kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۰۴۶۲
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۸

اظهار روزه‌خواری؛ بی‌حرمتی به ماه رمضان



مرتضی شرفی
روزه یکی از واجبات اسلامی است که در همه شرایع مطرح بوده  است. در روایات بر پنج چیز در فروعات اسلامی تاکید شده که روزه پس از نماز دومین آن است؛ البته به اعتباری ارزش روزه بیشتر از نماز است؛ زیرا روزه را باید حتی صاحبان عذر از حائض و نافس و مانند آنان قضا کنند، در حالی که قضای نماز برای آنان لازم نیست. از نظر قرآن و احکام اسلامی، روزه خواری تنها در شرایطی مجاز یا واجب و حتی گرفتن آن حرام است؛ اما اظهار روزه خواری در ماه رمضان گناهی بدتر از روزه خواری است که در جامعه، عده‌ای برای قبح شکنی و هنجارشکنی مرتکب می‌شوند و باید با آنان مقابله شرعی و قانونی شود. نویسنده در مطلب حاضر دیدگاه اسلام را درباره اظهار روزه خواری تبیین کرده است.
***
روزه، عبادتی واجب و انعطاف‌پذیر
با آنکه در آیات قرآن بر روزه تاکید شده و آن را عبادتی استثنایی و برتر در کنار نماز دانسته به طوری که در همه شرایع اسلام واجب بوده و ترک آن حرام است، با این همه از جمله عبادت‌های انعطاف پذیری است تا همگان بتوانند از مواهب و برکات آن بهره مند شوند.
از نظر آموزه‌های قرآن، روزه با شرایطی خاص در روزهای معین از سال یعنی ماه مبارک رمضان واجب شده است. خداوند درباره اصل وجوب آن می‌فرماید:اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزکارى كنيد.(بقره، آیه 183)
هدف اصلی این برنامه که برای امت‌های پیشین نیز واجب بوده، دستیابی به تقوای الهی است که هدف همه عبادت‌ها نیز به شمار می‌آید.(بقره، آیه 129)
از نظر قرآن، روزه ماه رمضان، بر فرد فرد مسلمانان واجب است. خداوند غیراز آیه 183 سوره بقره در آیه 183 سوره نیز می‌فرماید: فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَليَصُمهُ؛ پس هر کسی از شما این ماه رمضان را درک کرد باید آن را روزه دارد.
از آنجا که خداوند تکالیف را براساس توان و استطاعت هر فردی قرار داده، با همه سختگیری در نظم عددی و زمانی، انعطافی را پذیرا شده تا کسانی که استطاعت و توان ندارند، در شرایطی از آن معاف شوند.
خداوند در این باره می‌فرماید: روزه در روزهاى معدودى بر شما مقرر شده است‌. ولى‌ هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان شماره‌ تعدادى از روزهاى ديگر را روزه بدارد و بر كسانى كه روزه‌ طاقت‌فرساست، كفاره‌اى است كه خوراك دادن به بينوايى است. و هر كس به ميل خود، بيشتر نيكى كند، پس آن براى او بهتر است و اگر بدانيد، روزه گرفتن براى شما بهتر است.(بقره، آیه 184)
و همچنین می‌فرماید:ماه رمضان همان ماهی‌ است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، كتابى  كه مردم را راهبر و متضمّن‌ دلايل آشكار هدايت و ميزان‌ تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است بايد به شماره آن، تعدادى از روزهاى ديگر را روزه بدارد. خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‌خواهد؛ تا شماره مقرر را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه هدایتتان كرده است به بزرگى بستاييد، باشد كه شكرگزارى كنيد.(بقره، آیه 185)
در این آیات و نیز آیات دیگر برای روزه گرفتن شرایطی بیان شده که شامل: حضور در وطن و مسافر نبودن، سلامتی از امراض و بیماری‌ها، علم و دانایی نسبت به ماه رمضان، توان و قدرت بر انجام آن و مانند آنها می‌شود. البته این شرایط غیراز شرایط عمومی تکلیف از جمله بلوغ و عقل و اختیار و قدرت است.
حرمت روزه خواری
با نگاهی به این آیات و نیز آیات و روایات دیگر می‌توان دریافت که روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان بر یکایک کسانی که شرایط آن را دارا هستند، واجب بوده و روزه خواری به عنوان یک گناه حرام است.
ارزش و اهمیت روزه تا جایی است خداوند از مردمانی که به هر دلیلی نمی‌توانند روزه ماه مبارک رمضان را بگیرند خواسته تا در ماه دیگر سال آن را بگیرند.همچنین از این افراد خواسته تا کفاره روزه ماه رمضان را بدهند که براساس روایات یک مد طعام است.
حرمت روزه داری
همان طوری که روزه خواری در ماه مبارک رمضان حرام است و شخصی که دراین ماه ناتوان است یا دیگر شرایط روزه را ندارد باید آن را در ماه‌های دیگر که شرایط فراهم است بجا آورد و قضا نماید، همچنین گاه روزه داری براساس همین آیات بر شخص حرام می‌شود و شخص مجاز نیست تا روزه بگیرد.
از نظر قرآن، عسر و حرج داشتن در روزه داری ملاک عدم وجوب روزه برای شخص است. خداوند در آیه 185 سوره بقره دليل و حكمت برداشتن روزه را سختى و عسرى بودن روزه بر مريض و مسافر دانسته است.
به سخن دیگر، مسافر و بیمار،خود در سختی و رنج هستند و دیگر نیازی است که یک تکلیف دشوار و سختی که جز از عهده صابران و خاشعان بر نمی‌آید، بر دوش آنها سنگینی کند و بار اضافی باشد. از این رو تا بهبود بیماری و بازگشت از سفر و حضور در وطن، وجوب روزه از ایشان برداشته است.
با نگاهی به آیات قرآن می‌توان حکم حرمت روزه را برای کسانی اثبات کرد. به عنوان نمونه کسی که با روزه گرفتن جانش به خطر بیفتد نه تنها روزه خواری برای او مباح وجایز است بلکه واجب و گرفتن آن حرام می‌شود. خداوند بصراحت می‌فرماید: وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَىلتَّهْلُكَهًْ؛ و خود را با دست خود به هلاكت ميفكنيد.(بقره، آیه 195)
پس انسان نباید کاری کند که به دست خویش به هلاکت بیفتد. اگر کسی احتمال قوی دهد که با روزه گرفتن می‌میرد یا آسیب جدی به خود می‌زند، روزه گرفتن بر او حرام است. مثلا کسی که عمل قلب باز انجام داده حق ندارد روزه بگیرد؛ زیرا موجب هلاکت خود می‌شود و به عنوان مصداق خودکشی حرام است که کسی این گونه اعمال و رفتار عبادی داشته باشد.
حرمت تجسس از روزه خواری نهان
بسیاری از مردم در شرایطی هستند که نه تنها مجاز به روزه گرفتن نیستند، بلکه باید روزه خواری کنند. از جمله اینان می‌توان به مسافران و بیماران(بقره، آیات 184 و 185)، زنان حائض و نافس؛ زیرا اینها نوعی بیماری و اذیت است(بقره، آیه 222)، مادران شیرده در حالت خاصی که به کودک ضرر می‌رسد؛ زیرا براساس حکم الهی والدین حق ضرر زدن به کودک را ندارند(بقره، آیه 233) و مانند آنان‌اشاره کرد.
البته این‌اشخاص باید روزه خواری را غیرآشکار و نهان انجام دهند و بر دیگران است که در احوالات آنان تجسس نکنند و پرسان نشوند که آیا روزه داری یا نه؟ چرا روزه می‌خوری؟
 زیرا تجسس در احوال دیگران جایز نیست، بلکه باید گفت که حرام است و شخص حق ندارد در اوضاع و احوال دیگران پرس و جو کند و تجسس نماید.(حجرات، آیه 12)
روزه خواری علنی، گناهی بدتر از روزه خواری
روزه داری در ماه مبارک رمضان یک واجب دینی است و هر فرد مسلمانی با توجه به تحقق شرایط باید روزه نگه دارد. اما اگر به هر دلیلی روزه خواری برای شخص جایز یا حتی واجب شد، نمی‌تواند اظهار روزه خواری کرده و در مجامع عمومی اقدام به روزه خواری کند؛ زیرا نوعی حرمت شکنی نسبت به ماه مبارک رمضان است و حرام است.
اصولا در هر جامعه‌ای اموری به عنوان هنجارها مطرح است که باید از سوی همگان مراعات شود. حتی در کشورهای غربی نیز مراقبت و مواظبت بر هنجارها تاکید شده و هنجارشکنان مواخذه و مجازات می‌شوند. در برخی از مجامع بشری کشیدن سیگار در اماکن عمومی یک نابهنجاری تلقی می‌شود و مجازات قانونی به همراه دارد. همان‌طوری که عبور از چراغ قرمز و خط عابر پیاده بدون مراعات شرایط قانونی ، مجازات دارد، شکستن حرمت ماه مبارک رمضان و اظهار روزه خواری علنی نیز به عنوان هنجارشکنی جرم بوده و مجازات قانونی به همراه دارد.
از نظر آموزه‌های قرآن و اسلام،ارتکاب گناه یک جرم و اظهار آن به شکلی که موجب‌اشاعه ناهنجاری و گناه شود، جرمی دیگر است.
کسی که روزه خواری علنی می‌کند هر چند که مجوز شرعی داشته باشد، جواز شرعی برای اظهار آن ندارد. پس کسی که روزه خواری علنی را بدون مجوز شرعی آن انجام می‌دهد دو گناه می‌کند:
1. گناه روزه خواری بدون مجوز؛ 2. گناه اظهار روزه خواری.
خداوند در قرآن، گناه را بد می‌داند ولی اظهار و‌اشاعه گناه را بدتر می‌شمارد:كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در ميان آنان كه ايمان آورده‌اند،
 شيوع پيدا كند، براى آنان در دنيا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود، و خداست كه‌ مى‌داند و شما نمى‌دانيد.(نور، آیه 19)
انواع واکنش‌ها به روزه خواری علنی
از آنجا که اظهار روزه خواری حتی برای کسانی که مجوز روزه خواری را دارند، حرام و بلکه از خود خوردن روزه، بدتراست، جامعه نسبت به چنین حرمت شکنی ها  وهنجارشکنی‌ها ممکن است عکس‌العمل‌های متفاوتی نشان دهد. در اینجا به چند نوع عکس‌العمل در رابطه با هنجارشکنی روزه خواری علنی در جامعه و مجامع عمومی‌اشاره می‌شود:
بی خیالی ضد ارزشی در برابر اظهار
یک نوع از واکنش‌هایی که شخص یا جامعه نسبت به هنجارشکنان ممکن است داشته باشد، واکنش بی‌خیالی ضد ارزشی است. به این معنا که کاری به هنجارشکنان نداشته باشد و اجازه دهد که این عمل هنجارشکنی انجام گیرد. از نظر قرآن، اتخاذ چنین راهبردی در تقابل با هنجار شکنی نه تنها جایز نیست بلکه برای کسانی که خود را به بی‌خیالی می‌زنند و واکنشی را نشان نمی‌دهند، گناه شمرده می‌شود.
خداوند در آیاتی از جمله 163تا 166 سوره اعراف با اشاره به کنش‌ها و واکنش‌های اصحاب سبت و جامعه یهودی نسبت به هنجار شکنی، دو راهبرد را مطرح می‌کند که از سوی افراد جامعه در پیش گرفته شده بود. یکی ازاین دو راهبرد بی‌خیالی نسبت به هنجار شکنان بود.
در این آیات بیان شده که خداوند دو گروه از افراد جامعه را مجازات کرده و به شکل بوزینه در آورده است: 1. گناهکاران؛ 2. بی‌خیالان در برابر هنجارشکنان و گناهکاران. از این آیات به دست می‌آید که واکنش بی‌خیالی در برابر هنجارشکنی نه تنها جایز نیست، بلکه شخص را جزو هنجارشکنان قرار داده و همان عذاب مسخ به بوزینه  بر سر ایشان نیز می‌آید. این گونه است که هنجارشکنان  و بی‌خیالان مجازات می‌شوند.
از انکار قلبی تا اظهار زبانی
بر اساس همین آیات به خوبی روشن می‌شود که تنها آمران به معروف و ناهیان از منکر هستند که نجات می‌یابند. در حقیقت واکنش نسبت به هنجارشکنی و تقابل با آنان، تنها راه نجات از خشم و عذاب الهی نسبت به هنجارشکنی و حرمت شکنی به‌ویژه نسبت به شعائر الهی است.  خداوند تنها آمران و ناهیان را از بحران عذاب دنیوی و اخروی نجات می‌دهد و بی‌خیالی در قالب اینکه ما مکلف به بردن مردم به بهشت نیستیم، راهکاری قرآنی تلقی نمی‌شود، بلکه اگر مجبور نیستیم که مردم را به بهشت ببریم، مجبوریم تا خودمان را از دوزخ دور نگه داریم.
به سخن دیگر، اگر تکلیف واجبی نداریم تا دیگران را به بهشت ببریم و تنها باید انذار کرد و بشارت داد و ابلاغ رسالات الهی را انجام داد، اما یک تکلیفی نسبت به خودمان داریم که خداوند در این آیه و آیاتی دیگر بیان کرده است. آن تکلیفی که نسبت به خودمان داریم آن است که خودمان را از عذاب الهی دور نگه داریم. خداوند بصراحت می‌فرماید: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خودتان و خانواده‌تان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنيد، بر آن آتش‌ فرشتگانى خشن و سختگير گمارده شده‌اند. از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‌كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى‌دهند.(تحریم، آیه 6)
در این آیه بصراحت بیان شده که بر هر شخص است تا خانواده خویش را از آتش دوزخ نگه دارد که در قالب امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌گیرد.
جالب است بدانیم که وقتی عذاب الهی می‌رسد باید از آن منطقه دور بود تا گرفتار آثار آن نشد، از همین رو حضرت یونس(ع)با دیدن نشانه‌های عذاب پیش از دستور خروج، از آن منطقه دور شد و براساس همین سنت الهی است که خداوند به حضرت لوط(ع) فرمان داد که از منطقه دور شود و حتی به پشت سر خودش هم نگاه نکند تا از عذاب الهی در امان باشد.(هود، آیه 81؛ حجر، آیه 65)
اصولا امر به معروف و نهی از منکر در اسلام اولا راهی برای نجات خود شخص از عذاب الهی است سپس راهی برای دور داشتن دیگران از عذاب. از این رو خداوند در سوره عصر بیان می‌کند که همگی در خسران و زیان هستند مگر آنکه چهار عمل اصلی ایمان و عمل صالح و توصیه دیگران به حق و صبر را انجام دهد. پس برای رهایی خود باید اجازه نداد دیگران گناه کنند و دست کم در قالب امر به معروف و نهی از منکر واکنش نشان داده و به تقابل با هنجارشکنی رفت. بنابراین برای نجات خودمان از دوزخ و عذاب الهی باید امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم هر چند وظیفه ما بردن دیگران به بهشت نباشد.
این واکنش می‌تواند از انکار قلبی شروع و به انکار زبانی و توصیه به معروف و نهی از منکر تا انکار عملی و رفتاری از سوی مومنان و جامعه انجام گیرد. در آیات سوره اعراف که درباره اصحاب سبت بود، این انکار از قلبی به زبانی شدت یافته بود و مومنان با زبان امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند.
مقابله با اظهار، تکلیف شرعی
از نظر آموزه‌های وحیانی اسلام و قرآن، مقابله با هنجارشکنی یک تکلیف شرعی بر هر مسلمانی است. خداوند در آیات قرآن به فریضه امر به معروف و نهی از منکر‌اشاره می‌کند و خواهان اجرا و اقامه آن می‌شود.
البته انکار قلبی که کمترین حد امر به معروف و نهی از منکر است، به ما  این اجازه را می‌دهد که خود از محیط آلوده و هنجارشکنی دور شویم و در محیط آلوده نمانیم. لذا ماندن در محیط هنجارشکنی جایز نیست و باید با دور شدن نشان دهیم که قلبا از این رفتار ناخشنود هستیم. این واکنش که درقالب اجتناب و‌گریز انجام می‌شود راهکاری مناسب در شرایطی است که یا قدرت انجام زبانی و انکار زبانی را نداریم یا دست ما کوتاه است و قدرت اعمال قانون را نداریم و نمی‌توانیم کاری برای جلوگیری از هنجارشکنی انجام دهیم.
به هر حال، تکلیف شرعی آن است که نسبت به هنجارشکنان روزه خواری علنی و اظهار کنندگان مقابله شود و این مقابله با توجه به شرایط امر به معروف و نهی از منکر یک تکلیف شرعی فراگیر برای همه مومنان  است و اختصاص به برخی نهادها همچون نیروی انتظامی و مانند آن ندارد.
مقابله با اظهار، تکلیف قانونی
از نظر قرآن برخی از گناهان افزون بر اینکه گناه محسوب می‌شوند، جرم نیز به شمار می‌آیند و راهکارهای قانونی برای آن در نظر گرفته شده است. از جمله این اموری‌اشاعه گناه وترغیب به هنجارشکنی و یا اظهار گناه همانند اظهار روزه خواری است. همان طوری که جامعه یک قوانینی دارد که شکستن آن هنجارشکنی است همانند عبور از چراغ قرمز، روزه خواری علنی نیز به معنای عبور از چراغ قرمز قانون است. در این موارد قانون مجازاتی را در نظر گرفته که باید مراعات شود. پس هنجارشکنانی که با بی‌حجابی قانون شکنی می‌کنند یا کسانی که با روزه خواری علنی قانون شکنی می‌کنند طبق قوانین اسلام باید بازداشت و مجازات شوند.
بر اساس قوانین اسلامی، کسانی که هنجارشکنی می‌کنند به مجازات قانونی تعزیر می‌شوند. تعزیر برای بازدارندگی و بهداشت روانی جامعه و امنیت اجتماعی انجام می‌شود. براساس قوانین اسلامی، کسانی که هنجارشکنی می‌کنند باید متحمل مجازاتی شوند که از 25 تا 75 ضربه تازیانه را شامل می‌شود. بنابراین، روزه خواری علنی به عنوان یک هنجارشکنی و دهن کجی به قوانین جامعه مجازاتی را در پی دارد که همان تازیانه است. این نوع مجازات قابل خریداری یا تبدیل به مجازات زندان و حبس نیست و باید اجرا شود؛ زیرا برای تنبیه شخص خاطی و قانون شکن و عبرت دیگران انجام می‌شود.