kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۹۱۸۲
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۵
ضرورت توجه به معضل کپی‌رایت و عدم اجرای قوانین بازدارنده - بخش نخست

سرقت‌های علمی و ادبی با خیال راحت در روز روشن!



گالیا توانگر
می‌خواهی یک کتاب چاپ کنی، در اولین گام برای نشر اثر در یک انتشارات نام آشنا، بی‌آنکه حتی اثرت کارشناسی شود، دست کم باید 4 تا 5 میلیون روی میز ناشر بگذاری. زیاد مهم نیست محتوا چه باشد؟! اغلب با پرداخت این مبلغ کارت سریع‌السیر راه می‌افتد و می‌روی جزو مدعیان نویسندگی و شاعری! راه به راه هم می‌توانی عکس‌های مختلف در فضای مجازی بیندازی و ادعاهای ادبی‌ات را به جماعت یاد‌آور شوی.
 در این بین می‌ماند چهار تا جوان مستعدِ شهرستانی- یا چرا جای دوری برویم در همین تهران- که هم دستشان خالی است و هم به قول معروف دستشان به جایی بند نیست. از این رو چون اغلب عاشق نوشتن هستند، ناگزیر به صورت مجازی آثارشان را نشر می‌دهند و درست همین جا راه نفوذ سارقان به ماحصل اندیشه دیگری باز می‌شود.
یک صبح که بیدار می‌شوی، آخرین سروده‌ات به نام دیگری در اینستا پخش شده است! یا مثلا با داستان کوتاه شما در فلان جشنواره ادبی نفر اول شده‌اند. این گونه نه راهی برای نشر مکتوب اثرت داری و نه در فضای مجازی در صورت سرقت اثرت می‌توانی شکایت به جایی ببری.
در یک گام فراتر بعضا دیده شده که حتی نام یک کتاب یا بخشی از یک اثر چاپ شده را به اثر خود سنجاق کرده‌اند و حتی صدایش را هم در نمی‌آورند. برای اثبات چنین سرقت‌هایی چنانچه بخواهی از قانون کمک بگیری، چندین برابر هزینه چاپ باید خرج وکیل و مسائل دعاوی کنی. آخر سر هم با دل خونین اثرت را در کشو کمد هول می‌دهی و از خیر نویسندگی و شاعری می‌گذری؛ می‌گویی: «برای دل خودم می‌نویسم!» اما چه کسی برای مردم بنویسد؟ کسانی که شایستگی‌اش را دارند یا آنانی که بدون هیچ مانعی از خرمن اندیشه دیگری برمی‌دارند؟
نمره صفر
 برای یک سرقت ناشیانه علمی
یکی از پیامدهای عدم اجرای سفت و سخت قانون کپی رایت در حیطه تحقیقات دانشگاهی، عدم ارجاع در متن و برداشت بی‌اجازه و سوءاستفاده از ماحصل فکری دانشجو یا استاد دیگری است.
خسرو بیگی، استاد روش تحقیق برایمان با ورق زدن خاطرات ذهنی‌اش می‌گوید: «از بچه‌های کلاسم خواسته بودم که با یک موضوع تاریخی، تحقیقی 20 صفحه‌ای را ارائه دهند. مقالات که به دستم رسید، یکی از آنها خیلی به دلم نشست. هر چه می‌خواندم و جلوتر می‌رفتم، با خودم زمزمه می‌کردم: آفرین بر این دانشجو. چقدر خوب نوشته است. حتی شیوه کارش چقدر شبیه شیوه کار خودِ من است!»
وی با لبخند ادامه می‌دهد:« یک باره به ذهنم رسید که خودِ من هم یک دهه پیش، روی این موضوع کار کرده بودم. به آرشیو مقالاتی که تا آن زمان نوشته بودم، سری زدم. شگفتا! عین مقاله خودم بود. حتی یک «واو» را تغییر نداده بود. به دانشجو زنگ زدم و گفتم: آخر تو که می‌خواستی تقلب کنی، چرا عین مقاله خودم را برای خودم فرستادی؟ با بغض گفت: رفتم از کافی نت گرفتم. آنها اسم نویسنده مقاله را حذف کرده بودند و به من فروختند!»
رضا اصلاحی یک دانشجو که تجربه تحصیل در آلمان را دارد، برایمان می‌گوید: «در آلمان که تحصیل می‌کردم، چالش بزرگ پیش رویم کپی گرفتن از برخی صفحات یک کتاب درسی و علمی بود. هیچ کس از بخشی از یک کتاب کپی نمی‌گرفت، چرا که کاملا غیر قانونی بود و شدیدترین برخوردها با فرد خاطی می‌شد؛ برای مثال جریمه نقدی سنگین یا بستن مغازه فرد خاطی. باید کتاب را خریداری می‌کردیم.»
البته خبر خوشی که برخی استادان به ما می‌دهند این است که در مورد پایان‌نامه‌ها و مقالات دانشجویی اخیرا ملزم کرده‌اند که حتما عین آن مقاله در سیستمی واحد، بار گذاری گردد. این گونه استادان موظفند مقاله یا پایان‌نامه جدیدی را که به دستشان می‌رسد، در آن سیستم به آزمایش بگذارند تا ببینند چند درصد مقاله یا پایان نامه مذکور تولید واقعی و چند درصد اقتباسی است؟ چنانچه اقتباسی است، آیا ارجاع در متن و ارجاع در پانویس رعایت شده است؟
دو کتاب از دو شاعر با یک نام مشابه!
ماده 23 و 24 قانون حمایت حقوق مولفان، منصفان و هنرمندان صراحتا می‌گوید:
ماده ٢٣- هرکس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدید آورنده بدون اجازه او یا عامداً به شخص دیگری غیر از پدید آورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
ماده ٢٤- هرکس بدون اجازه ترجمه دیگری را به نام خود یا دیگری چاپ و پخش و نشرکند به حبس تادیبی ازسه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد.
رویا احمدی یک شاعر که تا کنون چندین کتاب شعر چاپ کرده با بغضی در گلو برایمان توضیح می‌دهد: «من از ترس سرقت ‌اشعارم، هیچ وقت تا زمانی که چاپ نشوند، آنها را بر روی فضای مجازی نشر نمی‌دهم؛ اما حتی با وجود چاپ ‌اشعارم باز هم ابیاتی را بی‌اجازه برداشته‌اند و در مجموعه خود گنجانده‌اند.»
وی در حالی که از شدت ناراحتی دست هایش می‌لرزد، ادامه می‌دهد: «در جدیدترین نوع سرقت ادبی، یک آقایی که به اصطلاح خودش را شاعر و مدعی می‌داند، عینا نام کتاب مرا بر روی مجموعه خود گذاشته و کتابش را چاپ کرده است. حتی اگر این ماجرا سهوا باشد، مگر نهاد و ارگانی برای نظارت بر این گونه موارد وجود ندارد؟»
از وی سؤال می‌کنم: «آیا خود شما واقفید که در ماده 17 قانون حمایت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان آمده است که نام و عنوان و نشان ویژه‌ای که معرف اثر است از حمایت این قانون برخوردار خواهد بود و هیچ کس نمی‌تواند آنها را برای اثر دیگری از همان نوع یا مانند آن به ترتیبی که القا شبهه کند به کار برد؟»
وی با کمی مکث می‌گوید: «مگر قانونش را داریم؟! واقعا از این موضوع بی‌خبر بودم.»
قانون گویاست
 اما ضمانت اجرایی‌اش کجاست؟
همین حالا که دارید این گزارش را می‌خوانید ممکن است تا دقایق دیگری در فضای مجازی به صورت انبوه نشر داده شود، اما کمتر سایتی نام منبع اصلی را ذکر کند. این اتفاق هر روزه صدها بار در فضای مطبوعاتی ما رخ می‌دهد. با همه احترامی که برای همکاران مطبوعاتی خود قائلم، بعضا از روی دست هم می‌نویسیم بی‌آنکه ارجاع در متن و پانویس را رعایت کرده باشیم. آیا این روند نگران‌کننده نیست و به حیثیت و اعتبار نشریات ضربه نمی‌زند؟
در قانون مطبوعات مصوب ۱۳۶۴ و قانون اصلاح قانون مطبوعات مصوب ۱۳۷۹ نیز موادی در ارتباط با ضمانت اجرای نقض حقوق مؤلف به چشم می‌خورد. بند ۹ ماده‌ ۶ قانون مطبوعات مصوب ۱۳۶۴ (اصلاح ۱۳۷۹)، سرقت ادبی را چنین تعریف کرده است: «نسبت دادن عمدی تمام یا بخش قابل توجهی از آثار و نوشته‌های دیگران به خود یا غیر، ولو به صورت ترجمه» و در صورتی که در چارچوب قانون مطبوعات باشد، مطابق ماده‌ ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی (مجازات نشر اکاذیب) و در خارج از قانون مطبوعات مطابق قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (مصوب ۱۳۴۸) مجازات خواهد داشت. همچنین در ماده‌ ۳۳ قانون اصلاح قانون مطبوعات (مصوب ۱۳۷۹) بیان شده است که «هرگاه درانتشار نشريه، نام ياعلامت نشريه‌ ديگری ولو با تغييرات جزئی تقليد شود و به‌طوری كه برای خواننده امكان ‌اشتباه باشد، از انتشار آن جلوگيری و مرتكب به حبس تعزيری شصت و يك روز تا سه ماه و جزای نقدی از يك ميليون ريال تا ده ميليون ريال محكوم می‌شود. تعقيب جرم و مجازات منوط به شكايات شاكی خصوصی است.»
بنابراین تا حدود زیادی قانون گویاست، اما ضمانت اجرایی‌اش کجاست؟
 سخره گرفتن قانون کپی‌رایت
 در فضای مجازی
کاربران اینترنت اغلب جزو کاربرانی هستند که نسبت به قوانین حق مالکیت معنوی آشنایی چندانی ندارند و آزادانه اقدام به برداشت و کپی هر محتوایی از شبکه‌های مجازی کرده و آزاد استفاده می‌کنند. این کاربران هنوز اطلاع کافی از حقوق و تکالیف خودشان نسبت به قانون کپی رایت ندارند و حتی افرادی که خودشان ایجاد‌کننده محتواهستند نیز نسبت به حقوق ایجاد شده برای خود اطلاع نداشته و نمی‌دانند که برای دفاع و احقاق حق ایجاد شده می‌توانند شکایت کنند.
عاطفه نیری یک کاربر فضای مجازی می‌گوید: «چندی پیش وقتی کسی مطالبی را از فضای شخصی شما در اینترنت کپی می‌کرد، لااقل قبلش ندا می‌داد: با اجازه کپی. اما در حال حاضر همین حد رعایت قوانین کپی‌رایت در فضای مجازی هم نادیده گرفته می‌شود!»
وی ادامه می‌دهد: «در فضای مجازی تعداد محدودی از صفحات تولیدات شخصی خود را که آن هم قبلا به چاپ رسیده‌اند، به ‌اشتراک می‌گذارند، مابقی از صبح تا شب با فوروارد کردن مطالب و یا برداشتن مطالب از صفحات شخصی دیگران و نشر دادن در فضای شخصی خود، خیلی راحت به سرقت مطالب از روی دست هم مشغول‌اند.»
بارها پیش آمده که مطلبی را در یک سایت دیده و با فشار دادن چند کلید آن مطلب را کپی و از آن در موارد مختلف استفاده می‌کنیم و چون اینترنت یک فضای عمومی است، فکر می‌کنیم که برداشت مطالب از این فضا و استفاده از آن آزاد است، درصورتی که این چنین نیست. مگر اینکه صاحب آن اثر و یا مطلب اجازه این کار را داده باشد و یا اینکه مطالب و مواردی که کپی می‌کنیم، دولتی باشد یا مربوط به یک منبع عمومی مانند دانشگاه و یا... باشد و یا تاریخ کپی رایت آن منقضی شده باشد.
قانونگذار درقانون جرایم کامپیوتری به ویژه ماده ۱۲ این قانون در حمایت از پدیدآورندگان آثار آورده است: «هرکس به طور غیر مجاز داده‌های متعلق به دیگری را برُباید چنانچه عین داده‌ها در اختیار صاحب آن باشد به جزای نقدی از یک میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال و در غیر این صورت (اگر عین داده‌ها در اختیار صاحب اثر نباشد) به حبس از 91 روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد» که مجازات مذکور عینا در ماده ۹۶۳ قانون مجازات اسلامی آمده است.