شیطان؛ دشمنی بینظیر!(خوان حکمت)
ما با دشمني روبهرو هستيم كه اين دشمن به هيچ وجه آشتيپذير نيست و قرآن كريم هم دشمنيِ اين دشمن را به ما گوشزد كرد و آن شيطان است. ما دشمنهاي زيادي در عالَم داريم، مارها و عقربها با بدن ما دشمن جدّي هستند ولي ملاحظه ميكنيد خيلي از مارها و عقربها با بشر كنار ميآيند، بعضيها با مار سمّي دارند زندگي ميكنند، با ببرها دارند به سر ميبرند، پس هيچ موجود گزنده و خزندهاي نيست مگر اينكه بالاخره با انسان كنار ميآيد، دوست ميشود، كم نيستند مارهاي سمّي كه با خانوادههايي دوستند، بعضي از بچهها با مارهاي سمّي زندگي ميكنند، اما شيطان اينطور نيست، مثل مار سمّي نيست كه با كسي دوست شود و با او كاري نداشته باشد و نِصابي هم ندارد كه انسان مقداري با او كنار بيايد او كاري با آدم نداشته باشد، اگر انسان صد بار حرف او را گوش بدهد، ميگويد صد و يكمين بار هم بايد گوش بدهي، او برده طلب ميكند.
ما با چنين دشمني روبهرو هستيم، لذا در نظامِ عداوت، شيطان مظهر «ليس کمثله شئ» است، هيچ دشمني به اندازه شيطان و مماثل شيطان نيست، بالاخره انسان با هر دشمني يك مقدار كنار بيايد و حرف او را گوش بدهد، چند روزي آدم را آزاد ميگذارد اما شيطان اينطور نيست، شيطان كسي است كه محصول شش هزار ساله خود را يكجا به آتش كشيده است، ما با چنين دشمني روبهرو هستيم، او هم سوگند ياد كرد كه من احتناك ميكنم: (لَأَحْتَنِكَنَّ). گفت من احتناك ميكنم، اين سواركارهاي مسلّط احتناك ميكنند؛ یعنی دهان، حنك و تحت حنك اين اسب را ميگيرند و از آن سواري ميگيرند، اين را ميگويند احتناك. اينكه در سوره «اسراء» فرمود: (لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ)[1] يعني من سواري ميخواهم و غير از اين هم كاري با ما ندارد ما با چنين دشمني روبهرو هستيم، لذا هر لحظه بايد مراقب گفتارمان، رفتارمان، نوشتارمان، كردارمان، قيام و قعودمان باشيم، يك لحظه خداي ناكرده انسان غفلت كند تير ميخورد و هر لحظهاي كه انسان غافل باشد آماج تیرهای اوست. درباره نگاه به نامحرم گفته شد:«النظرهًْ سهمٌ مِن سهام ابليس»[2] يعني نگاهِ حرام، تيري از تيرهاي شيطان است، اينها بهعنوان تمثيل است، تعيين نيست، هر گناهي
اين است.
بيانات حضرت آيتالله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 30/8/92
مرکز اطلاعرسانی اسرا
__________________________
[1]. اسراء، 62.
[2]. من لايحضره الفقيه، ج4، ص18.
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر میشود.