چالشهای ارتباط دانشگاه با صنعت
ارتباط دانشگاه با صنعت یک تحول مهم در توسعه هر جامعهای محسوب میشود اگر این اعتماد دوطرفه میان دانشگاه و صنعت برقرار شود سبب پیشرفت یک کشور و توسعه علم و خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات وارداتی خواهد شد که سالانه منجر به خروج حجم زیادی ارز از کشور میشود.
آنچه مسلم است، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که صنعت در کشور ما، صنعتی درونزا است و از ابتدای شکلگیری متکی بر امکانات و تواناییهای خارجی بوده است. از طرف دیگر صنعتگران هنوز این اطمینان و اعتماد را پیدا نکردهاند که میتوانند مسائل و مشکلات خود را از طریق تحقیق و توسعه و با کمک نیروی انسانی متخصص بومی حل کنند؛ چراکه در بسیاری از موارد پاسخ مناسبی دریافت نکردهاند.
عمده دانش مورد نیاز برای طراحی یک صنعت در سه بخش طراحی مفهومی، طراحی پایه و طراحی تفصیلی متمرکز است. متاسفانه صنعت ایران در دو مولفه اول با ضعف توانمندی روبهرو است و تاکنون عمده نیاز خود به دانش طراحی را از شرکتهای بینالمللی صاحب فناوری تامین کرده است. بخش عمده صنعت ایران از فعالیتهای توسعه فناوری به دور است و عمدتا در مرحله بهرهبرداری وارد میدان میشود. این به معنای صنعت عملیات محور است؛ یعنی صنعتی که نقشی در تولید دانش مورد نیاز خود ندارد. در مقابل، صنایع دانشبنیان و فناور محور قرار دارند که با برخورداری از توانمندیهای فناورانه توان تولید و توسعه فناوریهای مورد نیاز خود و دیگران را دارند.
به نظر میرسد در راستای تقویت ارتباط بین صنعت و دانشگاه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید برنامههای خود را با صنعت به شکل مدون و مستند ارائه کند و این برنامه را به دانشگاههای کشور تعمیم داده و حمایتهای مالی مورد نظر را برای آنها بهصورت شفاف در نظر گیرد. از طرفی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز استراتژی تحقیق و توسعه و نوآوری را در بخش صنعت به صورت مدون مشخص کند؛ در نتیجه با تجمیع این دو سند میتوان برای ارتباط صنعت و دانشگاه نقشه راه مشخصی را تعریف کرد.
یکی از نقاط قابل توجه در ارتباط دانشگاه با صنعت، نگاه تبعیضآمیز صنایع و ارگانهای مختلف به دانشگاه آزاد با دیگر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است تا جایی که بسیاری از مواقع صنایع و ارگانهای مختلف ترجیح میدهند پروژههای تحقیقاتی و صنعتی خود را به دانشگاههای مطرح دولتی واگذار کنند این در شرایطی است که در حال حاضر بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد سطح کیفی برابر یا حتی بالاتر از دانشگاههای دولتی دارند.
البته در چند سال اخیر این نگاه تبعیضآمیز تا اندازهای کاهش یافته به گونهای که دانشگاه آزاد اعتماد بسیاری از صنایع را به خود جلب کرده تا جایی که در بسیاری از پروژههای بزرگ ملی حضور یافته و توانسته با افزایش علم، اعتماد بسیاری از صنایع را جلب نموده و به این ترتیب ارتباط دانشگاه با صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی سرآغازی برای توسعه کیفی دانشگاه و تحول ملی خواهد شد.
در حمایت از ارتباط دانشگاه با صنعت باید بسترهای لازم را فراهم کرده و قوانین دست و پاگیر را از بین برده تا شاهد بالندگی شرکتهای دانشبنیان و کمک به بخش صنعت باشیم که اگر این اتفاق بیفتد هم به مقوله اشتغال توجه شده هم به نظام نوآوریها و دانشهای جدید در دانشگاه توجه خواهد شد و اعضای هیئت علمی هم تلاش میکنند به سمت موارد پژوهشی و فناوری که به درد جامعه و صنعت بخورد حرکت کنند. صنعت هم اگر ببیند که دانشگاهها کمک میکنند تا افزایش تولید داشته باشد و براساس افزایش تولید افزایش درآمد داشته باشد قطعا به دانشگاه توجه جدی خواهد داشت که سبباشتغالزایی و نوآوری میشود که این امر زمینه حرکت به سمت فعالیتهای دانشبنیان و دانش پایه را به وجود میآورد.
به نقل از ایسکانیوز؛ اگر ارتباط دانشگاه با صنعت تحکیم یابد و دانشگاه به سمت حل موضوعات و مسایل صنعتی باشد و صنعت هم بهجای فراهم کردن دانش فنی از جای دیگر، از دانشگاه کمک بگیرد سرآغازی خوب در تحقق شعار استفاده از کالای ایرانی است که برای کمک به بهبود اقتصاد ایران باید مورد توجه ویژه واقع شود. در حال حاضر، دانشجویان تلاش میکنند تا در توسعه کشور تاثیرگذار باشند و بتوانند مشکلات بخش صنعت را حل کنند و این امر مستلزم همراهی بخش صنعت است که نیاز به همکاری دانشگاه را در خودش احساس کند و قطعا نیازمند خروج بخش صنعت از مونتاژ کاری و روی آوردن به نو آوریهایی است که سبب بهبود وضعیت تولید میشود. در واقع اگر در حوزه صنعت اتفاقی بیفتد باید مقوله نوآوری در صنعت را وارد کنیم و این نوآوری در دانشگاهها ایجاد میشود.
واقعیت آن است که دانشگاههای ما بر اساس الگوبرداری از کشورهای پیشرفته صنعتی طراحی شده و نیازهای مخاطب اصلی آن؛ یعنی صنایع کشور به طور منطقی مورد توجه قرار نگرفته است. صنایع باید متناسب با نیازهای خود از طریق سرمایهگذاریهای مداوم آموزشی مهارتهای لازم در کارکنان خود را فراهم آورند. ضعف بنیان سیاستگذاری برای علـوم و تکـنولوژی و فقـدان اسـتراتژیهای مرتبط، کمبود نیروی انسانی متخصص به ویژه توزیـع نامناسـب آن، اتکـای زیاد به تکنولوژی وارداتی، مسئله کمیابی تجهیزات پژوهشی و فقـدان بـانکهـای اطلاعاتـی در زمیـنههای مـتفاوت علمی، ناتوانی در ارزیابی کاربردی ـ اقتصـادی فعالیتهای تحقیق و توسعه، فقدان مشارکت بخشهای ذیربط جامعه در توسعه علـوم تکـنولوژی از موانع اصلی روابط متقابل صنعت و دانشگاه محسوب میشوند که نیازمند قانون گذاری صحیح و توجه ویژه مسئولان امر است.
آنچه مسلم است، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که صنعت در کشور ما، صنعتی درونزا است و از ابتدای شکلگیری متکی بر امکانات و تواناییهای خارجی بوده است. از طرف دیگر صنعتگران هنوز این اطمینان و اعتماد را پیدا نکردهاند که میتوانند مسائل و مشکلات خود را از طریق تحقیق و توسعه و با کمک نیروی انسانی متخصص بومی حل کنند؛ چراکه در بسیاری از موارد پاسخ مناسبی دریافت نکردهاند.
عمده دانش مورد نیاز برای طراحی یک صنعت در سه بخش طراحی مفهومی، طراحی پایه و طراحی تفصیلی متمرکز است. متاسفانه صنعت ایران در دو مولفه اول با ضعف توانمندی روبهرو است و تاکنون عمده نیاز خود به دانش طراحی را از شرکتهای بینالمللی صاحب فناوری تامین کرده است. بخش عمده صنعت ایران از فعالیتهای توسعه فناوری به دور است و عمدتا در مرحله بهرهبرداری وارد میدان میشود. این به معنای صنعت عملیات محور است؛ یعنی صنعتی که نقشی در تولید دانش مورد نیاز خود ندارد. در مقابل، صنایع دانشبنیان و فناور محور قرار دارند که با برخورداری از توانمندیهای فناورانه توان تولید و توسعه فناوریهای مورد نیاز خود و دیگران را دارند.
به نظر میرسد در راستای تقویت ارتباط بین صنعت و دانشگاه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باید برنامههای خود را با صنعت به شکل مدون و مستند ارائه کند و این برنامه را به دانشگاههای کشور تعمیم داده و حمایتهای مالی مورد نظر را برای آنها بهصورت شفاف در نظر گیرد. از طرفی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز استراتژی تحقیق و توسعه و نوآوری را در بخش صنعت به صورت مدون مشخص کند؛ در نتیجه با تجمیع این دو سند میتوان برای ارتباط صنعت و دانشگاه نقشه راه مشخصی را تعریف کرد.
یکی از نقاط قابل توجه در ارتباط دانشگاه با صنعت، نگاه تبعیضآمیز صنایع و ارگانهای مختلف به دانشگاه آزاد با دیگر دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است تا جایی که بسیاری از مواقع صنایع و ارگانهای مختلف ترجیح میدهند پروژههای تحقیقاتی و صنعتی خود را به دانشگاههای مطرح دولتی واگذار کنند این در شرایطی است که در حال حاضر بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد سطح کیفی برابر یا حتی بالاتر از دانشگاههای دولتی دارند.
البته در چند سال اخیر این نگاه تبعیضآمیز تا اندازهای کاهش یافته به گونهای که دانشگاه آزاد اعتماد بسیاری از صنایع را به خود جلب کرده تا جایی که در بسیاری از پروژههای بزرگ ملی حضور یافته و توانسته با افزایش علم، اعتماد بسیاری از صنایع را جلب نموده و به این ترتیب ارتباط دانشگاه با صنعت در دانشگاه آزاد اسلامی سرآغازی برای توسعه کیفی دانشگاه و تحول ملی خواهد شد.
در حمایت از ارتباط دانشگاه با صنعت باید بسترهای لازم را فراهم کرده و قوانین دست و پاگیر را از بین برده تا شاهد بالندگی شرکتهای دانشبنیان و کمک به بخش صنعت باشیم که اگر این اتفاق بیفتد هم به مقوله اشتغال توجه شده هم به نظام نوآوریها و دانشهای جدید در دانشگاه توجه خواهد شد و اعضای هیئت علمی هم تلاش میکنند به سمت موارد پژوهشی و فناوری که به درد جامعه و صنعت بخورد حرکت کنند. صنعت هم اگر ببیند که دانشگاهها کمک میکنند تا افزایش تولید داشته باشد و براساس افزایش تولید افزایش درآمد داشته باشد قطعا به دانشگاه توجه جدی خواهد داشت که سبباشتغالزایی و نوآوری میشود که این امر زمینه حرکت به سمت فعالیتهای دانشبنیان و دانش پایه را به وجود میآورد.
به نقل از ایسکانیوز؛ اگر ارتباط دانشگاه با صنعت تحکیم یابد و دانشگاه به سمت حل موضوعات و مسایل صنعتی باشد و صنعت هم بهجای فراهم کردن دانش فنی از جای دیگر، از دانشگاه کمک بگیرد سرآغازی خوب در تحقق شعار استفاده از کالای ایرانی است که برای کمک به بهبود اقتصاد ایران باید مورد توجه ویژه واقع شود. در حال حاضر، دانشجویان تلاش میکنند تا در توسعه کشور تاثیرگذار باشند و بتوانند مشکلات بخش صنعت را حل کنند و این امر مستلزم همراهی بخش صنعت است که نیاز به همکاری دانشگاه را در خودش احساس کند و قطعا نیازمند خروج بخش صنعت از مونتاژ کاری و روی آوردن به نو آوریهایی است که سبب بهبود وضعیت تولید میشود. در واقع اگر در حوزه صنعت اتفاقی بیفتد باید مقوله نوآوری در صنعت را وارد کنیم و این نوآوری در دانشگاهها ایجاد میشود.
واقعیت آن است که دانشگاههای ما بر اساس الگوبرداری از کشورهای پیشرفته صنعتی طراحی شده و نیازهای مخاطب اصلی آن؛ یعنی صنایع کشور به طور منطقی مورد توجه قرار نگرفته است. صنایع باید متناسب با نیازهای خود از طریق سرمایهگذاریهای مداوم آموزشی مهارتهای لازم در کارکنان خود را فراهم آورند. ضعف بنیان سیاستگذاری برای علـوم و تکـنولوژی و فقـدان اسـتراتژیهای مرتبط، کمبود نیروی انسانی متخصص به ویژه توزیـع نامناسـب آن، اتکـای زیاد به تکنولوژی وارداتی، مسئله کمیابی تجهیزات پژوهشی و فقـدان بـانکهـای اطلاعاتـی در زمیـنههای مـتفاوت علمی، ناتوانی در ارزیابی کاربردی ـ اقتصـادی فعالیتهای تحقیق و توسعه، فقدان مشارکت بخشهای ذیربط جامعه در توسعه علـوم تکـنولوژی از موانع اصلی روابط متقابل صنعت و دانشگاه محسوب میشوند که نیازمند قانون گذاری صحیح و توجه ویژه مسئولان امر است.