kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۷۸۱۶
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۶
نبایدهای روابط همسران

پـافشـاری و اصرار نکنیـم



محمدمهدی رشادتی
سماجت و درخواست مکرر در امری را اصرار و ابرام گویند. منظور ما از اصرار در این مقاله، روشی است که در آن دو طرف وجود دارد. به طوری که یک طرف می‌خواهد نظر و خواسته خود را به طرف دیگر «تحمیل» کند.
قدر مسلم اصرار به این معنا، یک شیوه ناکارآمد در زندگی و روابط اجتماعی به شمار می‌رود. این روش رفتاری، قدرت تفکر و توان ارزیابی و سنجش و نیز حس اعتماد به نفس مثبت را از طرف مقابل سلب می‌نماید.
از سوی دیگر، طرف می‌تواند شکست و ناکامی خود را به گردن اصرارکننده بیندازد و خیلی راحت از خود سلب مسئولیت کند.
***
آسیب‌های اصرار کردن
به منظور فهم بیشتر اثرات منفی و نتایج نامطلوب روش اصرار در محیط خانواده، توجه خوانندگان محترم را به این مثال ساده جلب می‌نماید.
مادر برای پیشگیری از نفوذ سرما در بدن پسرش، از روی «دل‌سوزی و خیرخواهی» پیشنهاد می‌کند که عزیزم کت خود را بپوش سپس بیرون برو. پسر می‌گوید: من سردم نیست. نیازی به پوشیدن کت ندارم.
حالا از طرف مادر مهربان اصرار بر پوشیدن کت و از سوی آقا پسر مخالفت و انکار ادامه دارد. حدس بزنید که نتیجه این پافشاری چه می‌شود؟ فرض کنیم که پسر با اصرار زیاد مادر بالاخره مجبور می‌شود کت را بر تن کند. آیا به نظر شما این دستاورد برای مادر، پیروزی محسوب می‌شود؟ پاسخ قطعاً منفی است. زیرا:
اولاً، اعصاب و روان همه اعضاء خانواده شدیداً لطمه دیده و روحیه آن‌ها آزرده‌خاطر می‌گردد.
ثانیاً، از لحاظ روش تربیتی، سایر افراد خانواده این آمادگی را دارند تا در زمینه‌های دیگر زندگی نیز از الگوی «پافشاری» استفاده نمایند.
ثالثاً، چنانچه آقا پسر سرما نخورده و به سلامت به خانه برگردد، البته یک پیروزی نسبی برای مادر به‌دست می‌آید. اما اگر اتفاقی بیفتد و یا پسرک سرما بخورد، او ابتدا مادر خود را متهم می‌کند که اصرار تو باعث این اتفاق شد و مادر نیز منفعلانه باید از خود دفاع کرده و کار خود را به نحوی توجیه کند.
این نتایج در صورتی است که مادر از روش اصرار در پیشبرد خواسته خود، پیروز میدان شود. ولی اگر آقا پسر، علی‌رغم پافشاری مادر، حرف او را پشت گوش بیندازد، نتیجه آن به مراتب تلخ‌تر از حالت اول خواهد بود.
زیرا علاوه بر پیامدهای یادشده، شخصیت و اعتبار مادر در این قضیه به خاطر بی‌توجهی فرزند، دچار آسیب جدی می‌گردد. هم‌چنین مخالفت با نظر مادر و پدر، برای آقا پسر، صورت عادی به خود می‌گیرد و قبح سرپیچی از توصیه‌های مفید والدین، نزد فرزندان از بین می‌رود.
نگرانی دیگر، الگوبرداری و تقلیدپذیری سایر اعضای خانواده از این‌گونه روش‌هاست که می‌تواند در ترویج روحیه اصرار‌ورزی، نقش مؤثری ایفاء کند.
این مثال از باب نمونه بود. بنابراین به همین ترتیب اصرار و پافشاری در همه زمینه‌ها از جمله: ازدواج، انتخاب شغل، تفریحات، مهمانی‌ها، ورزش، سیاست، خرید لوازم زندگی، سفرها، و در روابط خانوادگی به ویژه میان همسران با یکدیگر، والدین و فرزندان، دوستان و... امری ناکارآمد تلقی می‌شود، و ضروری است که از آن پرهیز کرد.
امام علی(ع) در این زمینه می‌فرماید: «اصرار و پافشاری، صفت زشتی است.» «کسی که اصرار کند، مردم را ملول و رنجیده‌خاطر می‌کند.» (غررالحکم، آمدی، ج 2، ص 403 و 404)
مثال دیگر:
در همین ایام ویروس کرونا، زن و شوهری با زحمت مقداری پول تهیه کردند تا یخچالی خریداری کنند. شوهر اصرار دارد که حتماً باید فلان نوع یخچال را بخریم و خانم می‌گوید: از آن نوع خوشم نمی‌آید. آن‌ها روی نظر خودشان تأکید دارند و الان چند ماه است که هنوز موفق به خرید یخچال نشده‌اند. جالب است که در همین چند ماه اخیر قیمت لوازم منزل گران‌تر شده است و آن خانواده اکنون همان یخچال را هم نمی‌توانند بخرند و کماکان برخواسته خود پافشاری می‌کنند. شما خواننده عزیز تصور کنید که ادامه این وضع چه خواهد شد.
چه باید کرد؟
به نظر می‌رسد که مناسب‌ترین رفتار در مواجهه با دیگران و در ارتباط فردی و اجتماعی، خصوصا در روابط میان همسران و اعضای خانواده، استفاده از روش «معقول و متعارف» است.
منظور از روش معقول یا عاقلانه، آن‌گونه روشی است که از پشتوانه منطقی و دلیل عقلانی برخوردار است، به‌طوری که افراد عاقل آن را تایید می‌کنند.
و منظور از روش متعارف، آن‌گونه روشی است که از پشتوانه تعالیم دینی، اخلاقی، فرهنگی و سنت‌های صحیح اجتماعی برخوردار است، به‌طوری که اگر آن را به کار ببریم، مورد ملامت و نکوهش افراد قرار نمی‌گیریم.
به عنوان مثال: پا دراز کردن جلوی مهمان و اشخاص بزرگ، گرچه از نظر عقلی اشکالی ندارد اما به لحاظ عرف مردم، تربیت دینی، زشت محسوب می‌شود.
در مثال مادر و پسر می‌گوییم: اگر مادر تشخیص می‌دهد که کت برای فرزندش ضروری است، بهتر است که نظر خود را با احترام به آقا پسر خود ارائه دهد، به این شکل:
عزیزم هوا امروز بسیار سرد شده است و لباس‌های تو نازک است، اگر دچار سرماخوردگی شوی، از درس و مدرسه باز خواهی ماند و این قبیل ادبیات...
حالا اگر پسر حرف مادر را گوش کرد، خوب مسئله تمام است. اما اگر استدلال مادر را نپذیرفت، بیش از این مادر نباید پافشاری نمایند. زیرا وی هم از روش معقول (با پشتوانه دلیل) و هم از روش متعارف(رعایت ادب و حفظ منزلت آقا پسر) استفاده نموده است. در نتیجه اگر بعد از همه اینها، فرزند سرما نخورد، خوب هیچ اتفاق بدی رخ نداده و کسی لطمه روحی و تربیتی نمی‌خورد. اما اگر پسر سرما خورده و مریض شود، این خود اوست که مقصر است و اگر قرار بر توبیخ و سرزنش باشد، خود را سرزنش می‌کند و ضمنا یاد می‌گیرد که به توصیه بزرگ‌ترها اهمیت دهد.
البته مادر و اطرافیان ضمن اینکه حرمتشان حفظ شده است، نباید فرزند خاطی خود را ملامت کنند، زیرا نتایج سوء این‌گونه سرکوفت زدن‌ها از اصرار و پافشاری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.
برادر و خواهر گرامی، حال خود قضاوت کنید، آیا این روش مناسب‌تر نیست؟
روش یعقوب پیامبر(ع)
هنگامی که برادران یوسف(ع) برای بردن وی پیش پدر رفتند. استدلال کردند که یوسف(ع) را با ما همراه کن تا بازی و تفریح کند و ما مراقب او هستیم.
حضرت یعقوب(ع) در برابر خواسته فرزندان خود دو مطلب معقول و متعارف را مطرح کرد:
اول اینکه در فراق او غمناک می‌شوم و دوری او برایم سخت است.(استفاده از شیوه متعارف عاطفی روانی و روابط صمیمی پدری و فرزندی)
دوم اینکه ممکن است که شما مشغول بازی و چرای گوسفندان باشید و در غفلت شما گرگ او را بخورد.(استفاده از شیوه عاقلانه و آوردن دلیل روشن که در آنچنان سرزمینی وجود گرگ ممکن است خطرآفرین باشد.)
برادران تنها به استدلال منطقی پدر پاسخ دادند که ما با این توانمندی، کاملا مراقب او هستیم و جای نگرانی نیست. اما در مورد اشکال اول پدر(سختی دوری او) تجاهل کرده و وانمود کردند که مقصود پدر را نفهمیده‌اند.(المیزان، علامه طباطبایی، ج 11، ص 131 و 132)
یعقوب(ع) با اینکه می‌توانست با ترفندهای مختلف بر خواسته خود پافشاری کند و مانع بردن یوسف(ع) شود، اما این کار را انجام نداد، بلکه به همان مقدار متعارف و معقول بسنده کرد.
البته نتیجه نهایی‌اش سعادت‌مندی پدر و فرزندان شد. گرچه در این راه سختی‌ها و مرارت‌ها کشید.
سیره و روش همه اولیای الهی در مواجهه با مردم و امور دنیایی و آخرتی، پیوسته چنین بوده است. هیچ‌گاه فکر و خواسته خویش را با اصرار و ابرام به دیگران تحمیل نکرده‌اند.
در جنگ احد پیامبر اکرم(ص) در برابر پیشنهاد جوانان که می‌گفتند در خارج شهر مقاومت کنیم، در مخالفت با آنان اصرار و پافشاری نکرد و نظر آنها را پذیرفت.
هرچند در آن جنگ مسلمانان موفق نشدند، ولی حضرت هیچ‌گاه دیگران را ملامت نکرد.
نتیجه‌گیری
برادر و خواهر گرامی، مثال‌هایی که گفته‌ شد هرچند به‌طور مستقیم اشاره به رابطه همسران نداشت اما به وضوح عین همین مسائل درباره آن‌ها نیز می‌تواند اتفاق بیفتد، زن و شوهر به تأسی و پیروی از روش اولیاء الهی باید به نظر و دیدگاه و خواست یکدیگر احترام و ارزش قائل
شوند.
معنای ضمنی اصرار در واقع کم توجهی و نادیده گرفتن شخصیت طرف مقابل است. زن و شوهر اگر در مسئله‌ای مانند خرید خانه، سفر هوایی یا زمینی و... رفتن به منزل دوست یا فامیل، مهمانی دادن، انتخاب نوع ماشین و ده‌ها مورد دیگر، نظر خاصی دارد، آن را می‌توان به آسانی و با روش‌های تعاملی زیر رفع و رجوع کرد.
1- پیشنهاد خود را با همان روش «متعارف و معقول» با همسرش در میان می‌گذارد و با مشورت و گفت‌ و گوی سازنده، تلاش می‌کنند نظراتشان را به هم نزدیک کنند.
2- در مرحله بعد اگر به توافق نرسیدند، جای نگرانی نیست، در اینجا بسیار مناسب است که براساس حسن‌ظن و اعتماد متقابل و روحیه سازگاری، یک طرف از خواسته خود کوتاه بیاید و نظر و خواست همسر خویش را برخواست خود ترجیح دهد.
بدین وسیله طرفی که کوتاه آمده:
- در قلب و جان همسرش بیشتر جا باز می‌کند و محبت و علاقه او را بیش از گذشته جذب می‌کند.
- به شخصیت همسرش بیش از گذشته احترام و ارزش قائل شده است.
- فرزندان و دوستان و اقوام نیز از این روش رفتاری و به عبارت دیگر از این نحوه ایثار و از خودگذشتگی «الگو» می‌گیرند و یک نوع شیوه تربیتی سازنده و اثرگذار را به دیگران منتقل می‌کنند .
- مهمتر از این‌ها، همسری که در امر خیری سبقت می‌گیرد و خواسته همسرش را برخود ترجیح می‌دهد، قدر مسلم در پیشگاه خداوند، اجر و پاداش فراوانی خواهد داشت.
آیا زندگی بدین شکل قشنگ و آرام نخواهد بود؟ اختلاف نظر به حداقل می‌رسد. اصرار نکردن و سماجت ننمودن زندگی را سامان داده و کارها را آسان می‌کند.