نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
نگرانی مدعیان اصلاحات از نظارت بر فضای مجازی
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در سرمقاله خود با عنوان «در مذمت فضای ناامن» آورده است: «وزیر ارتباطات اعلام کرده، برای مقابله با شایعات و اخبار جعلی باید سامانهای برای ارزیابی صحت اخبار در فضای مجازی راهاندازی شود... بعید است که بتوانیم با راهاندازی سامانههایی اینچنینی جلوی اخبار جعلی و شایعات را بگیریم... بهطور مثال وقتی تلگرام فیلتر شد افراد بسیاری که کارشان به این ابزار نیازمند است، مطالعه دارند، داد و ستد فکری دارند و در کل کار حرفهای خودشان را در این فضا دنبال میکنند، لطمه دیدند. با پیدایش چنین سامانهای هم ممکن است بسیاری، شامل این سختگیریها و محدودیتها شوند.سیاستهای نادرست سالهای اخیر باعث شده ارتباط طبیعی و منطقی میان مردم و رسانهها کمرنگ شود و کمکم از بین برود.»
«مذمت» فضای ناامن یا «ستایش» آن؟
در این مطلب آمده است: «عزیزانی که در این کشور عهدهدار سمتهای اجرایی هستند باید طاقتشان را بیشتر کنند و به نفع آگاهی عمومی اندکی زودرنجیها و زود برآشفتگیهایشان را علیه نسل جوان مطبوعات و رسانهها کمتر کنند. با کمی سعهصدر به نفع آگاهی عمومی به هر بهانهای آنها را مورد استنطاق قرار ندهند و به دادگاه نکشند»
در این مطلب آمده است: «اگر این سه شرط [تقویت اهالی رسانه، افزایش سعهصدر مسئولان، قوانین حمایتی از روزنامه نگاران] را که به ظاهر آرمانی! هستند اما امکانپذیر است، بتوان عملی کرد، بیشک نه نیازی به فیلترینگ است و نه نیازی به بگیر و ببند یا راهاندازی سامانههایی برای غربالگری اخبار .... الان زمانی است که باید از حساسیتهایمان کم کنیم و به این بپردازیم که مردممان را در نقاطی مشترک وحدت ببخشیم و یکدل و همراه کنیم... فضای ناامن و چندپاره به نفع هیچکس نیست.»
نکته قابل تأمل اینکه مدعیان اصلاحات که دولت روحانی را «دولت تلگرام و برجام» میخوانند و به نوعی در انتخابات 88 و 92 هم نتیجه بهرهبرداری سیاسی از آزادی گسترده در شبکههای مجازی را دیدهاند، نمیخواهند مسائل مهمی چون شهادت طلبه همدانی، آسیبهای اجتماعی و روانی برآمده از فضای مجازی و ... از قدرت ابزار سیاسی آنها بکاهد. از همینرو در ظاهر آزادیخواهی و به بهانه لزوم همدلی اجتماعی و یکدلی و ... مخالف اعمال نظارت و محدودیت در فضای مجازی هستند.
مردم به «روحانی» رأی دادند نه «واعظی»
روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهاش به قلم وزیر تعاون دولت اصلاحات آورده است: حســامالدین آشنا مشــاور فرهنگی رئیسجمهور در حالی نسبت به عدم به کارگیری تجربیات دوره اول دولت از ســوی روحانی برای بهبود اوضاع اعتراف میکند که خود از دولت است.
حرف روحانی درباره حدود اختیارش به هیچ وجه قابل دفاع نیست؛ در ادامه مطلب آمده است: «متاسفانه روحانی در کنار خود افرادی داردکه به هیچ روی حاضــر به قبول این واقعیتها نیستند و معلوم نیست که افرادی نظیر واعظی هم به اعتراف آشنا اعتقاد داشته باشند. در حالی که روحانی دولت را کاملا به واعظی سپرده است، حال آنکه مردم به روحانی رای دادند. بنابراین واعظی به عنوان رئیسدفتر نباید این همه اختیار داشته باشد اما معاون اول رئیسجمهور بگوید من حتی اختیار تغییر منشیام را هم ندارم. این مسائل مواردی است که از درون دولت خارج میشود. اگر جهانگیری این اختیار را ندارد پس چه کسی باید داشته باشد. وقتی رئیسجمهور بهخاطر حزب اعتدال و توسعه همه چیز را به واعظی بســپارد بهطور قطع به سادگی نقش اصلاحطلبان را در انتخابات 96 انکار میکند. بهطور قطع با وجود چنین وضعیتی، روحانی بیانگیزه میشود تا آنجا که او به تازگی در دیدار با فعالان سیاسی به حدود اختیاراتش اعتراف کرد. حال آنکه به راستی اگر روحانی از همان ابتدا میدانســت که اختیاراتش محدود است چرا مسئولیت به این سنگینی را قبول کرد تا آنجا که سعید حجاریان به او پیشــنهاد اســتعفا داد. او اگر به این مســئله آگاه بود چرا اجازه داد اصلاحطلبان همــه حیثیت خود را صرف پیروزی خود کند. به همین دلیل باید اذعان داشت که ســخنان رئیسجمهور درباره حدود اختیاراتــش به هیچ روی قابل دفاع نیست و ادامه این وضع با توجه به نداشتن انگیزه از سوی دولت برای بهبود اوضاع به زیان روحانی است. وضعیت نباید به گونهای باشد که امروز از استعفای ایشان سخن به میان بیاید و یا مجلس بخواهد به بیکفایتی او رای دهد.»
شایان ذکر آنکه مدتی است از یکطرف دولت روحانی تلاش میکند مشکلات کشور را بر گردن دیگران (دولت سایه، اختیارات محدود، سیل و بلایای طبیعی و ...) بیندازد و از سویی دیگر مدعیان اصلاحات که میان خود و دولت روحانی خط مشخصی کشیده و راه خود را از او جدا کردهاند، دست به انتقاد از نحوه مدیریت روحانی زدهاند.
و این در حالی استکه نباید فراموش شود دولت روحانی محصول حمایت اصلاحطلبان بوده و آنها اکنون به جای فرار از مسئولیت، باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند.
اخلاق با شعارهای عوامفریبانه و چپزده محقق نمیشود
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «جامعه را دریابیم» نوشت: «تجربه نشان داده است که ایجاد حس امنیت و حس اعتماد را نمیتوان تنها در برخوردهای قضایی یا بگیر و ببندهای پلیسی جستوجو کرد. چه اینکه این نوع برخوردها به تنهایی نهتنها عامل بازدارنده نخواهند بود، بلکه به دلیل ماهیت و جنس این قبیل کنشها، گاه تاثیراتی معکوس و خارج از هدفگذاریهای اولیه در پی خواهد داشت.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در حقیقت این مسئله بیش از آنکه قضایی یا پلیسی باشد، موضوعی اخلاقی است. البته نباید فراموش کرد که اطلاق عنوان امر اخلاقی به ماجرای ایجاد حس امنیت و اعتماد، نه از باب تقلیل موضوع به یک مسئله شخصی که اراده از آن، اخلاقی سیاسی، اخلاق اجتماعی، اخلاق مدیریتی و اخلاق عمومی است. اخلاقی که در بستر جامعه تعریف میشود و نشاندهنده روش و منش مدیران و مسئولان کشور در مواجهه با مسائل گوناگون مبتلابه است. این مفهوم را نمیتوان در زرورق شعارهای عوامفریبانه و چپزده به خورد مردم داد. چرا که ایجاد حس امنیت و اعتماد با درونمایهای عملگرایانه و متکی بر شاخصها و معیارهای عینی، قابل رویت و قابل اندازهگیری شکل میگیرد. نباید فراموش کرد که جامعه ایران از عصر شعارزدگی عبور کرده و امروز توجه چندانی به شعارهای بدون واقعیت عینی ندارد.»
لازم به یادآوری است که دو روز پیش، ویدئوی ماجرای پورشهسوار اصفهانی در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت؛ ویدئویی که در آن دختر جوانی که ظاهرا نسبتی با راننده پورشه دارد، وحشیانه از قصد پلیس برای انتقال خودرو میلیاردیاش به پارکینگ شکایت میکند و وقتی به او میگویند در کورس لاکچری و مرگباری که داشتهاید، راننده پراید کشته شده و در واقع آدم کشتهاند میگوید: «کشتیم که کشتیم! دیهاش را میدهیم!» همان بیاخلاقی و خویاشرافیگری که سراغ آن را میتوان در برخی از مسئولین گرفت؛ یکی به پورشه داشتنش افتخار میکند و آن را در رسانهها در بوق و کرنا میکند و یکی دیگر ویلای چند ده میلیاردی دارد و آن یکی هم که آقازاده است و خودش را ژن خوب میداند در تصادفی در نیاوران به روی آسیبدیده اسلحه میکشد! و... بسیاری از موارد دیگر که متاسفانه در حال تبدیل به یک تیپ رفتاری اپیدمی و سرریز کردن به بدنه جامعه است.
علت به وجودآمدن وضعیت موجود، عملکرد دولت نیست!
رضا صالحی امیری، وزیر سابق ارشاد در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته: «بنده معتقدم علت به وجودآمدن وضعیت موجود عملکرد دولت نیست بلکه مجموعه عواملی است که شرایط را سخت کرده است. همین دولت در دور اول عملکرد موفقی داشت و در زمینههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بینالمللی کارنامه قابلقبولی از خود ارائه کرد»
صالحی امیری در ادامه گفته: «ما نمیتوانیم دولت را مسبب اصلی شرایط موجود قلمداد کنیم»
همچنین در روزهای گذشته محمود علوی وزیر اطلاعات گفته بود: «در این شرایط اقتصادی باید برای مردم توضیح داد که گرانیها کار دولت نیست»
پیش از آن نیز محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته بود: «درخصوص فشار اقتصادی باید بگوییم دولت در این خصوص قصوری نداشته و جهان با یک پدیده نادر به نام ترامپ مواجه شده است»
اینکه کشور به واسطه اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی آمریکا و همپیمانان آن با مشکلات و مضایقی روبهرو شده است، امر پنهانی نیست؛ ولیکن اینکه سوء مدیریتها، اشتباهات مبنایی در مذاکرات هستهای، اعتمادهای بیجا، تخریب خواسته یا ناخواسته روابط اقتصادی با شرکای قدیمی و...عوامل مکمل اثرگذاری این تحریمها بودهاند هم نباید پنهان باشد.
در مجموع آنچه کارشناسان و تحلیلگران معتقدند این است که با توجه به اختیارات و امکانات گسترده قوهمجریه، علت اصلی وضع موجود، سوءمدیریت در دولت است.