نگاهی به پژوهش تازه شورای عالی انقلاب فرهنگی
مشارکت دانشجویان در فضای جامعه چگونه است؟
اواسط آذرماه ایام خاصی برای دانشجویان است، ایامی که به عنوان روز دانشجو نامگذاری شده و بر همین اساس تحلیلها حول این روز شکل میگیرد. شورای عالی انقلاب فرهنگی اخیرا پژوهشی را درباره وضعیت فعلی دانشگاهها با عنوان «بررسی و مطالعه فضای دانشجویی کشور در سپهر انقلاب اسلامی و ارائه سیاستها و راهکارهای نهادینهسازی آن» منتشر کرده است، در مقدمه این پژوهش ذکر شده است که محیط دانشگاه و فضای دانشجویی از جمله عناصر تأثیرگذار بر فرهنگ هر جامعه است و تأثیر مثبت و مطلوب دانشگاه و دانشجو بر جامعه، در گرو فعلیت یافتن هویت واقعی و مطلوب دانشگاه و بهتبع آن دانشجو است.
در بخشی از این پژوهش به همسویی خواستههای سیاسی تشکلهای دانشجویی با آرای مردم اشاره میکند و مینویسد: این همسویی نشانگر آن است که این گروه مرجع توانستهاند ارتباطی خوب با پیکره تصمیمساز جامعه سیاسی ایران برقرار کنند. انتخاب 90 درصد از کاندیدهای مورد حمایت یکی از تشکلهای دانشجویی در انتخاباتها، بیانگر نفوذ اجتماعی این قشر در میان
عموم مردم است.
بنابراین مطالعه ارزشها و نگرشهای آنان و فضای فکری که در محیطهای دانشجویی وجود دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است و آگاهی از مختصات و ویژگیهای این فضا نه فقط خواستهها و اولویتهای این دسته از جوانان را آشکار میسازد، بلکه امکان پیشبینی تغییرات اجتماعی پیش رو را نیز فراهم خواهد کرد.
استناد به بیانات رهبر انقلاب در حوزه اهمیت دانشگاه یکی دیگر از بخشهای این پژوهش است، بهطوری که آمده: رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در آذرماه 1370 میفرمایند: کسی که به دانشگاه وارد یا از آنجا خارج میشود، اگر نسبت به انقلاب و دین و کل کشور و استقلال و آرزوهای بزرگ ملی حساسیتی نداشته باشد، این دانشگاه هر چه هم از لحاظ علمی بالا باشد، ارزشی نخواهد داشت، زیرا که محصول این دانشگاه به راحتی در اختیار سیاستهای مختلف قرار خواهد گرفت.
در بخشی دیگر تاکید شده است: به عبارت دیگر فلسفه وجودی دانشگاه در پیشبرد علم است که از برکاتش تأمین نیاز فرهنگی، فنی و مدیریتی کشور است و اگر به اصلاح مستمر دانشگاه و فضای دانشجویی و تقویت بنیه علمی و ایمانی آن اهتمام کافی نشود، ضمن اینکه اهداف عالیه مزبور تأمین نخواهد شد بلکه دانشگاه خود منشأ بسیاری از مشکلات فرهنگی و ناهنجاریهای اجتماعی خواهد شد. پس یکی از مهمترین وظایف مدیریت فرهنگی کشور و آموزش عالی، هماهنگ نمودن فضای دانشجویی با انتظارات جامعه اسلامی است و این کاری نیست که به این سادگی تحقق یابد.
بخشهای قابل توجه این پژوهش به شکل زیر آمده است:
1- ما چگونه میتوانیم فضای دانشجویی را با نیازها و خواستههای جامعه اسلامی هماهنگ نمائیم؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا ضروری است که ابتدا از ویژگیها و مختصات فضای دانشجویی در جامعه اسلامی آگاه شویم.
2- درباره نقش اجتماعی و سیاسی دانشجویان تاکنون نظریههای مختلفی مطرح شده است. یک نظریه بر آن است که دانشجویان، عامل «رهایی بخش انقلابی» در جامعه جدید هستند براساس این دیدگاه پویایی و منازعات اصلی در جامعه جدید، حول تعارض میان صاحبان صنعت (بورژواها) و کارگران صنعتی دور میزند. همان طور که پیش از قرن بیستم بورژواها یک طبقه رهایی بخش انقلابی در انتقال جامعه فئودالی به سوی جامعه صنعتی (سرمایهداری) بودند، هماکنون این طبقه کارگر رهایی بخش است که میکوشد جامعه مبتنی بر استثمار صنعتی (سرمایهداری) را به جامعه برابر سوسیالیستی تبدیل کند. در این دیدگاه نقش رهاییبخش دانشجویان به دو گونه «تفسیر انقلابی» میشود؛ اول گفته میشود، با اینکه طبقه کارگر صنعتی نیرویی رهایی بخش است، اما این نیرو در چنبره فریب ایدئولوژی طبقه بورژوا گرفتار است و این دانشجویان هستند که به آگاهی انقلابی و رهایی بخش مسلح هستند و سبکبال و چالاک در برابر فریب دوران؛ کارگران را هدایت کرده و پیش میبرند.
در عین حال نظریه دومی مطرح است و آن اینکه، حرکت جمعی و فراگیر دانشجویان یک «عرصه نمادین» را در جامعه به وجود میآورد که از طریق آن «عرصه عمومی» که زیر فشار هژمونی دستگاههای تبلیغی، سیاسی و اقتصادی رسمی قرار دارد، تا حدی فراخ میشود. اگر «عرصه عمومی نقد» از اقتدار سیاسی و اقتصادی دولت و گروههای قدرتمند آزاد نباشد، حتی دموکراسیهای پارلمانی میتوانند آفت زا شوند و نابرابری ساختاری را تشدید کنند، لذا دانشجویان با تکرار حرکتهای جمعی، نشستهای عمومی و بیانیههای خود به آزادسازی فضای عرصه عمومی به نفع کل جامعه کمک میکنند و صاحبان قدرت رسمی اعم از سیاسی، اقتصادی و تبلیغی، مجبور میشوند حساب کار خود را کرده و دست و پای خود را در برابر افکار عمومی جمع کنند.
نظریه سومی وجود دارد که معتقد است دانشجویان در جامعه، عامل و مولد «فرهنگ جدید» هستند. از این منظر آدمیان و شهروندان پیش از آنچه در زندگی روزانه از عقل حسابگر خود فرمان بگیرند از «فرهنگ» جامعه فرمان میگیرند، یعنی از همان الگوهایی که در جامعه «جاافتاده» و مردم بدون اینکه در صحت و سقم آنها وارسی کنند از آنها پیروی میکنند. از این زاویه بخش اعظم سیاست در جامعه از طریق الگوهای فرهنگی جامعه شکل میگیرد.
3- دانشجو کیست؟ یا توصیف دانشجو آنگونه که مطلوب هست (تعریف موقعیت دانشجویی مطلوب): پیشرو؛ زبده؛ با نشاط؛ پذیرای حرف و استدلال تازه؛ تأثیرگذار بودن روی خانواده، جامعه و محیط؛ جوان و دارای شور و احساس جوانی؛ آینده کشور در دست اوست.
4- بایدهای تشکلهای دانشجویی: شناخت جهتگیریهای کلی و حفاظت از آن؛ تقویت خود از نظر مایههای فکری و روحی؛ جذب جوانهای بیتفاوت از نظر دینی و سیاسی؛ روابط حسنه تشکلها با هم؛ طرد و دفع ظلم و تبعیض و نفاق؛ تلفیق احساس با اندیشه؛ پراکندن اندیشه اسلامی در همه محیط ها.
5- نبایدهای تشکلهای دانشجویی: پرهیز از وابستگیهای گوناگون حزبی، سیاسی، نژادی و امثال آن؛ آلت دست عناصر و مجموعههای ناباب نشدن؛ تشکلهای دانشجویی نباید از آرمانها دور شوند؛ تشکلهای دانشجویی نباید دچار سطحینگری شوند؛ تشکلهای دانشجویی نباید به دام احزاب سیاسی بیفتند؛ سمینارهای شکلی و صوری بیفایده نباید تشکیل شوند.
6- چگونگی ساخت تیپ ایدهآل دانشگاه مطلوب: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی فضای دانشجویی- به معنای پیش گفته آن- از حیث فاصله وضع موجود با وضعیت مطلوب آن در دانشگاه اسلامی و بررسی عوامل مؤثر بر این فاصله است. برای نیل به این مقصود نیاز به اتخاذ یک روش مؤثر و متناسب با اهداف تحقیق است. آنچه که محقق بدان نیاز دارد شناسایی وضع مطلوب و موجود و نیز داشتن ابزاری است که مقایسه این دو را ممکن کند.
به عبارت روشنتر ابتدا میبایست وضع مطلوب را شناسایی و ترسیم کرد و این ترسیم نیز به گونهای باشد که امکان مقایسه و سنجش را به ما بدهد.