نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
جامعهشناسی «پررویی» در اصلاحطلبان
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی بار دیگر سخنگوی شورای نگهبان را به دلیل اظهارنظر درباره ادعای مضحک محمدرضا خاتمی مبنی بر تقلب 8 میلیونی در انتخابات سال 88 ، مورد هجمه قرار داد و نوشت: «محمدرضا خاتمي، نايبرئيس مجلس ششم در روزهاي اخير و بعد از انتشار موضوع محكوميتش در دادگاه بدوي به دو سال حبس كه در شبكههاي اجتماعي از آن بهعنوان دادگاه 88 ياد ميشود، با انتشار لايحه دفاعيه خود و ارسال نامههاي جداگانه به حسن روحاني، علي لاريجاني و سيدابراهيم رئيسي بهعنوان روساي قواي مجريه، مقننه و قضائيه، خواستار توجه به تناقضات مذكور درباره انتخابات 88 كه در اين لايحه دفاعي آمده، شده است. خاتمي كه در جريان برگزاري جلسات دادگاه خود، خواستار حضور كدخدايي و برخي ديگر از مقامات مسئول همچون احمد جنتي و علي لاريجاني در جلسات دادگاه و بهعنوان مطلع شده بود، حالا در شرايطي هدف اظهارات نسبتا آميخته با طعنه و كنايه كدخدايي قرار گرفته كه سخنگوي شوراي نگهبان نهتنها سؤالات را لايق پاسخ دادن نميداند بلكه در جريان حضورش در يك برنامه تلويزيوني، صراحتا مستندات و اظهارات خاتمي را «ادعايي عجيب و غريب» خوانده است. اينكه چطور ممكن است لايحه دفاعيهاي كه در 324 صفحه تنظيم شده و عموما به اظهارات مسئولان وقت اشاره دارد، «عجيب و غريب» باشد، پرسشي نيست كه كسي دنبال
جواب آن باشد.»
طنز تلخ روزگار ما این است که اصلاحطلبان رادیکال پس از ۱۰ سال، به جای پاسخگویی درباره خسارتهای سنگین فتنه ۸۸، همچنان میکوشند تا با استدلالهای عجیبی مانند خاطره منتشر نشده فرد متوفی! مجدداً وارد همان بحث تقلب شوند.
جماعتی که وقتی نتیجه انتخاباتی دلخواه آنان است، به آن واکنش مثبت میدهند و همه جور تفسیر مثبت و مصادره به مطلوبی از آن میکنند. اما اگر در انتخاباتی شکست بخورند، به انحای مختلف از پذیرش شکست طفره میروند و آسمان و زمین را به هم میدوزند که نشان دهند یا شورای نگهبان مانع پیروزی آنها شده است یا بسیج و سپاه دخالت کردهاند یا تقلب شده است. این فضای پارادوکسیکال در این جماعت، بیش از آنکه نیاز به تحلیل معرفتی داشته باشد، نیاز به تحلیل روانشناختی دارد. چون این میزان مقاومت در این جماعت در برابر واقعیت، نمیتواند متکی به یک نظام معرفتی باشد بلکه متکی به یک ویژگی شخصیتی است که براساس تجربه زیسته و مردم شناسانه این ویژگی عبارت از «پررویی» است.
نماینده 75ساله لیست امید: چرا به جوانان میدان نمیدهید؟!
روزنامه سازندگی در ستونی به نام «نطق سازندگی» اظهارات عبدالرضا هاشمزایی، نماینده مجلس و عضو فراکسیون امید را آورده و به نقل از او نوشته است: «شکی نیست که قانون اساسی ما حفرههایی دارد. باید پیشنهاد بازنگری قانون اساسی را جدی گرفت. بهترین زمان برای آن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است تا نامزدها با در نظر گرفتن منافع ملی در یک رفراندوم واقعی بتوانند راهکار خود را به مردم ارائه کنند. چرا باید با اعمال نظارت استصوابی از این تحول بزرگ جلوگیری کنیم؟»
در این مطلب آمده است: «بعد انتخابات سال ۸۸ شکاف عمیق میان مردم[!!] و حاکمیت ایجاد شده و ده سال است این زخم روی پیکر نظام باقی مانده است و هیچکسی به دنبال مداوای آن نیست. هنر یک حکومت این است که زخمها را مداوا کند، نه اینکه آنها را رها کند. آیا وقت آن نرسیده است که از خود بپرسیم 10 سال حصر خانم رهنورد و آقایان کروبی و موسوی چه منافعی برای نظام داشته است و یا چرا سید محمد خاتمی را ممنوعالتصویر میکنیم و مگر نه اینکه محبوبیت ایشان زبانزد خاص و عام است؟»
هاشمزایی عنوان کرده است: «مشکلات موجود حاصل تفکر نسل ماست، آیا بهتر نیست کنار برویم و به جوانان خوشفکر و تحصیلکرده میدان بدهیم؟ آنها با اتکا به تواناییهای خود و توانمندیهای کشور، آینده را خواهند ساخت، چه بخواهیم و چه نخواهیم!»
این تفکر که عرصه را به جوانان واگذار کنند تفکری است که از قضا رهبر انقلاب از حامیان اصلی آن است. دوم اینکه این نماینده مجلس یک عده فتنهگر را معادل مردم قرار داده است و میگوید سال 88 شکاف عمیق میان مردم و حاکمیت ایجاد شد! این در حالی است که این فتنهگران علیه رای مردم شوریدند و مردم نیز نسخه آنها را در 19 دی درهم پیچیدند.
حرکت در مسیر تضعیف قانون و ستایش عدم نظارت از جانب طیف موسوم به اصلاحطلب موضوع تازهای نیست. این طیف در هجمه علیه نظارت بر نامزدها دقیقا دنبال چه چیزی هستند؟ برای پی بردن به آنچه این جماعت میخواهند کافی است به شوراهای شهر نظری بیفکنید. افراد این شوراها از فیلتر شورای نگهبان نگذشتهاند و آنها ماحصل چند نماینده لیست امید در مجلس هستند. آنچه پیرامون شوراهای شهر در مناطق مختلف کشور روی داده را حتما میدانید که فاجعهبارترین آنها موضوع شورای شهر بابل بود.
5 عضو شورای شهر بابل به دلیل فساد اقتصادی و فساد اخلاقی و جنسی بازداشت شدند؛ اعضای دستگیر شده شورای شهر بابل همگی از لیست اصلاحطلبان بودند یا عضو اصلاحطلب شورای شهر مشهد در پارتی مختلط دستگیر شد. همچنین یکی از اعضای شورای شهر نیشابور در صفحه مجازی خود به عزاداران امام حسین(ع) بیاحترامیکرد.این دقیقا تبعات عدم نظارت است و همان چیزی است که از شیوه اصلاحطلبان بیرون میآید.
بزک برجام در وقت اضافه
حشمتالله فلاحتپیشه دیروز در روزنامه ایران نوشت: «از جمله مواردی در برجام که میتوان از آن بهعنوان یکی از نقاط ضعف نسبت به ایران یاد کرد، مواد 11 تا 13 قطعنامه 2231 است که به اصطلاح مکانیسم ماشه را تعریف کرده است. اما این کاستی نمیتواند ما را از جنبههای بسیار مثبت برجام که تحریمزدایی از اقتصاد جمهوری اسلامی ایران است، غافل کند. از مسیر توافق هستهای با قدرتهای جهانی، حداقل تا زمان خروج ترامپ از برجام، از هزار و 248 تحریمی که علیه ایران وضع شد، 915 مورد آن برداشته شد. هرچند پس از خروج آمریکا از برجام، عملاًًً این تحریمها به همراه تحریمهای دیگر بازگشت، اما این فرایند ناشی از عدول آمریکا از یک توافق بینالمللی است، نه خود برجام... برجام توان چانهزنی ایران را در نظام بینالملل ارتقا داده است که آخرین نمونه آن در نشست اخیر شورای حکام دیده شد.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «برخی میپرسند چرا با وجود دستاوردهای متعدد برجام، برخی همچنان در داخل آن را میکوبند و فضا را دوقطبی میکنند. در پاسخ باید گفت که این اظهارنظرها، به دلیل رویکرد سیاسی و مخالفتی که از ابتدا وجود داشت، طبیعی است. ضمن اینکه خروج ترامپ از برجام موضع مخالفان داخلی را تقویت کرد.»
عراقچی اردیبهشت 98 در موسسه تفکرات راهبردی آنکارا: «ستانده ایران از برجام نزدیک به صفر است.»
برجام مگر قرار بوده چانهزنی ایران را بالا و پایین کند؟ نماینده مجلس خجالت نمیکشد که به جای پاسخگویی به مردم بابت گرانیهای افسارگسیخته و سفرههای کوچک شده، جنازه برجام را بزک میکند؟
طرح «فریز در برابر فریز» باید متوازن باشد!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «فریز در برابر فریز اصل مهم و پذیرفته شدهای در کاهش تنش و مخاصمات میان دو یا چند کشور است. با این حال نیاز به ساختارسازی و توازن دارد».
در روزهای گذشته پایگاه خبری پولیتیکو در مطلبی نوشته بود: یکی از گزینههای در دست بررسی، طرحی موسوم به «توقف در برابر توقف» است. در این طرح پیشنهادی قرار است آمریکا در ازای توقف اقدامات بیشتر از سوی ایران برای کاستن از تعهدات برجامی، اعمال تحریمهای بیشتر را به منظور آغاز گفتوگوها متوقف کند.
طرح ضدایرانی «توقف در برابر توقف» دو هدف عمده را دنبال میکند. هدف اول متوقف کردن روند کاهش تعهدات برجامی ایران است. خواسته مشترک آمریکا و اروپا دائمیکردن محدودیتهای برجامی کشورمان است. هدف دوم نیز تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفههای قدرت ایران(موشکی، منطقهای و...) در قالب مذاکرات جدید است. در روزهای گذشته، امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه در اظهارنظری گستاخانه گفته بود: ما هدف مشترکی را با آمریکا درباره ایران دنبال میکنیم. هدف ما محدود کردن فعالیت موشکهای دوربرد در منطقه، اطمینان از عدم دستیابی به بمب اتمی (دائمیکردن محدودیتهای برجامی ایران) و همکاری با ایران برای صلح در منطقه است.
طرح مضحک «توقف در برابر توقف» کلاه گشاد و تکرار خواستههای گستاخانه ترامپ به زبان فرانسوی است.
اصلاحطلبان، محیط مجازی و فساد در حوزه دارو
روزنامه شرق در گزارشی به موضوع فساد در شبکه دارو و تجهیزات پزشکی و واردات آن پرداخته است. محور این گزارش اظهارات سعید نمکی وزیر بهداشت در فراکسیون نمایندگان ولایی است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «سعید نمکی روز گذشته با اشاره به هزینههای میلیونی برای تخریب شخص وزیر و وزارت بهداشت و همچنین فساد سازمانیافته در حوزه دارو و تجهیزات پزشکی، در جمع نمایندگان عضو فراکسیون ولایی در مجلس شورای اسلامی اینطور گفت: «از پیگیری، شناسایی و افشاگری علیه این شبکه رانت و فساد عقبنشینی نمیکنم. از قرار موثق شبکه رانت و فساد اقتصادی بین برخی افراد و شبکههای مجازی هزینه میلیاردی میکنند که مثلا بنده و وزارت بهداشت را تخریب کنند...»
این گزارش در ادامه آورده: «وزیر بهداشت افزود: «در کنار سازمان غذا و دارو سامانهای درست کرده بودند که سرور آن در خارج از این مرزها قرار داشت و تنها افراد معدودی به اطلاعات آن دسترسی داشتند. چهار ماه است روی این موضوع کار میکنیم. یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار ارز تجهیزات پزشکی رفته و هنوز دقیقا معلوم نیست چه کسی برده است و چه چیزی آورده و به چه کسانی داده است... ابایی ندارم بگویم بسیاری از این شرکتهای وابسته به هیئت امنای ارزی هریک بهنوعی مشکل دارند، البته در حال حسابرسی هستیم و بعد از آن هم اغلب این شرکتها هم منحل خواهند شد. یک جریان از بیرون وزارت بهداشت هدایت میشود و عدهای را تطمیع میکند که اتفاقا من را مصممتر کرده تا با جدیت و سرعت بیشتری برخورد کنم.»
این نوشتار خاطرنشان میسازد: وزیر بهداشت افزود: «در سالهایی که کار اجرائی کردم، هرگز چنین چیزی ندیدم. اهل ناله و ضجه نیستم اما امروز میگویم مجموعهای آشفته و پر از گرفتاری و با معوقات سنگین را تحویل گرفتم. بیمه تأمین اجتماعی چیزی حدود ۱۷ ماه پول وزارت بهداشت را نداده بود، بیمه سلامت حتی با 400 درصد رشد منابع خود، نمیتوانست از عهده مخارجش برآید، همزمان انبوهی از کارها و وعدههای ناتمام وجود دارد. وقتی به وزارت بهداشت آمدم، در دو محل کانون فساد رخنه کرده بود؛ هیئت امنای ارزی و سازمان غذا و دارو...»
از مجموع آنچه در این گزارش آمده این نکته برداشت میشود که پس از رفتن برخی وزیران نخست دولت تدبیر و امید به تدریج خسارتهای قریب به 5 تا 6 سال مدیریت آنها بر مجموعههایشان نمودار میشود. آنچه سعید نمکی وزیر بهداشت دولت گفته نمونهای از آن است. همچنین وزارت راه و شهرسازی و تفکر حاکم بر آن نیز خسارات سنگینی به کشور وارد کرد که افزایش سرسامآور قیمت مسکن یکی از آنهاست.
نکته دوم اینکه زمانی که سخن از سامان دادن به فضای مجازی بود متأسفانه طیف موسوم به اصلاحطلب که منافع خود را در هرجو مرج فضای مجازی میدید با همه توان خود به هجمه و ترساندن بیجهت مردم از آن روی آورد و چنانکه خواندید اکنون وزیر بهداشت نیز گفته است که این فضا و خاصه سرورهایی که خارج از ایران هستند (مانند تلگرام) ابزاری در دست مفسدان شدهاند تا با خرج کردن پولهای هنگفت به وانمودسازی روی آورده و جای مفسد و سالم را در ذهن مردم عوض کنند.