مطالبات مردمی و امکانپذیر از رئیسجمهور منتخب
قاسم رحمانی
رهبر معظم انقلاب در چهارشنبه قبل از انتخابات ریاستجمهوری فرمودند: «... یک نکته دیگری که وجود دارد و به نظر من قابلتوجه است این است که بعضی از کسانی که اظهار تردید میکنند در امر شرکت در انتخابات، [یعنی] مردّدند یا دلسردند، اینها قشرهای ضعیف جامعهاند؛ قشرهای محروم جامعه. این را من اطّلاع دارم؛ از نظرخواهیها و نظرسنجیها میدانیم. بعضی از قشرهای محروم جامعه هستند که اینها خب توقّعات بهجایی دارند و گلایه دارند از اینکه این توقّعات برآورده نشده؛ مسئله معیشت، مسئله مسکن، مسئله اشتغال که خب واقعاً بایستی مسئولین کشور به این مسائل برسند و باید میرسیدند به این مسائل؛ اینها گلایهمندند، لذا دستودلشان به انتخابات نمیرود؛ میگویند خب حالا مثلاً شرکت کردیم چه فایده! به نظر من گلایه اینها بهجا است، امّا تصمیمگیریشان بهجا نیست؛ بله، گلایهشان گلایه درستی است، بایستی به این گلایهها رسیدگی میشد و دولت آینده حتماً بایستی در صدر برنامههای خودش، رسیدگی به این قشرها را قرار بدهد؛ بنابراین من گلایهها را قبول دارم ولیکن شرکت نکردن بهخاطر این گلایهها را قبول ندارم. حتماً دولت آینده هم باید در این زمینه کار لازم خودش را انجام بدهد...»
عمل به وعدههایی که در حین انتخابات به مردم داده شده، مستلزم چند کار کلان است که برخی فوری و برخی بین یک تا 10 سال زمان میبرد. برخی ساده و بعضی سخت است. در این گزارش به پنج انتظار از رئیسجمهور منتخب میپردازیم که عمل او به این انتظارات، خودبهخود اوضاع را بهسوی بهبود و سپس جهش میبرد.
انتظار یکم؛
ساماندهی فوری بازار معیشتی
محسن نعیمی کارشناس اقتصاد معیشتی به گزارشگر کیهان میگوید: «انتظار فوری از آقای رئیسی این است که برای ساماندهی بازار اقلام اساسی و قیمتهای این نوع کالاها و بازار اجارهبها فکر و عملی مؤثر انجام بدهد و از اختیارات خود در قوه قضائیه استفاده کند و پس از تحلیف، حتی منتظر تشکیل کابینه خودش نشود. البته دولت فعلی هم میتواند تا پایان کارش، وضعیت بازار معیشتی و اجارهبها را سامان بدهد. چه دستوری و چه غیردستوری، این مسائل؛ فوریترین انتظار مردم از رئیسجمهور فعلی و منتخب است.»
ایوب محتشمی روزنامهنگار میگوید: «به عبارتی رهبری با تأکید بر اینکه گلایه اقشار ضعیف و محروم جامعه از وضعیت معیشتی حق است و باید دولتهای فعلی و بعدی به آن توجه کنند درعینحال تصریح میکنند که این گلایهها موجب نخواهد شد مردم محروم پای صندوق نیایند. اتفاقاً اکثریت مردم مستضعف نیز با وجود انتقاد از وضعیتی که برخی معتقد بودند بهعمد به وجود آمده تا مردم را دلسرد کند بازهم پایکار آمدند و حماسهای جدید آفریدند.»
رضا صدیقیان کارشناس اقتصادی میگوید: «دولتهای ما در بحث ساماندهی به بازار کالاهای معیشتی و اجارهبها باید مانند شروع کرونا عمل کنند که با کمک مردم و نهادها و به مدد مجوز زدایی و رفع موانع دولتی، ظرف کمتر از 130 روز، نیازهایی چون ماسک، لباس مخصوص کادر درمان و مواد ضدعفونیکننده را به حد نیاز کشور رسانده و حتی صادرکننده شدند.»
دوم؛ بازگشت به کارآمدی عادی
ایوب محتشمی روزنامهنگار میگوید: «تنبلی، ناکارآمدی، مختل شدن امور جاری و عادی کشور از جمله مشکلاتی است که دولت فعلی ایجاد کرده که ربطی به تحریم ندارد. رئیسجمهور منتخب با کنارگذاشتن افراد فاسد، ناکارآمد، تنبل، تئوریپرداز بیعمل و کسانی که چوب لای چرخ حرکت کشور گذاشتهاند، حداقل کشور را به شرایط عادی بازگرداند. همین یک عمل و جایگزینی افراد انقلابی، فساد ستیز و کارآمد و بدون حاشیه، بسیاری از گرهها را در طول سال اول ریاستجمهوری آقای رئیسی باز میکند.»
این کارشناس رسانه در تکمیل صحبتهایش میگوید: «پالایش دولت از افراد فاسد و تنبل و ناکارآمد مثل چربی زدایی از رگها و عفونت و دیابت زدایی از بدن یک انسان است که خودبهخود راندمان جسم را افزایش میدهد. در مقابل بهکارگیری نیروهایی که دو ویژگی پاکدستی و پرتلاش بودن را دارند و البته کاربلد و انقلابی، شرط بهبود اوضاع است و پس از عادیسازی باید به جهش اقدام کرد.»
سوم؛ جلوگیری از حیفومیلها
رضا صدیقیان کارشناس اقتصادی میگوید: «جلوگیری از حیفومیلها مخصوصاً حیفها مهم است. در سالهای اخیر به مقوله میل بسیار پرداخته شده و برخورد آقای رئیسی در دستگاه قضایی گرههای زیادی را گشود. اغلب پروندههای کلان که در قوه قضائیه تشکیل میشود حاصل فساد در دستگاههای قوه مجریه است و اگر از مبدأ جلوی فساد گرفته شود، بار قوه قضائیه هم سبک میشود.»
اما بحث حیف یا هدردادن امکانات و ظرفیتها مسئله دیگری است. مرحومهاشمی شاهرودی؛ رئیساسبق قوه قضائیه گفته بود در کشور ما آنقدر که حیف میشود، میل نمیشود.
مهدی سعیدپور کارشناس مدیریت میگوید: «اولین اقدام هر مدیری شناسایی و رفع پرتیهای سیستم تحت مدیریت خود است. هدررفتهای از سر اهمالکاری یا نابلدی گاه آنقدر هویداست که نیاز به ذرهبین و چراغقوه ندارد. جلوگیری از حیفها آسانتر از مقابله با میلهاست و برخلاف مقابله با میلها که زمانبر است، بهسرعت قابلرفع است. دولت بعدی، با شناسایی و رفع هدررفتها، علاوهبر افزایش بهرهوری نیاز خود به بودجههای اضافی را کاهش میدهد.»
برخی کارشناسان و آگاهان از وضعیت کشور، معتقدند؛ امکانات کشور کم نیست، اما بهدرستی از آنها استفاده نمیشود و همواره مسئولان به دنبال هزینه کردهای مالی و نقدی هستند. برخی دولتمردان سابق میگویند: «پول و امکانات در کشور زیاد است، اما بسیار متفرق و بخش، بخش استفاده میشود و این مسئله هدررفت منابع را افزایش داده.»
صدرا فتحی روزنامهنگار اقتصادی در زمینه جلوگیری از هدررفتها میگوید: «احصاء انواع امکانات و تواناییهای انسانی، صنعتی، کشاورزی، مالی کشور و شناسایی پرامکاناتها و بیامکاناتها، موجب تصمیمگیری درست دولتها میشود. این کار نیاز به بودجه را تا مقدار چشمگیری کاهش میدهد. تا آنجا که میشود کشور را غیرنقدی اداره کنیم. تأکید میکنم تا آنجا که میشود. بهعنوانمثال سولهای برای کارخانهای احداث شده، اما امکان ایجاد آن صنعت نیست چه عیبی دارد که به صنعت دیگری واگذار شود یا از اتوبوسهای حومهای برای شهرها و بینشهری مازاد برای حومهایها استفاده شود و با تجمیع سازمانها، هزاران ساختمان اضافی و...در اختیار دولت قرار میگیرد.»
علی معروف زاده کارشناس اقتصادی میگوید: «در دولت روحانی منابع بهسوی ثروتمندان و اشراف سوق پیدا کرد و دایره برخورداران شدیداً تنگ شد. شعارشان این بود که اگر اقلیتی خوب زندگی کنند بهتر از این است که همه فقیر باشند. با این گزاره ضدانسانی و مستکبرانه، تعداد فقیران مطلق دوبرابر شد. حالآنکه اولویت هزینه پول مملکت با تأمین امکانات عمومی است و هر چه ماند باید به نسبتی عادلانه که منجر به مساوات کمونیستی و شکاف طبقاتی لیبرالیستی نشود، تقسیم بشود.»
چهارم؛ بازگشت به پیشرفت و عدالت
علی معروف زاده کارشناس اقتصادی با بیان اینکه درست شدن برخی امور به زمانی بیش از چهار سال نیاز دارد، میگوید: «عقبگرد کشور در بعد غیرنظامی به بدیهای دهههای 60 و 70 عیان است. اگر در بعد نظامی و امنیت کشور، عقبگرد نکردهایم و بلکه جلو رفتهایم مرهون رشادتهای حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش است. قطع برق، صفهای ارزاق، اشرافیگری مسئولان و چهاردرصدیها، گرانی سرسامآور کالاها بهویژه دلار و مسکن و... همه یادآور بدیهای آن دو دهه است.»
این مدرس دانشگاه میافزاید: «در سال 90 صحبت از پیشرفت و فرستادن انسان به فضا بود اما الان دغدغه همه مردم و مسئولان تأمین مرغ و تخممرغ است. اغلب اقتصاددانان، خواهان پیشرفت شرایط به سال 90 بدون بدیهایش هستند. این بدان معنی نیست که دلار یک هزار تومان شود، بلکه بدین معنی است که اولاً قدرت خرید مردم به آن زمان برگردد و همچنین نرخ رشد علمی و فضای علمی آن زمان احیا شود. امری که در چهار سال شدنی نیست اما در هشت سال میشود.»
صادق مهدی نیا یک رزمنده دوران دفاع مقدس میگوید: «همه چیز شده عمل بر اساس شاخصهای اقتصادی درحالیکه شاخص اقتصادی باید تابع آبروی کشور و نظام باشد. قدیم از جمله دهه 60 که گاز شهری هم نبود و مردم با زحمت زیاد کپسول گاز تهیه میکردند و مدام هم در صف ارزاق بودند، یک قابلمه آب پر میکردند و سر اجاق میگذاشتند که کسی متوجه فقر خانواده نشود.
چون ملاکشان حفظ و ارتقا آبرو بود، زندگیشان در عین فقر، برکت داشت. الان با وجود اینهمه امکانات، مدام نداری خود را فریاد میزنیم و مجبوریم در صف مرغ بایستیم که بهخاطر ناکارآمدیها و بعضاً نامردیهای داخلی است.»
این دبیر آموزشوپرورش میافزاید: «اگر آبروی کشور ملاک باشد، قیمت دلار با ترکیه برابر میشود تا آن نامزد محترم نگوید ارزش پول ما، مایه ننگ است. به قول خارجیها اگر ملاک، حفظ و ارتقای پرستیژ کشور و نظام باشد، راه درستِ کاهش قیمت دلار در همین شرایط هم پیدا میشود. نداری مردم از عزم عدهای برای فقیرنمایی و فلاکتزده نشاندادن ملت ایران است. این افراد احتمالاً در خانوادههای آبرومند بزرگ نشدهاند و عمداً وضع کشور را به این وضع رساندند و در بوقوکرنا کردند بهقصد ناامید کردن مردم.»
پنجم؛ کاهش بار روانی مردم
بر اساس یک تحقیق میدانی، انتظار آرامش و امید دادن به مردم از سوی دولت، نیاز اول ساکنان شهرهای بزرگ و نیاز دوم دیگر مناطق کشور است.
کامیار محبیان یک کارشناس رسانه میگوید: «دولت فعلی مدام با ترک فعل، گرانیهای ارزاق و مسکن، کمآبی، بیبرقی و غیره علاوه بر اینکه عملاً مردم را اذیت میکند به لحاظ روانی هم تشویش اذهان عمومی انجام میدهد. اینکه مدام به مردم گفته شود آب نداریم، برق نداریم و با گرانیهای هرروزه با اعصاب مردم بازی کنیم... تشویش اذهان عمومی است. اطلاعرسانی با تخریب روانی مردم فرق اساسی دارد.»
این روزنامهنگار میافزاید: «میدانیم که روحانی زمین سوخته تحویل دولت سیزدهم میدهد، اما این هم از مظلومیتهای دولت انقلابی است که باید بدون گفتن از خرابیهای گذشته، آنها را جبران و آینده را آباد کند. مردم از بگومگوها خستهاند و دولت باید بدون حاشیه پردازی، تمرکز خود را بر خدمت بگذارد و علاوهبر انجام کار و خدمت، خبرهای خوب و امیدبخش به مردم بدهد. بهترین خبر هم خبر خدمات مؤثر دولت است.»
یک مدرس رسانه میگوید: «پررویی نجومی حاصل شبکه بههمپیوسته رسانهای و فضای مجازی است که ازیکطرف از نظام و مردم طلبکار است و از سویی خبر بد را هفت برابر خبر خوب، بازتاب میدهد تا مردم و حتی مسئولان دلسوز را ناامید کند. جریان انقلابی هر چه بیشتر باید خود را به لحاظ رسانهای قویتر و اثرگذارتر کند. رسانه و اهل رسانه انقلابی باید برخورد کریمانه با مردم، سعهصدر با داخلیها و شدت دادن به ادبیات ضدآمریکایی در پیامی که میدهد باشد تا موجب تقویت انسجام داخلی و هراس و وادادگی دشمن شود. تلاش و شدت در برابر کفار و صبر در برابر مؤمن نماها، انقلابینماها، مردمی نماها و ملی نماها، کفار را به وادادگی و منافقان را به رسوایی بهوسیله خودشان میرساند.»
راهکار برآورده کردن انتظارات
نیما راهور یک استاد دانشگاه میگوید: «گذشته چراغ راه آینده است. تجربیات 42 ساله پس از پیروزی انقلاب جلوی چشم رئیسجمهور منتخب است. خوبیهای دولتهای گذشته را بکار بگیرد و بدیهایش را کنار بگذارد.
در این راه باید از امتحان پس دادهها و تجربههای انسانی و ساختاری موفق استفاده کرد. برای مسائل جدید هم از جوانان یا افرادی که مسن هستند اما نوآوری دارند، باید استفاده کرد تا ضمن رشد کشور، ساختارهای ناکارآمد را کنار بگذارند یا
اصلاح کنند.»