kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۸۸۹
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۷
کسب و کاری به نام حقوق‌بشر با نگاهی به زندگی عبدالکریم لاهیجی-۲۰

مدافعان حقوق بشر یا حقوق ابرقدرت‌ها؟





سید محمد عماد اعرابی
پس از یک ماه کار بر روی پیش‌نویس قانون اساسی، این پیش‌نویس برای بررسی بیشتر به شورای انقلاب و دولت موقت سپرده شد و دولت تغییراتی در برخی مفاد آن ایجاد کرد. عبدالکریم و دوستانش در انجمن حقوقدانان و جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر از این تغییرات راضی نبودند. اما حقیقت این بود که تغییرات گسترده‌ای در پیش‌نویس قانون اساسی اعمال نشد. در اکثر موارد تغییرات اعمال شده بیشتر اصلاح برخی جزئیات به نظر می‌رسید. اصولی نظیر اصل تفکیک قوا، قوای سه‌گانه مجریه، مقننه و قضائیه؛ اختیارات مجلس؛ انتخاب رئیس‌دولت به وسیله مردم، لزوم رأی اعتماد مجلس به هیئت دولت؛ نقش شورای نگهبان قانون اساسی و... تقریبا به همان شکل پیش‌نویس تأیید شدند. با این حال انگار عبدالکریم و دوستانش بهانه خوبی برای اعتراض پیدا کرده بودند و از همان ابتدای بررسی پیش‌نویس قانون اساسی شروع به نق زدن کردند. آنها پیشتر هم در جمعیت دفاع از آزادی و حقوق‌بشر حاشیه‌‌سازی‌هایی کرده بودند. اردیبهشت ماه 1358 جمعیت حقوق بشر و سایر جریانات همسو در دولت موقت و انجمن حقوقدانان در حالی نسبت به ترور استاد مرتضی مطهری هیچ واکنشی نشان ندادند و سکوت کردند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با انتشار نامه، بیانیه و مقاله نسبت به اقدامات دادگاه‌های انقلاب و اعدام بعضی عناصر باقی مانده رژیم پهلوی اعتراض می‌کردند و موضع می‌گرفتند. تناقضاتی اینچنین همیشه کار دست‌شان می‌داد و چهره واقعی‌شان را برای مردم بیشتر عیان می‌کرد. یک بار با توجه به همین تناقضات، امام خمینی(ره) گفتند:
یک آدمی که فیلسوف و متفکر بوده، مستحق قتل است، [که‌] او را کشتند؟ این جمعیت حقوق بشر کجا هستند که یک کلمه نمی‌گویند؟ حالا ما اگر آن کسی که او را کشته است پیدا کنیم و بکشیم، یکدفعه سر قلم «حقوق بشر» باز می‌شود و شروع می‌کنند به نوشتن و [تبلیغ‌] کردن که خشونت است. ایران خشونت است، حقوق بشر را ملاحظه نمی‌کند، اینها چه جمعیتی هستند! من نمی‌دانم چه تربیتی اینها دارند؛ چه حیواناتی اینها هستند؟!186
آنها حتی نسبت به ایده‌هایی که خواستار ابتنای بیشتر قانون اساسی بر قوانین اسلامی بود سخت واکنش نشان می‌دادند. عبدالکریم بر خلاف مقاله بلند بالای روزهای پیشش در کیهان که از ماهیت اسلامی انقلاب ایران و لزوم برپایی حکومت علوی و جمهوری اسلامی گفته بود، بعدها در چرخشی آشکار حتی تعیین دین رسمی در پیش‌نویس قانون اساسی را از سر ناچاری و نوعی عقب‌گرد توصیف می‌کرد.187 همین مواضع و اقدامات‌شان بود که یک بار دیگر باعث واکنش امام(ره) شد:
ای غرب‌زده‌ها!‌ای اجنبی‌زده‌ها!‌ای انسان‌های میان تهی!‌ای انسان‌های بی‌محتوا! به خود آیید همه چیز خودتان را غربی نکنید. [...] ملاحظه کنید جمعیت حقوق بشر که در غرب است، ببینید چه اشخاصی هستند و چه مقاصدی دارند. اینها حقوق بشر را می‌خواهند ملاحظه کنند، یا حقوق ابرقدرت‌ها را؟ اینها دنبال ابرقدرت‌ها هستند و حقوق ابرقدرت‌ها را می‌خواهند تأمین کنند. شما‌ای حقوقدان‌های ما!‌ای جمعیت حقوق بشر! دنباله این حقوقدان‌ها نروید.188
امام خمینی(ره) به درستی تشکل‌‌های بین‌المللی حقوق بشری را در جهت تأمین منافع قدرت‌های غربی تفسیر می‌کرد و تا جایی که امکان داشت برای جدا‌سازی فعالان حقوق بشری داخلی از آنها تلاش می‌کرد. دست کم دوبار در 15 خرداد 1358 و 21 خرداد 1358مشفقانه و دلسوزانه آنها را به کنار گذاشتن تفکرات غرب‌گرایانه‌شان و بازگشت به آغوش اصول و ارزش‌های اسلامی دعوت کرد:
این جمعیت زاغه‌نشین‌های اطراف شهرها که هر هفت نفر، هشت نفر آنها در یک سوراخی زندگی می‌کنند، اینها حقوق بشر را بهتر از ما می‌دانند. اینها جمعیت دلسوزی برای بشرند. اینها جمعیت حقوق بشرند، نه من و شما. بیایید برای اینها فکری بکنید، برای اینها. دولت و ملت برای این طبقه فکر کنند. اینها حق دارند. حق اینها را ادا کنید. و همین‌ها حق بشر را دارند ادا می‌کنند. من به شما جمعیت‌ها، جمعیت‌هایی که هر چند روز دور هم می‌نشینید، نصیحت می‌کنم. من علاقه دارم که همه سعادتمند باشید. من نصیحت می‌کنم که مسیر خودتان را از اسلام جدا نکنید.189
یک هفته بعد حتی با لحنی پدرانه‌تر درباره آنها گفتند:
اینها از بس به آنها تزریق شده و تعلیم شده در این مدارس، هر جا می‌رفتند هی صحبت غرب بوده، هر جا رفتند صحبت آزادی در غرب بوده است، هر جا رفتند صحبت «حقوق بشر» و جمعیت حقوق بشر و طرفدار حقوق بشر در غرب بوده، اینها آنهایی‌شان که خیانتکار نیستند، اشخاص بدی نیستند، لکن باورشان آمده. از بس به آنها گفته‌اند باورشان آمده. و حال آنکه غرب پیشرفت‌هایی که دارد پیشرفت‌های مادی است. غرب دارد دنیا را به صورت یک جنگنده، به صورت یک وحشی بار می‌آورد. تربیت غرب انسان را از انسانیت خودش خلع کرده؛ به جای او یک حیوان آدمکش گذاشته است!190
با این حال سخنان رهبر انقلاب تقریبا هیچ تأثیری روی عبدالکریم و دوستانش نمی‌گذاشت چون حتی در طول تاریخ هم هیچ دم مسیحایی قادر به شفای جاهلان نبوده است. مسلماً عبدالکریم را نمی‌توان از جمله افراد فریب‌خورده و غافل به حساب آورد، او بیشتر در زمره همان افراد خیانتکار به حساب می‌آمد که امام(ره) سعی داشت جوانان آزادی‌خواه و عدالت‌طلب را از فریب آنان برحذر کند.