رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش تبیین کرد
نقش عقیدتی سیاسی در پیوند عاطفی ارتش با مردم
بنیان سازمان عقیدتی سیاسی یکی از مهمترین تحولات ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. اقدامی که با ابتکار رهبر معظم انقلاب و فرمان حضرت امام(ره) در 24 مهر 1358 به ثمر نشست و امروز آثار و برکات آن در ارتش مکتبی جمهوری اسلامی ایران کاملاًً مشهود است. ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز در نگاه مردم یک ارتش توانمند، ولایی و مردمی است. از نظر دفاعی و آمادگی نظامی پیشینه جهادی، در اوج عزت و اقتدار است. مهمتر از همه اینکه وجه ایثارگری در رفتار ارتش و ارتشیان مؤمن، نمود چشمگیری دارد و خالصانه و بیدریغ تمام توان خود را در خدمت مردم قرار داده است. بدون شک روح ایمانی حاکم بر ارتش، اکسیری بوده که مس وجودی ارتش را اینگونه طلا کرده و توانسته چنین نشاطی در راه خدمت به ملت را در کالبد ارتش بدمد. با حجتالاسلام عباس محمدحسنی، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش درباره آثار و برکات تشکیل سازمان عقیدتی سیاسی ارتش صحبت کردهایم؛ درباره ارتشی که باید میماند و تبدیل به ارتش خدا و ارتش قرآن میشد و چه خالصانه در این مسیر گام برمیدارد.
اگر یک ارتشی نمونه را دارای مجموعهای از ویژگیها و تواناییها بدانیم نقش سازمان شما در شکلگیری این مجموعه صفات و تواناییها چیست؟
در ابتدای امر لازم میدانم فرا رسیدن سالروز تأسیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بهعنوان یکی از مهمترین اقدامات تأسیسی حضرت امام با ابتکار و نقشمحوری مقام معظم رهبری را گرامی بدارم. آنچه در ارتش میگذرد و نقش سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در شکلگیری صفات و تواناییها، چنانکه گفتید؛ ارتشها برابر مأموریتها و اقتضائاتشان، سازمانهای تجهیزات محور هستند و نقش عنصر نیروی انسانی بهعنوان کاربر تجهیزاتی با این سطح اهمیت و حساسیت بسیار بالاست. باید به نیروی انسانی کاربر این سامانهها توجه مضاعف معطوف شود و نیازهای او تأمین شود تا بتواند به شایستگی انجام وظیفه کند. این قسمت امر بین همه ارتشهای جهان یکسان است. اما در نظام اسلامی، برای پیکره و کالبد نیروی انسانی هم کاربری تعریف شده و این جسم هم راننده و کاربری دارد که روح اوست. این نگاه بلند امامین انقلاب ناظر به الزامات معنوی برای اغنا و اقناع روح نیروی رزم است تا در نهایت، همه آنچه در این نیروی توانمند میگذرد با صبغه الهی و معنوی باشد و اوج شکوه سرباز مسلمان را به همه امتها نشان دهد. ارتشی نمونه به کسی گفته میشود که توانمند در رزم، سرآمد در نظم، وفادار به مکتب، ملت و میهن، در بحرانها مقاوم چون کوه و خطرپذیر، در دین داری متشرع و ملتزم در دشمن ستیزی بصیر،ترش روی و مقتدر، در مردم داری نرم خوی و منعطف است. یک ارتشی دارای ظاهری آراسته، با محاسن و زیبایی باطنی و بری از معایب. ارتشی باید بهگونهای باشد که دیدنشان، آدمی را به یاد خدا، مجاهدان، مومنان راستین صدر اسلام بیندازد.
ویژگیها و توانمندیهای ارتش بر دو قسم رزمیو معنوی تقسیم میشود که ایجاد، تقویت و تعمیق ویژگیهای معنوی مثل خداباوری، شهادتطلبی، ایمان و التزام به ارزشهای اخلاقی از وظایف سازمان است. اگر ارتش از نظر معنوی درتراز لازم قرار نگیرد، انگیزه و توان لازم برای کاربرد تجهیزاتش را نخواهد داشت. این انگیزه است که به انسان توانمندی و حتی قدرت خطرپذیری میبخشد تا او دشوارترین شرایط را تحمل کند، زندگی در شرایط سخت را برگزیند، خود را آماج خطر و گلوله و انفجار قرار دهد و به دل توفان بزند؛ از آسایش جانش میگذرد تا ملتی در آسایش باشد. این انگیزه را معنویت به رزمنده میبخشد؛ اعتقادات، ایمان قوی، عشق به ارزشها، عشق به خدا، عشق به مکتب و عشق به میهن. نقش عقیدتی سیاسی در ارتش همین عشقآفرینی به خداست. به ارزشهای اسلامی و موضوع میهندوستی است. انسان وقتی جانش را فدای چیزی میکند که آن را بیش از خودش دوست داشته باشد؛ عاشقش باشد. وقتی این عشق پدید میآید و آتشش به جان رزمنده میگیرد، او بدون محاسبه خودش را برای کشور و ملتی که بیش از خودش دوستشان دارد، فدا میکند. این عشق باید باشد، بماند و ببالد. عقیدتی سیاسی تلاش میکند در سایه تعالیم قرآن و حدیث این دانه عشق را در دل رزمنده شکوفا کند. ما اگر در سازمان عقیدتی سیاسی بتوانیم ارتش و ارتشیان را عاشق خدا و اسلام و میهن کنیم آنگاه است که میتوانیم بگوییم، موفق عمل کردهایم. این توضیح، یک منشأ و مشرب نورانی هم دارد و آنگاه مقام معظم رهبری است که میفرمایند: عقیدتی سیاسی کارش و هنرش این است که دلها را به سمت خدا بیاورد. همکاران من هم نهایت توان و هنرشان را به کار میگیرند تا این عشقآفرینی در منتها درجه آن محقق شود. دعوتشان هم یکجانبه نیست. کسی را به خط مقدم نبرد اعزام نمیکنند؛ بلکه همگان را به همراهی و همسنگری دعوت میکنند. خودشان هم لباس رزم دارند، همسنگری و جانبازی میکنند و شهید میشوند. حضرت امام هم دنبال این بودند که ارتش بماند و ارتش خدا و ارتش قرآنی شود و امروز به برکت و عنایت الهی، ارتش ما در این موقعیت، ارتش شاخص است. بنابراین سازمان عقیدتی سیاسی ارتش نقش تبیینی- تبلیغی دارد و باید الگوی عملی باشد.
روحانیون عقیدتی سیاسی چقدر با پرسنل- اعم از کادر و سرباز- رابطه دارند. کمیت و کیفیت این رابطه چگونه است؟
رابطه روحانیون عقیدتی سیاسی با کارکنان ارتش همانند رابطه آنان در بیرون از ارتش با مردم است. روحانیت همانگونه که در بیرون از ارتش از مردم با مردم و برای مردم هستند، دقیقاً همین رابطه را در ارتش هم دارند؛ به این معنا که روحانیون در ارتش خودشان را از کارکنان، با کارکنان و برای کارکنان میدانند. در نتیجه هم محبت میورزند و هم محبت میبینند. این رابطه از دانشگاهها و آموزشگاههای افسری تا یگانهای ستاد و صف مرزی وجود دارد؛ این رابطهها به شکلهای مختلف خود را نشان میدهند؛ به شکل مربی و متربی، به شکل امام و مامومیدر نمازهای جماعت، به شکل مشورتدهنده و مشورت گیرنده، خادم و مخدوم، مبلغ و تبلیغ شونده و گاهی بهصورت هم رزم و هم خدمت و هم کار جلوه میکند. همکاران عزیز روحانی من که در واقع سربازان فرهنگی ارتش هستند، کاملاًً با سایر کارکنان ارتش مأنوس هستند و تلاش گستردهای در تمام این سالها صورت گرفته تا وجه همسنگری این عزیزان با سایر کارکنان ارتش تقویت شود. امروز مفتخرم اعلام کنم عزیزان روحانی از همان لحظه ورود عزیزان ارتش به خدمت، از سختترین دورههایی که این عزیزان طی میکنند، از جمله در آموزش رزم مقدماتی دانشجویان دانشگاههای افسری، دورههای درجهداری و... حضور و همراهی جدی با این عزیزان دارند. در بسیاری از یگانهای مستقر در مناطق عملیاتی، مناطق محروم، مواضع پدافندی در صعبالعبورترین مناطق و حتی سفرهای دریانوردی برای مقابله با دزدی دریایی هم روحانیون حضور دارند. این عزیزان با شرایط خدمتی مشابه عزیزان نظامی خدمت میکنند و مشابه و حتی بیش از این عزیزان در معرض نقل و انتقالات قرار میگیرند و متناسب با این وضعیت بسیاری از آموزشهای نظامی را فرامیگیرند و شناخت محیطی مناسبی پیدا میکنند. یکی از فواید این همراهی مستمر، انس بیشتر کارکنان ارتش با عزیزان روحانی است. نمیتوانم بگویم فقط لباس این عزیزان با هم تفاوت دارد؛ چرا که در شرایط عملیاتی و آموزشی، بسیار دیده میشود که عزیزان روحانی لباس رزم بر تن و پوتین به پا دارند و مانند یک سرباز پیاده خدمت میکنند. امروز در ارتش در وضعیتی هستیم که عزیزان نظامی از بینش مکتبی و مذهبی مناسبی برخوردار شدهاند و عزیزان روحانی هماشراف مناسبی به تاریخ نظامی، وقایع دفاع مقدس و عملکرد تجهیزات و... پیدا کردهاند. در یک نگاه حداقلی باید بگوییم این همجواری ارزنده باعث انتقال فرهنگی متقابل شده است. از سوی دیگر وقتی یک عزیز روحانی قابلیت یا دشواری کار با تجهیزات یا مأموریتها را بشناسد، یقیناً مراجعه عزیزان نظامی با پاسخ مناسبتری مواجه خواهد شد. اما عزیزان روحانی فقط متصدی امور شرعی و پاسخگویی به سؤالات شرعی کارکنان نظامی نیستند. در حضور مستمرشان از رسیدگی به مشکلات و گرفتاریهای کارکنان گرفته تا موضوعات فرهنگی و تبلیغی، آموزش قرآن و نهجالبلاغه، تشکیل و تقویت فرهنگسراها و آموزش خانوادهها و. .. امور بسیاری را به نتیجه میرسانند و گوش شنوای همه، از خانوادهها گرفته تا کارکنان و از سربازان گرفته تا افسران هستند، بهخاطر لطف فراوان فرماندهان عزیز، راهحل سریع بسیاری از مشکلات هستند و به این خدمتگزاری افتخار میکنند.
از طرف دیگر تعامل مناسب و کیفی با سامانه فرماندهی، نیازمند مطلوبیت کیفی ارتباط متقابل است. تعامل سازنده با سامانه فرماندهی خواست متقابل ماست. امروز بحمدالله فرماندهان ارتش در معنویت محوری، حقجویی، و عدالت محوری، پیشگام هستند. تعامل با این فرماندهان مکتبی، جهادی، متدین و انقلابی صحنه خدمت را برای ما و همکارانمان در عقیدتی سیاسی بسیار دلپذیر و خوشایند کرده است و در نهایت خرسندی، شخصیت و منش این فرماندهان انقلابی، مثال ملموس و عینی همکاران من در مأموریت معنویتافزایی در کارکنان و خانواده ارتش و حتی اقشار جامعه غیرنظامی هستند. این عزیزان مؤمن و متعهد، طلایهداران برنامههای ارزشی هستند و ارتشیان، با نگاه به این فرماندهان ارزشی، راهشان را خوب میشناسند و مسیر درست را انتخاب میکنند. با حضور چنین فرماندهان و کارکنانی تلاش معنویتافزایی در ارتش سرعت دوچندان پیدا میکند.
طی سالهای اخیر رابطه و پیوند ارتش و مردم را بیشتر میبینیم و لمس میکنیم. بهنظر شما علت نمود و بروز بیشتر این رابطه در این سالها چیست؟
به چند دلیل؛ 1- بروز حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله و کرونا و حضور به هنگام و موثر و گسترده ارتش در امر امدادرسانی به مردم 2- بازتابدهی مناسب این خدمات توسط رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری 3- حضور فعال روابط عمومی ارتش در رسانهها و فضای مجازی 4- از همه مهمتر تجلیل رهبر معظم انقلاب از خدمات ارتش و یادآوری سرهنگی که خود را پله قرار داد تا دیگران سوار شوند 5- نمایش دو رویکرد روحیه «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» 6- سرعت عمل ارتش در آمادهسازی بیمارستان اضطراری.
ارتشیان پیوند عاطفی عمیقی با مردم دارند. وقتی ملتی را عاشقانه دوست داشته باشید، برایش از جان میگذرید. این در نهاد و فطرت پاک عزیز ارتشیان است. ارتشی که شعارش در پیوند با ملت، ارتش فدای ملت بوده، این شعار را در عمل ثابت کرده است. تقدیم بیش از 48 هزار شهید ارتشی به ملت، یکی از نتایج این پیوند عاطفی ارتشیانی است که عاشقانه در خدمت ملت قرار دارند. شاید خیلیها خبر نداشته باشند که در جریان زلزله کرمانشاه، یا سیل گلستان و لرستان و خوزستان، صحنههای زیادی رخ داد که ارتشیان از جیره غذایی خودشان، از اماکن و تجهیزات ضروری خودشان هم گذشتند تا مشکل و رنج مردم کمتر شود. در زلزله سرپل ذهاب، در شرایطی که تعدادی از کارکنان ارتش هم زیر آوار بودند، یگانهای ارتشی مستقر در منطقه شتابان خود را به میان مردم رساندند و آن صحنههای شکوهمند مردم یاری را خلق کردند، چنانکه به تعبیری منقول از امیر فرمانده نیروی زمینی، مردم میگفتند ما تصور میکردیم اول ارتش وارد شهر شد و بعد زلزله آمد. در سیل، در شرایطی که ساختن پلهای مهندسی بهطور معمول چندین ماه زمان میبرد، دیدیم که چندین دهانه پل توسط عزیزان مهندسی رزمیارتش در حداقل زمان، در فرصتهای 24 ساعته و 48 ساعته احداث و در اصطلاح، روانه شد. حتی برای تسهیل مسیر دانشآموزان روستاهای خوزستان هم پلهایی احداث شد که کاربری اصلیشان نظامی است. این از نگاه مهربان و قدرشناس مردم دور نبود، اما کسی در ارتش برای این خدمات چشمداشتی نداشت. در صحنهای که سرهنگ ارتشی، بدون لحظهای درنگ و جستوجو برای یافتن وسیله کمکی، خم میشود تا پیرزنان و پیرمردان پا بر پشتش بگذارند و سوار کامیون شوند، دیگر موضوع از چشمداشت و ایثار و... میگذرد. ارتشی خود را عاشق و در خدمت ملت میداند که این ریشه در دیانت و معرفت این عزیزان دارد. اینان تکلیفشان را با آیه «أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» خوانده و بر چشم گذاشتهاند. از دیگر صحنههای خدمت صادقانه این عزیزان هم حضور بیمنتشان در جبهه مدافعان سلامت است. ارتش بیشترین تعداد بیمارستان نیروهای مسلح را در اختیار دارد و از همان آغاز شیوع بیماری کرونا، همه امکانات و تجهیزات و پزشکانش را هم در راه رفع آلام ملت به کار گرفت و با حد نصاب احداث بیمارستان دو هزار تختخوابی در 48 ساعت، سرعت خدمترسانیاش به مردم را خالصانه اعلان کرد. اما چه چیزی بالاتر از اینکه در همین مدت، نهتنها از توان رزمیاش کاسته نشد که بر قدرت و توانش هم افزود و رزمایش مشترک ذوالفقار 99 و استفاده عملیاتی از موشکهای دوربرد دریایی را در آخرین اقدامش مقتدرانه اجرا کرد تا تن دشمن را به لرزه درآورد. این ارتش، در شرایط نبرد زیستی هم مقتدرانه عمل میکند و پرچم اقتدارش برفراز است.
روحیه ایثار، فداکاری و شهادتطلبی را در نیروهای ارتشی چطور میبینید؟
پاسخ این سؤال را باید در میان مردم و از مردم پرسید؛ این ارتش از همان آغاز، فداکاریاش را اثبات کرده؛ از همان ساعاتی که با امام بیعت کردند تا امروز که بر بیعتشان با رهبر معظم انقلاب استوارند. ارتشیها از زمانی که پوشیدن لباس نظامی مانند نگه داشتن پارههای آتش در دست سخت بود، با حضور و بروز بزرگانی مانند شهید فلاحی شجاعانه رخت خدمت به تن کرد. با شهادت سپهبد قرنی نخستین شهید مسئول را تقدیم نظام اسلامیکرد و بیشترین فداکاری را برای تثبیت نظام اسلامی در شرایطی که دشمنان هر ساعت در گوشهای فتنه میکردند بروز داد. تقدیم شهیدانی مانند شهید صیاد شیرازی، شهید ستاری، شهید بابایی و شهید همتی، نمونهای از 48 هزار شهید ارتش از چهار نیروی کارآزموده ارتش است. این فرهنگ ایثار و فداکاری در همه آحاد ارتش نهادینه شده است. مگر کسی فراموش میکند که در صحنه حمله ناجوانمردانه عناصر تکفیری به رژه نیروهای مسلح، خون روحانی و افسر ارتشی و سایر نیروهای مسلح در هم آمیخت و سرباز ارتشی، بیهراس جان، جلوی گلوله قد علم کرد و به نجات مردم شتافت؟ با این سابقه میگویم که ارتش، آزمون ایثار را با بالاترین نمره پشتسرگذاشته و در نگاه ملت و رهبر، عزیز است.
بنابراین بنده روحیه ایثار و فداکاری در میان نیروهای ارتش به چند دلیل در اوج میبینم؛ 1- تقدیم 48 هزار شهید به میهن 2- امنیت پایدار که با تلاش این مردان به دست آمده است. 3- پشتیبانی هوایی، زیر آتش پر حجم دشمن و به هم ریختن معادلات نبرد دشمن در دمشق سوریه.
خاطره یا نکته خاصی از حضور رزمندگان ارتشی بهعنوان مدافع حرم در جبهههای نبرد علیه تکفیریها در ذهن دارید؟
متأسفانه در دفاع از حرم اهلبیت(ع) همسفر مدافعان حرم نبودم تا خاطرهای از آنان داشته باشم؛ اما در یگانها موجی از درخواستها موضوع حضور در جبهه دفاع از حرم، وجوه ناگفته بسیاری دارد که به تعبیر مقام معظم رهبری بهوقتش مطرح میشود. فقط این را بشنوید که حضور در جبهه دفاع از حرم، نه تکلیف و دستور سازمانی و نظامی که حاصل عشق و ارادت قلبی بود. هنگامیکه نیروهای تکفیری ساخته جبهه غربی عربی عبری، قصد جسارت به حرم اهلبیت عصمت و طهارت و بزرگان دین داشتند، با سیل درخواست ارتشیان برای حضور در خط مقدم نبرد مواجه شدیم. حضور در این جبهه، تکلیف و مأموریت سازمانی ارتش نبوده و نیست، اما گروههایی از داوطلبان ارتشی در مأموریتهای مستشاری عازم محور مقاومت شدند و حماسههای عجیبی هم آفریدند. از جمله اینکه در سالروز شهادت شهید سپهبد صیادشیرازی، 4 دلاور ارتشی، صیادگونه به میدان رفتند و به شهادت رسیدند، اما به ازای شهادت این چهار عزیز(شهیدان ذوالفقارنسب، زرهرن، قوطاسلو و یداللهی) بیش از دویست جنازه تکفیری بر زمین ماند، این علاوهبر اجسادی بود که دشمن از منطقه خارج کرد. ایام شهادت این عزیزان، برای ما، کارکنان ارتش و سامانه فرماندهی ارتش، صحنه بغض و افتخار بود. سیل تقاضای حضور در محور مقاومت، در همان روزهای پراشک و آه فزونی گرفته بود و زمان زیادی از فعالیت فرماندهان و مسئولان برای کنترل این عزم حضور در میدان صرف میشد. در همان ایام، هرگاه ضرورت داشت، نیروی هوایی عزیز با پروازهای پشتیبانی، حمل غذا و نیازمندیهای مردمی به منطقه میرفت و آنجا هم صحنههای عجیبی از شجاعت خلق میکرد. صحنه فرود هواپیمای 747 ارتش زیر آتش سنگین سلاحهای اجتماعی و انفرادی عناصر تکفیری یکی از این حماسهها بود که در فضای مجازی غوغایی بهپا کرد. هرچند کسی از هویت ارتشی هواپیما و خلبانش خبردار نشد. 747 هواپیمای غیرمسلحی است که کاربردی در درگیری ندارد و کمترین امکانات دفاع از خود را هم ندارد، اما این هواپیما با شجاعت خلبان عزیز، در واقع وسط میدان جنگ به زمین نشست و امکانات و مایحتاج مردم رنجور را به منطقه رساند تا به تعبیر شهید سپهبد سلیمانی، پشتیبانی ارتش با هواپیماهای بیسلاح زیر آتش پر حجم، معادلات جنگ در دمشق را به هم ریخت و جلوی جسارت داعشیها به حرم را گرفتند. از دیگر ناگفتههای دفاع از حرم، حضور شهیدان ارتشی نسب بود. ما شهیدانی در این میدان حماسه و ایثار داشتیم که فرزند ارتشی بودند، سالهای جنگ و افتخارآفرینی پدرانشان را به یاد داشتند و حالا با همان حس تکلیف عازم نبرد شده و به شهادت میرسیدند. با توجه به محور این گفتوگو که درباره سالروز تأسیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش است، از شهید حسین معز غلامیو محمدی یاد میکنم. پدر این شهید عزیز از همکاران عزیز ما در عقیدتی سیاسی بودند. سرهنگ علی اکبر معز غلامیدر زمان عملیات مرصاد در عقیدتی سیاسی پایگاه هوایی شهید نوژه خدمت میکردند و همکار ما بودند، اما داوطلبانه راهی خط مقدم نبرد شدند. تنها فرزند پسرشان هم که تحت تأثیر این پدر و همچنین عموی شهیدش بود، سالها بعد صحنه دفاع از حرم را برای ادای تکلیف مناسب دید و به خط مقدم نبرد شتافت و شجاعانه و غریبانه به شهادت رسید. درباره حضور در جبهه دفاع از حرم، ناگفتههای بسیاری هست که در فرصتی دیگر باید از آنها یاد کنیم
دشمنان به طرق مختلف در پی القای اختلاف میان ارتش و سپاه بوده و هستند. ارزیابی شما از دلایل و اهداف آنها چیست و رابطه این دو نهاد را چطور میبینید؟
به قول خودتان، دشمن القای اختلاف میکند و این امر طبیعی است، زیرا منافع دشمن در القای این اختلاف است. دشمن از نقاط قوت ما در هراس است و اگر چنین تلاشی میکند، یعنی از این نقطه قوت ما، یعنی وحدت مقدس ارتش و سپاه بیشترین آسیبها را دیده و از این وحدت عصبانی است. واقعیت این است اختلاف بین ارتش و سپاه نشدنی است، زیرا عمری در کنار هم دفاع کردهاند و کنار هم شهید دادهاند و کنار هم خاک و خول جبههها خوردند و اکنون هم کنار هم در تامین امنیت در مرزها تشریک مساعی دارند، این دو نهاد، دو بازوی یک نظام هستند و در کنار هم خواهند بود. عملکردشان هم نشان میدهد که چقدر در این وجه وحدتآفرینی موفق بودهاند و چه توفیقاتی در پرتو آن کسب کردهاند. نمونهاش عملیات ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس که به اذعان همگان حاصل وحدت متعالی ارتش و سپاه بود. امروز هم این دو نهاد توانمند، همافزایی میکنند و دست در دست یکدیگر تا قلههای پیروزی پیش میروند. این وحدت «دست در دست یکدیگر» را در دیدارها، موضعگیریها، حمایتها، مأموریتها و... زیاد دیدهاید و با فرماندهی مدبرانه مقام معظم رهبری و فرماندهان ولایی ارتش و سپاه بیش از این هم خواهید دید.