kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۰۰۴۸
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۹

پاسخگویی به شبهات بنیادین؛ وظیفه فعلی روحانیت(زلال بصیرت)

سنت الهی در تدبیر امور عالم این است که همواره یک‌سری ابهام‌ها در امور وجود داشته باشد، لذا انسان همواره باید درصدد باشد تا ابهام‌ها را زدوده و حق را بشناسد و همین امر نوعی امتحان و عبادت و سبب رشد انسان‌ها است.


نباید از وجود ابهام در برخی مسائل وحشت کرد، چرا که در غیر این صورت جایی برای تلاش در راستای شناخت حق و امتحان الهی باقی نمی‌ماند،اما گاهی در برخی مسائل با ابهاماتی روبه‌رو می‌شویم که بیش از آن چیزی است که انسان توقع دارد؛ بخصوص گاهی ابهامات سبب تغییر و انحراف 180 درجه‌ای برخی افراد می‌شود و رفتارهایی از خواص جامعه سر می‌زند که انسان را به تعجب وا می‌دارد. البته این مسئله در طول تاریخ اسلام برای خواص جامعه، وجود داشته است.
3 آفت گمراه‌کننده انسان
 از روایات مشخص می‌شود که مهم‌ترین ریشه‌های کفر و انحراف ، سه امر هستند: حرص، حسد و تکبر. مثلاً گاهی انسان، کار بسیار خوبی انجام می‌دهد و همین سبب می‌شود که کار خود را باارزش‌تر از دیگران بداند؛ لذا خودمحور شده و گمان می‌کند که فقط کار خودش صحیح است. شاید برخی از ما گمان کنیم حرص،  حسد و تکبر جزء مسائل اخلاقی است که خوب است انسان از آنها پرهیز کند، اما توجه نداريم که بر اساس روایات این سه عامل، پایه‌های کفر به شمار می‌روند و می‌توانند انسان را از دایره دین خارج کنند.
مراقبت از نفس، تکلیفی است که هرگز از آن فارغ نمی‌شویم،حتی اگر حوادث تلخ زمان خودمان را هم نگاه کنیم، ردپای این سه آفت دیده می‌شود؛ چه بسا مسببان اصلی این حوادث تلخ نیز نا آگاهانه و حتی به عنوان تکلیف شرعی، آن را انجام داده باشند، اما همین آفت‌ها در آنها سبب انحراف کامل آنها شده است.
آفات دیگری هم وجود دارند که هرچند ناشايست  هستند، اما تا این حد خطرناک نیستند؛ مثلاً ممکن است انسان قضاوتی در مورد‌اشخاص داشته باشد و بعداً بفهمد که‌اشتباه کرده است؛ البته هر کجا فهمیدیم قضاوت‌اشتباهي کردیم، باید‌اشتباه خود را بپذیریم و یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم. اما نکته دقیق‌تر اینکه گاهی نقطه مقابل آن هم ضعف و آفت است.
هر چند باید نسبت به‌اشخاص حسن ظن داشته و کار آنها را حمل بر صحت کنیم؛ اما در مورد کسی که مسئولیت اجتماعی دارد و در صورت‌اشتباه، مسیر جامعه‌ای را عوض می‌کند، آیا آنجا هم می‌توانیم چشم خود را ببندیم و حمل بر صحت کنیم؟ در جایی که احتمال ضرر به جامعه و دین است، حمل بر صحت صحیح نیست؛ لذا یکی از ابهام‌ها نیز در همین مورد است که چگونه می‌توانیم هم به افرادی که مسئولیت دارند، حسن ظن داشته باشیم و هم وظیفه‌مان را نسبت به حفظ مصالح جامعه و دین انجام دهیم.
تکالیف به ظاهر متضاد در مسائل اجتماعی، کم نیست،در انجام این تکالیف، احتمال‌اشتباه زیادتر است؛ چرا که تشخیص وظیفه در این موارد دشوارتر است؛ از طرفی باید مراقب بود تا آبروی کسی ریخته نشود و مورد تهمت و تخریب قرار نگیرد و از طرفی مراقب بود تا خطری از جانب او اسلام و انقلاب و مصالح جامعه را تهدید نکند.
لزوم تذکر به مسئولین، در عین مراقبت از سوءاستفاده دشمنان
 امروز ضعف‌ها و مشکلات اقتصادی فراوان در کنار مفاسد و انحرافات اخلاقی را در جامعه می‌بینیم؛ بسیاری از علاقمندان به انقلاب با خود می‌اندیشند اگر اوضاع این طور پیش برود، کار انقلاب به کجا می‌رسد؟ طبیعی است که هر کس اهل درد باشد، در گفتار و رفتارش می‌توان این نگرانی و دغدغه را مشاهده کرد؛ اما تکلیف ما چیست؟ آیا باید نگران باشیم؟ بی‌خیال باشیم؟ یا تکلیف دیگری داریم؟
نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ برخی بی‌خیال هستند؛ برخی دیگر، وظیفه خود را افشاگری و بیان صریح انتقادات، مشکلات و ضعف‌های مدیریتی می‌دانند؛ برخی تبیین کارآمدی نظام اسلامی را وظیفه خود قرار می‌دهند که صدالبته مطلوب است، اما از سوی دیگر دفاع مطلق نیز گاهی منجر به خوش‌بینی بیجا و سبب اغراء به جهل می‌شود. بالاخره چه باید کرد؟ باید ببینیم چه وظیفه‌ای بر عهده‌داریم؟
اسوه و الگوی ما در چنین مسائلی، رهبر معظم انقلاب هستند؛ نه فقط از این جهت که سخن ایشان برای ما حجت شرعی است، بلکه 50 سال سابقه سیاسی ایشان نشان داده که فردی خبره، متخصص و اهل فن است که‌اشتباه نمی‌کند. ایشان از طرفی تأکید می‌کنند که وحدت باید حفظ شود و از طرف دیگر می‌گویند باید مسئولین را نهی از منکر کرد و از آنها انتقاد نمود.
همین دو کلمه نیز رمز حل این مسئله است؛ به طور کلی می‌توان گفت امر به معروف و نهی از منکر و تذکر‌اشتباهات مسئولین، امری لازم است، اما نباید کاری کنیم که سوژه به دست دشمنان بدهیم و آنها را برای اجرای نقشه شومشان علیه نظام اسلامی کمک کنیم.این بدان معنا نیست که همگان باید در عمل، به یک شیوه عمل کنند،لازمه رعایت این اصل، رفتارهای متعدد افراد مختلف، با توجه به جایگاه و شرایط‌شان است. لذا راه چاره این نیست که همه با یک ادبیات و به یک شكل انتقاد کنند. مثلاً در برخی جاها مانند جلسه غیر علنی مجلس، باید به صریح‌ترین وضع انتقاد کرد و حتی احتمالات قضیه را هم بررسی کرد؛ گاهی نیز از تریبون عمومی باید به گونه دیگری حرف زد و در جمع‌های خصوصی‌تر، به شکل دیگری.
نباید به صرف احتمال سوءاستفاده دشمنان، نسبت به مشکلات و ضعف‌های مسئولان، بی‌تفاوتی پیشه کنیم؛ زیرا کسانی که در قلوبشان مرضی باشد، حتی از آیات قرآن نیز سوءاستفاده می‌کنند؛ از این رو باید شرایط را دید و بر حسب آن، تا حد امکان احتمال سوءاستفاده خطرناک دشمنان را تقلیل داد. البته در همه حال باید لحن کلام، مؤدبانه باشد.
هر کجا هم فهمیدیم که‌اشتباه کرده‌ایم، سریع بپذیریم و سعی در جبران آن داشته باشیم تا مبتلا به آفت غرور و کینه نشویم،رعایت ادب لازم است؛ اما نباید واقعیات را نیز سانسور کرد و چیزی نگفت؛ چرا که گاهی همین بحث‌ها و گفتن‌ها است که سبب شناختن بهتر وظیفه می‌شود.
توجه به اولویت‌های مقطعی
 باید خود را برای پاسخ به شبهاتی آماده کنیم که در آینده‌ای نزدیک در‌باره همین مسائل مطرح خواهد شد. چه بسا عده‌ای شبهه کنند که زمانی رهبر عظيم‌الشأن انقلاب، حضرت امام خمینی(ره)، مهم‌ترین مسئله را اسلام می‌دانست، اما امروز بر همگان مشخص شده و حتی رهبری هم به این نتیجه رسیده‌اند که مسائل اقتصادی باید در اولویت باشد  و این یعنی سخنان مارکسیست‌ها صحیح بوده که محور و زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانستند؛ زیرا نابسامانی‌های اقتصادی حتی سبب بروز فسادهای متعدد دیگری هم شده است!
روح بسیاری از شبهاتی مانند شبهه فوق، كه در آینده بیشتر مطرح خواهد شد، این است که آیا اسلام می‌تواند جهات مادی و معنوی انسان‌ها را با هم تأمین کند؟ ما باید بتوانیم به خوبی تبیین کنیم که اولویت‌ها، همواره ثابت نیستند و گاهی به خاطر شرایطی، برخی امور در اولویت قرار می‌گیرند؛ مثلا اگر ویروسی در حال انتشار باشد، در بین داروها، اولویت با دارویی است که بتواند با بیماری ناشی از آن ویروس مقابله کند؛ اما به این معنا نیست که این دارو، همیشه مهم‌ترین دارو است. امروز هم جامعه ما به مرض اقتصادی مبتلا شده، که اولویت استفاده از داروی خاص خود برای درمان را ایجاب می‌کند؛ ولی این به معنای محور بودن اقتصاد و ترجیح آن بر دین و مسائل فرهنگی نیست.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله)
در دیدار با اعضای کانون طلوع؛ قم؛8/7/97
زلال بصیرت روزهای  پنج شنبه منتشر می‌شود.