تحولات منطقه غرب آسیا با پس لرزه های سیاسی انفجار بیروت -بخش نخست
بیروت طعمهای برای طمع غربیها
هدیه آقاپور
براندازی دولت لبنان طی دو یا سه ماه اخیر با استراتژی آمریکا و متحدان منطقهایاش بیش از پیش ملموس بوده است. این راهبرد با هدف تضعیف محور مقاومت و جلوگیری از مشارکت این جریان در دولت آینده لبنان دنبال میشود.
از همین رو میتوان دریافت که با وجود استعفای دولت حسان دیاب فشار جریان غربگرای لبنانی برای عدم حضور حزبالله لبنان و برخی متحدانش در دولت آینده که از بستر مردمی قابلتوجهی برخوردار هستند، باعث پیچیدهتر شدن روند تشکیل دولت در این کشور خواهد شد.
با انفجار مهیب بندر بیروت پایتخت کشور لبنان، این کشور وارد بحران تازهای شده و چند روزی است که بازیگران جهانی و منطقهای در حال انجام اقداماتی در این کشور هستند.
در گزارش پیش رو به تحولات منطقهای مربوط به این واقعه پرداختهایم.
مکر ماکرون
فرانسه در پی سفر امانوئل ماکرون رئیسجمهور این کشور کنفرانس بینالمللی برای کمک به لبنان تدارک دید که بالغ بر 250 میلیون یورو برای لبنان کمک جمعآوری خواهد کرد!
اما نکته مهم این است که از وعدههای داده شده در این کنفرانس تا عملی شدن این وعدهها راه زیادی در پیش است. دولت آمریکا در همان روزهای اول مدعی شده که این پول باید زیر نظرسازمان ملل متحد هزینه شود، قطعا پیش شرطی که آمریکا برای هزینه کردن این مبلغ در داخل لبنان مطرح خواهد کرد، عدم حضور حزبالله و جریانهای مردمی منتسب به آن در دولت آینده خواهد بود. موضوعی که با توجه به بستر قابل توجه مردمی حزبالله لبنان نه از منطق درست برخوردار است و نه امکان عملیاتی دارد.
لذا میتوان از همین امروز پیشبینی کرد که سرنوشت 250 میلیون یورو کمک جمعآوری شده برای لبنان همان سرنوشت کمکهای جمع شده در کنفرانس شرم الشیخ در سال 2014 بعد از تجاوز فجیع رژیم صهیونیستی به نوار غزه خواهد بود. در آن زمان پیش شرط خلع سلاح جنبش حماس برای اختصاص دادن این کمکها به مردم غزه مطرح شد، شرطی که طبعا مردم این منطقه محاصره شده برای جلوگیری از آن سختیهای جنگ را به جان خریده بودند و قطعاً حاضر نبودند در ازای مبالغی بسیار ناچیز آن را کنار بگذارند.
سعدالله زارعی استاد دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بینالملل در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید:«فرانسویها پس از اینکه در سال 1363 لبنان راترک کردند تقریبا دیگر به لبنان برنگشتند و به مرور موقعیت خودشان را در این کشور از دست دادند.» وی ادامه میدهد: «فرانسویها طی این سالها همواره در صدد بودند که شرایط بهگونهای شود تا به لبنان بازگردند اما تا امروز این اتفاق رخ نداد، البته تنها فرانسویها موقعیت ضعیفی در منطقه پیدا نکردند بلکه آمریکاییها نیز چنین وضعیتی دارند و به موازات آن جریان مقاومت موقعیت مناسب و راهبردی در بین مردم و طوایف لبنانی پیداکردند.»
این استاد دانشگاه تصریح میکند:« انفجار غرب بیروت از نظر فرانسویها یک موقعیت بود تا در لباس دلسوزی برای مردم لبنان وارد بیروت شده و تلاش کنند نقشی در این کشور داشته باشند اما فرانسویها میدانند که شرایط لبنان تغییر کرده و دیگر شرایط دهه 40 یا 50 حاکم نیست بلکه موقعیت مسیحیها و فرانسویها تغییرات اساسیای کرده است فلذا فرانسویها در پرونده لبنان باید محتاطانه عمل کنند.»
این کارشناس مسائل بینالملل یادآور میشود:«فرانسویها کنفرانس اقتصادی پاریس را به نام کمک به مردم لبنان تشکیل دادند و در آنجا از مقادیر بسیار زیاد کمک صحبت کردند، ترامپ از وام 10 میلیون دلاری بدون بهره از صندوق بینالمللی پول صحبت کرد و گفت صندوق را تشویق میکند این وام را در اختیار لبنان قرار دهد و ماکرون نیز صحبت از کمک 20 میلیون دلاری کرد که بخشی از آن بهصورت بلاعوض و بخش دیگر بهصورت وامهای درازمدت در اختیار لبنان قرار میدهد.»
زارعی تأکید میکند: «همواره غرب در کنفرانسها ادعایی را مطرح میکنند اما در عمل میبینیم وضعیت به گونه دیگری است و ممکن است حتی دلاری هم به دست مردم لبنان نرسد اما نکتهای که هست، این رفتار آنان نشان میدهد در پرونده لبنان آنان مجبور هستند از فضای اقتصادی ورود پیدا کنند نه از دریچه سیاسی و امنیتی.» وی اضافه میکند: «آمریکاییها هم در این ماجرا با احتیاط وارد شدند، به طور مثال ترامپ در کنفرانس پاریس برای اولین بار راجب لبنان صحبت کرد اما تعریضی به حزبالله نداشت یا دیوید هیل فرستاده آمریکا در لبنان تلاش میکرد به نوعی با حزبالله تماس بگیرد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رفتارهای غرب نشان میدهد که آنها خودشان را در یک موقعیت سختی میبینند، ادامه میدهد:« موقعیت سخت به این معنی است که آمریکا و اروپا موقعیتهایشان را از دست داده و نفوذ گذشته را در منطقه غرب آسیا دیگرندارند، ضمن اینکه اکنون مهمترین موضوع در لبنان پیگیری انفجار غرب بیروت است و در این پرونده دوستان آمریکا؛ فرانسه اسرائیل و عربستان متهم هستند.»
وی میافزاید:« این اتفاق مربوط به روند سالهای 2013 تا 2020 است که در طول این دوران به جز یک دوره 9 ماهه دولت و گمرک و امنیت بیروت در اختیار اینها بوده و در تامین امنیت آن احمال کردند و باید پاسخگوی فاجعه بزرگی که در لبنان اتفاق افتاده باشند.»
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح میکند:« فرانسویها در تلاشند آرامشی در لبنان ایجاد کنند که خودشان بتوانند آن را مدیریت کنند و از طریق بینالمللی کردن این موضوع رسیدگی به ماجرای انفجار را به اطاله بیندازند و به شکلی در آن ابهام ایجاد کنند که البته خیلی هم موفق نبودند».
دست و پا زدنهای اسرائیل
برای نا به سامان کردن لبنان
دفتر مطبوعاتی کنست (پارلمان اسرائیل) اعلام کرد، بنیگانتس، وزیر جنگ اسرائیل طی سخنانی در نشست کمیته امنیت و امور خارجه پارلمان اسرائیل ضمن اشاره به سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله مدعی شد: «نصرالله بزرگترین دشمن ما و بزرگترین معضل لبنان است».
وی گفت: «اگر لبنان جنگ دیگری به ما تحمیل کند ما نیز بدون هیچگونه مانعی وارد جنگ میشویم. ولی چنین جنگی برای لبنان نتایج و بازتابهای خطرناکی در پی خواهد داشت.»
بلاشک در صحبتهای این مقام رژیم کودککش صهیونیستی رگههایی ازترس به وضوح به چشم میآید چرا که بزرگترین وحشت این رژیم غاصب اتحاد کشور لبنان و قدرت حزبالله است.
جنگ 33 روزه با لبنان و شکست تاریخی این رژیم اشغالگر کابوسی است برایشان که حقارت آن همچنان با این رژیم همراه هست، بنابراین از این اوضاع کنونی لبنان قطعا سودای سوء استفاده داشته و تلاش خواهند کرد تا وحدت ملی این کشور را به منظور کنار گذاشتن حزبالله کمرنگ کنند، تلاشی که بهنظر میرسد مثل همیشه با شکست مواجه خواهد شد.
گفتنی است دو شکست ارتش رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ به کابوس وحشتناکی برای سران و نظامیان این رژیم تبدیل شده، کابوسی که لحظهای دست از سر مقامات صهیونیست برنمیدارد؛ به طوری که جهش قدرت نظامی و نرم حزبالله در سالهای اخیر نیز بر این کابوس افزوده و موجب گردیده که مقاومت فلسطین نیز با پیروی از این جنبش پیروزیهای چشمگیری در سالهای اخیر در نبرد علیه صهیونیستها به دست بیاورد.
البته اهمیت قضیه در اینجا است که حزبالله لبنان نسبت به سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ بسیار قویتر شده و توان نظامیش افزایش یافته و همین امر بر نگرانی صهیونیستها افزوده است.
پشت پردههای یک استعفا
دولت حسان دیاب نخستوزیر مستعفی لبنان در اواسط ژانویه گذشته و بعد از کشمکشهای فراوان و ماهها خلأ قدرت در این کشور و طرح گزینههای متعدد برای نخستوزیری تشکیل شد.
این دولت البته از همان روزهای ابتدایی تشکیل از آنجا که برخی گروههای داخلی حضور در آن را رد کرده و حزبالله و متحدانش نمایندگانی در آن داشتند، با رویکرد خصمانه آمریکا و کشورهای غربی- عربی مواجه شد تا جایی که برخی رسانههای غربگرا دولت دیاب را دولت حزبالله نام گذاشتند.
در حالی که دولت حسان دیاب بر روی ویرانههای ناشی از اقتصاد نابسامان لبنان تشکیل شده بود و پروندههای متراکمیروی دست دولت باقی مانده بود، مسائل و مشکلات اساسی بهویژه در زمینه ادامه اعتراضات به دولت بدون دادن مهلت کافی به آن برای بررسی مشکلات و گسترش ویروس کرونا عملکرد دولت را در سطح حداقلی نگه داشت.
رسانههای لبنان تحلیلهای متعددی را درخصوص تحولات سیاسی اخیر بهرشته تحریر درآوردهاند.
روزنامه الاخبار در این خصوص نوشته است: در پی استعفای حسان دیاب وزارت خارجه فرانسه اولویت کنونی در لبنان را تشکیل فوری دولت جدید معرفی کرد، اما در عین حال تأکید کرد که لبنان بدون اصلاحات بهسمت فروپاشی پیش خواهد رفت. این بیانیه چالشهای دولت آینده را بازسازی بیروت و تعامل مثبت با مطالبات لبنانیها درخصوص اصلاحات عنوان کرد.
این مطالب در شرایطی مطرح میشود که منابع سیاسی عالیرتبه معتقدند که فرانسه بهدنبال تشکیل دولت وحدت ملی نیست، بلکه ضمن همراهی با آمریکا و عربستان سعودی از ضرورت تشکیل آن چیزی حمایت میکنند که آن را «دولت بیطرف» نام گذاشتهاند. یک منبع نزدیک به عربستان سعودی نیز مدعی شد که صحبت درخصوص دولت وحدت ملی در شرایط کنونی غیرممکن است، چرا که چنین دولتی میتواند یک انقلاب دیگر را ایجاد کند.
اوج مداخلههای غربی و جهتگیری و تلاشهای برخی جریانهای نشاندار داخلی لبنان برای سرنگونی دولت حسان دیاب را میتوان در تحولات بعد از انفجار مهیب صورت گرفته در بندر بیروت جستوجو کرد.
این انفجار که عوامل آن آمیختهای از ارثیه سوءمدیریت دولتهای متوالی لبنان از سال 2014 تاکنون است، در نتیجه هجمه رسانهای و تبلیغاتی رسانههای وابسته به غرب بهصورت عمده دولت کنونی لبنان را هدف قرار داد. تا جایی که مسئولان و عوامل سابق این انفجار مدعیان کنونی شده و هرگز این سؤال را پاسخ ندادند که مواد نیترات آمونیوم که قدرت انفجاری بسیار بالایی دارد، چرا در این حجم عظیم در بندر بیروت انباشته شده و چرا در شرایطی که وزارت دادگستری لبنان در سال 2015 اجازه ترخیص این مواد پرخطر را صادر کرده، دولتهای متوالی این کشور اقدام به تخلیه این محموله مشکوک
نکردهاند.
فرصت عقدهگشایی برای غرب
اگر بگوییم وضعیت امروز لبنان یک فرصت عقدهگشایی برای فرانسه و آمریکاست بیراه نگفتهایم، چراکه تحرکات آنان طی سالهای گذشته و بهویژه چند ماه پیش نشان میدهد که بسیار تشنه ورود به خاورمیانه بهعنوان یک قدرت اثرگذار و تصمیمگیرنده هستند.
محمدجواد منصوری کارشناس سیاست خارجی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «بحرانهایی در حال حاضرگریبان اروپا و آمریکا را گرفته است، آینده سلطه این دولتها را بر سایر کشورهای جهان از جمله بر کشورهای غرب آسیا زیر سؤال برده است از همین رو پیشبینی میشود اتفاقات مهمیدر آینده رخ دهد.»
وی ادامه میدهد:«مجدداً غرب برای بر هم زدن موفقیتهای محور مقاومت وارد عمل شده است و میبینیم از 10 ماه پیش شروع کردند به فتنهانگیزی تا در عراق و لبنان به هم ریختگیهایی ایجاد کنند.» منصوری تصریح میکند:«آنچه در لبنان اتفاق افتاده برای این است که قدرتهای بزرگ به نوعی قدرتنمایی کنند و در عین اینکه ظاهرا خود را کنار نشان میدهند اما القا میکنند که شما محکوم هستید نظرات ما را اجرا کنید و هیچ راهی جز این ندارید.» این کارشناس سیاست خارجی میافزاید: «دقیقاً آنچه امروز از رفتارهای فرانسه درمییابیم انتقال این مطلب است که او میخواهد یک تصمیمگیرنده بزرگ لبنان شناخته شود.»