جشنواره فیلم کن؛ فرانسوی یا آمریکایی؟!
سعید مستغاثی
هفتاد و چهارمین جشنواره فیلم کن پس از یک دوره تعطیلی و دو ماه تاخیر از زمان مقرر، از ۷ ژوئیه (۱۶ تیر) در سواحل کوزوات جنوب فرانسه با تجلیل از جودی فاستر (بازیگر و کارگردان و تهیهکننده آمریکایی) افتتاح شد.
این در حالی است که برای نوزدهمین بار در تاریخ برگزاری این جشنواره (از زمانی که در اوایل دهه 60 سر و شکل امروزی را به خود گرفت)، یک سینماگر آمریکایی (اسپایک لی) به عنوان رئیسهیئت داوران بخش مسابقه اصلی این جشنواره انتخاب شده است. آنچه در طی این مدت تنها 14 بار به سینماگران فرانسوی یعنی کشور برگزارکننده اختصاص یافته و دیگر کشورها حتی ممالک صاحب سینمایی مثل آلمان و ایتالیا و انگلیس، سهمی ناچیز از این موقعیت داشتهاند.
در یک دهه اخیر آمریکاییها، 5 بار ریاست هیئت داوران جشنواره کن یعنی نیمی از دورههای این یک دهه را برعهده گرفتهاند، در حالی که به سینماگران فرانسوی هیچ سهمی از آن نرسیده است!
ضمن اینکه در جدول برندگان جوایز اصلی (نخل طلا و جایزه بزرگ هیئت داوران) تاریخ جشنواره کن، آمریکا با کسب 22 جایزه در مکان اول قرار گرفته و پس از آن فرانسه و ایتالیا و انگلیس با فاصلهای زیاد و کسب به ترتیب 13 و 12 و 10 جایزه در مکانهای بعدی هستند.
اما این تنها امتیازات جشنواره فیلم کن برای فیلمهای و سینما و سینماگران آمریکایی نیست، قائل شدن حق وتو برای این دسته از آثار سینمایی از دیگر مواردی است که بارها و بارها در این جشنواره تکرار شده ، یعنی اگرچه براساس قوانین جشنواره فیلم کن به عنوان یک جشنواره رقابتی گروه A ، فیلمهایی در بخش مسابقه اصلی این جشنواره شرکت داده میشوند که قبلا در هیچ جشنواره یا فستیوال و یا نمایش عمومی، اکران نشده باشند اما به دفعات، فیلمهایی از سینمای آمریکا در جشنواره کن حضور یافتهاند که پیش از این، حتی به مدت یک ماه اکران عمومی داشتهاند!
اما توجیه برگزارکنندگان جشنواره کن برای اینگونه امتیاز دادن به سینمای آمریکا علیرغم ادعای حمایت از سینمای مستقل و هنری، همواره این بوده که بدون پول و سرمایههای استودیوها، شرکتها و کمپانیهایی که به طرق مختلف اسپانسر جشنواره کن میشوند و اغلب به هرحال یک طرفشان آمریکایی است، اساسا این جشنواره قابل برگزاری نیست و به قول معروف جشنواره کن روی شاخ کمپانیهای آمریکایی میچرخد. صریحا میگویند که هنر و سینما و این گونه مسائل در این جشنواره یعنی کشک!
از همین روست که متولیان جشنواره فیلم کن همواره سعی کردهاند با دعوت از هنرپیشگان و آثار جنجالی و پرسروصدا و تجاری هالیوود که اساسا با سر و شکل و اهداف و ادعاهای هنری این جشنواره نخوانده بلکه دقیقا در مقابل آن قرار دارد، به کمپانیهای آمریکایی باج داده و به قول معروف چراغ جشنواره را روشن نگه دارند!
به همین دلیل در اوج هنری بازیهای این جشنواره، مدیران آن حتی به خودزنی روی آورده، به طوری که شاهد نمایشهای گروه بازیگران و عوامل فیلمهایی مثل Star Wars و «شرک» و... و حرکات تهوع آور عوامل فیلم «بیمصرفها»... روی فرش قرمز بودیم. حتی کار به جایی رسید که امثال سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر و بروس ویلیس و... به عنوان بازیگران فیلم «بیمصرفها» با زرهپوش به روی فرش قرمز رفتند و به تحقیر جشنواره و فیلمهایش پرداختند!!
اینچنین بود که جشنواره فیلم کن که زمانی مدعی هنریترین فستیوال سینمایی دنیا بود، از اسکار هم آمریکاییتر شد و به قول معروف از پاپ هم کاتولیکتر گردید!
اینچنین است که در طول 73 دوره برگزاری این جشنواره، بسیاری از هنریترین سینماگران تاریخ سینما اصلا پایشان به کن نرسید و بسیاری هم از جوایز آن نصیبی نبردند.
از جمله فیلمساز برجستهای مانند اینگمار برگمان که ارزشهای برتر سینمایی آثارش مورد توافق اغلب کارشناسان سینما و سینما دوستان قرار دارد ولی حتی یک بار هم در تاریخ این جشنواره، نخل طلا دریافت نکرد در حالی که بخش مهمی از تاریخ کن یعنی در دهههای 50 و 60 و 70 با ساخته شدن فیلمهای مهم این فیلمساز تقارن داشت. سالهایی که فیلمهایی مثل «مارتی» (دلبرت مان)، مترسک (جری شاتزبزگ)، «غیبت طولانی» (هانری کولبی)، «قول» (آنسلمو دوراتچی)، یک زن، یک مرد (کلود للوش) و «مزدور» (آلن بریجز) هم نخل طلا گرفتند!
هنگامی که مدیران جشنواره کن در پنجاهمین سالگرد این جشنواره گویا برای جبران چنین قصوری خواستند که طی مراسم باشکوهی جایزه ویژهای به نام «نخل طلای نخل طلاها» را به برگمان اعطاء نمایند، او با انتقاد از این جشنواره از قبول چنین جایزهای امتناع ورزید و به عنوان اعتراض گفت که دیگر پایش را به چنین جشنوارهای نخواهد گذارد.