هنر و غیرت ایرانی جبرانکننده ضعف مدیریت(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
در منامه، بار دیگر غیرت و هنر ورزشکاران ایرانی میدانداری کرد تا فوتبال ایران از « هچلی» که به دلیل عدم تدبیر به آن گرفتار شده بود و از دامی که فقدان لیاقت مدیریتی بر سر راهش گسترده بود، نجات پیدا کند. الحق هنر میخواست که فوتبال ایران با این همه توان و بازیکن و ظرفیت به دست تیمی مثل بحرین و...(که بیاغراق ۳،۴ گل از تیم ما عقب هستند...) در همان مرحله اول مسابقات انتخابی جام جهانی حذف شود. این هنر را کسانی که سالهاست بر جایگاههای مدیریتی فوتبال ایران چنبره و بر آن چنگ زدهاند، ثابت کردهاند در حد بالا و ممتازی! از آن برخوردار هستند. کسانی که هنربزرگشان زدن ضربات همهجانبه به فوتبال ایران از حیث مادی و مالی، فنی واجرایی و بالاخره فرهنگی و اخلاقی است. همینها بودند که افتضاح ویلموتس را بارآوردند، میلیاردها تومان هزینه از جیب بیتالمال و کیسه مردم را در قراردادی ننگین(که خیلیها در فوتبال آن را با قرارداد ترکمانچای مقایسه میکنند!) با این مربی بلژیکی، بر باد دادند، دوشکست دردسر ساز را در دور رفت همین مسابقات مقابل بحرین و عراق به تیم ملی تحمیل کردند و... حالا هم باز دست بردار نیستند وبه جای اینکه در دادگاه حاضر شوند و پاسخگوی ضرر وزیانهایی که به فوتبال ایران زدهاند، باشند از قول منابع موثق میشنویم که کماکان مستقیم و غیر مستقیم دستشان را از حلقوم فوتبال برنداشتهاند و از طریق همپالکیها و دنبالههای خود در فدراسیون در مدیریت آن نقش دارند و به فوتبال«خط و ربط» میدهند.
چندی پیش وقتی فدراسیون فعلی در یکی از اولین اقدامات خود قانون « منع ورود بازیکن و مربی خارجی» را که بعد از ماجرای ویلموتس در دستور کار قرارداده شده بود، لغو کرد، ماگفتیم اولا این اقدام بیش از آنکه مصلحت فوتبال را در نظر داشته باشد، منفعت دلالان را در نظر داشته، و ثانیا این کار نشان دهنده تداوم روشهای قبلی فوتبال در زمان فدراسیون جدید است یعنی با اینکه فرد و افرادی مثلا از ریاست فوتبال رفتهاند و فرد وافرادی جدید آمدهاند، اما این تغییر دردیدگاه و روشهای مدیریتی فوتبال اتفاق نیفتاده است و آن کسانی که چند سالی است به لطایف الحیل فوتبال را از دست فوتبالیها ربودهاند، اجازه هیچگونه تغییر اساسی و واقعی رانمیدهند و تغییرات حداکثر در سطح رفتن«عمرو» و آمدن«زید» انجام میشود و درِ فوتبال کماکان بر پاشنه قبل خواهد چرخید!جولان چنین افرادی با این بینشها و روشها در فوتبال ایران نه تنها کمکی به پیشرفت و کسب موفقیتهای بزرگ- که حق این فوتبال است- نمیکند بلکه بدون تردید در آینده فوتبال ایران را در« هچل»های دیگر و بزرگتر گرفتار خواهد کرد و گرفتاریهای بزرگتری برای آن ایجاد میکند. بنابراین در یک تحلیل واقع نگرانه آنچه به عنوان اولویت فوتبال و بلکه ورزش ما مطرح است نجات آن از چنگال افراد و جریانات نااهل و فرصتطلب ومنفت جوست که چند سالی است عنان آن را به دست گرفتهاند. خوب است در سال«مانع زدایی از تولید»، مانع زدایی وشکستن سدهایی که موجب توقف یا کندی قطار ورزش ایران و رشتههایی مثل فوتبال میشود، در دستور کار متولیان امر قرار بگیرد.
باری، سخن از توفیق فوتبال ایران و سدشکنی ملیپوشان در منامه بود اتفاقی که به گواه همه کارشناسان سالم و آزاده نه اجیرشدگان بیمایه و شخصیت، بیش از هر چیز به لطف غیرت همیشگی و هنر ناب وگرهگشای بازیکنان تیم ملی بود. دیگران هم البته هریک به سهم خود در این موفقیت نقش دارند، اما در مقایسه با نقشآفرینی ملیپوشان سهم کمتر و حتی بعضی ناچیز، هر چند همین یکی دو روزه کسانی با شعار«من آنم که رستم بود پهلوان»! طبق معمول خود را وسطانداختهاند و اینجا و آنجا یا خودشان یا اجیرشدگانشان میخواهند آن را به حساب «مدیریت» بگذارند، اما برای چندمین بار به این حضرات هشدار وتذکر میدهیم که شعور و فهم و قدرت تحلیل و تشخیص جامعه ورزش را دستکم نگیرید آنها خیلی راحت فرق شلوغکاری وخودنمایی(showoff) را با اخلاص و خدمت را میفهمند، مثلا آنها همانطور که هرگز پیروزی با ارزش ملیپوشان مقایل بحرین را»حماسه ملی» لقب نمیدهند، صعود تیم ملی را به حساب درایت و مدیریت و برنامهریزی مدیران فوتبال نمیگذارند، هنر مدیران فوتبال! همان است که بالاتر دربارهاش نوشتیم، ضمن اینکه مدیریت فعلی تازه مستقر شده و همانطور که اگر خدای ناکرده تیم ملی در منانه ناکام میشد بیانصافی بود همه تقصیرات به گردن مدیریت جدید فوتبال میافتاد، حالا هم که تیم ملی صعود کرده است، فریبکاری و شارلاتان صفتی است که این موفقیت را به حساب مدیریت جدید فوتبال بنویسیم. مدیریتی که متاسفانه شروع خوبی نداشته و همانطور که اشاره شد برخلاف شعارهای اولیه تاکنون چنین نشان داده که ماموریت دارد به منش و روشی که چند ساله اخیر حاکم بر فوتبال بوده، ادامه دهد.
سخن آخر اینکه بر اساس واقعیات و گواه کارشناسان (ونه اغراق و خوارداشت حریفان) توان ذاتی فوتبال ایران قویتر و هنر و غیرت فوتبالیستهای ایرانی بالاتر از آن است که نتواند همواره در صحنهای بزرگ و مهم مثل مرحله نهایی مسابقات فوتبال جام جهانی حضور داشته باشد یا در صحنه رقابتهای معتبر قارهای ندرخشد و همیشه جزو برترینها نباشد، آنچه برای این فوتبال مستعد خیلی وقتها به عنوان بزرگترین مانع در میآید، ضربات و گرفتاریهایی است که از ناحیه مدیریت فوتبال بر آن وارد میشود. مسابقات مرحله اول مقدماتی جام جهانی وداستان ویلموتس و... مثال زنده و ملموسی است که ما را از هرگونه توضیحی بینیاز میکند.مدیریتی که معمولا در بزنگاههای حساس کمتر به درستی به وظیفهاش عمل میکند اما صعود فوتبال به جام جهانی را به اسم خود مصادره کرده و روی خرابکاریها و غلط کاریها و کوتاهیهای خود ماله کشیده است، امیدواریم فوتبال ما از این گرفتاری جدی و مزمن رهایی یابد و مدیریت این رشته پرطرفدار دیدگاه و روش حاکم بر فوتبال را تغییر دهد و با عملکرد سازنده و صادقانه خود هم مشکلات ساختاری را اصلاح کند و هم موانع ساختگی را از سر راه آن بردارد وهم با حمایت سازنده به قویتر شدن فوتبال کمک کند تا شیطنتها و زدوبندهای تشکیلاتی مثل کنفدراسیون پر حاشیه و ناسالم فوتبال آسیا هم نتواند، مانع از پیشروی و پیشرفت هر چه بیشتر فوتبال توانای ایران شود.