعیگر عمق غربزدگی مقامات رژیم منحوس پهلوی است.
رزمآرا، نخستوزیری که ملت ایران را بیلیاقت میدانست 70 سال پیش تعدادی از نمایندگان را به جلسه خصوصی دعوت کرده بود تا آنها را برای دادن رأی مثبت به «لایحه تمدید گس- گلشائیان» (دادن امتیاز بهرهبرداری از نفت ایران به طرف غربی) راضی کند. او در این جلسه میگوید: «ما لیاقت لولهنگسازی (آفتابه گلی) هم نداریم. 50 سال است که آن را میسازیم ولی ترقی نکردهایم ما چطور میتوانیم خودمان صنعت نفتمان را اداره کنیم؟ اگر این کارهای عوامفریبانه ادامه پیدا کند من ناچار میشوم که مسجد شاه را توی سر کاشانی و مجلس را توی سر اقلیت خراب کنم.»
نسخهپیچی حامیان دیپلماسی التماسی برای رفع مشکلات!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «در حوزه سیاست خارجی صرفاً با شعار دادن به آمریکا، انگلیس و... چیزی حل نمیشود. در مسائل سیاست داخلی نیز فقط با شعارهایی درخصوص لزوم توجه به مردم و نگاه مستضعفانه به مردم و اینکه گاهاً چیزی به مردم بدهند، نمیتوان کشور را اداره کرد. باید با یک برنامهریزی صحیح اقتصادی و استفاده بسیار صحیح و درست از منابع و نعمتهای پروردگار که در کشورمان قرار گرفته و استفاده از معادن و زمینها، آبها و دریاها و همهچیز که خداوند به ما داده در راستای پیشرفت و توسعه کشور و حل مسائل و مشکلات مردم قدم برداریم.»
دولت روحانی که اکثریت مطلق آن در اختیار مدعیان اصلاحات است در هشت سال اخیر با رویکرد دیپلماسی انفعالی، بسیاری از فرصتها را در حوزه سیاست خارجی از بین برد.
دولت در این هشت سال با چیدن همه تخممرغها در سبد برجام، فرصتهای عظیم در داخل کشور را نیز بهپای برجام ذبح کرد.
حالا بانیان وضع موجود و حامیان دیپلماسی انفعالی و مدافعان تز «آبگوشت بزباش» با توهین به فهم و شعور مردم، به نسخهپیچی برای رفع مشکلات مردم مشغول شدهاند.
آقای روحانی! ایکاش همهچیز را گردن کرونا نمیانداختید
روزنامه ابتکار در مطلبی به اظهارات اخیر روحانی (مبنی بر اینکه برخی انتقادات علیه دولت سیاهنمایی است) پرداخت و نوشت: حالا اما آقای روحانی از سیاهنمایی میگوید. هتاکی، توهین و استفاده از الفاظ رکیک توسط وزیر و مسئولان وزارتخانهاش حتی اگر محق باشند واقعیت تلخی است که مردم برای همین بددهانیها در دولت قبل به او رأی دادند.
در ادامه این مطلب آمده است: هرچند بیان این حرفها در روزهای پایانی ریاست آقای روحانی اثری در تغییر وضعیت نخواهد داشت اما بد نیست تا آقای روحانی بداند که طی این 4 سال تصمیمهای زیان باری چون بالا بردن یکباره نرخ بنزین، تغییر نکردن ساختارهای معیوب و... را مردم از یاد نبردهاند؛ و بهتر آن است که بداند واقعیت موجود، از بین رفتن اعتماد مردمی است که از هزاران دستانداز در مسیر بهبود وضعیت خسته شده بود و رأیش اثری در تغییر شرایط نداشت.
ابتکار نوشت: آقای روحانی، اینها سیاهنمایی نیستند کهای کاش همهچیز را گردن کرونا نمیانداختید و کمی واقعبینانه کاستیهای خود و اطرافیانتان را واکاوی میکردید. این نوشتار بههیچوجه به معنای دفاع از سنگاندازانی که طی این سالها تلاش کردند تا تحریمها شدت پیدا کند و دولت شکست بخورد نیست بلکه دفاع از مردمی است که شما میتوانستید به پشتوانه آنها شاید جلوی آن سنگاندازیها هم محکمتر بایستید و خواست مردم را آنطور که بود جامه عمل میپوشاندید نه آنطور که از پشت شیشه خودرویتان دیدید. همانگونه که در انتخابات دیدید و گفتید اما فراموش کردید.
گلایه مدعیان اصلاحات از حبس کالاهای اساسی در گمرکات؛
کشور گرفتار سوءمدیریت داخلی است
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: قصه دپوی کالاهای اساسی در بنادر سر درازی دارد. دپوی این کالاها در بنادر در حالی است که در دولت دوازدهم، رشد عجیبی در قیمت مواد خوراکی گزارش شده است. بر اساس گزارشها، از ابتدای دولت دوازدهم تاکنون قیمت مواد غذایی پرمصرف بهشدت افزایش یافته است. مثلاً قیمت چای از بستهای حدود ۲۰ هزار تومان در خرداد ۴ سال قبل به بالای ۱۰۰ هزار تومان در خرداد امسال رسید. قیمت هر کیلو برنج خارجی هم از ۵۵۰۰ تومان به حدود ۲۵۰۰۰ تومان افزایش یافته است. این گرانیها در حالی است که طی روزهای اخیر آمارهای مختلفی درباره میزان دپوی کالاهای اساسی در بنادر گزارش شده، چند هفته پیش آمارها از گیرکردن حدود 8 میلیون کالاهای اساسی در گمرک حکایت میکردند، اما بر اساس آماری که روز گذشته از سوی مسئولان گمرک خبرساز شد، حالا حداقل دو میلیون کالای حبس شده است... این یعنی باوجود تمامی مصوبات و دستورالعملها برای ترخیص کالاهای اساسی، همچنان روند رو به رشد دپوی کالا در گمرک و بنادر ادامه دارد. به نظر میرسد کشور همزمان با تحریم، گرفتار سوءمدیریت داخلی نیز است.
«ساز شیپورچیهای آمریکا از صدا نمیافتد!»
سیاست خارجی ما گروگان برجام است
روزنامه سازندگی در مطلبی به نقل از محسن میردامادی، عضو حزب اتحاد ملت (مشارکتیهای سابق) نوشت: دولت رئیسی ماهعسل کوتاهی دارد. وی با گره زدن زلف مشکلات کشور به مسئله برجام گفت: سیاست خارجی ما عملاً گروگان برجام است ما اگر برجام را به نتیجه برسانیم و برجام احیا شود مانع اصلی سیاست خارجی تعاملی برداشته میشود و امکان تعامل فراهم میشود. البته نه این معنا که هیچ مشکل دیگری در این جهت نداریم ولی یک مانع بزرگ یا مهمترین مانع برداشته خواهد شد! اگر برجام را احیا نکنیم و نتوانیم در مذاکراتی که الآن در جریان است به توافق برسیم عملاً وارد شرایط رادیکالتری در سیاست خارجی خواهیم شد.» مدعیان اصلاحات که جزو بانیان و مقصران اصلی تشدید تحریمها علیه ایران (بهویژه قطعنامه 1929 بعد از وقایع فتنه 88) هستند و طی 8 سال گذشته راهحل مشکلات کشور را در برجام میدانستند حالا و در روزهای پایانی دولت بر رویه غلط خود پا فشاری میکنند تا به خیال خام خود، ساز تسلیم از صدا نیافتد!
اقتصاد ایران در برخی شاخصها به مرز بحرانی رسیده است
روزنامه ایران در مطلبی تحت عنوان «سرچشمه معضلات اقتصادی»: نوشت: دولت سیزدهم تا چند هفته دیگر، زمام امور اجرایی کشور را در دست میگیرد و همانگونه که همگان معترفند، اصلیترین و مهمترین اولویت آن حوزه اقتصاد است. در سالهای اخیر به دلایل اقتصادی و غیراقتصادی متعدد، وضعیت اقتصاد ایران و شاخصهای مختلف آن قابلقبول نبوده و در برخی شاخصها به مرز بحرانی رسیده است.
ارگان دولت در واکاوی علت وضعیت بحرانی اقتصاد ایران نوشت: یکی از این عوامل اقتصاد دولتی است. اقتصاد دولتی ایران که فرصت بالندگی و رشد را از بخش خصوصی واقعی گرفته است و تصمیمات آن مستقیماً حیات این بخش را تحت تأثیر قرار میدهد، یکی از بزرگترین ریشههای مشکلات اقتصادی کنونی است. مشکلاتی که از روزنههای متعددی نظیر بودجههای سنواتی، نظام تنظیم بازار و قیمتگذاری دستوری و... فضای اقتصادی ایران را متشنجتر میکند. نظام توزیع منابع در کشور از سرمنشأ، نیاز به اصلاح جدی دارد، چراکه خود عامل ایجاد مشکلات بسیاری مانند فاصله طبقاتی، فقر، آسیبهای اجتماعی و... شده است. این نظام طیف گستردهای از منابع از بودجه کل کشور تا یارانههای آشکار و پنهان را در بر میگیرد.
دستگاه قضا میتواند به کمک اقتصاد بیاید
در این مطلب آمده است: از سوی دیگر نقشآفرینی مناسب دستگاه قضا بدون هیچگونه مسامحه و گذشتی با متخلفان، سوداگران و رانت جویان در نهادهای مختلف بخصوص دولت، موضوع دیگری است که خود میتواند بسیاری از مشکلات ثانویه را حل کند. درصورتیکه دستگاه قضا با این متخلفان برخورد جدی داشته و ریشههای شکلگیری آنها را بخشکاند، بهطورقطع بخشها و اقشاری که تحت تأثیر این تخلفات در فشار اقتصادی قرار میگیرند و بیصدایانی که ازاینگونه رفتارها متأثر و متضرر میشوند، امیدوارتر شده و احساس امنیت خواهند کرد.
بیاطلاعی اصلاحطلبان از علت دشمنی غرب سلطهجو با ایران
در سرمقاله روزنامه شرق که به قلم «مصطفی هاشمیطبا» نوشته شده آمده است: «گرمای شدید هوا همزمان با عدم بهرهبرداری از نیروگاههای آبی و استفاده مردم از وسایل سرمایشی، ایران را با مسئله خاموشیهای نگرانکننده و آزاردهنده روبهرو کرده و البته مثل همیشه، مخفیکردن از مردم موجب عدم شفافیت شده است.»
در ادامه این نوشتار میخوانیم: «بهطور مثال معلوم شده که آمار و اطلاعات اعلامشده درخصوص استفاده از دستگاههای ماینر تولیدکننده بیتکوین (سکه مجازی) ناکافی و نادرست بوده زیرا یکباره در محلی هفت هزار دستگاه ماینر کشف شده، دستگاههایی که بهصورت قاچاق وارد کشور شده است. حال خدا میداند چند مزرعه بیتکوین با چه تعدادی از آنها برق کشور را مصرف میکنند و کدامشان مجاز و کدامشان غیرمجاز هستند. در کشوری که بهای برق همچنان ارزان است و حتی مصرفکنندگان زیاد که در مصرف برق اسراف میکنند و مشمول قیمتهای تصاعدی هستند، پرداختهای ماهانه برایشان بیاهمیت است، حکمرانی[!!] کشور که در مقابل ازدیاد دستگاههای سردکننده که یا در داخل مونتاژ میشود یا بهصورت رسمی یا قاچاق، کولهبری یا با انواع ترفندهای دیگر فراهم میشود، ساکت است و همه را در کیفیت مصرف و مقدار آن آزاد گذاشته است، باید که به فکر افزایش تولید برق میبود و علاوهبر پایدارکردن اعتبارات عمرانی (بهجای افزایش اعتبارات جاری) بدهی به تولیدکنندگان بخش خصوصی را پرداخت میکرد تا بخش خصوصی به کمک دولت بیاید.»
عدم شفافیت شما نیز آزاردهنده است
نکته اعجابآور آن است که نویسنده وقتی میخواهد به عدم افزایش تولید برق و قاچاق دستگاههای ماینر بپردازد نام حکمرانی را میآورد اما در انتهای پاراگراف عنوان میکند تا «بخش خصوصی [برای تولید برق] به کمک دولت بیاید.» که نشان دهنده آن است که نویسنده میداند موضوعاتی را که به حکمرانی نسبت داده به دولتی ربط دارد که وی یکی از حامیان سرسخت آن بود. پس باید به هاشمیطبا گفته شود که این عدم شفافیت شما نیز آزاردهنده است.
در ادامه این نوشتار هاشمیطبا که زمانی به عنوان نامزد ریاست جمهوری در رقابتها شرکت کرده بود و چندین دهه در پستهای مهمی مشغول به کار بوده نوشته است: «حال وقتی غرب سلطهگر با ما چپ افتاده (حال میخواهد بهدلیل رفتار ما باشد یا بهدلیل زیادهخواهی آنان یا به هر دلیل دیگر که حقیر از هیچکدام اطلاع و سررشته ندارد) ما باید ببینیم مردم چگونه باید زندگی کنند...»