در گفتوگوی کیهان با موسوی لارگانی، کارشناس فرهنگی و نماینده مجلس مطرح شد
روشهای شکست بایکوت مظلومین در رسانههای جهانی
در زمانی که مردم یمن در زیر دشنه و چکمه دژخیمان سعودی و آمریکایی کشته میشوند، کشورشان ویران و آثار باستانی و اموالشان به یغما میرود چرا رسانههای جهان در سکوت و قطعا بیخبری به سر میبرند؟
محمد پارسا نجفی
سید ناصر موسوی لارگانی متخصص تاریخ اسلام است. علاوه بر اینکه در دورههای هشتم، نهم و دهم نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی است، عناوینی مانند عضو هیئترئیسه فراکسیون روحانیت مجلس و نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس را در کارنامه خود دارد. وی با 5/78 درصد آرای حوزه انتخابیهاش در مجلس نهم دارای بالاترین درصد آرا در یک حوزه انتخابیه در میان نمایندگان مجلس بوده است. گفتوگوی ما با موسوی لارگانی درباره رسانههای جهانی را با هم میخوانیم:
* به نظر شما چگونه میتوان به مردم یمن که در محاصره و زیر بمباران آلسعود قرار دارند از طریق رسانههای برونمرزی کمک کرد؟
مردم یمن به مظلومیت دوچندان گرفتار شدهاند؛ از یک طرف زیر بمباران و محاصره عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند که به نمایندگی از آمریکا به یمن حمله کردهاند و موجب ویرانی، قحطی و کشتار مردم آن کشور شدهاند و از طرف دیگر شاهد هستید که قتل عام کودکان بیدفاع و بیگناه یمنی در رسانههای مسلط استکباری با بایکوت خبری مواجه شده است.
اکنون یک ملت در معرض قتلعام قرار دارند و باید تصاویر این فاجعه در قالب انواع محصولات رسانهای مانند تصاویر خبری تا کلیپهای فضای مجازی، به شکل موثری به مردم دنیا اطلاعرسانی شود تا این سکوت خبری شکسته شود. شبکههایی مانند پرستیوی، الکوثر، العالم، سحر و... میتوانند نقش مهمی در عمل به این رسالت حرفهای خود داشته باشند. به صورت کلی هرچه برای رسانههای سعودی و صهیونیستی جذاب نباشد آن را بایکوت میکنند که نمونه دیگر آن هم اطلاعرسانی نکردن راهپیمایی عظیم 17 میلیون نفری اربعین است.
به این نکته هم باید توجه داشت که موفقیت کامل در شکستن سکوت رسانهای در جهان نیازمند بودجه کافی است. به شخصه معتقدم منابع مالی که به کل صدا و سیما داده میشود حتی به اندازه یکی از شبکههای ضدایرانی نیست که با بودجه آمریکا یا سعودی در حال فعالیت علیه کشورمان هستند.
* با توجه به تخصص شما درخصوص مسائل تاریخی و اسلامی چگونه میتواند در ابعاد رسانهای با تبلیغات وهابیت مقابله کرد؟
یکی از راههای مقابله با وهابیت اثبات تواناییهای سختافزاری محور مقاومت است. برای مثال به تصویر کشیدن ذلت و شکست داعش و سایر گروههای وهابی در برابر نیروهای مقاومت اقدام خوبی است. در ابعاد قدرت نرم هم باید اسلام را دین رحمانی و مهربانی معرفی کرد. در این خصوص میتوان حقایق دوران حیات پیامبر اسلام (ص) را با روشهای نوین رسانهای به ملتهای منطقه و جهان معرفی کرد. برای نمونه داستانهای کوتاه از آن زمان مثل رفتار پیامبر با مردم مکه بعد از فتح این شهر و تسلط بر لشگر ابوسفیان و امان دادن به وی در عین پیروزی میتواند راهگشا باشد. این رفتار انسانی پیامبر اسلام در حالی بود که همین کفار قریش در مکه ایشان و یارانشان را از خانه و زندگیشان مجبور به مهاجرت کرده بودند.
یک واقعیت دیگر این است که بودجه فرهنگی از کمترین بودجههاست. این درحالی است که آلسعود علاوه بر سرمایهگذاری سنگین برای تقویت شبکههای تلویزیونی وهابی یا ضدانقلابی، تمرکز خود را بر نفوذ در میان مردم شهرها و روستاها خاصه در استانهای مرزی کشور معطوف کرده و به هر شیوهای وهابیت و اقدامات ضد انقلابی را تبلیغ میکند.
* به شکستن سکوت رسانهای در جهان اشاره کردید، به نظر شما شبکههای برونمرزی مانند پرس تیوی، العالم، الکوثر و سحر چگونه میتوانند موفقتر عمل کنند؟
شبکههای برونمرزی رسالتی را که از ابتدای انقلاب برای صدا وسیما توسط امام خمینی(ره) تبیین شده بود و آن حمایت از مظلومین عالم است بر عهده گرفتهاند و به خوبی در این مسیر به پیش میروند. این رسانهها توانستهاند با برنامههای خوب خود، بر افراد بیدار جوامع مختلف تاثیرگذار باشند.
یکی از مطالباتی که از شبکههای برونمرزی مانند پرس تیوی و العالم وجود دارد این است که موفقیتهای کشور مانند ارتقای جایگاه علمی ایران را به مردم دیگر کشورها اطلاعرسانی کند. چرا که رسانههای استعمارگر سعی دارند انقلاب اسلامی مردم ایران را ناکارآمد معرفی کنند سپس با توسل به این ترفند، دیگر ملتها را از ایستادگی در برابر خواستههای استکباریشان مأیوس و ناامید سازند و از موفقیت جنبشهای آزادیبخش جلوگیری کنند.
متاسفانه دولت به بهانه در اختیار گرفتن صدا و سیما این سازمان را از طریق کاهش بودجه تحت فشار قرار میدهد. این روند نه تنها در دولت حال حاضر که حتی در دولتهای نهم و دهم استمرار داشته و به جای افزایش توان مالی صدا و سیما که در برابر انبوه رسانههای استکباری و رژیمهای صهیونیستی و سعودی ایستاده است، بودجه آن را کاهش هم میدهد. از این رو ما در مجلس سعی داریم از ردیفهای بودجهای که امکانپذیر باشد کمک بیشتری به این سازمان داده شود.
* با توجه به عضویت شما در کمیسیون اقتصادی مجلس آیا حضور گردشگران خارجی میتواند زمینهای باشد که خود آنان با حقایق کشورمان آشنا شوند؟
یکی از پتانسیلهای اقتصادی ارزشمندی که در ایران وجود دارد و ما کمتر به آن توجه کردهایم همین گردشگری است. اجازه دهید خاطرهای تعریف کنم. مالزی از کشورهای مطرح جهان و دارای درآمد کلان از صنعت گردشگری است.
زمانی که نخستوزیر وقت مالزی به اصفهان آمده بود گفت: «اگر اصفهان در اختیار من باشد کل بودجه کشور را فقط از طریق گردشگری در اصفهان میتوانم تامین کنم.»
بنابراین ظرفیت بسیاری برای کسب درآمد ارزی و اشتغالزایی از طریق توجه علمی به صنعت گردشگری در کشور وجود دارد و شبکههای برونمرزی هم میتوانند در ایجاد موفقیت در این صنعت نقشآفرین باشند. به شرط وجود یک کارگروه که همه بخشها و دستگاههای دخیل در گردشگری در آن عضویت فعال داشته باشند. به راستی چرا ما نباید از این نعمت که در اختیار داریم استفاده کنیم؟