علت مواضع متفاوت کوفیان(8)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا مردم کوفه تا این اندازه از خود چهره متفاوت و متلونی نشان دادند، و ظرف مدت کوتاهی، مواضع مختلف و متناقضی نسبت به امام حسین(ع) اتخاذ کردند؟
پاسخ:
در شش بخش قبلی پاسخ به این سوال، ضمن تاکید بر اهمیت و پیچیدگی مردمشناسی کوفه به سه عامل کلیدی شامل: 1- ویژگیهای منفی روحی و روانی 2- ساختار اجتماعی قبیلگی
ناهمگون 3- و ساختار اقتصادی اشاره کردیم، و در ادامه به پنج ویژگی منفی روحی و روانی کوفیان شامل: الف) غلبه خستگی از جنگ و عافیتطلبی ب) دنیاطلبی ج) نظام ناپذیری د) پیروی از احساسات ه) فریبکاری و غدر و محور دوم شامل: ساختار اجتماعی قبیلگی ناهمگون پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
3- ساختار اقتصادی:
در هنگام بررسی ساختار اقتصادی کوفه باید توجه داشته باشیم که در آن زمان حکومت کوفه از نظر درآمد در وضعیت بسیار مناسبی قرار داشت، زیرا خراج مناطق و شهرهای ایران همانند قزوین، زنجان، طبرستان، آذربایجان، ری، کابل، سیستان، قومس، نهاوند و انبار که به وسیله کوفیان فتح شده بود، و زیر نظر والی کوفه اداره میشد، مستقیما به کوفه میرسید. بنابراین میتوان چنین تصور کرد که حاکم کوفه از قدرت مانور فراوانی در امور اقتصادی برخوردار بوده است و این قدرت هنگامی به اوج خود میرسید که یک حاکم به تنهایی به حکومت دو شهر بزرگ کوفه و بصره منصوب شود که در این هنگام ولایت بر این دو شهر به معنای حکومت بر کل ایران و سرزمینهای اطراف بود که به وسیله مردمان این دو شهر گشوده شده بود. عبیدالله بنزیاد یکی از معدود فرماندارانی بود که بر هر دو شهر و به عبارت دیگر بر کل عراق حکومت داشت و بیتالمال عظیمی را در اختیار خود گرفته بود به گونهای که مقدار کل درآمد او از خراج را در سال 60 ق، یکصد و سی و پنج میلیون درهم برآورد کردهاند که تقریبا چهل درصد آن متعلق به خراج سرزمینهای تابع کوفه بوده است. تازه این تنها درآمد حکومت از خراج بود، در حالی که حکومت، منابع مهم مالی دیگری همچون صدقه(زکات)، جزیه، غنایم جنگی، مالیات بر تجار نیز داشت که رقم قابل توجهی را در میان درآمدهای حکومت تشکیل میدادند.
در زمان مورد بحث ما، عمده درآمد مردم عرب کوفه، مقدار عطا، یا رزقی بود که در مقابل تعهد خود برای حضور در میدانهای جنگ در هنگام لزوم، از حکومت دریافت میکردند و از این طریق کاملا به حکومت وابسته شده بودند، زیرا مردم عرب از یک سو با کارهای کشاورزی و صنعت که عمده منبع درآمد موالی را تشکیل میداد، آشنایی نداشتند و از سوی دیگر اشتغال به این امور را کسر شان خود میدانستند. عطا، مقدار پرداخت نقدی بود که از سوی حکومت کوفه، سالانه، یکجا و یا در چند قسط به مردم پرداخت میشد، و ارزاق، مقرری کالایی ماهیانه بود که شامل غذاهای محلی مردم مانند گندم، روغن، خرما و سرکه میشد. نظام عطا و ارزاق به وسیله عمربنخطاب پایهگذاری شد، بدین ترتیب که عمر برای برپاداشتن یک لشکر همیشه آماده، و به منظور جلوگیری از اشتغال مجاهدان به کاری دیگر، به وسیله این نظام، تأمین هزینههای زندگی آنها را برعهده حکومت گذاشت و معیارهای خاصی همانند صحابی بودن، شرافت خانوادگی، تعداد شرکت در جنگ ها را در پرداخت در نظر گرفت.
حضرت علی پس از رسیدن به حکومت، اصل این نظام را تصویب کرد، اما ویژگیها و ملاکهای عمر را الغا کرده و آن را به طور مساوی بین مسلمانان تقسیم کرد که همین امر اعتراضات فراوان اشراف و اعراب را در پی داشت.(نهجالبلاغه، خطبه 126)
ادامه دارد