نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصرار عجیب مدعیان اصلاحات بر قربانی کردن دستاوردهای دفاعی و منطقهای
سرویس سیاسی ـ
روزنامه اعتماد روز گذشته گفتوگویی با یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلب منتشر کرد که وی در پاسخ به این سوال که «باتوجه به شرایط اقتصادی موجود که احتمال تشدید آن نیز وجود دارد آیا ایجاد تغییر یا تسهیل در روابط بینالمللی ما بهخصوص با آمریکا یا اروپا وجود خواهد داشت؟» گفت: «من چنین ارادهای را در سیاست خارجی اعلامی از سوی حاکمیت نمیبینم. در مورد دولت هم صحبت نمیکنم چون معتقدم این نوع تصمیمگیریها حاکمیتی است. برخی تصور میکنند اگر فشارها بیشتر شود امکان تسهیل روابط بینالمللی بیشتر میشود اما تجربه نشان داده که هر زمان فشارها بیشتر میشود، مقاومت از این سو هم سختتر و بیشتر میشود. بنابراین نمیتوان فکر کرد که اگر شرایط از این غامضتر شود حکومت به فکر برقراری توافقی با مثلا آمریکا میافتد. البته که بسیاری بر این باورند باید مسائل بینالمللی را حل کرد تا اقتصادی پویاتر داشت اما مدتها است و شاید بیش از ۱۵-۱۰ سال است که در بر پاشنهای دیگر میچرخد.»
وی در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد: «درمورد مسائل اقتصادی باید گفت که اصلاحطلبان اساسا در نهادهای اقتصادی چه حاکمیتی و چه خصوصی نقش مهمی ندارند. آنها همواره آشنایی کمتری با اقتصاد داشته و بیشتر سیاستورزی کردهاند، بنابراین ممکن است در نقد اقتصادی یا بررسیهای تئوریک حرفی برای گفتن داشته باشند اما اینکه در درون اقتصاد بتوانند کار مهمی انجام دهند، اتفاق نمیافتد چون بضاعت و دخالتشان در این عرصه اندک است.»
گفتنی است، متأسفانه علیرغم اینکه تصور میشد تجربه تلخ بیدستاوردی و شکست برجام در کنار نگاه ناصحیح اصلاحطلبان به ماجرای نفوذ منطقهای و توان دفاعی کشور، جملگی سبب یک عبرت تاریخی برای ستاد مشترک دولت و جریان سیاسی خاص شود اما گویا به هر دلیلی آقایان قصد تغییر ریل و دست برداشتن از تحلیلهای خود را ندارند.
فعالین اصلاحطلب تاکنون بارها مدعی شدهاند که رفع مشکلات اقتصادی در گرو تنشزدایی با آمریکا و اروپا است. این طیف صراحتا اعلام کرده است که ایران باید در مسئله توان دفاعی و صنعت موشکی، قدرت منطقهای و مسئله حقوق بشر به مذاکره با طرف غربی اقدام کند.
این در حالی است که به واسطه برجام در قلب راکتور اراک بتن ریخته شد و چرخ سانتریفیوژها از کار افتاد. اما این اقدام نه تنها به بهبود شرایط اقتصادی منجر نشد، بلکه ارزش پول ملی را کاهش و سفره مردم را کوچک کرد. از سوی دیگر اصلاح طلبان با در اختیار داشتن اکثریت مطلق دولت نقش ویژهای در ایجاد وضع موجود اقتصادی دارند اما با دادن آدرس غلط به افکارعمومی در پی آن هستند تا صورت مسئله را پاک کنند.
تقلای مدعیان اصلاحات برای مذاکره با آمریکا
در حالیکه برجام زدگی دولت اصلاحات ـ اعتدال سفره مردم را کوچک کرد و فرصتهای شکوفایی اقتصادی را سوزاند، طیف مدعی اصلاحات کماکان در سودای تنشزدایی با آمریکاست. تقلایی که یا ناشی از خیانت به نظام و ملت است یا پیامد دیوانگی.
روزنامه دولتی ایران دیروز در مطلبی نوشت: «طبیعی است که هر کشوری به اندازهای که گرفتار ابعاد گسترده این ویروس ناشناخته است، بهدنبال بحران زایی در سیاست خارجی نیست و بهطور طبیعی تنشها و چالشها کمتر شده است. این در حالی است که سیاست خارجی یکی از وجوه مهم و تاثیر گذار برای ایران در شرایط جاری است. ایران از یک سو تحت تاثیر تحریم های آمریکایی قرار دارد و از سوی دیگر باید تعامل چندسویه خود با جهان بینالملل را برای تحقق منافع اقتصادی جهت مقابله با کرونا در مسیری درست هدایت کند. گرچه اپیدمی کرونا و قطع شدن رفت و آمدهای دیپلماتیک به مانعی جدی برای تبادل گفتمان و دیپلماسی موثر رسمی انجامیده است اما جمهوری اسلامی که سختی مواجهه آن با کرونا بهدلیل تحریمها بیش از هر کشور دیگری است، می تواند در این شرایط پیشتاز شود و با در پیش گرفتن یک گفتمان صلحجویانه، تنشها را تعدیل کرده و اوضاع را به نفع خود تغییر دهد.»
معرکهگیری روی کلیدواژههایی چون تنشزدایی و صلحجویی و مذاکره، در این برهه که خباثت و شرارت آمریکا و نوچههای اروپایی آن بار دیگر، اثبات شده و پیش چشم همگان است، نمیتواند ناشی از سادهلوحی یا جهالت باشد. اساس برجام اعتماد دولت به دشمنان قسم خورده نظام بود که دستاندرکاران آن اذعان کردند یک حساب بانکی هم برای ایران باز نکرد و دستاوردش نزدیک صفر بود. کوبیدن بر طبل مذاکره در این شرایط، یا ناشی از خیانت به نظام و ملت است یا پیامد دیوانگی. برجامزدگی دولت اصلاحات ـ اعتدال و تقلای تنشزدایی، سفره مردم را کوچک کرد و فرصتهای شکوفایی اقتصادی را سوزاند. این طیف به جای پاسخگویی، طلبکار است و عاری از فرهنگ پذیرش مسئولیت.
اگر کارآمد بودید، مردم انتخابتان میکردند
روزنامه زنجیرهای آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «ما براي مجلسي کارآمد بايد سرمايهگذاري ميکرديم، مجلس کارآمد هم بايد از تمام جبههها و طيفهاي فکري تشکيل شود. بحث کارآمدي بايد توسط افراد کارآمد پايهگذاري شود که سابقه قابل دفاعي داشته باشند اما اين افراد مورد اقبال نهادهاي قدرت واقع نشدند. در مجموع اجازه حضور به اصلاحطلبان داده نشد براي حضور آينده آنها در مجلس هم همين پيشبيني وجود دارد. شايد اين زمينهاي براي آينده باشد که همه متوجه شوند اگر آيندهاي براي کشور در نظر گرفته شده و مصالح ملي مهم است بايد شرايط آن هم فراهم شود. در پيشگاه عدالت خداوند پاسخگويي بسيار سخت خواهد بود چراکه ما ميتوانستيم مجلسي فعال و کارآمد داشته باشيم اما اجازه آن به ما داده نشد. بايد در آينده تمام تلاش مجلس روي اين باشد که پاسخگويي را به مردم به حداکثر برساند. کشور متعلق به همه است.»
مدعیان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با ترافیک کاندیدا مواجه بودند. برای همین در حوزه انتخابیه تهران با چندین لیست جداگانه شرکت کردند.
اما در نهایت مردم به کاندیداهای این طیف رای ندادند. علت اصلی این امر کارنامه ضعیف و غیرقابل قبول این طیف در مجلس دهم و دولت روحانی بود.
حالا رسانههای مدعی اصلاحات با مظلوم نمایی اینگونه وانمود میکنند که کارآمد بودند و از جانب شورای نگهبان به آنها ظلم شده است. در پاسخ باید گفت که اگر شما کارآمد بودید، مردم انتخابتان میکردند.
بهرهبرداری سیاسی اصلاحطلبان از مصوبههای ساختارشکن؛
نمایندگان با علم بر «رد» در شورای نگهبان، لایحه میدهند!
روزنامه سازندگی در شماره اخیر خود در یادداشتی نوشت: «در چند جلسه اخیر مجلس شورای اسلامی گامهای مهمی در راستای قانونمند کردن نظارت استصوابی برداشته و چند مصوبه در این حوزه ثبت شد. بعد از خروج این مصوبات از مجلس سرنوشت اجرای آن در ید اختیار شورای نگهبان است که یا مصوباتی که مطابق نظراتش نیست و بهنوعی خطکشی برای رفتار شورای نگهبان تلقی میشود را تأیید یا آنها را رد میکند. پیشبینی در این زمینه چندان سخت و پیچیده نیست. بر اساس آنچه تجربه به ما نشان داده است و در عمل واقع رخ میدهد بعید است که شورای نگهبان با مصوبهای در راستای تحدید اختیارات خود موافقت کند! بدون شک نمایندگان مجلس نیز با علم به این موضوع در راستای تدوین و تهیه این طرح گام برداشتند اما اینکه نمایندگان وظیفه خود میدانند تا در جهت امری ملی مصوبهای داشته باشند، بهخودیخود گام مثبتی است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «به موازات این اقدام خوب و مثبت مجلس دهم، دولت نیز در روزهای واپسین سال گذشته خبر داد که لایحهای در باب همهپرسی برای نظارت استصوابی در دستور کار دارد. معاون حقوقی رئیسجمهور در اسفندماه خبر داد که پیشنویس لایحه همهپرسی در معاونت حقوقی تهیه شده و بهزودی به هیئتوزیران ارسال خواهد شد... این اقدام دولت نیز اگرچه همانند مصوبه مجلس با سرنوشت محتوم رد در شورای نگهبان روبهرو خواهد شد اما به هر حال در جای خود بازهم برداشتن یک گام رو به جلو است.»
سازندگی نوشت: «مردمسالاری به معنی واقعی و آنچه در روح قانون اساسی قید میشود با رویه و رفتار شورای نگهبان تناسبی ندارد.» مدعیان اصلاحات آشکارا اعلام میکنند که نمایندگان مجلس دهم در آخرین روزهای خود، با علم بر «رد» مصوبه در شورای نگهبان، لایحه میدهند! و این یک بهرهبرداری سیاسی و فشار به شورای نگهبان است؛ هدفی که یکی از دستور کارهای اصلی اصلاحطلبان در دو دهه گذشته بوده است اما سؤالی که مطرح میشود این است که با وجود «نظارت استصوابی» وضع مجلس ما این بوده است!؛ حالا اگر این نظارت برداشته شود، چه آواری بر سر قانون و عدالت و مجلس این کشور خواهد آمد؟
حزب سازندگی به فکر وضعیت خودش باشد نه اصلاحطلبان!
به گزارش روزنامه سازندگی، حمیدرضا جلاییپور در مطلبی به انتقاد از حزب کارگزاران سازندگی پرداخت و نوشت: «نقدهای زیادی به عملکرد جبهه اصلاحات وارد است و ضرورت بازسازی گفتمانی و تشکیلاتی این جریان روشن است اما این اصلاحات در اصلاحات باید در جهت دموکراسیخواهتر و عدالتجویانهتر شدن این جریان و تقویت بازوهای نهادی و پایگاه اجتماعی آن برای توفیق بیشتر در مسیر این اهداف باشد. در حالی که کارگزاران متاسفانه در عمل نه عدالت را جدی میگیرد و نه دموکراسی را. اگر جای اعضای کارگزاران بودم به جای اینکه دغدغه کل جبهه اصلاحات را داشته باشم و دائم برای این جبهه نسخه بنویسم، از اصلاح حزب خودم شروع و فکری به حال این وضعیت «دونبش» این تشکل میکردم.»
اصلاحطلبان با جوانگرایی بیگانهاند
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گفتوگویی را با یکی از فعالان سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب منتشر کرده که در بخشی از آن میخوانیم: «اصلاحطلبان از مسير اصلاحطلبي جدا و درگير مناقشات خودشان شدهاند و بهعنوان نيروهاي سياسي و بعضا اقتصادي ديگر جامعه را نميبينند و اساسا دغدغه اصلاحطلبي ندارند.»
این فعال سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب در ادامه افزوده است: «در کنار اين موضوع، اصلاحطلبان در تمام اين سالها اجازه ندادند که نيروهاي جديد و جوان به عنوان نيروهاي اصلاحطلب مطرح شوند، زيرا معمولا همه کانونهاي اصلاحطلبي را در اختيار خود گرفته بودند و يکي از مهمترين دلايل ردصلاحيتهاي گسترده در اسفند سال گذشته همين مسئله بود، زيرا اگر نيروهاي جديد ميتوانستند وارد صحنه شوند، شوراي نگهبان نميتوانست بهراحتي همه آنها را ردصلاحيت کند؛ بنابراين در اين صورت در اختيار گرفتن مجلس از سوي اصلاحطلبان دور از ذهن نبود.»
در مطلب اخیر دو مورد قابل تامل وجود دارد: اول اینکه اصلاحطلبان با جوانگرایی میانهای ندارند. اما دومین نکته موضوع بسیار مهمی است. در حقیقت این فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید در این همه سال نیروهایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران نامزد مجلس شورای اسلامی شوند و به آن راه پیدا کنند و سپس از تریبون مجلس جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی سخن بگویند تربیت نکردهایم!