ابعاد مختلف آشکارسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی و عواقب آن- بخش پایانی
نمایش تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل روی شانه خیانت امارات
رضا الماسی
نمایش صهیونیستی اخیر چیزی را در معادلات آتی منطقه عوض نخواهد کرد و اساساً اتفاق جدیدی رخ نداده است. غیر از اینکه لکه ننگ این اقدام بر پیشانی حاکمان فاسد امارات تا ابد باقی خواهد ماند و ملتهای مسلمان، امارات را نخواهند بخشید. در واقع این خیانت نابخشودنی امارات میتواند زوال حاکمان آن را حتی از نابودی رژیم جعلی صهیونیستی جلوتر بیندازد.
پس از آنکه آشکارسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی، موجی از نفرت و انزجار را از سوی ملتهای مسلمان و آزاده نسبت به اماراتیها به راه انداخت، اماراتیها خیلی زود عملی نشدن بسیاری از وعدههای آمریکاییها و صهیونیستها را به چشم خود دیدند، اما همچنان به امید سراب پیش رو در حال باج دادن به اهداف تبلیغاتی دشمنان جبهه مقاومت اسلامی هستند.
«امارات متحده عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به ملتهای عرب و کشورهای منطقه خیانت کرد و هم به فلسطین خیانت کرد. البته این خیانت دیری نخواهد پایید اما این لکه ننگ بر آنها خواهد ماند. پای صهیونیستها را به منطقه باز کردند و مسئله فلسطین را که مسئله غصب یک کشور است به فراموشی سپردند و عادیسازی کردند. ملت فلسطین زیر فشارهای شدید قرار دارند از همه جهات، آنوقت آنها میآیند با اسرائیلیها و عناصر پلید آمریکایی مثل آن یهودی که در خانواده ترامپ وجود دارد علیه مصالح دنیای اسلام کارمیکنند و با قساوت تمام با دنیای اسلام برخورد میکنند.»
این واکنش اخیر رهبر انقلاب در اجلاس سالیانه مدیران و روسای آموزش و پرورش به خیانت اماراتیها هم تایید میکند که نمایش صهیونیستی اخیر چیزی را در معادلات آتی منطقه عوض نخواهد کرد و اساساً اتفاق جدیدی رخ نداده است. غیر از اینکه لکه ننگ این اقدام بر پیشانی حاکمان فاسد امارات تا ابد باقی خواهد ماند و ملتهای مسلمان، امارات را نخواهند بخشید. در واقع این خیانت نابخشودنی امارات میتواند زوال حاکمان آن را حتی از نابودی رژیم جعلی صهیونیستی جلوتر بیندازد.
چیزی عوض نشده است
برخی کارشناسان معتقدند؛ دیر یا زود باید منتظر چنین اتفاقی میبودیم، چرا که روابط کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و برخی کشورهای عربی از مدتها قبل با رژیم جعلی صهیونیستی به صورت نیمه رسمی و پنهان دنبال میشد و در موضوعات مختلف، این روابط برقرار شده بود. بعضاً پنهان کاریها باعث شده بود که این روابط، علنی و آشکار نشود اما در همه اخبار و اطلاعاتی که در منطقه مطرح بوده، این روابط کمابیش در سطوح مختلف کشورهای عربی(خصوصاً رژیم آلسعود، امارات، عمان، بحرین، حتی کویت و برخی کشورهای شمال آفریقا) با رژیم صهیونیستی وجود داشته و چرایی اینکه امارات در این شرایط اقدام به آشکارسازی و علنی کردن این روابط کرده به شرایط زمانی و موقعیت منطقه بر میگردد.
آقای اصغر زارعی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «ترامپ و متحدینش بعد از شکست و ناکامیهایی که در اجرای بندهای خطرناک طرح موسوم به معامله قرن متحمل شدند و نتوانستند این بندها را که شامل الحاق کرانه باختری، انتقال مرکزیت سیاسی رژیم صهیونیستی به بیت المقدس و الحاق سرزمین هایاشغالی به بلندیهای جولان میشد اجرا کنند، دست به چنین اقدامی زدهاند. دولت ترامپ در طول ۴ سال ریاست بر کاخ سفید، هیچگونه دستاورد قابل توجهی را برای تداوم حضورش در کاخ سفید نداشته و حتی در موضوعات مربوط به جمهوری اسلامی ایران نیز شکستهای زیادی را متحمل شده است. همه این ناکامیها شرایط بسیار پیچیدهای را فراروی ترامپ و کاخ سفید قرار داد و در همین راستا آنها به دنبال مفرّی بودند تا یک برگ برندهای برای انتخابات آتی دست و پا کنند و به نوعی این اقدام اماراتیها، هدیه و تحفهای به ترامپ و نتانیاهو بود که در رژیم صهیونیستی هم این روزها شاهد تجمعات و اعتراضات گسترده نسبت به وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که دولت نتانیاهو برای شهرک نشینان مهاجر سرزمین هایاشغالی ایجاد کرده، هستیم. لذا این اقدام اماراتیها میتواند یک برگ برندهای برای نتانیاهو نیز در شرایط
فعلی باشد.»
او معتقد است: «اعلان این اقدام با موجی از مخالفت گروهها و جریانات مردمی مقاومت در منطقه مواجه شد و برخی از کشورهای اسلامی هم نسبت به آن واکنش نشان دادند اما متاسفانه برخی از حاکمان و کشورهای وابسته از این حرکت استقبال کردند. همه اینها در حالی است که این فرآیند قبلاً هم تجربه شده. یک بار در سال ۱۹۷۸ میلادی بحث عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و پیمان ننگین صلح کمپ دیوید توسط انور سادات در آن مقطع اتفاق افتاد که ما شاهد بودیم طوفانی را با خود به همراه داشت، هرچند متاسفانه با گذر زمان فروکش کرد اما قطعاً شرایط امروز با شرایط دهه ۷۰ میلادی بسیار متفاوت است و جبهه مقاومت امروز در بهترین شرایط به سر میبرد و از یک انسجام و بالندگی و رشد بسیار بالایی برخوردار است. امروز در میان تودههای مردم منطقه حتی در کشورهایی مثل عربستان و در میان لایههای حکومتی این کشور شاهد اعتراضات، مخالفتها و مقاومتهایی زیرپوستی هستیم. لذا قطعاً در آینده انسجام مقاومت تشدید خواهد شد. امروز در میان فلسطینیان، حتی جریان سازشکاری مثل جریان سازمان آزادی بخش فلسطین و دولت خودخوانده آن، اقدام به تعطیلی سفارت و فراخوانی نمایندگی خود کردند و این حرکت را خیانت امارات به آرمان فلسطین تلقی کردند. لذا شرایط در آینده شرایط خوبی برای مقاومت خواهد بود و اتحاد و انسجام نیروهای مقاومت را بیشتر خواهد کرد و همچنین این شرایط، انزوا، خواری و ذلت سران خودفروخته و منفعلی مثل خاندان حاکم بر امارات، بحرین، عربستان و دیگر کشورهای عربی را به دنبال خواهد داشت.»
زارعی با پیشبینی آینده معادلات سیاسی در منطقه، اظهار میدارد: «قطعاً ما شاهد یک موج و جریان جدیدی علیه جریان صهیونیسم در منطقه و جهان خواهیم بود. مردم و عموم ملتها، جدای از بدنه حاکمیتی برخی کشورهای عربی که متاسفانه گاوهایی شیرده برای ایالات متحده آمریکا و تسلیم در برابر منویات نظام سلطه هستند، با جریان مقاومت همدل و همراه بوده و ایستادگیشان در برابر صهیونیستها و نظام سلطه روز به روز پر رنگتر میشود و نوید آیندهای به مراتب روشنتر از امروز را میدهند و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند؛ تا ۲۵ سال آینده که چند سال از آن هم سپری شده، اثری از رژیم صهیونیستی در این منطقه نخواهد بود.»
نمایش تبلیغاتی نه اقدام استراتژیک
جبهه مقاومت معادلات را در سراسر منطقه به ویژه در مقابل رژیم صهیونیستی تغییر داده و یک معادله بازدارندگی شکل گرفته که دشمن صهیونیستی در یک تنگنای استراتژیک قرار گرفته است.
آقای حسین رویوران دیگر کارشناس سیاسی جبهه مقاومت و مسائل منطقه در این باره به گزارشگر کیهان میگوید: «آنچه که در حال حاضر اتفاق میافتد، هیچگونه تغییری در این معادله ایجاد نمیکند. اینکه امارات بیاید و این رابطه را علنی کند، یک تغییری در محیط استراتژیک یا تغییری در معادلات منطقه نمیتواند باشد. به دلیل اینکه اساساً این رابطه از قبل وجود داشته و الآن تنها این رابطه آشکار و برجسته شده است.»
چرا این آشکارسازی روابط اتفاق افتاد؟ رویوران در پاسخ به این سؤال تصریح میکند: «در کلیت، بله؛ این اقدام درخواست ترامپ و نتانیاهو بودهاما من تصور میکنم هدف اصلی این اقدام تضعیف روحیه جوامع مقاومت است. اینها با امارات این هدف را شروع کردند و ممکن است، بحرین، عمان، عربستان و یا حتی سودان کشورهای بعدی باشند که تن به چنین اقدامی میدهند. این مسئله میتواند بر روی روحیه مردمِ کشورهای محور مقاومت تاثیر منفی بگذارد. لذا در حقیقت این پروژه، قبل از آنکه یک پروژه استراتژیک باشد، یک پروژه تبلیغاتی است. اساساً این اتفاق استراتژیک نیست و صرفاً یک پروژه تبلیغاتی است. با کاری که امارات انجام داد، یک وظیفه جدی در مقابل تمام رسانههای تصویری، رادیویی و مکتوب محور مقاومت قرار دارد و این وظیفه ایجاب میکند که با روشنگری تلاش کنند روحیه انقلابی در محور مقاومت حفظ بشود و از این موج رسانهای همراه با اقدام امارات، سرخوردگی ایجاد نشود.»
به اعتقاد این کارشناس سیاسی مسائل جبهه مقاومت، موضع فعالانه در برابر اقدام صهیونیستها، همین رویارویی تبلیغاتی خواهد بود. چراکه ماهیت اصلی آنچه که اتفاق افتاده، رسانهای- تبلیغاتی است و تغییر در معادله و راهبرد نیست.
واکنش جبهه مقاومت دخالت است؟
خیلیها ممکن است با استدلال، مبانی حقوقی کشورها را مطرح کنند و بگویند؛ امارات در برقراری ارتباط با هر کشوری حق حاکمیتی دارد. چرا ایران و دیگر کشورهای محور مقاومت اعتراض میکنند؟
رویوران در این خصوص توضیح میدهد: «ما در عرف روابط بینالملل یک حادثهای در دهه ۶۰ داریم که کوبا با شوروی سابق ارتباط برقرار کرد و همکاری امنیتی با یکدیگر پیدا کردند و در نهایت شوروی یک سری از موشک هایش را به کوبا برد و در آنجا مستقر کرد. جان اف کندی رئیسجمهور وقت آمریکا، نزدیک بود به خاطر همین مسئله، دنیا را به سمت یک جنگ جهانی ببرد. لذا اگر رابطه، یک رابطه حاکمیتی است، چرا آمریکا این مسئله را اینگونه مطرح کرد؟ این مسئله به اینجا برمی گردد که ماهیت رابطه امارات با رژیم صهیونیستی عمدتاً امنیتی است و به نظرم این مسئله باید روشن بشود که احضار صهیونیستها به منطقه خلیجفارس تهدیدی برای کل محیط منطقه است. بعضی میگویند؛ خب ترکیه هم شرایطش به همین شکل است! نه، ترکیه در محیط استراتژیک ما قرار ندارد. نفت ما در خلیجفارس قرار دارد، تاسیسات هستهای و راههای دریایی برای صادرات و واردات ما در خلیجفارس است. بنابراین محیط خلیجفارس برای ما با مرز ترکیه زمین تا آسمان فرق میکند و ما نمیتوانیم بپذیریم که امارات، پای صهیونیستها را به منطقه باز کنند. این نکات، واقعیت را اینگونه نشان میدهد که امارات متاسفانه خیانت کرده و با کارهایی که انجام میدهند عملاً یک پایگاه امنیتی برای رژیم صهیونیستی در منطقهایجاد خواهند کرد. به نظرم با هشدارهایی که تا کنون داده شده، باید یک مقدار اماراتیها گوشی دست شان بیاید تا این رفتار را ادامه ندهند. چون واقعاً جمهوری اسلامی ایران که با آمریکا برخورد کرد حتماً با کوچکتر از آمریکا هم در صورت لزوم برخورد خواهد کرد.»
او با تاکید بر اینکه؛ رژیم صهیونیستی یک ساختمان شیشهای است و کسی که خانهاش از شیشه است نباید مردم را با سنگ بزند، تصریح میکند: «رژیم صهیونیستی خودش مدعی است که عمق جبهه ندارد و اگر یک رویارویی مستقیم صورت بگیرد کاملاً از بین خواهد رفت. البته این نکته در مورد حزبالله لبنان مطرح است. ایران که جای خود دارد. وضعیت درگیری با ایران قطعاً به مراتب متفاوت خواهد بود. لذا این مسئله یکی از مهمترین بازدارندگیهایی است که صهیونیستها را وادار میکند به این راحتیها اقدامی نکنند.»
سکانسی دیگر از نمایش تبلیغاتی صهیونیست ها
یکی از وعدههایی که در آشکارسازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی داده شده بود، برقراری پرواز مستقیم از سرزمین هایاشغالی به امارات است که اخیراً با یک نمایش سنگین رسانهای عملی شد.
رویوران در این باره توضیح میدهد: «برقراری پرواز مستقیم بین سرزمین هایاشغالی و امارات هم به نظرم یک تحول خیلی مهمی نیست و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. به زودی ماهیت این مسائل هم روشن خواهد شد. زمانی که انور سادات
کمپ دیوید را امضاء کرد، قرار بر این بود که سالانه چند میلیون توریست از سرزمین هایاشغالی به مصر بروند اما نوع برخورد مردم در مصر، گاهی کشتن صهیونیستها در مصر (مانند آنچه که سلیمان خاطر انجام داد) و مسائلی از این قبیل مانع از این شد که آنچه دولت مصر امضاء کرده در سطح مردم به صورت عملی اجرا بشود. همین مسئله در مورد امارات هم صدق میکند.»