پژوهشگران آلمانی: شبکههای اجتماعی؛ ماشین پخش اخبار جعلی هستند(اخبار ادبی و هنری)
در حالی که این روزها شبکههای مجازی و بهاصطلاح اجتماعی مملو از اخبار دروغ و فریبنده شده، از «رمی یاستر» و «داوید لانیوس»، دو پژوهشگر آلمانی، اخیرا کتابی تحت عنوان «حقیقت خود را از میان میبرد» درباره اخبار جعلی یا همان فیکنیوز و تاثیرات آن منتشر شده است. «یاستر» و «لانیوس» در کتاب خود، برای اخبار جعلی مثالهایی میآورند. مثلا اینکه سایت اینترنتی آمریکایی «برایت بارت»، اوایل سال ۲۰۱۷ گزارش داد که گروهی از مردان مسلمان در آلمان، قدیمیترین کلیسای شهر دورتموند را آتش زدند. صرفنظر از اینکه کلیسای یادشده قدیمیترین کلیسای آلمان نیست، اصل ماجرا به این صورت بود که جمعیت گردآمده در شب سال نو میلادی در برابر این کلیسا، با تحویل سال شروع به آتشبازی میکنند و یک موشک آتشبازی هم به تور داربستی اصابت میکند که برای مرمت کلیسا برپا شده بود. این تور آتش میگیرد، اما حریق کوچک بوده و به سرعت مهار میشود. این گزارش سایت آمریکایی از نظر فکت خبری نادرست نبود، اما گمراهکننده بود. آنها با ذکر چنین مثالی مینویسند:«...فیکنیوز که در زبان روزمره غالبا به معنی «گزارشهای نادرست» فهمیده میشود، اما... باید گفت که «فیکنیوز» اگرچه تصاویری مخدوش از واقعیت ارائه میدهند، اما همواره نادرست نیست. بلکه در بسیاری موارد صرفا گمراهکننده است...» نویسندگان آلمانی کتاب «حقیقت خود را از میان میبرد» بر این باورند که تولیدکنندگان اخبار جعلی به طور عمد در صدد گمراه کردن و فریب افکار و اذهان هستند که دلایل آن میتواند ایدئولوژیک، سیاسی یا اطلاعاتی و یا ترکیبی از هر 3 مورد باشد. آنها در تلاشند تا با «فیکنیوز» مخاطب را دچار سردرگمی و بیاعتمادی کنند. مخاطب «فیکنیوز» دچار تردید میشود و از خود میپرسد که به کدام منبع میتوان اعتماد کرد. «رمی یاستر» و «دیوید لانیوس» در کتاب خود ضمن اینکه به اینترنت و شبکههای مجازی به اصطلاح اجتماعی بهعنوان دلیل اصلی رواج فوقالعاده اخبار جعلی (فیکنیوز) در جهان امروز اشاره میکنند، براین نکته تاکید دارند که این اخبار به خاطر عدم وجود هیچگونه نظارت تخصصی، غیرقابل اتکا هستند. آنها مینویسند: «... امروزه نوشتههایی در سراسر جهان منتشر میشوند که از هیچ استاندارد ژورنالیستی یا علمی برخوردار نیستند. به همین دلیل هم برای هر نظریه توطئه، هر تهمت، هر شایعه و هر ادعای نادرستی، بالقوه گروه مخاطبی یافت میشود... امروزه از طریق اینترنت انواع «فیکنیوز» بیمانع به درون افکار عمومی راه مییابند. بیهوده نیست که برخی از پژوهشگران، شبکههای اجتماعی را «ماشین پخش فیکنیوز» مینامند...» نویسندگان فصل آخر کتاب را به این پرسش اختصاص دادهاند که برای مقابله با «فیکنیوز» چه میتوان کرد؟ نخست ضروری است که بتوان آنها را در موارد جداگانه تمیز داد. بدین منظور باید به این پرسشها توجه داشت: آیا گزارش با موضوع اصلی مرتبط است؟ آیا بدین منظور منابعی ذکر شدهاند؟ این منابع تا چه اندازه قابل اعتمادند؟ آیا گزارشهای مشابهی از منابع مورد اعتماد درباره آن رویداد وجود دارد؟ آیا در گزارش از مواضع و دیدگاههای مخالف و متفاوت هم سخنی در میان است؟ کنترل فکتها در این باره چه میگویند؟ پاسخ به این پرسشها امکان میدهد که خبر درست از خبر گمراهکننده تمیز داده شود. درباره گزارشهای مشکوک توجه به چند نکته ضروری است: آیا روشن است که نویسنده گزارش کیست؟ او اساسا چه تخصصی دارد؟ چرا میبایست به او اعتماد کرد؟ نویسنده گزارش آیا منابعی معرفی کرده است؟ آیا اطلاعاتی که گردآوری کرده و تحقیقاتی که انجام داده قابل شناخت است؟ گزارش در چه رسانههایی پخش میشود؟ آیا نویسنده برای رسانهای جدی و مستقل کار میکند؟ آیا این رسانه پیشتر «فیکنیوز» پخش کرده است؟