مفهـوم مقـام فنــا
یکی از اصطلاح عرفانی که برگرفته از آیات و روایات است، مقام فنا است. انسان در نهایت سیر و سلوک عرفانی قرآنی خود به مقام فنا میرسد. در آیه 17 سوره انفال و روایاتی از جمله روایات کلینی در اصول کافی(ج۲، ص۳۵۲).، از دو مقام قرب الفرائض و قرب النوافل(1) سخن به میان آمده است. انسان در مسیر کمالی خود تا جایی از غیر خدا بریده و به خدا متصل میشود (ذاریات، آیه 50) که خدا یدالمومن و عین المومن و اذن المومن میشود؛ پس این مومن با دست خدا و چشم و گوش خدا میگیرد و میبیند و میشنود و چیزی بر او پوشیده نخواهد بود و خداوند تاسف او را تاسف خود میداند و بر اساس آن انتقام میگیرد.(زخرف، آیه 55)
کسی که در مرتبه قرب الفرائض رسیده در مقام فنا است؛ یعنی این شخص غضب و رضایش مال خودش نیست؛ بلکه غضب و رضای خداوند است و حب و بغض او نیز این گونه است؛ چنانکه درباره پیامبر(ص) و امیرمومنان علی(ع) و دیگر اهل بیت(ع) در روایات آمده است.
کسی که در این مرتبه راه مییابد، این گونه نیست که دیگر هویت وجودی خود را از دست داده باشد، بلکه این هویت وجودیاش صبغه الهی گرفته و متاله و خدایی شده است. در این مرحله گفته میشود: «رسد آدمي به جايي که به جز خدا نبيند»
پس در مقام فنا چند نکته قابل توجه است: 1. فنا به معنای نابودی نیست؛ چون مرحلهای از کمال وجودی انسان است و انسان با هویت انسانیاش موجود است؛ 2. در این مقام، خودش را نمیبیند و از خودش خواستهای ندارد؛ 3. تنها خدا را میبیند و به خواستههای خدا توجه دارد که رضایت خداوندی چیست؛ 4. دیگر غیر از خدا را نیز نمیبیند.
نتيجه اين فنا دو چيز است: 1. وحدت شهود است نه وحدت وجود؛ پس با فنا و پذیرش آن هرگز چیزی با نام وحدت وجود ثابت نمیشود؛ 2. اين كسی كه خدا را میبيند و غير خدا را نمیبیند و در مقام فنا است، موجودی است محدود! این موجود محدود ولو به مقام فنا هم برسد، به اندازه خود، خدا را میبیند، نه خدا را آنطوری كه هست! از این رو باید گفت: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك؛ تو را چنانکه حق شناخت است نشناختم. (بحارالانوار-ط موسسه الوفاء،ج68، ص23) واز آنجا که معرفت ما نسبت به نامتناهی ،محدود است؛ عبادت ما نیز محدود خواهد بود: «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِك؛ ما تو را چنانکه سزاوار توست عبادت نکردیم».(صحيفة سجادية، دعای3)
1. حدیث قُرْب نَوَافِل حدیثی قُدسی است که خداوند در معراج خطاب به پیامبر(ص ) گفت. این حدیث از جایگاه مؤمن نزد خدا و تقرب انسان به خدا به وسیله انجام دادن فرایض (واجبات) و نَوَافل (مستحبات) سخن گفته است.
مرتضی روحی