اخبار ویژه
واشنگتنپست: ایران در حال شستوشوی مغزی رأیدهندگان آمریکایی است
یک روزنامه آمریکایی نوشت: ایران در پی ضربه زدن به انتخابات و دموکراسی در آمریکاست.
واشنگتنپست با اشاره به ادعای پیاپی مقامات آمریکایی درباره دخالت و دستکاری ایران در انتخابات آن کشور نوشت: ایران هیچ مرزی نمیشناسد و هدفش ضربه زدن به روند دموکراسی و انتخابات در آمریکاست. هفته گذشته «جان راتکلیف» مدیر اداره امنیت ملی آمریکا اعلام کرد دشمنان خارجی شامل روسیه و ایران فعالانه در انتخابات آمریکا دستکاری کردهاند و با دست زدن به یک سری اقدامات قصد اعمال نفوذ در روند انتخابات را داشتهاند.
روسیه در انجام یک چنین اعمال یدطولایی دارد و بدسابقه است و از این نظر جای تعجب ندارد. مسکو در انتخابات سال 2016 هم دخالت کرده است و تمام اسناد آن موجود است. در این دوره از انتخابات هم تهدید سنگینی احساس میشود که «کرملین» این انتخابات را هم دستکاری کند. اما نکته تعجببرانگیز؛ ظن قوی همکاری فعالانه و دوشادوش جمهوری اسلامی با روسیه برای دخالت در انتخابات آمریکاست. البته پرواضح است که موضوع دخالت جمهوری اسلامی در انتخابات آمریکا هم نمیتواند خیلی تعجببرانگیز باشد.راتکلیف سند معتبری برای اثبات مدعایش ارائه نداد و اشاره کرد که ایران به اطلاعات رایدهندگان دست پیدا کرده و با تکیه بر آن ایمیلهای جعلی برای رایدهندگان فرستاده و ایشان را ترسانده است؛ پارهای از اطلاعات مربوط به رایدهندگان در دسترس عموم است.
جامعه اطلاعاتی آمریکا همیشه انگشت اتهام را به جانب جمهوری اسلامی نشانه رفته و استدلالش هم این است که جمهوری اسلامی یک حکومت تمامیتخواه و استبدادی است و بنابراین دموکراسی آمریکا را هم تحمل نخواهد کرد و به هر ترتیبی شده مترصد است به نحوی رایگیری سالم و آزاد در انتخابات آمریکا را مخدوش کند. جامعه اطلاعاتی آمریکا همیشه از این بابت ترس و دلهره داشته است که سه کشور ایران، روسیه و چین قصد خرابکاری در روند انتخابات آمریکا و تخریب دموکراسی این کشور را دارند. در ماه ژوئیه دقیقا 100 روز مانده به انتخابات، جامعه اطلاعاتی با صدور بیانیهای اعلام کرد: «ایران، روسیه و چین همه قصدشان این است که با اعمال نفوذ در شبکههای اجتماعی و رسانههای سنتی، ذهن رایدهندگان آمریکایی را شستوشو دهند و بر رای آنها تاثیر بگذارند. هدف این سه کشور از این خرابکاری، تغییر دادن سیاستهای آمریکا، ایجاد حس بیاعتمادی درون جامعه آمریکا و از بین بردن حسن اعتماد مردم به روند دموکراتیک در آمریکاست.»
در طول یک دهه گذشته، جمهوری اسلامی ابزار خود در فناوری اطلاعات را گسترش داده و قابلیتهایش را در این زمینه توسعه داده است و در این عرصه تجربیات سودمندی از روسیه و چین آموخته است. مجموعه ابزارهای آن در حال حاضر شامل است از: حملات سایبری، ارائه اطلاعات غلط و نادرست، اقدامات ناسالم.
هر سه کشور ایران، روسیه و چین، هدفشان این است که اوضاع را در آمریکا کاملا به هم بریزند و جامعه آمریکا را به یک نوع هرج و مرج و بلاتکلیفی هدایت کنند. این سه، قصدشان این است که درون جامعه و درون حاکمیت آمریکا اختلاف ایجاد کنند اعم از اختلافات حزبی، قومی، مذهبی و اقتصادی و اجتماعی. جمهوری اسلامی در حقیقت یکی از آرزوهایش این است که سختگیریهای آمریکا علیه خود را به نوعی تلافی کند. بهترین انتقامجویی در حال حاضر و در این موقعیت، همان بیاعتبار کردن دموکراسی آمریکاست که اساس و پایه نظام حکمرانی «ایالات متحده» است.
نتیجتاً آنکه؛ در این هیاهوی انتخابات و تهدیدهایش، آمریکا باید حسابی حواسش جمع باشد. اینکه بیاییم و همه حواسمان را معطوف به این بکنیم تا بفهمیم جمهوری اسلامی موافق کدام کاندیداست و به کدام کاندیدا میخواهد ضربه بزند، این اصلا کمککننده نیست و بازی کردن در زمین تهران است. آمریکاییها باید حواسشان جمع باشد مبادا به تلهای که برایشان پهن شده است بیفتند.
روحانی چرا هنوز به هتاکی ماکرون اعتراض نکرده؟!
اینکه چرا رئیسجمهور بهطور مستقیم در برابر اهانت رئیسجمهور فرانسه به مقدسات اسلامی موضعگیری نمیکند مسئله قابل تاملی است. این سکوت متاسفانه در برابر اقدامات خصمانه فرانسویها تداوم داشته است.
به گزارش جهاننیوز، ماکرون اخیرا برای چندمین بار در موضعی حاکی از نفرتپراکنی گفت که کشورش کاریکاتورهای اهانتآمیز به پیامبر اسلام(ص) را بار دیگر منتشر خواهد کرد. مسلمانان هم در برابر این سخنان اهانتآمیز ساکت ننشستند و هشتگ «تحریم کالاهای فرانسوی» در کشورهای اسلامی به ترند اول تبدیل شد.
اما متأسفانه رئیسجمهوری کشورمان موضعی در مقابل سخنان اهانتآمیز ماکرون اتخاذ نکرده است؛ در این خصوص دولت بایستی حتی با انتشار بیانیه نسبت به سخنان توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه که به طور سیستماتیک و دولتی اسلامستیزی را ترویج میکند، برخورد میکرد.
سکوت سابقهدار آقای روحانی در مقابل رفتارهای خصمانه رژیم فرانسه در حالی است که فرانسویها در مذاکرات برجامی هم تابع نظرات آمریکا بودند و ضمن کارشکنی در مذاکرات، به هنگام خروج آمریکا از توافق نیز با این رژیم عهدشکن همراهی کردند.
عجیب اینکه آقای روحانی بهمن 94 پس از سفر به پاریس مطرح کرد «رئیسجمهور فرانسه گفت یکی از اهداف ما، ایجاد اشتغال برای جوانان ایران است!»
روحانی همچنین بعدها عنوان کرد: «رئیسجمهور فرانسه گفت سال 91 ما پنج کشور تصمیم به جنگ با ایران گرفته بودیم، اما وقتی شما رئیسجمهور شدید، دیدیم شرایط عوض شده ما هم دست نگه داشتیم ببینیم شرایط جدید چه میشود.» البته گذشت زمان ثابت کرد سخنان فرانسویها لافی بیش نبوده است.
ماکرون همواره به طور کاملا شدیدی نقش مهره آمریکایی را بازی کرده است. در جریان خروج آمریکا در برجام و درخواستهای مکرر ترامپ از ایران برای مذاکره وانمود میشد ماکرون درصدد ایفای نقش میانجیگری است؛ و حال آنکه او، صرفا ابزار فریب و تهدید ترامپ بود. حباب فریب سرانجام در سفر نیویورک ترکید و معلوم شد آنها صرفا باج تازه میخواهند. فرانسه همچنین از جنایت آمریکا در ترور سردار سرلشکر شهید سلیمانی حمایت کرد.
در همین حال و در حالی که حتی مقامات ترکیه و پاکستان هم به موضع هتاکانه ماکرون اعتراض کردهاند، سکوت آقای روحانی با انتقاد گسترده در فضای مجازی گسترده شده است.
متهم 5 برابر شدن قیمت مسکن و اشک تمساح برای فقرا!
متهم اصلی نابسامانی بازار مسکن برای فقیر شدن مردم ابراز نگرانی کرد! عباس آخوندی که به مدت پنج سال در دولت روحانی، وزیر راه و شهرسازی بود،در گفتوگوی اینستاگرامی گفته است: وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیشتر از همیشه نگرانکننده شده است و فقر تا مرحلهای پیش رفته که ممکن است امنیت را تهدید کند.
او میافزاید: همان روزی که آمریکا از برجام خارج شد در دولت گفتم که ما باید اعلام کنیم که تا آخر در برجام هستیم. تردیدهای دولت آسیبهای زیادی به اقتصاد زد. دولت تا حدی مرعوب گروههای فشار شد و در زمین آنان بازی کرد و همین موجب از دست دادن سرمایه اجتماعیاش شد.
آخوندی گفت: مشکلات اقتصاد ایران برای سیاستمداران شناخته شده است و اقتصاددانان هم راهکارهای مناسبی پیشنهاد دادهاند اما بیشتر این راهکارها توسط سیاستمداران پذیرفته نمیشود. ریشه مسئله ایران در اقتصاد سیاسی است.
وزیر مستعفی راه و شهرسازی که مسکن مهر را مزخرف خوانده بود، میگوید علت انتقادش به مسکن مهر آن بود که وظیفه دولت بساز و بفروشی نیست و با بساز و بفروشی دولت حتماً دچار فساد میشود. با این حال بیشتر واحدهای مسکن مهر در دوره او به سرانجام رسیده است.
وی گفت: سرجمع بیشتر از دوسوم مسکن مهر و تأسیسات زیربنایی و روبنایی آن در زمان مسئولیت من انجام شد. بیش از یک میلیون از آن را من ساختم. من اگر میخواستم کار غیراخلاقی بکنم بلد بودم که موجسواری کنم و هر هفته دو پروژه مسکن مهر افتتاح کنم. ولی چون نمیخواستم دروغ بگویم و با مردم صادق بودم، هم کار را انجام دادم و هم تبلیغ نکردم. حضرات مدعی، یک هزارم این صداقت را به مردم نشان دهند.
آخوندی همچنین گفته است: استعفایم از دولت به دلیل پافشاری بر روی مواضعم بود. من طرفدار سیستم بازار رقابتی و تعامل مثبت و سازنده با جهان براساس منافع ملی بودم و هستم و وقتی دیدم دولت نمیتواند این سیاست را اجرایی کند، وظیفه اخلاقیام بود که از دولت جدا شوم و جدا شدم.
اظهار نگرانی عباس آخوندی درباره فقر در حالی است که به اعتبار سوء مدیریت فاحش و لجبازانه خود وی در عرصه مسکن- که به رکود عمیق ساخت و ساز انجامید- قیمت مسکن با افزایش 5 برابری روبهرو شد و فشار سنگینی را به خریداران طبقات پایین و مستأجران تحمیل کرد. در حقیقت اگر اصرار وی بر تحمیل رکود به بخش مسکن نبود، شغل صدها هزار نفر تأمین میشد و در عین حال با گسترش ساخت و ساز و کاهش قیمتها، بخش عمدهای از حباب تورمی تخلیه میشد. اما او بارها با افتخار خود گفت که حتی یک خانه هم در دوره وزارتش نساخته است. همچنین با کارشکنی او، اتمام پروژه مسکن مهر به طول انجامید و موجب تحمیل هزینههای مضاعف به خریداران و دولت شد.
درباره ادعای بازار آزاد و رقابتی نیز آقای آخوندی تنها دست دلالان و محتکران مسکن را با سوء مدیریت خود باز کرد؛ وگرنه در اقتصادهای آزاد هم دولتها تا حد زیادی خود را مسئول تنظیم بازار مسکن و تولید آن میدانند؛ و به شدت هم با اخذ مالیاتهای سنگین، با احتکار مسکن مقابله میکنند اما آقای آخوندی در این حوزه نیز به حداقل مسئولیت خود عمل نکرد.
در واقع اشاره وی به نقش اقتصاد سیاسی در حل نشدن مشکلات اقتصادی، از این جهت درست است که مدیران پرگو و بیکفایت مانند او اجازه یافتند سالها در مناصب مهمی چون وزارت جلوس کنند؛ بیآن که مورد محاسبه و مؤاخذه قرار گیرند و امید میرود در دوره جدید قوه قضائیه، براساس رویکرد برخورد با ترک فعل مدیران، به پرونده سوء مدیریت این افراد رسیدگی شود.
و سرانجام این که؛ بخش مسکن و رونق بخشیدن به آن به عنوان پیشران اقتصادی، هیچ ربطی به برجام و تحریمها نداشت بلکه میتوانست به طور جدی فشارهای تحریمی را از بین ببرد اما در اتفاقی مشکوک و قابل پیگرد قضایی و امنیتی، اصرار امثال آخوندی بر این بود که قفل خودتحریمی براین بخش زده شود. تورم 600 درصدی بخش مسکن ظرف 7 سال اخیر، حاصل این رویکرد خسارتبار است.
تا کجا عقبنشینی کردید که اینستکس را دوباره فاکتور میکنید؟!
یک روزنامه زنجیرهای در ادامه آرزواندیشیها و تحریفگریهای طیف متبوعش ابراز امیدواری کرد، در صورت پیروزی بایدن، کانال اینستکس میان اروپا و ایران فعال شود.
آرمان به نقل از سفیر اسبق ایران در سوئیس مینویسد: «بزرگترين مانع پيشروي ايران در اين روزها که سبب شده است اقتصاد ايران با سختيهايي مواجه شود، تحريمهاي ثانويهاي است که ترامپ در ابتداي دوران رياستجمهورياش وضع کرد. اين تحريمهاي ثانويه در تمامي شرکتهاي خصوصي ترسي ايجاد کرده که وضعيت به اين نقطه رسيده است. اين تحريمها قطعا تا ژانويه ادامه دارد، مگر اينکه اتفاق ديگري در انتخابات رياستجمهوري ايالاتمتحده رقم بخورد. راي آوردن ترامپ در اين انتخابات کار را سختتر خواهد کرد و شايد اين شرايط براي مدت زمان طولانيتري باقي بماند. در اين ميان، صحبتهاي نماينده آمريکا در امور ايران نيز که گفته هر شخصي که رئيسجمهور آمريکا شود، فشار حداکثري عليه ايران را ادامه ميدهد نميتواند صحيح باشد زيرا تعريف فشار در ميان دموکراتها و جمهوريخواهان متفاوت است. فشار آمريکا ادامه خواهد داشت اما شايد با کنار رفتن ترامپ به شکل ديگري و کمتر باشد. بايدن قول داده که به برجام باز خواهد گشت. شايد جملات آبرامز در کوتاهمدت صحت داشته باشد اما بايدن پس از بازگشت به برجام کارگروههايي را تشکيل خواهد داد تا اين مسائل بررسي شود. در اين ميان يک احتمال نيز وجود دارد که پس از روي کار آمدن بايدن، اينستکس در حوزه غذا و دارو فعال شود و اين يکي از تفاوتهايي است که ميان رياستجمهوري ترامپ و بايدن خواهد بود که نشان ميدهد فشارها افزايش نخواهد يافت. پس از روي کار آمدن جو بايدن آنچه اهميت دارد اين است که مسير گفتوگو هموارتر خواهد بود و شايد بعد رواني اين اتفاق به ايران کمک بيشتري کند و حتي اروپا با دستاني بازتر از طريق اينستکس در حوزه غذا و دارو با ايران همکاري کند و حتي کانال سوئيس نيز بيش از گذشته فعال شود.»
این یادداشت در حالی منتشر میشود که اولا پایهگذار تحریمهای حداکثری، دموکراتها در دولت اوباما بودهاند و قریب به اتفاق تحریمهایی که اکنون توسط ترامپ اعمال میشود، برآمده از تحریمهای کاتسا و آیسا میباشد. ضمناً تصویب تحریمها با اجماع دموکراتها و جمهوریخواهان در کنگره آمریکا تصویب شده و نمایندگان و سناتورها درباره فشارهای تحریمی اتفاق نظر دارند.
ثانیا برخلاف ادعای نویسنده بایدن نمیخواهد به برجام برگردد و حال آنکه برجام، تعهد غیرقابل انکار دولت آمریکاست که بلاشرط باید اجرا شود.
ثالثا تعهدات اروپا در برجام، به تصریح آقای ظریف 11 بند را در حوزه لغو تحریمهای مالی و بانکی و نفتی شامل میشود و عجیب است که روزنامه زنجیرهای، تمام این تعهدات را به کانال هیچ و پوچ موسوم به اینستکس (مبادله غذا و دارو با پول نفت فروخته شده ایران به دیگر کشورها!) منحصر و محدود میکند. خندهدارتر اینکه نشریات زنجیرهای ظرف 2 سال و نیم گذشته مدعی بودهاند کانال اینستکس راهاندازی شد، اما اکنون همان را برای بایدن فاکتور میکنند! تلختر از همه اینکه عراق در دوره تحریم و بدون همراهی در توافقی شبیه برجام، از تحریمهای مربوط به مبادلات غذا و دارو با درآمد نفتی معاف بود!!