دیر نیست، نباید دیر شود! (نگاه)
چند روز پیش «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا که ریاست سازمان C.I.A را هم در کارنامه سیاهکاری خود دارد، از تشکیل «گروه اقدام علیه ایران» خبر داد. گروهی که «برایان هوک» سیاستمداری که به متلونالحالی و بوقلمون صفتی در نزد همپالگیهای خود معروف است، به ریاست آن منصوب شده و هدف آن «هماهنگی سیاست خصمانه کاخ سفید علیه ایران»، اعلام شده است.
به راستی که دشمن در دشمنی خود مصر است و پافشاری میکند و از ابراز صریح آن هیچ ابا و حیایی هم ندارد. رفتاری که ناخودآگاه آن جمله نورانی و عبرتآموز و ملامتآمیز مولایمتقیانعلی(ع) را خطاب به مردم کوفه و عراق که در مقابله با شبیخون و تجاوز بیرحمانه شامیان به مناطق تحت قلمروی حکومت اسلامی (حمله بسرهًْ بن ابی ارطاهًْ به یمن و... همچنین ماجرای در آوردن خلخال از پای دختر یهودی) سستی و کوتاهی میکردند در ذهن تداعی میکند: «... ان هولاء القوم سید الون منکم باجتماعهم علی باطلهم و تفرقکم عن حقکم» (نهجالبلاغه، خطبه 25 و همچنین خطبه 27) یعنی: «آنان (دشمن) بر باطل خود مصمم و فراهمند و شما در حق خود پراکنده و پریش...»!
... باری، ریشه دشمنی، بدخواهان کینهتوز و قدرتهای استکباری و در راس همه، شیطان بزرگ، آمریکا، با این ملک و ملت (که الحمدلله در حق خود متحد و مصمم هستند)، برپایی و وقوع انقلابی عدالتمحور و ظلمستیز در این سرزمین است. انقلابی نشئت گرفته از آموزههای مکتب جانبخش و عزتآفرین اسلام که به انسانها کرامت میبخشد و به هیچوجه تسلیم و ذلت و خواری مومنان و مسلمین را در برابر جبهه کفر، برنمیتابد و آن را جزو سنتهای الهی در بطن آفرینش قرار داده است: «ولن یجعل الله للکافرین علیالمومنین سبیلا»! مومن اگر به راستی و درستی مومن باشد و قلباً و عملاً عامل و پایبند به آموزههای الهی، جز در برابر قدرت لایزال الهی، در برابر هیچ قلدر و قدرت و قارونی سرتسلیم فرود نمیآورد. ریشه دشمنی، شیاطین حاکم بر دنیا و کارگزاران و سردمداران نظام سلطه، این مکتب با چنین آموزهها و تعالیم و همه مردم و ملتهایی است که به آن مومن و چنین سبک و مسلکی را برای زندگی و حیات خود برگزیدهاند.
او که همه راهها و حربههای دشمن علیه مردم مقاوم و مومن ایران آزموده و راه به جایی نبرده است، حالا چند سالی است به زعم خود «پاشنه آشیل» را پیدا کرده است و زندگی و معیشت آنان را هدف قرار داده و توان و دشمنی خود را بر جبهه اقتصادی متمرکز کرده است. همان میدان و خاکریزی که رهبر بصیر و هشیار انقلاب همواره و به ويژه طی، سه، چهار سال اخیر درباره دفاع و مراقبت از آن، به مسئولان و دولتمردان مکرر هشدار داده و آنان را به آماده شدن به موقع و عمل و اقدام کارساز و به هنگام برای مقابله با این ترفند دشمن و توطئههای مختلف آن توصیه کرده و فراخوانده است. ایشان حتی راه حل و تاکتیک برنده و باطلالسحر این مصاف را هم با جزئیات تحت عنوان «اقتصاد مقاومتی» نشان داده و مسئولان و مدیران کشور را به کشف و بهرهبرداری از ظرفیتهای بزرگ و تواناییهای بالقوه و داشتههای نهفته داخلی، توصیه کرده است. با این همه، اما، متاسفانه این حربه و ترفند دشمن از سوی کسانی که باید، چندان جدی گرفته نشد و بالتبع آنطور که باید و شاید سازوکار اقتصاد مقاومتی فراهم نیامد. علت آن هم شاید این بود که مسئولان و به ویژه دولتمردان ما بیش از حد به «مذاکره» و «برجام» و تصور پیامدهای مثبت آن دلخوش کرده و خباثت و دشمنی دشمن را دست کم و سطحی فرض کرده و امیدوار بودند، با تکیه بر نتایج حاصل از آن، اقتصاد کشور و وضعیت معیشتی و رفاهی جامعه را سروسامان دهند. اما بار دیگر معلوم شد که دشمن (به دلایل اشاره شده) در دشمنی خود جدی و مصر و مصمم است و سر کوتاه آمدن و آشتی ندارد!
محال است او کاری کند و زیر قراردادی را امضاء کند که موجب تداوم و بقای آن انقلاب ظلمستیز و تداوم این کشور مستقل و عزتمدار باشد! این است که دیدیم و همه دنیا دید که چگونه رئیسجمهور آمریکا، بدون هیچ هزینهای و با قیافه حق به جانب و تبختر و غرور تمام، خیلی راحت خروج کشورش را از برجام اعلام کرد و... و آنگاه جنگ اقتصادی علیه این مردم و سرزمین انقلابی بیش از پیش حالتی جدیتر و علنیتر به خود گرفت. اقدام ترامپ موجب شد، بعضی از دولتمردان و مسئولان اقتصادی ما، قضیه را جدی بگیرند! (یا حداقل ما امیدواریم جدی گرفته باشند) و چقدر بد است که دشمن باید بعضی از ما را از خواب غفلت بیدار کند و وادار به انجام اقدامات مناسب و منطبق بر مصالح جامعه و تصمیمگیریهای منطبق بر منافع ملی نماید! شاید از این بابت یک تشکر هم به مسترترامپ و شرکای یانکیاش بدهکار باشیم؟!
اکنون دیگر بر همگان ثابت شده که دشمن جنگی تمام عیار در عرصه اقتصادی آغاز کرده است. جنگی که مثل هر جنگ دیگری سازوکار خودش را دارد و مثلا شک نمیتوان کرد که دشمن در اینجا هم به پادوهای داخلی و عناصر نفوذی و به اصطلاح «ستون پنجم» خود دل بسته است تا با اقدامات و تبلیغات و شایعات خود ذهن و روح جامعه را نسبت به شرایط کلی و به ویژه آینده مسموم و پریشان سازند.
اگر نیک بنگریم و چشمان خود را بر واقعیات نبندیم، به وضوح میبینیم که بسیاری از مناسبات فاسد اقتصادی، رانتخواری، احتکار، تکاثر و... فقط از انگیزههای شخصی و زیادهخواهانه ناشی نمیشود، بلکه به گواه نظرات مستند کارشناسی، بسیاری از آنها کاملا با انگیزه اخلال و تخریب و کاملا برنامهریزی شده و طبق نقشه قبلی برای دامن زدن به فساد و جلوگیری از اندیشیدن به هرگونه اقدام سالم و اصلاحی اقتصادی، اجرا و عمل میشود.
واقعیت این است که دشمن چون جنگ را زودتر آغاز کرده، ابتکار عمل را در دست دارد و به طور طبیعی چند گامی از ما جلوتر است. اما این به معنای پایان کار و کامیابی او نیست.
برای اصلاح ساختاری و ترمیم بنیانی اقتصاد کشور و در هم کوبیدن توطئه دشمن و بازگرداندن مکر او به خودش، فرصت کافی در اختیار هست. رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی اخیر به این نکته چنین تاکید فرمودند: «... اکنون هم دیر نشده است و میتوان تصمیمها و اقدامات لازم را در قبال تصمیم خبیثانه دشمن، اتخاذ کرد، و اگر کسی بگوید دیر شده و ممکن نیست، یا جاهل است و یا حرف بیجهت زده است...»
نه! برای هیچکاری دیر نشده است. حرف و تاکید بر سر این است که نباید اجازه داد، دیر شود. هرگز هم دیر نخواهد شد به شرط آن که خود بخواهیم و اشتباهات و بیتدبیریها و سهلانگاریهای گذشته را تکرار نکنیم. اگر قبلا هشدارهای رهبری و تذکرات دلسوزانه و توصیههای فنی و کارشناسانه مورد توجه قرار نگرفته و دشمن گستاختر و جدیتر شد و صدایش را بلندتر کرده، این بار و در این مرحله، باید مبارزه را جدیتر گرفت. سخنان حکیمانه و پدرانه رهبری که ما را به نومید نشدن و بیداری و وحدت میخواند و برای از تاثیر انداختن تحریمها، دولتمردان را به «عملکردهای بهتر و با تدبیرتر و به هنگامتر و قویتر» سفارش میکند، عملاً آویزه گوش و سرلوحه اعمال خود قرار دهیم. عقل کل بازی و اصرار بر بعضی سیاستها و برنامههایی را که ناکارآمدی و حفظ نیروها و همکارانی که حداقل در شرایط حساس کنونی ناتوانیشان ثابت شده است، کنار بگذاریم و به نظرات و پیشنهاداتی که از سوی کارشناسان و کارآگاهان واقعی، دستکم آنهایی که به تعبیر مقام رهبری «... با دولت هم مخالفتی ندارند،» درباره مشکلات ساختاری و راه برون رفت از آنها، مطرح میشوند، بیش از پیش عنایت نماییم و بهاء دهیم. اخیراً یکی از همین کارشناسان با انتقاد از بعضی سیاستها و روشهای به کار گرفته شده (مثل بازار ثانویه ارز و بیاعتنایی به بختک نقدینگی و مافیای فعال رسانهای و...) گفته است: «گویی منافع کسانی در این است که تعمداً واقعیتهای محرز شده، همچنان نادیده گرفته شود.»
یک کارشناس اقتصادی دیگر از همین دست نیزبا اشاره به شکلگیری مناسبات فاسد (مثل سفتهبازی و دلالی و رانتخواری و...) که به گفته وی توسط سه نهاد دولت، مجلس و خصولتیها شکل گرفته، گفته است:
«این نگرانکننده است که دولت در «تسخیر گروههای رانتی است و...» و «گویا عدهای ظاهرا با آمریکا عقد اخوت بستهاند که زمینهساز آشوب در کشور باشند.» اینگونه هشدارهای کارشناسانه که به مستندات غیرقابل انکار متکی است بیش از هر چیز از جدی بودن دشمن در دشمنی و نفوذ او در درون ساختار دولتی و حکومتی حکایت میکند و به تغییر بعضی سیاستها و رویکردها، همچنین بازنگری در عملکرد و رفتار بعضی بازیگران خودینما تاکید دارد. هشدارهایی که پیش از این هم بارها از جانب دلسوزانی که الزاما همسو با دولت نیستند داده شده،... اما امیدواریم دیگر حالا جدی گرفته شود!
ریاست محترم جمهوری در جلسه اخیر هیئت دولت درست و منطقی گفته است که «مشکل اقتصادی با بگیر و ببند حل نمیشود.» با این حال همه میدانیم بخشی از مشکلات اقتصادی - چنان که بالاتر هم آمد - ناشی از مکر و ترفندها و مفسده انگیزی نفوذیها و پادوهای داخلی دشمن است که برای مقابله با آن و کوبیدن سرهای «اژدهای هفت سر فساد» راهی جز برخورد سلبی و قاطع و سریع و قانونی از سوی قوه قضا و «بگیر و ببند» بیامان و استفاده از قوه قهریه از جانب دستگاههای امنیتی وجود ندارد و این همان چیزی است که در نامه اخیر رئیس محترم قوه قضائیه و کسب اجازه ایشان از رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید شده است. البته بخش دیگر و مهمتر مشکلات و تنگناهای اقتصادی ریشه در ساختار بیمار و معیوب اقتصاد کشور دارد که در این باره دولت و علیالخصوص شخص رئیسجمهور و مجلس محترم، باید با پرهیز از انفعال و وقتکشی و مهمتر از همه با قطع امید کردن کامل از به رحم آمدن دشمن غدار! و دست زدن به اقدامات ایجابی و سازنده و تکیه بر ظرفیتهای سرشار داخلی و به کار بستن تدبیر و درایتی خیلی بیشتر از این که حالا هست، نقش اصلی و تعیینکننده را ایفا کنند...
سید محمد سعید مدنی