روزه و مقام تقرّب به خدا
احمد زرگری
سنت الهی در دنیا بر این قرار گرفته تا هر چیزی بر اساس اسباب و وسایل، تحقق یابد و جریان پیدا کند. بنابراین شناخت اسباب و وسایل، لازم و ضروری و به کارگیری آن برای رسیدن به اهداف و مقاصد، بسیار مهم و اساسیتر است، زیرا بدون شناخت و استفاده از آنها نمیتوان به مقصود رسید.
اگر مقصود هر مسلمان و مومنی تقرب الیالله است، میبایست راههای تقرب و اسباب و وسایل آن را شناخت و به کارگرفت تا به عنوان متقرب الی الله در جایگاه عظیم آن قرار گیرد. از نظر آموزههای قرآن، از جمله مهمترین اسباب و وسایل تقرب الی الله، روزه است. مطلب حاضر نگاهی گذراست به نقش روزه در حصول تقرب به خدا و آثار آن.
جویندگان اسباب تقرب الی الله
از نظر قرآن کریم، مقصود هر حرکت انسانی در دنیا همان قرب الهی است، زیرا قرب الهی به معنای متاله و خدایی شدن انسان است که تنها راه آن نیز عمل بر اساس حجتهای باطنی و ظاهری عقلانی و وحیانی، یعنی عقل و نقل است.(ملک، آیه ۱۰، روم، آیه ۳۰) در حقیقت این همان هدایت الهی است که اسلام به آن هدایت میکند.(آل عمران، آیات ۱۹ و ۸۵)
همین تقرب الی الله به معنای واقعی آن، چیزی جز دستیابی به مقام خلافت الهی و ولایت ربوبی بر هستی نیست، زیرا تنها انسان متاله و متقرب به خدا است که خلافت حقیقی را نمایندگی میکند.
به هر حال، اندیشه و انگیزه هر مسلمانی تقرب الی الله با بهرهگیری از اسباب و وسایل مناسب آن است، یعنی همان طوری که در مسائل مادی و دنیوی و کسب قدرت و ثروت، لازم است تا اسباب مناسب برای هر کاری در اختیار باشد و به خوبی از آن استفاده کرد، چنانکه ذوالقرنین این گونه برای بسط حکومت الهی خویش از اسباب مناسب بهره میگرفت(کهف، آیات ۸۲ تا ۹۵)، همچنین هر مسلمانی میبایست اسباب و وسایل مناسب را برای دستیابی به تقرب الی الله فراهم آورد، چنانکه خدا میفرماید: و ابتغوا الیه الوسیله، به سوی او وسیله بجویید.(مایده، آیه ۳۵)
این جویندگی اسباب مناسب برای دستیابی به هر امری، مهم و اساسی است، زیرا بدون اسباب و وسایل مناسب نمیتوان به هدفی دست یافت، به این معنا که اگر انسان رزق الهی را میجوید میبایست اسباب آن را بشناسد.(عنکبوت، آیه ۱۷)
پس رهسپاران به سوی خدا و تقرب الی الله باید اسباب مناسب را بشناسند و از آن بهره گیرند، زیرا خدا میفرماید که کسب فضل الهی با بهرهگیری از اسباب و وسایلی است که خدا برای انسان مشخص کرده است، چنانکه بهرهگیری از نماز از جمله نماز جمعه یا ذکر الله در همه اوقات به شکل زیاد موجب میشود تا انسان به رستگاری برسد که در سایه تقرب به خدا به دست میآید.(جمعه، آیه ۱۰)
از نظر قرآن، تقوای الهی که در سایه عمل به اسباب تقوا از جمله اعمال عبادی نماز و روزه به دست میآید، یکی از مهمترین اسباب تقرب است. بنابراین، لازم است تا روزه به عنوان یکی از مهمترین اسباب تقوا و تقرب الیالله مورد توجه و اهتمام قرار گیرد.(بقره، آیه ۱۸۷)
استعانت به وسیله روزه در تقرب الیالله
اسباب و وسایل برای آن است که انسان از آنها بهره گیرد، بنابراین شناخت نسبت به اسباب کفایت نمیکند، بلکه لازم است تا از آن بهره گرفت، زیرا تنها علم به چیزی کفایت نمیکند، بلکه علم میبایست با عمل در آمیزد تا به نتیجه برسد.
در آیات قرآن بر این نکته توجه شده که وسایل و اسباب به عنوان کمک کار برای تقرب است، یعنی همان طوری که انسان در کاری لازم است تا یار و یاور داشته باشد، همچنین باید از اسباب و وسایل مناسب برای تحقق هدفی بهره گیرد.
اموری چون صبر و نماز از اسباب و وسایلی است که برای تقرب الیالله و تحقق مقام خشوع نیاز است و انسان میبایست از آنها استعانت بجوید.(بقره، آیات ۵ و ۱۵۳)
از نظر روایات معتبر، مصداق اتم و اکمل صبر همان روزه است.(روایات تفسیری ذیل آیات) پس لازم است تا از روزه به عنوان اسباب مناسب، استعانت گرفته شود. این بدان معناست که آیات دیگر قرآن از جمله توصیه به صبر به معنای توصیه به روزه گرفتن به عنوان اسباب تقرب و تقوای الهی است.(بلد، آیه ۱۷، عصر، آیه ۳)
استعانت از خدا با بهرهگیری از صبر بسیار مفید و سودمند است.(اعراف، آیه ۱۲۸) البته همه اقسام صبر اعم از صبر در طاعت و مصیبت و معصیت در سایه صبری به دست میآید که در کارگاه رمضان بویژه روزه به دست میآید، زیرا انسان در روزه از همه احکام الهی با طوع و رغبت اطاعت میکند. این گونه است که واجبات و مستحبات را عمل کرده و از محرمات و مکروهات و حتی مباحات پرهیز میکند و در سطح سوم تقوای الهی یعنی تقوای اخص قرار میگیرد.
توصیه به صبر (بلد، آیه ۱۷، عصر، آیه ۳) و بهرهگیری از مصداقی چون روزه میبایست در دستور کار مومنان قرار گیرد و دیگران را بدان دعوت کرده و امر به معروف کنند. این گونه است که تعاون متقابل مومنان در قول و فعل اتفاق میافتد که خدا در آیاتی بدان فرمان میدهد و میفرماید: تعاونوا علی البر و التقوی.
(مائده، آیه ۲)
تقرب در سازه عبودیت
براساس آموزههای قرآن، تقرب الیالله در ساختاری به نام عبودیت شکل میگیرد و این سازه عبودیت است که در برگیرنده تقرب الیالله است. از همین رو خدا کسانی را مقرب میشمارد که عبودیت آنان به تمامیت رسیده باشد. تمامیت عبودیت به این است که انسان در برابر خدا چنان خضوع و خشوع داشته باشد که جز از خدا از هیچ کس خشیت و خوف نداشته باشد. بر این اساس، بندگان راستین خدا، تنها از چیزی اطاعت میکنند که خدا فرمان داده و در قالب یکی از احکام پنج گانه اوامر و نواهی الهی را انجام میدهند.(نساء، آیه ۱۷۲)
آنان در هنگام عمل نه تنها اهل سرعت هستند، بلکه در هر کاری که وارد میشوند، سبقت میجویند و پیشگام در عمل هستند.(واقعه، آیات ۱۰ و ۱۱) اینگونه است که در مقام علیون قرار میگیرند که فراتر از آن مقامی نیست.(مطففین، آیات ۱۹ تا ۲۱)
خدا در قرآن به مردم هشدار میدهد که دستیابی به مقام تقرب در سایه اموال و اولاد به دست نمیآید(سباء، آیه ۳۷) بلکه این اعمال عبادی است که انسان را به چنین مقامی میرساند.(همان)
شکی نیست که بهترین اعمال عبادی که خلوص تقوای الهی را به نمایش میگذارد، همان نماز و روزه است. پس اگر کسی دنبال تقرب الی الله است میبایست در سایه اعمال عبودی خالص، آن را به دست آورد که نماز و روزه از مهمترین آنها است.
از نظر قرآن، اعمال عبادی خالصانه که بر اساس فرمان الهی انجام میشود به عنوان ابزار تقرب الیالله عمل میکند.(آل عمران، آیه ۱۸۳) اینگونه است که فرزندان آدم برای تقربجویی از قربانی صدقات استفاده کردند.(مایده، آیه ۲۷) البته هر گونه انفاقات مالی موجب تقرب الیالله میشود، چنانکه صلوات و دعای پیامبر(ص) اینگونه است.(توبه،آیه ۹۹)
به هر حال، از آنجا که تقرب به سوی خدا در سایه اعمال عبادی و وسایل و اسباب خاص انجام میشود، لازم است تا آنها را بشناسیم و بکار گیریم.
روزه یقینآور
تقرب به معنای شدت نزدیکی به خدا دارای آثار و برکاتی است که از جمله مهمترین آنها میتوان به خلافت و مظهریت در ربوبیت و پروردگاری انسان نسبت به خدا اشاره کرد. کسی که به خدا نزدیک میشود منظور نزدیکی فیزیکی و مادی نیست، بلکه نزدیکی معنوی است که به معنای تحقق صفات الهی در شخص و متاله و خدایی شدن است. شکی نیست که خدایی شدن آثار بسیاری دارد که از جمله آنها تصرفات در عوالم تکوین و خارج از نفس است، یعنی شخص میتواند با قدرتی که از صفات الهی به دست آورده در عالم خارج از نفس خویش تصرفاتی همانند تصرفات در نفس خویش داشته باشد. اینگونه است که شخص متقرب به خدا دارای همان روحانیتی میشود که خدا دارا است. پس شخص متاله و متقرب به قرب الهی نه تنها خود روح است که نوعی تجرد است، بلکه در مقام ریحان میتواند با دمیدن روح در چیزهایی آنها را جاندار و دارای روح سازد. این گونه است که بهشتی را در آخرت میسازد که دیگران نیز از نعمتهای آن بهرهمند میشوند.(واقعه، آیات ۸۸ و ۸۹)
البته این قدرت شخص متقرب محدود به آخرت نیست، بلکه در دنیا نیز از قدرتی بینظیر در مقام مظهریت در ربوبیت برخوردار خواهد بود و میتواند در دیگران تصرفات ربوبی انجام دهد و آنان را به کمالات بایسته و شایسته ایشان برساند.
انسان روزهدار نه تنها انسانی رستگار است، بلکه به سبب تقرب تقوایی خویش میتواند در شب قدر با اتصال به منشای مشیت و مقدرات، تقدیر خویش بلکه عالم را تغییر دهد. این بدان معناست که روزهدار میتواند تقدیر بد خویش را به تقدیر خوب تبدیل کند.(دخان، آیات ۱ تا ۴، قدر، آیات ۱ تا ۵)
انسان روزهدار به سبب آنکه در مقام تقوای اخص قرار میگیرد، در مدرس خدای کریم از علم و یقین در سطح حقالیقین فراتر از علمالیقین و عین الیقین برخوردار میشود، زیرا بر اساس آموزههای قرآن، چنین شخصی به طور مستقیم از تعلیمات الهی برخوردار شده و خدا به عنوان معلم از مقام لدن به شخص تعلیم و آموزش میدهد. چنین علمی به سبب ویژگی خاص خودش هرگز آمیخته با باطل نیست و نمیشود.
به سخن دیگر، روزه موجب تقوای الهی بویژه در سطح تقوای اخص میشود که بازتاب و اثر مستقیم آن حقالیقین است که خدا به عنوان معلم در اختیار شخص قرار میدهد. چنین علم و یقینی موجب میشود تا شخص در تصرفات خویش عالمانه عمل کند، زیرا متصل به علم الهی است که جز حق نیست.(بقره، آیه ۲۸۲ و ۱۸۳ تا ۱۸۵)